گفتگو با دوستان 40 | مفهوم تمرکز بر نکات مثبت - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

سلام خدمت استاد خستگی ناپذیرم و بانوی پر از عشقمون مریم جانم الهی که وجودتون همیشه سرشار از سلامتی و عشق باشه

من هر چقدر بابت وجود شما خدا رو شکر کنم کمه امیدوارم با عمل کردن به آموزه هاتون و تو مسیر درست ثابت قدم بودن، حق شاگردی رو ادا کرده باشم

سلام به زهرای عزیز، زهرا جون خیییییلی بهت تبریک میگم بابت این همه نتایج زیبا و این همه تلاش و همتت، واقعا دمت گرم و خدا قوت

زهرا جون اینقدر بعضی جاها حرفات شبیه من بود یهو میدیدم انگار خودم دارم حرف میزنم و نمیتونستم بنویسم، مگه میشه اینقدر شباهت تو رفتار، و چقدر امیدوار شدم به خودم که وحیده ببین زهرا جون اینجوری عمل کرده و چه نتایج عالی دریافت کرده پس تو هم میتونی، فقط مثل زهرا جون خوب به حرفهای استاد گوش بده، شاخ و برگهای اضافی تمرکزت رو بردار و برو جلو

خدایا شکرت بخاطر این همه زیبایی، این همه نشانه، این همه گوهر، این همه عشق که از سایت استاد دریافت میکنم، خدایا عااااشقتم که خودت رو اینجوری به من نشون میدی، حضور و وجود خداوند رو اینجا میشه حس کرد

وقتی تو سایت هستم غرق میشم تو فایلها، کامنتها و نوشته های نورانی بچه ها

زهرا جون چقدر زیبا از حس سپاسگزاریت گفتی بابت استاد و هدایتت به سمت این مسیر، واقعا همینطور و من هم همیشه شاکر خداوندم بابت داشتن استاد و مریم جان و دوستهای نابم و این مسیر خدایی

چقدر مسیر تکاملت و قشنگ به ما گفتی عزیزم، اول با فایلهای رایگان شروع کردی و وقتی با دوره ها شروع کردی دیدی نتیجه ای دریافت نکردی و حتی داری درجا میزنی و سقوط میکنی، متعهدانه تصمیم گرفتی رو فایلهای رایگان کار کنی، کتابها رو گرفتی و خط به خطش رو خوندی و با هر کلمه و جمله قلبت روشن و روشن تر میشد

خوندن کتابها، کامنتهای بچه ها، گوش دادن به فایلها، دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا که تمرکز بر نکات مثبت و زیباییها رو یاد گرفتی

و نکته مهم عمل کردن بوده زهرا جون، واقعا تبریک میگم هم به خودت هم به استاد عزیزم که اینجنین شاگرهایی تربیت کردن که الگو باشن هم برای خودشون هم بچه های سایت، چقدر از اینکه میگفتی پیشرفت کردی خوشحال شدم و تحسینت کردم

واااای زهرا جون وقتی گفتی آدم های اضافی تو رابطم رو حذف کردم چون تمرکزم رو برداشته بودن، و بعد رابطه ام با خانوادم و همسرم عالی شد، عشق عمیق تو رابطه ات جاری شد ، احساس میکردم خودم دارم حرف میزنم

من هم دقیقا همین کار رو کردم و چقدددددر رابطه ام با همسرم تغییر کرد

چقدر در مورد کسب و کارت عالی گفتی، چقدر تو این مدت از اطرافیان شنیدیم که این بیماری باعث شده بدبخت بشن، ورشکست بشن، چقدر غر زدن ولی من بارها و بارها تو فایلها و کامتتها دیدم که بچه ها با پشتکار و همتشون و توکل به خدا چقدر موفق شدن و ضربه که نخوردن بماند کلی هم پیشرفت کردن

