مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- باور ساختن با آموزه های روانشناسی ثروت 1؛
- نقش باورهای توحیدی در تجربه خوشبختی؛
- هر فردی، ضربه های ویرانگر شرک را تجربه کرده است؛
- پیرو آیین ابراهیم باش که موحّد بود و مشرک نبود؛
- توحید یعنی قدرت ندادن به هر عاملی بیرون از خودت؛
- تغییر کانون توجه خود را از همان وضعیتی که هستی، شروع کن؛
- اجازه دادن به خداوند برای هدایت به سر راست ترین “جگونگی”
- خداوند وقتی به هدایت تو ادامه می دهد که قدم اول را بر می داری؛
- معجزه نگاه مثبت و سپاسگزارانه، به هر اتفاق و شرایطی؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD758MB49 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 37 | «توحید»، اساس خوشبختی45MB49 دقیقه
قُلِ ٱللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنۡهَا وَمِن کُلِّ کَرۡبࣲ ثُمَّ أَنتُمۡ تُشۡرِکُونَ
بگو: خداست که شما را از آن تاریکىها نجات مىدهد و از هر اندوهى مىرهاند، باز هم به او شرک مىآورید آیه 64 سوره انعام
سلام به استادعزیزم ومریم جانم
وهمه دوستان دراین سایت مقدس
خداروشاکروسپاسگزارم که بار دیگر این فایل روزیم شد تا روند زندگیم را مثل یک فیلم جلوی چشمانم ببینم وبابت هرلحظه اش خداروشکر کنم که مرا به این مسیر رشدوپیشرفت دراین جایگاه مقدس کنار استادی توحیدی وعملگرا هدایت نمود تاطعم سعادت وخوشبختی را بعد از سالها زجرومشقت بچشم .
پا دراین وادی گذاشتن یعنی بایدها وخط قرمزها را رعایت کردن ،ازمنیت ها فاصله گرفتن وتوحیدی عمل کردن وهرروز آغوشی باز برای اتفاقاتی که در زندگی به وقوع می پیوندد ولی تو دیگر خدا را در قلبت داری و انگار اون اتفاق فقط آمده تا ایمان تو را در عمل ببیند وتو آرام آرام ترس ها از وجودت رخت برمی بندد ،سالیان سال بی ایمان بودی وخدا گفتن ها لقلقه زبانت ولی درونت پراز آشوب وترس وبی هدف ونابود به زندگی ادامه می دادی ومن همه اینها را پشت سرگذاشتم .
رزا جان که صحبت می کرد به خصوص مسئله جدایی ،یاد خودم افتادم آخ که چقدر چالش بزرگیست، نابودی کامل یک زندگی که سالهای طولانی از عمرت در آن گذشت وبه یکباره دود می شود وخاکسترهایی که تا مدت ها جانم را می سوزاند آن هم بی پشت وپناه ویک تنه دنبال تمام شدن رابطه ای که حاصلش دختری بود که در میان بی کسی ها وبی خانه بودن ها وتنهایی های خودت باید برای او هم تصمیمی می گرفتم تا به زندگی نامعلومش ادامه دهد واو خودش تصمیم گرفت برای همیشه برود شهرستان کنار پدرش ومن او را برای آخرین دیدار در اتوبوسی گذاشتم وآخرین نگاهایی که داشت محو ومحوتر می شد والان او هرکجا هست خداوند پشت وپناهش ،من هم حق زندگی داشتم وباید دوباره ازصفر شروع می کردم که داستانش را در قدم ها نوشته ام .
داستان زندگی هر کدام مان متفاوت است وخود می دانیم که بر ما چه ها گذشته وهمین گذشته ،مرا با ایمان تر ومتوکل تر کرد با آموختن کنار استاد،با اشک هایی که مرا یاد بی ایمانی هایم می انداخت وباید جهاد اکبری در وجودم به پا می کردم ولی از لحظه هدایت زیبای خداوند به این سایت مقدس داشتم آرام تر می شدم ،نور ایمان با کلام توحیدی استاد در دلم روشن شده بود باید نورانی تر می شد تا آرامش به قلب ناآرام وزخمی، از نبود خداوند ،می آمد ومن به لطف خداوند شخصی در زندگیم پدیدار شد که در این راه خیلی کمکم کرد ،کنارم بود وبا هم اکثر روزهای ابتدایی آشنایی با استاد کنار دریای بیکران خداوند به فایل های طلایی گوش می کردیم وچقدر شکر گزاری می کردم ولی دیگر واقعی بود من خدا را در قلبم دعوت کردم وتا به امروز همه کاره وجود وزندگیم شد.
