مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- باور ساختن با آموزه های روانشناسی ثروت 1؛
- نقش باورهای توحیدی در تجربه خوشبختی؛
- هر فردی، ضربه های ویرانگر شرک را تجربه کرده است؛
- پیرو آیین ابراهیم باش که موحّد بود و مشرک نبود؛
- توحید یعنی قدرت ندادن به هر عاملی بیرون از خودت؛
- تغییر کانون توجه خود را از همان وضعیتی که هستی، شروع کن؛
- اجازه دادن به خداوند برای هدایت به سر راست ترین “جگونگی”
- خداوند وقتی به هدایت تو ادامه می دهد که قدم اول را بر می داری؛
- معجزه نگاه مثبت و سپاسگزارانه، به هر اتفاق و شرایطی؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD758MB49 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 37 | «توحید»، اساس خوشبختی45MB49 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
روز سی و چهارم از 40 روز من
این فایل رو خیلی زیاد گوش کردم قبلا
و الان چندماهه بهش برنخوردم
اما هربار گریه کردم وقتی گوش کردم
آخه این چ خداییه اینقد سریع جوابگو هست
هربار گوش میدم یاد اوایل آشنایی خودم با شما افتادم استاد جان
من تازه از اون جدایی 2 ساله از همسرم به رابطه برگشته بودم و مثل زندانی ها تو خونه حبس بودم و اجازه نداشتم در حیات رو باز کنم
دوباره همون مشکلات شروع شده بود
ومن همش تپش قلب داشتم دارو آرام بخش مصرف میکردم
و ب خانوادم هیچی نمیگفتم چون اونا شهر دیگه ای هستن و خبری ازمن زیاد نداشتن
تازه با فایلهای شما آشنا شده بودم
انگار گنج پیدا کرده بودم
خدا رو یافته بودم خدایی ک منتظر من بود
و من هربار نجوا میومد بااین فایل رزا و فایلهای توحیدی خودمو آروم میکردم
میرفتم دوش میگرفتم
با دخترم میرقصیدم
و چقد دفترها پر میکردم
توی حیات خونمون مینشستم
چون من بیرون نمیتونستم برم وشوهرم سرکار بود همیشه
و رابطه خوبی نداشتم ن با خودش ن خانوادش
و ایمان در دلم زنده شد
بخدا هیچوقت یادم نمیره اولین الهاماتم ک اومد
بعداز رسیدن به ارامش طی یکمدت
بهم گف ک بهش زنگ بزن بگو میخام برم تو پارک نیم ساعت بشینم
و من عمل کردم ب این الهام
و بصورت معجزه آسایی قبول کرد و گفت برو
و از اونجا شروع شد
من ب الهاماتم عمل میکردم
ورودی مالی من صفر بود
و من گفتم خدایا 50 هزار تومان میخام
بهم گف بیا بنویس
نوشتم توی دفترم
و من 50 هزار تومان گیرم اومد
یادش بخیر چ روزایی بود چقد تعجب میکردم اون روزها
والان چقد خاسته های من بزرگ شده ک میخام خونه واسه خودم داشته باشم
میخام آزادی مالی داشته باشم و سفرهای عالی برم
این فایل رزا رو دوباره دانلود کردم ک هربار ب خودم یادآوری کنم از ته جهنم هم میشه ب بهشت رسید …