مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
احساس خوبِ حاصل از کنترل ذهن، اساسی ترین است؛
رشد نتایج وقتی ادامه دارد که اصول اساسی -به صورت ادامه دار- رعایت می شود؛
ماموریت تمرین ستاره قطبی؛
هیچ چیز به اندازه سپاسگزاری عمیق، حال درونی ما را خوب نمی کند؛
معجزه ی برداشتن قدم های کوچک اما ادامه دار؛
نتایج، خیلی فراتر از فقط رشد رقم عدد بانکی است؛
هر بهبودی را به عنوان نشانه تغییر، ببین و سپاسگزار آنها باش؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD252MB16 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 39 | روان شدن چرخ زندگی15MB16 دقیقه
بنام خدای مهربان
سلام ب همگی عزیزانم
روز21تمرکز برنکات مثبت
الهی صدهزار بارشکرت خدای من بخاطر هدایتم ب این مسیر زیبای توحیدی
چقد انرژی گرفتم ازاین فایل فوق العاده و چهره ی پراز عشق و نور استاد عزیزم
آرامششون و لبخندهای زیباشون ک قانون و تایید میکنه
ک اره وقتی ک تو رو خودت کار کنی جهان لاجرم بهت پاداش میده پاسخ میده
خدایا شکرت چقد زیباست تصویر زمینه پارادایس زیبا
آب جاری ک سرشار از انرژیه
آسمان آبی وابرهای سفید
درختان سرسبز عجب انرژی داره
خدایا شکرت بخاطر وجود نازنین دوست عزیزم فاطمه جان ک باعشق با هیجان با استرس و تند تند داره نتایج قشنگشو با عشق برای استاد میگه
خدایا شکرت منم دوسدارم تجربه ش کنم
همصحبتی با استاد عزیزم
و گفتن نتایج بزرگی ک آرزوم بوده ی روزی
الهی شکرت سپاسگزارم خدای من
نتایج، اتفاقات قشنگ، نشانه های کوچیک وبزرگ وتایید کردنشون اونا رو بیشتر میکنه تو زندگی قشنگمون
و قانون همیشه جواب میده
بعد از دیدن این فایل ی آرامش عجیبی تمام وجودم و دربرگرفت
چرا ک ذهنم هی قبلش میگفت کونتیجه ای ک گرفتی؟
کو کارت؟
چقد درآمد داری؟
و میخواست حالمو بگیره
چن ساعت قبلش مادرم زنگ زد گفت زکیه چ نتیجه ای گرفتی از عباسمنش الان 7ساله ک داری بهش گوش میدی
من چشام گرد شد باخودم گفتم من تازه سه ساله ک آشنا شدم با استاد و الان یکسال و5ماهه تقریبا ب طور جدی دارم رو خودم کار میکنم
یعنی من عاشق مامانمم استاد توبیخه
استاد انتقاد کردنه ،هربار ک این حرفارو بهم میزد تا چن ساعت ذهنم درگیر بود و حسم بد میشد و واقعا زمان میبرد تا ذهنمو ساکت کنم
ولی اینبار من مقاومت نکردم و نخواستم ک راضیش کنم و سکوت کردم هیچی بهش نگفتم
ولی با خودم گفتم استاد گلوی خداست برای من خدا از طریق استاد داره منو هدایت میکنه و آرام بودم
و چن ساعت قبلش هم باز داداش بزرگم منو ب باد انتقاد گرفت ک زکیه چی داری مینویسی هی
آدم باید ی حرکتی هم بکنه
میخوام دفترهاتو چاپ کنم
و بازشروع کرد ک چرا برای آموزگاری امتحان نمیدی
هیچی بهش نگفتم هیچیییی
اونم منی ک تحمل نداشتم ی دقیقه سکوت کنم درمقابل انتقادبقیه
و سعی میکردم ک خودمو ثابت کنم
توضیح بدم ب بقیه ک تو داری اشتباه میکنی
ک داداشم خسته شد گفت لااقل ی چیزی بگو ک بفهمم حرفامو شنیدی خخخخخ
گفتم من دوسندارم شرکت کنم
ک باز شروع کرد ب انتقاد کردن من ک میخوام کارآفرین بشم
کارآفرینی کجاست و..
و بعد نوبت ب خواهر بزرگم رسید اونم ب روش خودش دست ب کار شد ک منو راضی کنه
و گفت چرا شرکت نمیکنی؟
گفتم چون دوسندارم چیزایی ب بچه های مردم آموزش بدم ک قبولشون ندارم
چون دوسندارم مث تو از روی اجبار چادر بپوشم و..
خلاصه ذهنم بخاطر این اتفاقات انگار هنوز ی کم درگیر بود
و اونجا ک استاد گفت نتیجه رو فقط ثروت ندونید
آرامش خودش ی نتیجه ی خییلی بزرگه
سلامتی
بچه های سالم
خواب راحت
حس خوب
و..
