گفتگو با دوستان 38 | آرامش ذهنی و ایده های کارا

بنام خدای مهربان و هدایتگرم

سلام به همگی🌹🌹

چه فایل فوق العاده ای بود..

آقای حسینی واقعا تحسین میکنم موفقیتتون رو و تبریک میگم بهتون

چقدر موفقیتتون الگوی خوبی شد برای نجواهای ذهن من!

نمیدونید داستان موفقیتتون چه هدایت و نشانه عجیبی بود برای من ….

انگار به همه تردیدهای من مهر سکوت زد و راه رو برام آشکار کرد

شاید کمی داستانش طولانی بشه چون کمی ب قبلتر از این فایل برمیگرده اما دلم نیومد ک نیام و کامنت ننویسم

و مطمئنم نوشتنش ردپایی از من میشه ک بعد از قدم برداشتن تو این مسیر و حرکت کردن من ؛ و مرورش برای اینده مبهوتم میکنه..!

چند وقتی بود ب ایجاد یه کسب و کار فکر میکردم تا درآمد مستقل و خوبی ایجاد کنم

بین ۳ تا گزینه ک به همشون علاقه داشتم تردید داشتم ک کدومو شروع کنم و تمرکزم رو بذارم روش

از خدا هدایت خواستم و گفتم من نمیدونم تو کدومش موفقیت بیشتری کسب میکنم خودت نشونه بده بهم

بخاطر تحسین اطرافیانم برای کیکی ک میپختم تو مناسبتها

یکی از گزینه هام کیک پزی بود و کم کم داشتم بهش علاقه مند میشدم اما قبل از اینکه مصمم بشم گزینه انتخابیم بشه؛ دوره قانون سلامتی اومد و وقتی دوره رو خریدم و شروع کردم فهمیدم ک کیک مساوی سمه!

گفتم این نمیتونه شغل من باشه چون من نمیخام ب مردم سم بفروشم هر چند اگه خودم نخورم!

انگار خدا هدایتم کرده بود و یکی از گزینه ها رو برام خط زد

مونده بود دوتا گزینه دیگه که یکیش هنرهای دستی بود و یکیش خیاطی

گفتم خدایا یکیشو برام خط زدی ادامه شم منتظر هدایتت هستم

چند وقت بعد خونه خواهر همسرم دعوت بودیم و ایشون هم مثل من داشت ب یه کسب و کار فکر میکرد ک استارت بزنه

بدونه اینکه اطلاعی داشته باشه ک منم ب کار مستقل فکر میکنم بهم پیشنهاد داد ک با هم وارد شغل خیاطی بشیم و شروع کنیم ( خیلی جالب بود برام چون نمیدونست یکی از گزینه هام خیاطیه و اتفاقی پیشنهاد همکاری داده بود …)

اما من چون تمرکزم روی امتحان آیین نامه بود گفتم بفکرش هستم اما فعلا تمرکزم روی آزمونه انشالله بعد آزمون پایه م

کمی گذشت و تو مهمونی بعدیمون ک همو دیدیم فهمیدم تصمیمش عوض شده وکاری غیر از اون چیزی ک به من گفته بود رو شروع کرده

و انگار فراموش کرده بود پیشنهادی که بمن داده بود رو

اولش تعجب کردم چون فکر میکردم اون پیشنهادش هدایت خدا بوده

اما گفتم شاید خدا میخاد به مسیر دیگه ای هدایتم کنه

از آزمونم گذشت و ذهنم آزادتر شده بود

یه هفته ای میشد وقتی به فایلای استاد گوش میدادم احساس میکردم بهتر میفهممشون

ذهنمو بهتر کنترل میکردم یا کمتر تو احساس بد میموندم

و نسبت به قبل احساس بهتری داشتم

و درکل تلاشمو کرده بودم که بیام تو مسیر درست و حدودا تو این یک هفته موفق شده بودم نسبت به تصمیمی ک آگاهانه گرفته بودم

و دوباره دیروز ذهنم درگیر این موضوع بود ک خدا هدایتم کنه بین گزینه هایی ک گفته بودم برای شغل

دیشب خواب دیدم یکی از نزدیکانم با سایت استاد آشنا شده بودن وبصورت هدایتی به شغل خیاطی مشغول شدن

و دارن سفارش مشتری رو آماده میکنن

تو همون خواب خودمو دیدم ک خیلی ناراحت شدم( انگار کارمو گرفتن و بقولی دست رو دستم اومده باشه) و گفتم این کاری بود ک من بهش هدایت شده بودم و میخواستم انجامش بدم ! وقتی دیدم چاره دیگه ای نمونده گفتم پس من میرم سراغ گزینه سوم یعنی کارهای دستی

خوابم خیلی عجیب بود برام اما هنوز نمیتونستم تشخیص بدم هدایت بوده یا چون زیاد بهش فکر کردم همینجوری با اون موضوع خواب دیدم و جدی نگیرمش یا اصلا اگه هدایت بوده چرا گنگ بود!

صبح وقتی خوابمو برای همسرم تعریف کردم

بهم پیشنهاد داد جلسه ۱۰ ثروت ۳ رو گوش بدم

اولش ذهنم مقاومت داشت و گفت از جلسه اولش شروع نکردی چرا بری جلسه ۱۰

اما دوست داشتم یه فایل گوش بدم و نمیدونستم چی گوش بدم دیگه مقاومت نکردم وگفتم شاید اینم هدایته و جلسه ۱۰ روگوش دادم

خیلی عجیب بود

وقتی فایلو گوش دادم استاد داشت درمورد هدایتی ک تو“خواب “شده بود صحبت میکرد

حسم میگفت خوابم خیلی هم بی ربط نبوده و انگار میخاد بگه هدایت بوده

اما همچنان تردید داشتم ک تو خواب خدا هدایتم کرد ک خیاطی رو که بخاطر از دست دادنش ناراحت بودم رو انتخاب کنم یا اینکه همون انتخاب آخر تو خوابم ک هنرهای دستی بوده رو انتخاب کنم

تو تردید بودم ک گفتم خدایا من نمیدونم کدوم هدایته یه فایل دیگه میخام گوش بدم و تو اون فایل هدایتم رو واضحتر کن

تقریبا ۹۰ درصد فایلهای صوتی سایت رو تو گوشیم ذخیره دارمشون( بجز زندگی دربهشت و سفر ب دور امریکا اونم چون تصویریه و حجمش زیاده برای گوشیم) و وقتی میخام یه فایلی رو هدایتی گوش بدم پخش تصادفی موسیقی رو میزنم و هر فایلی بیاد گوشش میدم

وقتی پخش تصادفی رو زدم فایل گفتگو با دوستان ۳۸ اومد

همون اولش ک در مورد موفقیت بزرگ در شغل خیاطی بود صحبت کردید شوکه شدم

یعنی خدا داشت مستقیم میگفت برو سمت خیاطی !!!

شوکه شدم …. چطور از بین ایییییینهمه فایلی ک تو گوشیم داشتم دقیقا فایلی پخش شد که داشت از چیزی صحبت میکرد که من درموردش از خدا سوال پرسیده بودم!

همونجا انگار تمام ترمزو نجواهایی ک در مورد کارم تو ذهنم شلوغ کرده بودن ساکته ساکت شده بودن

دیگه فقط با احساس بینظیری داشتم فایل رو گوش میدادم و از خدا سپاسگذاری میکردم و تحسین میکردم موفقیت شما رو در حوزه کاریتون

راستی اینم اضافه کنم

من همیشه این احساس رو داشتم که اگه خوب روی خودم کار کنم در عرض ۳ سال یا نهایتا ۵ سال زندگیم کاملا متحول میشه و اینو بارها و بارها ب همسرم گفته بودم

وقتی این فایل رو گوش دادم خیلی جالب بود برام ک در عرض ۴ سال اینهمه رشد داشتین و حسم میگف اینم یه نسانه ی دیگه!؛ انگار آینده خودمو مثل موفقیت شما میدیدم

با گوش دادن فایل کلی از ترمزهایی ک باعث میشد ترس داشته باشم از شروع یه کار مستقل کمرنگتر بشن

مخصوصا در زمینه فروش ( اونم برمیگرده ب عزت نفسم )

حتی تو این فایل از دوره هایی ( عزت نفس .۱۲ قدم. ثروتها) صحبت کردید که مدتها بود تو ذهنم میچرخید ک باید روشون کار کنم و بارها و بارها ب عقب انداخته بودم شروعش رو

و انگار خدا داشت به تمام چیزهایی ک تو ذهنم گذشته بود مهر تایید میزد و من فقط باید حرکت کنم

چقدر حالم خوب شد با گوش دادن این فایل

و چقدر انگیره داد برای شروع این مسیر زیبایی ک در انتظارمه

خداروشکر😇😇😇