سلامتی جسمیت رو بهت تبریک میگم زهرا جون واقعا با تمام وجودم درک میکنم که معده درد چقدر آزاردهنده استو هر درد دیگه ای ولی من هم عین شما سالها معده درد داشتم و همیشه میگفتم ارثیه و از خوردن خیلی چیزها محروم بودم ولی الان به لطف خداوند و وجود پر برکت استاد عزیزم و مسیری که توش هستم یادم نمیاد آخرین بار کی واسه معده ام دارو خوردم یا نگرانش بودم، یکساله هر چیزی رو که دوست دارم میخورم و نگران هیچ چی نیستم و خدا رو شکر هیچ دردی ندارم و من میدونم دلیل اصلی این درد نداشتن آرامش درونی بود

من فوق العاده عصبی و پرخاشگر بودم و دائم در حال دعوا و داد و بیداد بودم و بارها دختر کوچیکم بهم گفته بود مامان کی میشه تو خونه ما دعوا نباشه و مثل بقبه خونمون آروم باشه

خدایا شکرت که الان آرومم و یادم نمیاد آخرین بار کی دعوا کردم

این آرامش درونی و این اتصال به خودم و خداوند رو با تمام وجود درک میکنم

زهرا جون از دوست داشتن خودت گفتی و اینکه دیگه به دیگران کولی نمیدی و این بخاطر اتصال به خداوندهو دوست داشتن خودت

در مورد قرآن گفتی و امیدوارم من هم به زودی خودم برم و روش کار کنم

وااای این جمله رو خیلی دوست دارم:

خدا از رگ گردن به من نزدیکتره

زهرا جون من هم الان با تمام وجود درکش میکنم، گفتی که مذهبی بودی، من هم خانواده مذهبی دارم و خودم هم همینطور بودم، چقدر متوسل میشدم به ائمه و خودم رو کوچیک وگنهکار و ناچیز میدیدم و جرأت نداشتم مستقیم از خدا چیزی بخوام،. وقتی تو فایلهای توحیدی استاد واقعیت رو فهمیدم، معنی این جمله رو به معنای واقعی درک کردم، وقتی فهمیدم چقدر دوست داشتنی هستم، وقتی یاد گرفتم تو احساس گناه نمونم، اونوقت واقعا حسش کردم که به من نزدیکه و درون من هست، من خود خدا هستم و هر چیزی رو اراده کنم دارم و اگه الان چیزی رو ندارم بخاطر باورهای اشتباهی هست که هنوز از ذهنم پاک نشده ولی میدونم با تعهد و جدیت من و کار کردن روی خودم درست میشه و اون سیمانهای قوی داره ضعیف میشه و میریزه

وقتی حتی میخوای صندلی جلوی تاکسی بشینی و هدایت میشی و راننده خودش بقیه رو جابحا میکنه

وقتی درآمد همسرتون بعد بازنشتگی چند برابر میشه

وقتیکه با برداشتن تمرکزتون از روی بچه هاتون اونا خودشون مسیر درست رو پیدا میکنن و حتی باهات هم مسیر میشن

وااای اینا آینده من هست شکی ندارم انگار خدا باهام حرف میزد وحیده تو هم تلاش بکنی این اتفاقات و نتایج زیبا رو تجربه میکنی

منم همسرم دو هفته دیگه بازنشست میشه و میدونم خدا کلی مسیر زیبا برای ادامه زندگیمون سر راهمون قرار داده، آرزوم اینکه دخترام تو مسیر درست باشن و با من همراه و هم مسیر بشن که میدونم اگه کاری بهشون نداشته باشم و کل تمرکزم روی خودم باشه حتما اونا هم هم مسیر میشن باهام مثل بچه های نازنین زهرا جون

زهرا جون امیدوارم بچه های گلت، خودت، و همسرت همیشه تو اوج باشین و بدرخشین

گفتی که دوست داری بزرگترین دستاوردت این باشه که خودت رو پیدا کنی

و این آرزوی قلبی منم هست و امسال جز بزرگترین هدف سال 1400 من بود و هر لحظه خدا داره هدایتم میکنه به سمت شناخت خودم و رابطه زیباتر با خودم و خالقم

گفتی که همه تمرکزت روی دیگران بود و سرت تو زندگی دیگران بود و الان که گذاشتی کنار چقدر پیشرفت کردی

خدایا کاش هممون یاد بگیرم سرمون و از زندگی همدیگه بکشیم بیرون و روی خودمون و زندگیمون تمرکز کنیم و طعم آرامش رو بچشیم

سایت رو شخم زدی و تمام فایلها و مقالات رو گوش دادی و خوندی و این درس بود برای من

البته من هم مدتی هست که تایم بیشتری رو سایت هستم و سعی میکنم بیشتر بخونم و گوش بدم

اوایل بلد نبودم کامنت بنویسم و اعتماد بنفس این کارو نداشتم و وقتی کامنتهای بچه ها رو میخوندم میگفتم من چیزی بلد نیستم و مثل اینا نمیتونم بنویسم، اما بعد با گوش دادن حرفهای استاد و اینکه بارها تاکید کردن کامنت بزارین و کامنتها رو بخونین سعی کردم به قول زهرا جون عمل کنم و بعد دیدم چه حس خوب و عالی هست، چقدر از درون آروم میشم وقتی احساساتم رو مینویسم

حتی یه مدت انتظار داشتم نوشته هام جز کامنتهای برتر هم بشه، البته خواستنش اشکالی نداره ولی داشت تمرکزم و از روی اصل داستان که برای چی مینویسم بر میداشت و خدا رو شکر زود متوجه شدم و سعی کردم فقط تمرکزم روی درونم باشه و موضوعی که داره در موردش صحبت میشه و اگاهیهای فایلها

حتی وقتی استاد گفتن میخوان یکی از بچه های فعال سایت رو انتخاب کنن با خودم گفتم وااای کاش یه روز منم باشم، بعد گفتم وحیده تمرکزت رو خودت باشه و به فرعیات توجه نکن اتفاقات به موقع میافته شاید چیزهای بهتری منتطرت باشه

خوشحالم که دوست دارم پیشرفت کنم ولی باید یاد بگیرم مثل زهرا جون بهترین خودم باشم

عالیه زهرا جون که پاشنه آشیلت رو پیدا کردی و عدم تمرکز بر زیباییها بوده

امیدوارم زندگیت سراسر زیبایی و عشق و پیشرفت و سلامتی و ثروت باشه

چقدر عالی بود وقتی میشینم و مینویسم بیشتر متوحه موضوعات میشم و مخصوصا وقتی تو زندگی خودم و درون خودم دنبالش میگردم تأثیر گذاریش عالی میشه

به جرأت میگم خوندن کامنتهای دوستان مطالب رو بیشتر برام باز میکنه و عمیق تر درکش میکنم و هر کدوم یک کتاب جدید هست برام

منم یاد میگیرم چطوری به موضوعات اطرافم، صحبتهای استاد و دوستان نگاه کنم

خیلی وقتها نگاه من سطحی هست ولی تو کامنتها میبینم چقدر دوستان عمیق نگاه میکنن و چقدردرس میگیرم

یک نکته دیگه من تو دوره روزشمار تحول زندگی من بیشتر یاد گرفتم و تمرین کردم برای کامنت گذاشتن چون تعهد و تمرین برای اون دوره نوشتن کامنت بود و از اونجا بهتر و بیشتر یاد گرفتم و ممنونم از مریم جون که با نوشتنشون به اون سبک زیبا و جذاب به من آموزش دادن و یاد گرفتم ازشون

استاد عزیزم عااااشقتونم و عا‌شق مریم جون هستم

و خدا قوت میگم بهتون

امیدوارم برنامه بعدی رو بتونم آنلاین شرکت کنم و صحبت کنم باهاتون

شاد و تندرست باشید❤️