گفتگو با دوستان 41 | اراده و مشیت (قوانین) خداوند

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “مشیت”، قانون کلی و بدون تغییر جهان است؛
  • دامی خطرناک به نام “فقط حرفهای قشنگ زدن”؛
  • “انشاالله”، به معنی اگر خدا بخواهد نیست بلکه به معنی: اگر با مشیت(قوانین) خداوند هماهنگ باشد؛
  • خداوند برای شما هیچ تصمیمی نمی گیرد بلکه باورهای شما برای شما تصمیم می گیرند؛
  • ” ابلاغ پیام” مهم است نه فهماندن آن به دیگران. افرادی که آماده شنیدن باشند، پیام را می شنوند و جدّی می گیرند؛
  • قدم اول برای هدایت این است که: عجز خود را در برابر خداوند و نیاز به هدایت او، بپذیری؛
  • اصل اساسی آموزش: اول از همه خودت به آنچه آموزش می دهی عمل کن؛

منابع:

دوره قانون آفرینش، بخش دهم | تفاوت  «اراده» و «مشیت» خداوند در قرآن


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    412MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 41 | اراده و مشیت (قوانین) خداوند
    24MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

225 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «داود زارعی» در این صفحه: 1
  1. -
    داود زارعی گفته:
    مدت عضویت: 3999 روز

    به نام خدا

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته گرامی و همه دوستان

    میخوام‌ در مورد این فایل بنویسم و بدون اینکه برنامه خاصی برای نوشتن داشته باشم اومدم و میدونم که خداوند هدایت میکنه، خداوند میگه و من فقط مینویسم:

    موضوعات بسیار ارزشمندی در این فایل مطرح شد اما زمانش کوتاه و در حد پاسخ به جواب سوال مهمان بود، اما هر پاسخی که استاد به سوالات میداد انفجاری از مطالب ارزشمند و بسیار مهم را در ذهن من راه انداخت.

    از این لحاظ مهم که تمام این مسائل را خودم‌ در برهه ای از زندگی تجربه کردم و حتی الان هم اونهارو در زندگیم دارم و مطمئنم همه این باورهای مخرب رو داریم که لازمه با دیدن این قبیل فایلها مجددا در ذهن ما جرقه ای ایجاد بشه تا اصل و قانون را به یاد بیاریم و بسنجیم که آیا واقعا در مسیر درستی قوانین عمل کردیم یا فقط در حد حرفهای زیبا و مسکن طوری اونهارو شنیدیم تا برای بقیه نطق می‌کنیم اما پای عمل خودمون که میرسه به شیوه قبل عمل می‌کنیم و با توجیهات و بهانه های واهی سعی در قانع کردن خودمان و دیگران داریم.

    از نظر من مهم‌ترین موضوعی که مطرح شد موضوع مشیعت و اراده الهی و قدرت ما در خلق اتفاقات زندگی و رسیدن به خواسته هاست.

    در مورد همین موضوع میشه ساعت‌های طولانی حرف زد و چندین صفحه مطلب نوشت.

    به خاطر دارم ده یا یازده سال قبل بود (شهریور 92 یا 93)، اولین بار پکیج روانشناسی ثروت یک معرفی شد و اون موقع من از لحاظ مالی اوضاع خوبی نداشتم، بیکار شده بودم و با هزینه های بالا و اجاره خونه مواجه بودم و درآمدی نداشتم و کم کم پس انداز ده میلیون تومانی را هزینه میکردم ( اون موقع دلار سه هزار تومان بود و ده میلیون تومان خیلی پول بود).

    وقتی برای اولین بار فایل زیبای استاد در معرفی روانشناسی ثروت یک به نام « من می‌توانم آینده مالی شما را پیش بینی کنم » را دیدم روحم پرواز کرد و پس از سالها آرامش خاطر پیدا کردم و نقطه اتصال من به آموزه های استاد از آنجا شروع شد و تا امروز ادامه داره.

    موضوعات بسیار زیبا و تاثیرگذاری در این فایل معرفی شد و در آخر فایل هم استاد دوره روانشناسی ثروت رو معرفی کرد و اوایل معرفی دوره را گارانتی کرده بود.