چقدر آن روزها برایم خاطره انگیز شده ،هیچوقت نگذاشتم طعم دلچسب توحیدی اش ازوجووم برود هرروز زنده تر ومقدس تر وارزشمند وپربهاتر ،دفتری که آن روزهادر آن خیلی خواسته ها نوشته شد با احساس عالی وارامشی عجیب ولی همه ظرف مدت چند ماه برآورده شدند.
من بهبودیم برایم از هر خواسته مادی ارجحیت داشت بنابراین نوشتم آرزوی خرید دوره 12 قدم ،قانون سلامتی و…… را خدای عزیزم دارم وتو معجزه کردی معجزه با هر گوش دادن به دوره ها نور امیدت را دردلم روشن ونورانی نمودی ومن در جاده عمل کردن قرار گرفتم ،جاده ای لبریز از نعمت وفراوانی ومهم تر ازآن حس وجودت کنارم وهمه جا تو را دیدن حتی در قالب انسان ها ومن خوب این هارا درک کردم زمانی که دنبال خرید خانه بودم، ای جونم خدایا از وقتی تو را در قلبم ساکن کردم ،سلطان قلبم شدی و من شاهزاده ای که همه چیز ها را باهم داشت،استاد بی نظیر،،خوشبختی،آرامش،سلامتی،احساس عالی، رابطه عالی با مصطفی جانم،آزادی برای بیشتر آموختن توحید وبندگی کردن و تجربه های شیرین آنها را در این جای مقدس نوشتن تا ردپاها بماند برایم ومن قدردان تر وشکرگزارتر این مسیر الهی ولبریز ازنعمت را ادامه دهم هرروز وهرروز عاشقانه تروخالصانه تر با ایمان وتوکل به خودت.
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
درودبه استادتوحیدی عزیزم ومریم جان
وهمه دوستان عالیم
خدایاشکرت عجب نشانه ای وتصویرزیبای استادم دراین نمای بی نظیرازقاب موبایلم وپشت سرگرامی شان منظره پارادایس وآفریده های زیبا وباشکوهت ازابرودرختان ودریاچه رویایی توجه به همین هامرادگرگون می کندسیرنمی شوم همه چیز تازگی داردبرایم وباورهایی که باصحبتهای ناب استادم چه زیبادرذهنم تزریق می شوندباورتوحیدی که چقدرمراازهمه نگرانی هاآزادکرددرکنارتفسیرقرآن باکلام تاثیر گذار استاد.
صحبتهاونتایج دوستان عزیزوتوحیدی ام سحرجان که ان شاالله هنوزدرسایت باشندونتایجشان روزبه روزعالی تر.
استادم من آرام آرام توحیدرادرکنارتان یادگرفتم ولی بایدهرروزبه خودم یادآوری کنم تاذهنم هرروزبارورباشدوهمه چیزرابه خدابسپارم کلا بشوم من وخداوچه تیمی می شویم وبه قول رزاعزیزسلولی بایدتغییرکنیم ومن هرلحظه سلولی خداوندرادروجودم تجلی می دهم بایدباتمام پوست واستخوانم بخواهم وحرکت کنم بایدباجریان هستی خودم راهماهنگ کنم تاله نشوم وچقدرتغییرباشکوه است ،متفاوت می شوی پاک می شوی ازناپاکی هاوچقدردراین مسیرزیباتکامل به دادم می رسددیگرعجله ای ندارم به خودم فرصت رشدمی دهم ووقتی ایمان پیداکنم که مسیرم درست وراست است وحرکت کنم خداوندهم عزتمندانه راههای رشدوپیشرفت رابرایم بازمی کندوخداوندبرایم کافیست…..
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم