مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- “اراده”، زیر مجموعه “مشیت” است؛
- در مسیر قانون حرکت کردن و نگران نتیجه نبودن، “قدرت عملگرایی” را بالا می برد؛
- مسیر تکاملی درک قوانین، عمل به آنجه درک شده و نتیجه عمل به آنچه تا اینجا درک شده؛
- تغییر شخصیت یک فرایند تکاملی است و پیمودن آن نیازمند اراده پولادین است؛
- اراده لازم برای تغییر شخصیت، از باور به این قانون می آید که: “شرایط بیرونی من بازتاب شخصیت درونی ام است”؛
- رزق بی نهایت و چگونگی قرار گرفتن در مسیر دریافت این نوع رزق؛
- باورها یک شبه ایجاد نشده اند که یک شبه تغییر کنند؛
- مثالهایی برای ساختن باور فراوانی؛
- نماد تغییر باورها، ایمان و آرامش قلبی با ثبات است؛
- قویترین باور من درباره خداوند؛
- درباره هر موضوع، شما به مسیر هم اساس با باورهایت درباره آن موضوع، هدایت می شوی؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD451MB29 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 42 | مفهوم تغییر باور26MB29 دقیقه
سلام استاد عزیزم و دوستان گلم. امیدوارم که حال دلتون عالی باشه. این فایل که شنیدم گفتم بیام از نتیجه ای که گرفتم بگم. تقریبا چن ماهی میشه که با قانون اشنا شدم. درحدی که تغییر کردم در همون اندازه نتیجه در هر موردی حاصل شده. یه ماه پیش صاحبخونه اومد وگفت که خونه رو تخلیه کنید. قبلنا وقتی اینجوری میشد و ب دلیل سختی اسباب کشی من عصبانی میشدم و به زمین و زمان بدوبیراه میگفتم. ولی ایندفعه که صابخونه گفت باید تخلیه کنید من اصلا واکنش نشون ندادم و پیش خودم گفتم حتما خدا میخواد منو ب جای بهتری هدایت کنه. چن تا املاکی رفتیم گفتن که خانم خونه پیدا نمیشه و خیلی گرونه همونجایی که هستید بشینید قیمتشم هرچقد گفت قبول کنید خونه ها خیلی گرونه برای اجاره ولی من به محض شنیدن این حرفا فورا با خودم تکرار میکردم اتفاقا کل شهرمون پر از خونه هست. و خداوند یه خونه ی عالی با قیمت مناسب به سمت من هدایت میکند. اینو تکرار میکردم مینوشتم و سعی میکردم احساسم خوب باشه. تقریبا نزدیک به سی تا املاکی رفتیم همشون رد کردن یا نداشتن یا قیمتش خیلی بالا بود. ولی ناامید نشدم وسعی کردم باور سازی رو ادامه بدم. سپاسگذاری کنم. هی نجوا میومد که ببین چقد فقیری الان مجبوری بری یه خونه بگیری که تمیز نباشه امکانات نداشته باشه. ولی گوش نمیکردم پامیشدم میرفتم پارک و بخاطر زیبایی ها شکرگذاری میکردم. بعضا احساسم بد میشد اشک میریختم ولی بازم زیبایی ها رو تحسین میکردم از ماشین های گرون قیمت تا خونه های شیک و… چن روزی گذشت همسرم گفت یه نفر میگه یه خونه ای هست بریم اونجا روببینیم من گفتم نمیام. گفت قیمتش هم فلان قدره. گفتم ولش کن من نمیام ده میلیون کم داریم. گفت من میرم ببینم اگه خوب بود تو هم میبرم. رفت اومد گفت خونه خوبه اون ده میلیونم پدرم خودش قرض داد اجاره نامه رو نوشتیم. منم اصلا هیچی نگفتم. با خودم گفتم خدا دوس داره من در ارامش باشم و مطمئنم بهترین خونه رو به سمت من هدایت میکنه. بعد اینکه کلید اومد دستم رفتم خونه رو دیدم به محض اینکه در باز کردم فقط یه لحظه محو شدم. کپ کردم.پنجره های خونه باز میشن به طبیعت و درخت.چقد فوق العاده بود.تو پنجمین مرتبه اپارتمان منم و کل شهر میتونم ببینم.ماه و اسمون که خیلی دوس دارم قشنگ شبا دیده میشه قبلا چن ماه پیش تو دفتر ارزوهام نوشته بودم یه خونه میخوام که ویوش درخت و رو به غروب خورشید باشه. نوساز باشه. کابینتاش تمیز باشه. سرویس بهداشتیش رو به پذیرایی نباشه. تراس داشته باشه. انگاری خدا به جای من اومده بود خونه رو پسند کرده بود. شبا که میخوابم ماه میاد درست از پنجره اتاقم دیده میشه کیف میکنم. از روزی که اومدم خونه جدید رهاتر شدم. سپاسگذار تر شدم. قبلا باید میرفتم پارک تا غروب ببینم یا درختارو ببینم ولی الان لم میدم رو مبل و از پنجره درخت ها رومیبینم و غروب خورشید تماشا میکنم. و روزی هزار بار تکرار میکنم قانون جواب میده به اندازه ای که روی خودم کارکنم و ذهنمو کنترل کنم. وقتی در مدار درست قرار بگیرم خدا همه ی بهترینا هارو به سمتم هدایت میکنه همانطور که این خونه رو ب سمتم هدایت کرد. سپاسگذارم خدایا
ممنونم از استاد و بقیه دوستان. بهترین هارو براتون میخوام.