گفتگو با دوستان 40 | مفهوم تمرکز بر نکات مثبت - صفحه 11

به نام خدایی که مهربان تراز حدتصورماست…

سلام به استادعزیزم خدا قوتتون بده استادجان

سلام به دوستان گلم

سلام به زهراجان عزیزم که آرامش توی صحبت هاتون موج میزد

من خودم رو متعهد کردم که هر فایلی که میبینم کامنت بزارم واین باعث میشه هم دقیق تر و جزئی نگر تر فایل هارو ببینم وهم نظر خودمو نوشته باشم که شاید برای دوستانی مفید واقع بشه همون طور که باخوندن کامنت بقیه کلی آگاهی به من اضافه میشه خدایاشکرت

خیلی تحسین میکنم زهرای عزیز رو که از فایلهای رایگان شروع کردن و بعد با دوستاشون محصولات رو شریکی خریدن و بعد که متوجه شدن پاکشون کردن و بعد کتابا و چندتا از محصولات رو خریداری کردن که گفتن تا قدم پنج دوره دوازده قدم رو خریداری کردن خدایاشکرت خدایاشکرت

سریال های سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت تحول عظیمی در من ایجادکرد.فرق زندگی توحیدی و غیر توحیدی رو متوجه شدم .متوجه شدم که استاد هرچی که توی فایلاشون میگن در زندگیشونم اجرا میکنن . روحیه ی عملگرا بودن استاد خیلی برام جالب بود استاد میگن فاصله حرف تاعمل باید کوتاه باشه . راستش من قبلا اصلا اینطوری نبودم یعنی یه تصمیم میگرفتم و خیلی کم پیش میومد همون موقع انجامش بدم

بعضی وقتا میگفتم خب فردا انجامش میدم فردا میشد پس فردا یک هفته و کلا فراموشش میکردم اما خداروشکر الان خیلی پیشرفت کردم . نمیگم که الان تا تصمیم میگیرم عمل میکنم نه همیشه این طور نیست ولی نسبت به گذشته خیلی پیشرفت کردم و خداروشکر میکنم بابت این موضوع

منم در همین دوسریال متوجه این موضوع شدم که اصلا تمرکز روی زیبایی ها وتحسین کردن زیبایی ها یعنی چی؟؟؟کم کم یاد گرفتم و متوجه شدم و درک کردم این موضوع رو. وقتی میدیدم مریم جان و استاد چه قدر خوب این کارو انجام میدن و خیلی ذوق میکنن از انجام این کار به وجد میومدم و کم کم این عادت در من شکل گرفت الان طوری شده که سعی میکنم تمرکز کنم روی زیبایی ها . وقتی این دوسریال رو میبینم کلی تحسین میکنم و هدایت میشم به جاهای خیلی قشنگ. چند وقت پیش رفتیم تفریح دقیقا یه جایی بود شبیه پرادایس واااای خدایا مگه میشه وقتی کنار رودخونه نشستم انگار واقعا توی پرادایس بودم و اینه کار تحسین کردن و شکرگذاری کردن هدایت شدم به یه جای قشنگ شبیه همون جایی که دیده بودم خدایاشکرت

زهرا جان حرف بسیار عالی زدن :تمرکز روی زیبایی ها از آن چیزی که هست

من همیشه ابرها،گل ها،سرسبزی هاو… میدیدم اما نه تحسین میکردم نه شکرگذاری ولی الان اونقدر نسبت به زیبایی ها جزئی نگر شده ام وتحسین میکنم که هم زیاد از این دست زیبایی هارو میبینم و هم به نظرم زیباتر شده اند یعنی مثلا الان ابرها هرلحظه به یه شکل زیبایی هستن وااای خدای من فقط وقتی که نور از بین آن همه ابر می‌تابد اصلا آدم دیوانه میشه چه قدر زیباست و تازه من کلی عکس هم میگیرم و بعد هاهم دوباره با نگاه کردن به آن عکس ها زیبایی هارو تحسین میکنم خدایاشکرت

شاخه های اضافی رو باید بزنیم.حدف آدم هایی که در مدار ما نیستند میتونه قدم خوبی باشه. اول باید بگم که زمانی که در مسیر درست باشی آدم های سمی خودشون به طرز عجیبی از زندگیت میرن و این اتفاق بارها برام افتاده و من بابتش خداروشکر میکنم و فاصلم نسبت به یک سری آدم ها خیلی زیادتر شده و رابطه ی خیلی کمی داریم و باز هم بابتش خداروشکر میکنم و بعد اینکه یکسری آدم هارو خودم حذف کردم . اولش نشونه هارو میدیدم اما بیخیال بودم باخودم میگفتم فلانی به دردم میخوره(شرک داشتم) یا مثلا فلانی چندساله باهم دوستیم ولی وقتی یه فایل از استاد دیدم که گفتن من دوستای زیادی داشتم که بسیار دوستای خوبی بودن وحذفشون کردم. به خودم اومدم گفتم رزا ببین استاد چه قدر توحیدی عمل کردن. یعنی تو نمیتونی فلانی رو بزاری کنار؟دوستای منم بسیار آدم های خوبی هستن ولی یک سری عقایدشون بامن فرق میکنه که خیلی طبیعیه هرکسی عقاید خودشو داره وبسیار هم محترمه

و بعدش نشونه ها اونقدر زیادشدن و خداوند واضح داشت با من صحبت میکرد و من تسلیم امر خدواند شدم و رابطمو بسیار کم کردم جوری که الان ماه هاست ازشون خبری ندارم

خداروشکر بابت روابط خانوادگی بهتر، رونق کسب‌ و کار که کسب‌و‌کارتون رو آنلاین کردید با وجود هزینه هایی که کرده بودید یاد استاد افتادم که گفتن زمانی که میخواستم مهاجرت کنم با وجود همه ی هزینه هایی که کردم اما همشونو کنسل کردم. چه زیبا شجاعتتون رو نشون دادید خیلی تحسینتون میکنم خدایا شکرت

خداروشکر که احساس سلامتی میکنید و بیماری معدتون برطرف شد اونم بدون اینکه متوجه بشید که اصلا مگه من بیماری معده داشتم؟

خیلی یاد خودم افتادم که منم چندسال پیش قبل ازاینکه بااستاد و این مباحث آشنابشم یه بیماری داشتم یعنی اینجوری بودم که یه دفعه یه سردردی میومد به سراغم و تا چند لحظه من هیچکاری نمیتونستم بکنم و این موضوع خیلی اذیتم می‌کرد و به دکتر مراجعه کردم و تحت نظر دکتر بودم اما خوب خوب نمیشدم .دیگه خسته شده بودم و دارو ها رو مصرف نمیکردم و پیش دکتر نمی‌رفتم و هنوز خوب نشده بودم هنوز علائمی از بیماری رو داشتم هرازگاهی به سراغم میومدشاید باورتون نشه ولی الان دو سالی هست که محوشده الان که صحبت های زهرا جان رو شنیدم متوجه شدم که منم یه بیماری داشتم که الان نیستش و اصلا یادم نمیاد چه جوری خوب شدم خدایاشکرت

آدمای زیادی رو میشناسم که در ماه چندبار قرآن رو ختم میکنن ولی فقط کافیه بری ازشون سوال کنی این آیه یعنی چی؟

فقط خداروشکر میکنم که شما تونستید تمرکزی روی قرآن وقت بزارید، تونستید خودتونو بشناسید

خداروشکر بابت در صلح بودن با خودتون، آرامشی

که دارید درآمد همسرتون و خودتون که چندبرابر شده

خداروشکر بابت افتخارات بچه هاتون درست وقتی که رها کردید و متوجه شدید که من مسئول بچه هام نیستم.این حرف شما من رو خیلی به فکر فرو برد و به این نتیجه رسیدم که همان طور که والدین مسئول بچه هاشون نیستن،بچه ها هم مسئول والدین نیستن درواقع هیچکس مسئول کسی به جز خودش نیست هیچکس مسئول بدبختی و خوشبختی کسی به جز خودش نیست البته من خیلی وقته که دارم روی این مسئله فکرمیکنم و از زمانی که رها کردم بیشتر به خودم اهمیت میدم و فکرم آزاد ترشده و حتی شاهد این هستم که والدینم نسبت به قبل بیشتر به خودشون اهمیت میدن بیشتر برای خودشون ارزش قائل اند خدایاشکرت

سپاسگذار خداوند هستم که هرچه دارم از آنِ اوست

خدایا صدهزارمرتبه شکرت که من در مداری هستم که این آگاهی هارو گوش میدم و تحسین میکنم و لذت میبرم

خدایا صدهزارمرتبه شکرتتتتتتت

در پناه الله شاد و تندرست باشید