گفتگو با دوستان 36 | تمرکز تقسیم نشده - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

سلام به خدای مهربونم

سلام به استاد عزیز و بینظیرم

سلام به مریم جونه شایسته عزیزم

وسلام به همه دوستان و همفرکانسیهای نازنین

استاد جون از اولی که اومدم فایل رو دانلود کنم نشد و کلی صبر کردم ولی بعدش بهم الهام شد که ازاده این فایل رو باید سیو کنی چون از اون دسته فایلهایی که باید بارها و بارها گوش کنی مثل فایل چهارم بخش اول قانون افرینش مثل فایل چهارم بخش دوم قانون افرینش و نوشتن ١٠٧ خواسته مثل فایل سه برابر کردن درامد بخش سوم که با این فایل بینظیر با استادجونم اشنا شدم و کلی نتیجه شگفت انگیز رویایی مادی ومعنوی ازش دریافت کردم و بینهایت از استاد عزیزم سپاسگزارم مثل فایل چگونگی رسیدن به خواسته ها و درک این جمله که

باور هم جهت با خواسته داشتن و ترکیب این دوتا باهم غوغا میکنه یعنی یه خواسته داشته باشی بعد باور کنی که بهش میرسی از نتایج دیگم بگم که از نظر مالی چون دوره ثروت یک گفتین حرف فایده نداره نتایج میگه چیکار کردی کل پولی که دریافت کردم در این یکسال و چندماهی که باسایت اشنا شدم و همون اول ثروت یک رو خریدم و کتابها ی با ارزش و بعد قانون افرینش از کل پولی که در هفت هشت سال کاریم دریافت کردم بیشتر بود و زندگیم تغیرات عالی در همه زمینه های مالی عاطفی وارامش و ،،،داشت و خداروشکر داره

استاد با کدوم کلمه قدر دانی کنم از این همه فایل ارزشمند از کدوم بگم از کدوم بنویسم

مثل هر سی و پنج و در اصل سی و شش فایل ثروت یک و قسمت های اولش مخصوصا ٧،٨،٩و ٢٧و تمام فایلها در روانشناسی بینظیره

فایل دو اهرم رنج و لذت البته من همون اول درک نکردم حالا میفهمم به قول استاد که میگن باز چندسال دیگه میگی حالا میفهمم و این به خاطر اگاهی بیشتر و رفتن به مدار بالاتره

استاد جون وقتی از پیاده روی تو بندرعباس گفتین من فقط اشک ریختم وقتی از حس زیباتون با خدا گفتین وقتی از نتایج عالی معنوی گفتین و بعد نتایج مادی هرچند که به قول شما ثروتمند شدن هم معنویترین کار دنیاست و واقعا از این معنویتر نیست خدایاشکرت

استاد من وقتی قسمت سوم چندبرابر شدن درامد رو ازتون گوش میدادم شمارو نمیشناختم تو تلگرام تو یه گروه این فایل به صورت میکس شده بود و بخشهایی از اون بود و به طور کامل نبود ولی من عجیب عاشق و شیفته این فایل بودم از سرکار مخصوصا تا نیم ساعت پیاده روی میکردم زمستون بود و شالگردنم رو میبستم و جلوی صورتم رو میگرفتم که کسی متوجه اشکهام و گفتگوم با خدا نشه ،راه میرفتم گریه میکردم و با خدا حرف میزدم نمیدونم چقدر از این لحاظ به شما و همه دوستان عزیزی که از کامنت همشون لذت بردم از لحاظ فرکانسی نزدیکم ولی این احساس تو کامنت اکثر دوستان درک میشد خدایاشکرت شکرت شکرت

اینبار اول تک تک کامنتها رو خوندم و بعد نوشتم خیلی خوشحالم که اینکارو انجام دادم چون دوست داشتم شاگرد حرف گوش کنی باشم و وقت بذارم شما همیشه گفتین خوندن کامنتها از مطالعه صدها کتاب بیشتر کمکتون میکنه خدایا شکرت که بهم فرصت دادی همه کامنتها رو خوندم و باز فرصت دادی تا کامنت خودم روهم بنویسم خداجونم متشکرم

و متشکر و سپاسگزار از استاد عزیزم که انقدر عالی مارو راهنمایی میکنین و قانونها رو اموزش میدین باعشق باحوصله خداروهزاران بار برای وجود ارزشمندهر دوی شما عزیزان شکر میکنم

استاد چقدر از نتایج تک تک دوستانم خوشحالم و تحسینشون میکنم پریساجون با اون صحبتهای عالی و کلی اگاهیهای ناب وشنیدنی و با ارزش و اقا لقمان با نتایج عالی و سوال بسیار زیبایی که فکر میکنم برای اکثر مابود

و من خودم واقعا سر دوراهی مونده بودم چون عاشق نقاشی و معماری هستم و برام خیلی جالبه که خانوم شایسته هم معماری خوندن شما خودتون هم علاقه داشتین و اقا لقمان هم معمار هستند و جالبتر شعر سهراب سپهری عزیز که به شخصه عاشق شعراشون هستم و تمام کپشنهای پیجم اشعار این شاعر پر احساسه

سفری که به یکی از کشورهای اروپایی داشتم کاملا شعرهاش رو درک میکردم چقدر احساس پاکی و سبکی میده چقدر شعرها مصور و داری تصویر سازیهای عالیه و همیشه برای دل خودم از شعرهاش نقاشی کشیدم و کلی حس خوب رو تجربه کردم در جایی از کتاب که به زبون خود شاعر بیوگرافیشون رو نوشته بود خوندم که گفته بود شغل پدر و عموشون معماری بوده و سهراب هم کمی همراهشون معماری کرده و دقیقا نوشته بود که معماری رو دوست داشته ولی حیف که به دنبالش نرفته

سهراب شاعر بود یه سبک جدید در شعر رو افرید سبک خودش و نقاشی میکرد بازهم سبک خودش اما همه به عنوان شاعر ایشون رو میشناسیم

چقدر این فایل استاد اگاهی دهنده است چقدر بینظیره و چقدر خواسته ها و تصمیمات رو برامون واضحتر و شفاف تَر میکنه خدایاشکرت

در جایی هم خوندم که حضرت ابوالفضل هم معمار بودند همه اینها برای من نشونست برای من اگاهیه برای من إلهامی از جانب خداونده

چراکه از همون اول بهم گفت فایل رو سیو من چون باید بارها و بارها گوش کنی اینهارو ننوشتم که چون اسامی که نام بردم معمار بودند یا اینکارو دوست داشتند منم برم دنبالش نه گفتم چون عین هدایته که ازاده صدبارهم شده گوش بده تا دریافت کنی هرچندبارشده گوش کن گوش کن گوش کن بذار برات واضح بشه

من تو هر دوتا کار نقاشی و معماری در حد و اندازه تلاشم و علاقم موفق بودم و مطمئنم هر کدوم رو انتخاب کنم موفق میشم باید بارها و بإرهابیین قسمت رو گوش بدم برای همین تمام کامنتها رو خوندم برای همین دوبار گوش دادم تا کامنت بنویسم ذهنم نجوا میکنه اینارو نگو ننویس اگه بچه ها دوست نداشته باشن اگه لایک نخوری اگه اگه اگه

ولی من دلم میخواد همینجا بنویسم تا بمونه برام تا هر بار بخونم و یادم بیاد اقا بالاخره تصمیم گرفتم که چه راهی رو انتخاب کنم بالاخره باید یه جایی نوشت تا درس بشه برای خودم اخه یه عمر هر کاری میخواستم بکنم همش ذهنم میگفت اینکارو نکن از نقاشی میفتی اونکارو نکن از نقاشی میفتی ظرف میشستم میگفت داری وقت تلف میکنی دانشگاه میرفتم میگفت داری از کارت میفتی سرکار میرفتم میگفت این وقت رو بذار نقاشی کن نه تمرکز رو هیچکاری داشتم من نقاشی کردم البته وقتی میرفتم دانشگاه کلا تمرکزم رو کارهام بود و بسیار دانشجوی موفق بودم و وقتی سرکار میرفتم (مربی پیش دبستان بودم ) بازهم تمرکزم رو میذاشتم روی کارم وقتی فکر میکنم میبینم چقدر خوب ذهنم رو کنترل میکردم مثلا وقتی میگفت تو الان سر کلاسی دخترت مدرسه حالا باهم میرسین خونه تو خسته ای اگه سرکار نیای انرژی بیشتری داری و از این حرفا ولی به خودم میگفتم ازاده تو الان سر کلاسی هیچ کاری نمیتونی بکنی جز اینکه کارت رو درست انجام بدی و خوشبختانه چقدر مورد رضایت مادرها بود من این شغل رو برای اینکه عاشق بچه ها بودم انتخاب کردم از بچگی همه بچه های فامیل عاشقم بودن از بس دوستشون داشتم و باهاشون بازی میکردم برای همین رفتم دنبال این شغل و نقاشی رو هم خیلی دوست داشتم و هنوزم عاشقانه اینکارو میکنم و کار دکوراسیون که باهمسرم میتونستم مشغول باشم ،درسته که تمرکز روی یه کار نبود ولی تمام کارهایی که انجام دادم از روی علاقه بود و کارهای هنری که مربوط به دانشگاهم میشد و رشته معماری

خانوم شایسته میدونن البته معماری شهری و معماری داخلی متفاوته و من داخلی خوندم

کارهایی مثل کاشی شکسته و ویترای و سفال

که عاشق همه کارهای هنری هستم

این فایل کمکم میکنه انتخاب درست داشته باشم همیشه فکر میکردم به کارهام

نه اینکه یه گوشه بشینم ببینم کدوم بهتره ها نه

مثلا کار تری دی مکس میخوان انجام میدم سفارش تابلوی نقاشی دارم انجام میدم هنرجوی نقاشی دارم میپذیرم اما همیشه برام سوال بود کدوم رو حرفه ای تَر پیش برم

یا تمرکزم روی کدوم باشه بهتره

خدارو هزاران بار شکر که بهترین حامی و هادی میشه برای هرکسی که ازش هدایت میخواد و این فایل برام بسیار بسیار گرانبهاست

ذهنم میگفت برو تو دفتر بنویس وقتی برات واضح شد بیا بگو ،ولی قلبم گفت ازاده بنویس هرچقدر طولانی هم میشه بنویس بذار یه رد پا باشه برات که هر وقت میخونی یادت بیاد یادت بیاد که چه تصمیمی گرفتی ،همینجا بگو حرفات رو همینجا از تصمیمهات بگو شاید دوستانت ردپای خودشون رو تو حرفای تو پیدا کنن ،

یادمه یکی از دوستانم که تو دانشگاه باهم اشنا شدیم گفت بیا تو ارایشگاه من کار تاتو یادبگیر تو نقاشیت عالیه تو اینکار خبره میشی و دقیقا این جمله رو گفت اگه نیای به خودت ظلم کردی و من واقعا به فکر رفتم که خدایا من استعداد و توانایی دارم که از تو هدیه گرفتم منو یاری کن هدایت کن که از هدیه ای که دادی استفاده کنم البته یه بار هم رفتم پیش دوستم ولی واقعا به کار تو ارایشگاه علاقه نداشتم همیشه دلم میخواست کاری داشته باشم که اختیارش دست خودم باشه چون اونطوری باید ساعتهای مشخصی ارایشگاه بودم ،برای کار مهد هم برام کاملا واضح شد که دنبالش نمیرم درسته که علاقه دارم ولی میتونم تو زمینه های دیگه براشون کار کنم که به علایقمم مربوط باشه مثل نقاشی یا درصورت معمار شدنم ساخت یه مهد با تمام استانداردهایی که برای بچه ها لازمه

استاد جان نمیدونم مدارم چقدر بالا رفته ولی هر روز که میگذره برام حس خوبم واضحتر میشه ،اگه ادمی بودم که همیشه خودمو سرزنش میکردم برای کارهایی که نکردم برای وقتهایی که گذروندم ولییییییی امروز کاملا راضیم امروز و این لحظه که براتون مینویسم از تک تک لحظات زندگیم کاملا راضیم هرکاری که کردم هر مسیری که رفتم برای این بود که امروز اینجا باشم ،دراین لحظه اینجا باشم و بنویسم

من اعتقاد پیدا کردم به این گفته شما که هر اتفاقی میفته داره به نفع من رخ میده و من همیشه در بهترین زمان در بهترین مکان هستم

من امروز راضیم از تمام لحظات عمرم دیگه به خودم نمیگم چرا فلان کار رو نکردی

من در هر زمان از زندگیم بهترین کاری رو که میتونستم انجام دادم اگه همزمان میرفتم مهد و میرفتم دانشگاه برای اینکه علاقه داشتم و برای اینکه از حقوقم شهریه دانشگاه پرداخت میکردم هم برام تفریح بود کنار بچه ها هم کار بود البته که سختیهای داشت ولی برام شیرین و دوست داشتنی بود حالا با تموم شدن هر دوی اونها میفهمم که چقدر به نفعم بود

یادمه یه بار که از سرکار واقعا خسته شده بودم به خدا گفتم مگه نگفتی تو یه قدم بردار من صدقدم برات برمیدارم خداشاهده هنوز حرفم با خدا تموم نشده بود که تلفن زنگ زد و باید میرفتم یه دوره میدیدم برای کارم که همون باعث کلی اتفاقهای خوب شد برام

درکل انجام همه اینکارها برای این بود که امروز به این نقطه برسم به این فایل گرانبها دست پیدا کنم و یکبار برای همیشه و همیشه تصمیم بگیرمو صد البته تصمیمی با تعهد با تعهد همه جانبه از طرف خودم به زندگیم از طرف خودم به خدای خودم از طرف خودم به شرایطی که دلم میخواد تجربه کنم درسته که از زندگیم بسیار راضیم ولی وقتی قانون روفهمیدم که میتونه از این بهتر و اسونتر هم باشه پس قدم برمیدارم برای شرایط عالیتر

خدارو هزار بار شکر شکر شکر

استاد جونم خیلی سپاسگزارم و متشکرم که این فرصت رو در اختیار ما گذاشتین تا بتونیم کامنت بذاریم

و سپاسگزارم از تمام درسهای ناب زندگی که بهمون اموزش میدین و همینطور خانوم شایسته جونه عزیزم که عاشقانه و صبورانه و دوشادوش شما در حال انجام معنویترین کار دنیا و قراردادن اگاهیها در سایت برای ماهستن. از تمام زحماتتون بینهایت متشکر و سپاسگزارم

از تک تک دوستانی که باهم این مسیر سبز و ادامه میدیم و دوستانی که کامنت گذاشتن خیلی سپاسگزارم دوستتون دارم

در پناه خدای مهربون شادسالم ثروتمند و سعادتمند باشین

زندگیتون پر از عطر و طعم و نور خدای مهربون

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