    من مدتها با خودم کلنجار میرفتم که مگه میشه، مگه همچین چیزی داریم؟

    اون موقع من هفت سال سابقه کاری داشتم و بدترینها از لحاظ موقعیت کاری و اوضاع مالی سرم اومده بود. واقعا درمانده شده بودم که چی کاری باید بکنم که روی پول و خوشبختی رو‌ میببنم.

    وقتی استاد این فایل رو توی سایت گذاشتند بارها و بارها به اون گوش میدادم ( به همه دوستانی که این کامنت رو میخونند توصیه می‌کنم این فایل رو حتما ببینند)، مخصوصا اونجایی که استاد در مورد چند آیه اول سوره بقره صحبت می‌کنند و از اونها به عنوان آیه های محکم قرآن یاد میکنه.

    وقتی توضیحات استاد در مورد این چند آیه رو شنیدم بی اختیار به دلم نشست و دیدم که چقدر این آیه ها زیبا هستند.

    بعد از اون درنگ نکردم و ذهنم را قانع کردم و دوره ثروت رو خریدم و همین موضوع باعث شد از اون موقع من همراه سایت بشم و آموزه های استاد را تا به امروز دنبال کنم.

    الم(1)ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین (2)

    توضیحات استاد : این کتاب که شکی در آن نیست هدایت کننده پرهیزگاران است.

    اولا دقت کنید که این کتاب هدایت کننده همه نیست نه به هیچ عنوان : یهدی من یشا و یظل من یشا

    میتونه هدایت کنه و میتونه گمراه کنه.

    اما هدایت کننده متقین است.

    متقین چه کسانی هستند :

    الذین یومنون بالغیب

    کسانی که ایمان میارن به آنچه که نمیبینند.

    اولا دقت کنیم که یومنون فعل مضارع هست.

    یومنون به این معنی نیست که کسانی که ایمان آورده اند یا کسانی که ایمان خواهند آورد کسانی که در گذشته و یا در آینده…

    بلکه کسانی که در هر لحظه ایمان میارن به آنچه که نمی بینند.

    « و یوقیمون الصلاه»

    و کسانی که در هر لحظه صلات می‌کنند ( توجه می‌کنند ).

    « و مما رزقناهم یونفقون »

    و از آنچه که به اونها رزق داریم همیشه ‌ و همیشه انفاق می‌کنند.

    تمام افعالی که زندگی یک فرد موفق و یک فرد جهنمی ( ناموفق) رو در قرآن بیان میکنه با افعال مضارع بیان شده و حاکی از انجام یک کار و تکرار آن در هر لحظه هست و این کار درست همون صلات ( توجه ) ماست که فرکانس ما رو میفرسته و طبق آیه های « بما قدمت ایدیهم » و « بما کانو یعملون» جهان فرکانس ما را دریافت میکنه و ما را در مداری از جنس اون فرکانس قرار میده .

    وقتی برای اولین بار این حرف‌های استاد رو شنیدم دلم لرزید، از قرآن خوشم اومد و این صحبتهای استاد مثل یک موسیقی دوست داشتنی در ذهنم پیچید و من با شنیدن این موسیقی غرق در لذت میشم.

    و این آیه ها و بسیاری آیه های محکم‌ دیگر که بارها در قرآن تکرار شده اند اصل بسیار مهم و اساسی جهان را بیان می‌کنند اصلی که پذیرفتن و رد آن مرز بین خوشبختی و بدبختی ماست و این اصل بیان می‌کنند که:

    « تمام اتفاقات و شرایط زندگی ما، بدون استثنا نتیجه فرکانس و باورهای ماست و ما کنترل و اختیار صد در صد بر تمام زندگی خود داریم و می‌توانیم با کانون توجه خود زندگی خود را آنگونه که دوست داریم خلق کنیم».

    و اگر این اصل رو بپذیریم، به اندازه ای که این قانون پایه ای و بسیار بسیار بسیار مهم را در زندگی خود باور کنیم به همان اندازه میتوانیم نتایج زیبا خلق کنیم.

    اما اکثرا در این پذیرش مشکلی بسیار اساسی داریم و نقش عوامل بیرونی را پررنگ تر میبینیم،

    چون عوامل بیرونی مشهود و قابل لمس و منطقی هستند و مخصوصا در مواقعی که تضادی در زندگی ما رخ میده بسیار بسیار مقاومت شدیدی داریم و این اصل را نمیپذیریم و تقصیر را گردن عوامل بیرون از خود میندازیم.

    اما چه ما بپذیریم و چه رد کنیم واقعیت ماجرا تغییر نمیکنه و باورها و فرکانس غالب های ما و تکرار اونها زندگی ما را خلق میکنه.

    اقتصاد، تحریم، گرانی، گران شدن دلار، افزایش قیمت کالاها و بسیاری عوامل دیگر همه و همه مانند یک سونامی بزرگ هستند که به سمت ما میان، اما مهم نگرش و دیدگاه و عملکرد ما به این سونامی ( تضادهای زندگی) هست.

    اکثر مردم عامه زیر این سونامی نابود میشن اما عده کمی موج سواری رو یاد می‌گیرند و بر این سونامی سوار شده و به بالا پرتاب میشن. اینها همان متقین قرآن هستند.

    همان کسانی هستند که یومنون بالغیب را باور کردند و در راستای آن حرکت کردند.

    اینها همان کسانی هستند که باور دارند با صلاه ( توجه ) می‌توانند زندگی خود را خلق کنند پس به درستی صلات میکنند.

    و آیه های با ریشه «شیئ» به وضوح این قانون مهم و تاثیر آن در زندگی را فریاد میزند که اگر در مشیعت الهی حرکت کنیم رستگار میشویم و مشیعت الهی همان قانونمندی و قوانین خداوند هست و اصل و پایه این جهان که بر مبنای توحید بنا شده گویا این اصل هست:

    که تمام اتفاقات زندگی ما حاصل باورها، فرکانسهای غالب و کانون توجه ماست.

    تکرار این آیه ها به وضوح بیان میکنه که خداوند چیزی را برای ما نمیخواد و چیزی را برای ما مقدر نکرده،

    بلکه تنها چیزی که خداوند برای ما خواسته خوشبختی ماست اما در اختیار ما قرار داده و به ما قدرت داده که با کانون توجه و باورها، خواسته هایمان را انتخاب کنیم و این همان اصل توحید و یکتا پرستی در قرآن هست.

    و این موضوع قانون بسیار مهم دیگه ای را بیان میکنه:

    اینکه هر انسانی فقط و فقط کنترل زندگی خودش را داره و کسی نمیتونه کوچکترین تاثیر در زندگی فرد مقابل بذاره تا زمانی که فرد خودش بخواد و این یعنی ما از تغییر دیگران عاجزیم و این یعنی به دیگران کاری نداشته باشیم و سرمون توی کار خودمون باشه و بگذاریم دیگران اول خودشون بیان از ما بخوان و ما هم فقط در حد بیان موضوع اکتفا کنیم و بگذاریم طرف خودش انتخاب کنه.

    من از این موضوع قبلا ضربه خوردم چه به خاطر دلسوزی و یا هر چیز دیگه ای گیر میدادم ‌به‌طرف مقابل که باید این کارو بکنی ‌و همیشه بدترین فیدبک رو میگرفتم.

    چون میخواستم اون تغییر کنه اما خودم تغییر نکرده بودم و براستی که درست همینه که ما اول با نتایجمان با دیگران حرف بزنیم و اگه از ما راهنمایی خواستند توضیح بدیم.

    هر موقع این قانون را توی زندگی رعایت کردم آرامش زیادی داشتم و اعتماد به نفسم زیاد بود و از طرفی دیگران هم منو بیشتر دوست داشتند ‌ بمن احترام میگذاشتند.

    استاد عزیز و خانم شایسته گرامی بسیار سپاسگزارم که با گذاشتن این فایل و مرورش مطالب اساسی در ذهنم بیدار شد.

    خدا رو سپاسگزارم که هدایتم کرد و نوشتم.

    با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: