مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- “مشیت”، قانون کلی و بدون تغییر جهان است؛
- دامی خطرناک به نام “فقط حرفهای قشنگ زدن”؛
- “انشاالله”، به معنی اگر خدا بخواهد نیست بلکه به معنی: اگر با مشیت(قوانین) خداوند هماهنگ باشد؛
- خداوند برای شما هیچ تصمیمی نمی گیرد بلکه باورهای شما برای شما تصمیم می گیرند؛
- ” ابلاغ پیام” مهم است نه فهماندن آن به دیگران. افرادی که آماده شنیدن باشند، پیام را می شنوند و جدّی می گیرند؛
- قدم اول برای هدایت این است که: عجز خود را در برابر خداوند و نیاز به هدایت او، بپذیری؛
- اصل اساسی آموزش: اول از همه خودت به آنچه آموزش می دهی عمل کن؛
منابع:
دوره قانون آفرینش، بخش دهم | تفاوت «اراده» و «مشیت» خداوند در قرآن
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD412MB26 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 41 | اراده و مشیت (قوانین) خداوند24MB26 دقیقه
بنام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم
من بعد از کلی زیر و رو کردن افکارم به این داستان 50 50 دوستمون رسیدم که توی باورهام در این نقطه ی خداشناسی و قوانین،دچار شک و تردیدهایی هستم که البته در ظاهر خودشو نشون نمیده ولی در عملکرد و گرفتن نتایج بسیار موثره.
شک و تردیدی که خیلی مسائل توش هست از جمله خداشناسی،درک قوانین، درک عدل خداوند،تاثیرات تلاشهای ما و توانایی و ناتوانی ما و اثرات عوامل بیرونی و خیلی چیزای دیگه رو شامل میشه و این ظاهرش خیلی کوچیکه ولی در باطن خیلی چیزهارو درگیر خودش میکنه.
باورها و ترمز هایی ایجاد میکنه که زندگی و تلاشها ،راه رفتن روی تردمیل میشه و یا مثل یو یو ،میریم جلو و برمیگردیم عقب و یا درجا میزنیم و یک عمر درگیر این تضادها میشیم و با گذشت زمان مثل پدر خودم به این باور میرسیم که خدا به بعضیا میده و خیلی راحت و زیادم میده ولی برای ما نمیخواد،
برای ما نمیشه،
واسه ما حتما صلاح نمیدونه،
حتما میخواد اون دنیا جبران کنه،
حتما چیز خوبی نیست که به ما نداده،
و این جمله که ،،،ما یه مشکلی داریم یا شاید کسی برامون ورد و جادویی خونده ،،،
که این جمله اخر سالها و سالها برای زندگی من تکرار شده و هنوز درگیرشم و نمیدونم از کجا دارم میخورم ،
با وجود تمام تلاشهایی که کردم.
و حتی پدرم هم کسی بوده که همیشه در حال تلاش های سخت بوده و براش نشده،
.
مومن و انسان بسیار خوب و مذهبی هم بوده و براش نشده هیچوقت.
و ما بچه هاش هم داریم همون داستان رو تجربه میکنیم.
هنوز هم از خودم میپرسم چرا الان که حداقل 5سالا توی سایتم و این قوانین رو کار میکنم،،چرخ زندگی روان نیست.
نشانه ها و اتفاقات خوبی رو تجربه کردم ولی نه به اندازه انتطارم.
وقتایی که برای هزارمین بار گوش میدم فایلهاتون رو گه 3ماه با من کار کنید و 6ماه و … با خودم میگم من الان بعد از5 سال باید خیلی بیشتر ازینا نتیجه گرفته باشم و کاراام خیلی سهل و روان پیش بره ولی اینطور نیست و همین ها منو به چراها میرسونه با اینکه دیگه به حرفها و باورهای پدرم اعتقادی ندارم که ما یه مشکلی داریم .
الان بعد از اینهمه کار کردن هروزی و سالها روی قوانین،،،بیشتر دنبال اینم که بفهمم و درک کنم خدا چجوری فکر میکنه؟قوانینش چطوری کار میکنه؟ و کلی سوال دیگه که توی این دوره ها باراا بهش رسیدم و دوباره شک کردم.
ولی نا امید نیستم بلکه خداروشکر میکنم که در این زندگیم به نقطه ی سوال کردن رسیدم.
شکر میکنم که دارم کنجکاوی میکنم در مورد خدا و قوانینش تا خودم به نتیجه برسم
شکر که دیگه کورکورانه دنباله روی افکار و اعتقادات پدرم نیستم که دارم به چشم میبینم بعد از یک عمر نماز و مسجد و اعتقادات مذهبی،،،،در باطنش و در دلش از خدا دلگیره.
فکر میکنه جوابش این نبوده
فکر میکنه چرا خدا حداقل دلش برا ما نمیسوزه
فکر میکنه منکه تمام تلاشمو کردم ،چرا ندادی بهم
و من فکر میکنم چقدر زمان میبره این افکار و باورها و این خداشناسی قبلی رو کنار بذارم یا روش رنگ سفید بزنم و از نو خدای خودمو بشناسم.
و شکر میکنم که خودم و با خواست خودم دارم دنبال خدای خودم و قوانینش میگردم.
شکرت خدا و سپاسگذارم استاد عزیزم
به نام خدای مهربانم و آگاه و عادلم
خدایا من تسلیمم سلام به استاد مهربانم و سلام به مریم جانم
سلام دوستان خوبم
فقط و فقط اگر ما این را بپذیریم و درک کنیم و قبول کنیم که هر اتفاقی میافتد بر اثر افکار و باورها و ذهن و توجه و فرکانس ماست بعد میتوانیم حرکت کنیم برای رشدمون
خداوند قوانین ثابت بر جهان گذاشته که اگر طبق قوانین جلو بریم و رعایت و اجرا کنیم همه چیز به ما داده میشود یعنی دریافتشون میکنیم
و اگر خلاف مسیر بریم هیچی نمیتونیم دریافت کنیم
پس اگر سلامتی و نعمت و ثروت و فراوانی و خوشبختی میخوایم با قانون بریم جلو
قانون میگه به هر چی توجه کنی و فرکانس بفرستی بهت همون داده میشه چه خوب و چه بد
این ما هستیم که تعیین میکنیم
حالا چقدر خوبه که آگاهانه تعیین کنیم
و همه چی به نفع ما باشد
خدایا کمکم کن به آنجه که یاد میگیرم عمل کنم در زندگیم
خدایا من تسلیمم
به نام خداوند جان و خرد
سلام استاد سلام مریم جان
و سلام آقای پاکزاد
استاد دوستتون دارم مریم جان دوستتون دارم
و از اینکه استاد اینقدر روان و ساده بیان میکنند مطالب رو خیلی خوشحال هستم انشالله به درک بهتری برسیم
انسان از خدا جدا بشه
در مثال یا نمونه کوچکتر بچه از پدر و مادر خدا بشه
دیگه ریشه نداره و خیلی شکننده میشه تو هر جایگاه و رتبه باشه
وقتی از خدا جدا بشیم وجودمان را ترس میگیرد و آرامش را از دست میدیم
اصلا نمیتونم تصور کنم حتی همین دست و ما شکسته و کم و بیش در روز یاد خدا بودن حس خوبی داره
خدایا یادت را هر لحظه روزی من کن
و در مورد مشیت الهی یا تقدیر
من معتقدم خودمون انتخاب میکنیم
و خیلی وقتها نشانه ها برای ادامه دادن یا ندادن مسیر میاد و این خودمون هستیم که پیروی میکنیم یا نه
پس تقدیر را خودمان با انتخاب رقم میزنیم
فایل را دفعه اول هست گوش دادم ولی جالب بود که سیو داشتم
و خیلی آموزنده و عالی بود
ازهمگی سپاسگزارم
شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال
187مین گام روزشمارزندگی من.
حمدوسپاس میگویم خدایی راکه هم خالق من است وهم مربی من.
وآنقدرعاقل است که بدون اجازه ی من که بندگی اورامیکنم به هیچ کارم دخالت ندارد.
فقط بااجازه ی من برای خدمترسانی واردعمل میشود. آفرین که یکبارتعهددادی به دستورمن کارهایم راانجام می دهی.
ولی امان از من که تعهد بندگی خودم را گاهی بیشتر اوقات به دست فراموشی میسپارم!!!
یارب کمکم کن.
ای که مراخوانده ای راه نشانم بده.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.
خدراشکرمیکنم بابت سلامتی خانواده ام وفرشته ی نازنینم.
من هروقت این جملهی خدابه هرکس بخواهدمیدهدیامی بخشدوازهرکس بخواهدمیگیرد!!!!!!!
میگفتم :خب پیغمبرها وامامان ازجمله کسانی هستند که خداهمه چیزرابرایشان خوب خواسته وخوب هم داده!!!!!!!
وکافران هم زمان پیغمبربودن.
مشرکان هم زمان پیغمبربت پرستی میکردن!!!!!!!!
پس ماهم علف هرز، یاگاو ، وگوسفندتوی مراتع هستیم!!
پس نه خیر، و نه شری برای خداداریم ¡!!!
وازوقت آشنایی با قانون جذب متوجه شدم که میگن اشرف مخلوقات یعنی من، یعنی تو، یعنی همه کس.
ولی ازمغزوقلم واستخوانم هنوزمتوجه یشاء ، ویریدنشدم ازدیشب هم یکسره فایل روگوش میدم.
فکرکنم یشاءیعنی من هرچی بخواهم به خدامیگم وخداوقتی ببینه من چقدرباورش دارم به من خواسته ام را میدهد .
واراده ی قوی داردهرآنچه دستوردهدبه هرکس یاهرچیزسریع به فرمان اوکارها اجرا میشود.
ولی بازهم متوجه ی حرفهای خودم نمیشوم.
استادفقط گریم گرفته چراازبچگی اینهارویادنگرفتم که حالاتواین سن هی بایدبرای یادآوری تمام این نکاتی که شمامیفرمایی دروجودمن نهادینه شده رو، به خودم فشارمیارم.که فقط یادآورم بشه. خدایادل وسینه ام تنگ شده تورابه جاه وجلالت سینه ام رابگشا خوبشم بگشاجلوی دشمن خونی ام شیطان مراسربلندازامتحانات خودت بیرون بیار
چون هرچی پیش میرم بایک کلام بچه ام زودناراحت میشم خدایاچرااینجوری میشه!؟
امیدآن دارم که با درک وفهم وعملم دراین مسیرثابت قدم باشم.
ومن که غیرازجونم چیزی عزیزترندارم ولی قربانی شدن در، راه صراط مستقیم وخودشناسی وخداشناسی باجان ودل میخرم.
فقط دراین مسیرعمرشریف وفرصتهای طلایی زندگیم راخرج کنم.
من که توی زندگی سرگرم خانه داری هستم وباعشق باتمام کوارکهای وجودم چرخ زندگی را میچرخانم وبرای روغن کاری هم آنچه درتوانم هست روی خودم کارمیکنم که 4چرخ زندگی خوب روغن کاری وروان بشه.
امیدوارم کارهایم درست باشدوزندگی راآسانتربگیرم آمین
امروزازصبح بیدارشدم باعشق ولذت باکمک پسربزرگم خانه راتمیزکردیم ازیک کارمنداداری ساعت کاربیشتری داشتم!!!!
توی سرویس طی وجارومیکشیدم باعشق بالبخندورقص وآوازکارمیکردم خیلی احساس عالی داشتم وبابالاترین انرژی کارمیکردم.
بعدازظهربه پسرسومی زنگزدم گفت :مامان اظهرپنچرکردم الان4رونیم بعدازظهرشده هنوزماشین آماده نشده دست تنهام.
گفتم الخیروفی ماوقع برات خیریت داره.
دوروزپیش، توی 2روز پشت سرهم 9میلیون جریمه شده که صاحب ماشین گفته: این جریمه به عهده خود شما میباشدازحقوقت کم میشود.
گفتم: بازهم الخیروفی ماوقع هراتفاقی توی دنیامیفته به نفع ماس.
خداروشکرپسردومی500هزارتومان دوباره امروزبرام واریزکرد.
الهی بچههام دست به خاک بزنن اشرفی وجواهرشودآمین.
وچندروزپیش باکارت بچه ها براخواهرم باقالی خریدم بازپسرم گفت: شماره کارت خودت روبده پول باقالیهاروبرای خودت واریزکنه.
الهی شکرت که پول توی کارتم به صورت تصاعدی واریزمیشود.
حالا هرمبلغی که هست توراسپاسگذارم.
میدونم که واریزهابایدبیشترباشه با، باورهای من که بایدیادبگیرم این درسهای خودباوری وخداباوری رو.
واین راهم آموختم که من دربرابرخدابرای انجام هرکاری عاجزم.
وعاجزترازآنم که کسی روتغیربدهم .
من مسئول ساخت وساززندگی خودم هستم وبایدتغیرکنم وگرنه جهان زورش ازمن بیشترمیشه ومنوتغییرمیدهد ازهر، راهی که دوست دارد.
راه راست روباپای خودم نرم ،باچک ولقدازمسیرچپ به قعرجهنم میبرنم.
به آرزوی سعادت وسربلندی برای همه ی شماعزیزان یاحق.
«به نام خداوند بخشنده مهربان»
خلاصهای از آنچه که در این فایل آموختم:
• اینکه حرفهای قشنگ بزنیم مهم نیست، این مهمه که به چیزی که میدونیم عمل کنیم.
• توی دام حرف قشنگ زدن نیفتیم.
• در قرآن هرجا ریشه «رَوَدَ» بکار رفته به گروه خاصی اشاره شده و هرجا ریشه «شَیَءَ» استفاده شده به گروه خاصی از افراد اشاره نشده است.
• «رَوَدَ» به معنای اراده خداوند و «شَیَءَ» به معنای مشیت الهی است.