اینا همه نتیجه س ،روابط خوب
اتفاقات قشنگ زندگی ک زندگی و نرم تر و رون تر میکنه
ی کم ک بیشتر فک کردم دیدم من خیییییلی نتیجه گرفتم خییلی تغییر کردم
و ب یاد آوردم همین امروز داشتم باخواهرم صحبت میکردم
و یادم اومده یهو ک من از مار خییلی میترسیدم فوبیای مار داشتم
شبها توخوابم همیشه ی مار بزرگ دنبالم میکرد و من درحال فرار بودم و با وحشت بیدار میشدم
از تاریکی وشب میترسیدم
یادمه اولین بار ک میخواستم مدیتیشن کنم میترسبدم چشمامو ببندم
حس میکردم الان ی چیزی هجوم میاره سمتم ک خداوند از طریق دوستم باهام حرف زد
گفت این ترس زاییده ی ذهن توست
هیچ نیرویی نیست ک از خدا بالاتر باشه
خداوند بالاتر و قدرتمند تربن نیروی جهانه
ترس زاییده ی ذهن توست و توهم هست واز سمت ی چیز ناشناخته اس
ک وجود نداره
خدای من من چقد گریه کردم
و از اون شب ب بعد نترسبدم
فهمیدم بخاطر رمان های ترسناکی بوده ک خوندم و کلا ترسم از مار هم خییلی کم شد و ب مرور خواب هام آرام تر وآرام تر شد
الان خییلی عمیق و با آرامش میخوابم خداروشکر اگه از چیزی بترسم
ب خودم یاد آوری میکنم ک همه چیز در سیطره مالکیت و فرمانروایی خداست
قبلا ک قرآن میخوندم وجودم میلرزید چون فقط آیه های عذاب و میدیدم
چون از خدا و قیامت ب شدت میترسبدم
بخاطر ترس از خدا نماز میخوندم روزه میگرفتم خدارو عصبانی و غضبناک میدیدم همیشه
ولی الان باهاش دوستم هرروز خداروشکر قرآن میخونم و هرآیه قلبم و باز میکنه
فهمیدم ک خدا خیییلی مهربون و بخشنده اش
خییلی غفور و رحیمه
خییلی دوسداره ک من موفق بشم هدایتم میکنه
چن وقت پیش یکی از خواهرهام بهم گفت خییلی دوسدارم قرآن بخونم ولی نمیتونم حالم بدمیشه
یاد خودم افتاد ک قبلا ب زور چنتا آیه میخوندم و از شدت ترس و احساس گناه حالم گرفته میشد و سریع میبستمش
الهی صدهزار بارشکرت
من خییلی آرام ترشدم
خییلی کم جر وبحث میکنم
دنبال حرف وحدیث بقیه نیستم
خودمو بیشتر دوسدارم و عاشق تنهایی خودمم تقریبا تقریبا یک هفته بیشتره ک نرفتم بیرون از خونه چون بیشتر مشغول کار کردن رو خودمم تازه وقت هم کم میارم
من ب خودم افتخار میکنم ک تا اینجا اومدم ب الهامات گوش دادم تا هدایت شدم ب این مکان معنوی
من ترسم ب مرگ خییلی کمتر شده
سعی میکنم از زندگیم لذت ببرم واز, درون شاد باشم برگردم ب اصل خودم
الهی صدهزار مرتبه شکرت عاشقتم
این فایل نشانه ی امروزم بود خییلی عالی بود و حالمو عالی کرد دقیقا پاسخ سوالم بود
خداروشکر امروز عالی بود همزمانی ها برام رخ داد
و دونقطه ی آبی ازسایت دریافت کردم ک حالمو ساخت و کلی انرژی گرفتم الهی شکرت درخواست کردم و درلحظه اجابتم کردی
خدایا شکرت بابت شام خوشمزه ای ک درست کردم عالی بود
مرسی بابت هدیه ای ک دریافت کردم
مرسی بابت وجود نازنین و شیرین خواهر زاده ی 9ماهه ام تازه دو دندون کوشولو در آورده خییلی دوسشدارم
خدایا شکرت ک منو ارزشمند آفریدی درست مث همین نینی خوشگلمون ک دل منو میبره فقط میگم بشینم نگاش کنم
و چقد فکم درد میگیره وقتی تصویری میبینمش خخخخ
خدایا شکرت بخاطر آگاهی های ارزشمند امروز ک بهم رزق دادی
الهی شکرت ک میتونم از طریق این گوشی خوشگلم رشد کنم یاد بگیرم و بهبود بدم خودم رو
الهی شکرت بابت چشمای بینای سالمم
لاک خوشگلم
انگشتان سالم و قشنگم ک میتونم باهاشون تایپ کنم
الهی شکرت بابت وجود ارزشمند مقدس و پاکم
الهی شکرت ک هرلحظه داری هدایتم میکنی
سپاسگزارم استاد خوشگلم
عاشقتونمممم