• چطور خودم رو در مدار دریافت نعمتهای الهی قرار بدم؟!
• اینگونه نیست که خدا تصمیم بگیره به کسی بده یا تصمیم بگیره نده. صرفا اگه تو مدار باشه دریافت میکنه، تمام.
• وقتی مسیر درست رو برم لاجرم اتفاقات خوب برام میفته. به میزانی که این جمله رو باور کنم آرامش دارم در طول مسیر.
• در نهایت اونی که باید بفهمه میفهمه، اونی که نباید بفهمه نمیفهمه.
• فقققققط باید تمرکزم روی خودم باشه.
• ما در تغییر دیگران عاجز و در تغییر خودمان توانا هستیم.
پینوشت:
میخوام بنویسم که چطور به این فایل ارزشمند هدایت شدم. قصه از اونجایی شروع شد که من کتاب فکر خدا رو خریدم و خوندم و کلی باهاش حال کردم و … تا اونجایی که بحث یرید و یشاء پیش اومد و من خیییییلی درست و حسابی متوجه منظور استاد نمیشدم. ریشه این مسئله هم برمیگرده به اینکه من خیلی آدم دقیقی هستم. از یه طرف مدت زیادی مشغول حفظ قرآن بودم و توی حفظ خیلی پیش میومد که با کمک معنی، آیه عربی رو به یاد بیاریم. برای همین من معنای قرآن رو خیلی زیادی واو به واو و تحت اللفظی یاد گرفتم کلا، از طرفی رشته دانشگاهیم حقوق بوده و توی این رشته ما قانون رو میخونیم. توی قوانین انقدر همهچیز دقیق نوشته شده که اگه یه کلمه درست بکار نره میتونه جون یک آدم رو به خطر بندازه یا برعکس کاری کنه بعضی مجرمین قسر در برن. واسه همینه که میگن کلا حقوقیها از هر چیزی یه چیزی در میارن بسکه دقیق هستند و به همهچیز توجه میکنند. از طرفی باز، من کلا آدم تحلیلگری هستم و تمام جزئیات برام معنای خاص خودشون رو دارند.
همهی این عوامل باعث شده بود که نفهمم یشاء یعنی چی که مشیت؟! چون مشیت رو یک مفهوم میدونستم نه یک کلمه که صرفا بشه ترجمهای برای یشاء. این سوال مدتی توی ذهنم بود و دنبال جوابش میگشتم.
از اونجایی که خدا ما رو از جایی که گمان نمیکنیم هدایت میکنه، یه روز که خونهی مادرم بودم و برای مامان تولد گرفته بودیم دیدم 43 سالش شده. بنابراین باید شمع 42 رو فوت میکرد.
همون شب به ساعت گوشیم نگاه کردم دیدم دقیقهش، روی 42 هست.
اسنپ گرفتم برگردیم خونه خودم، قیمتش شد 42 تومن.
شارژ باتری گوشیم 42 رو نشون داد. گفتم خدایا این 42 یه چیزی هست که تو میخوای از این طریق به من یه چیزی بگی. اکی، چشم و گوش و حواسمو خوب جمع میکنم ببینم چی به چیه. بعدش حسابی حواس جمع بودم تا ببینم این قضیه 42 چیه آخر سر؟!
گذشت تا اینکه توی عقل کل یه عزیزی یه سوالی پرسیده بود که فکر کردم سوال جالبی میتونه باشه، رفتم توی پاسخها که جواب بچهها رو بخونم. دیدم بعضی از جوابها خیلی طولانی و بد تایپ شده، دیدم تو اون لحظه فرصت تمرکز ندارم.
گفتم بذار بزنم برم پایین هر جوابی که کوتاه بود و به دلم نِشست رو میخونم.
یه خانومی که اسمش دقیق یادم نیست اما آشنا بود برام تقریبا، چون مرتب اسمشون رو میدیدم توی سایت، در جواب این عزیزمون نوشته بود که فایل گفتگو با دوستان جلسه 41 و 42 رو ببین.
گوشم زنگ خورد، اصلا انگار کپ کردم چند ثانیه. بلافاصله رفتم توی توضیحات این فایلها و دیدم بعلللللله درمورد مشیت هست، چیزی که من توش گره داشتم.
حتی امروز میخواستم اول فایل 42 رو گوش بدم ولی دیدم به 41 هم مربوطه و باید با هم شنیده بشه.
و چه فایل بینظیری، خدایا هزاران بار سپاس. عاشقتم، عاشق خودت و شیوهی بینظیر و لذتبخش و هیجانیت در هدایتکردن آدمها. دمت گرم.
دوست دارم درمورد این ریشه بیشتر بدونم، خدایا خودت به آگاهیهای بیشتر و خالصتر هدایتم کن.
در پناه الله باشید.