گفتگو با دوستان 42 | مفهوم تغییر باور

سلام به همه

بالاخره معجزه زندگی منم اتفاق افتاد…

گفتم میرم رو نشانه امروز و مثل بقیه که با خوندن کامنتشون باورام قوی شد،منم میخوام دینمو ادا کنم و با خوندن کامنتم بقیه بفهمن این حرفا راسته راسته و ادامه بدن…

دوستان اتفاقی که تو زندگی من افتاده یه چیزیه در حد معجزه پیامبرا

حتی همین الان که دارم مینویسم احساس میکنم تو رویام…

من دلم میخواست کلا لایف استایل خودمو عوض کنم

و عوض شد اونم چه عوض شدنی انگاری از جهنم بری تو بهشت

تو خونه ای دارم زندگی میکنم که بهترین نقطه تهرانه و دقیقا اونیه که تو رویاهام میخواستم…

صاحب پولی شدم که میتونم یه زندگی در رفاه کامل تا آخر عمرم داشته باشم…

و آدمی که دلم میخواست با همه اون ویژگی های دلخواهم مو به مو وارد زندگیم شده ،جنس مخالف منظورم نیست،یه کسی که الان شده مادر خوندم،بخدا که معجزست.انگار یه دفتر برداری بنویسی چه مامانی با چه ویژگی حتی چه ظاهر و حتی شغلی میخوای و جهان همونو دقیقا تاکید میکنم همونو بیاره تو زندگیت

بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووم

دقیقا دقیقا به چیزی که میخواستم رسیدم

همون آدم که شده مادرخوندم،ثروت و همون خونه رویاهام حتی خیلی بهترش

ببینید من هر روز فایل گوش میکردم تجسم میکردم عبارت تاکیدی میگفتم مراقبه میکردم

بخدا خیلی وقتا بریدم ولی دوباره گفتم بقیه رسیدن منم میرسم کلی کتاب موفقیتی خوندم الگوسازی کردم

اینم بگم تلاش من فقط ذهنی بود دوستان

فقط ذهنی

باورسازی

همه چیز درون ماست ما خداییم ما خالقیم بخدا هستیم

با نشستن و تجسم کردن کیسه پول سراغت نمیاد ولی اگه به اون تجسم واقعا اعتقاد داشته باشی هر روز هر روز با ایمان ادامه بدی بخدا که میرسی

من بدون هیچ تلاش فیزیکی به ثروت رسیدم

فقط اینو بدونیدکه تلاش ذهنی کنترل فکر خیلی سختر از بیل زدنه

فقط خواستم اونجوری که من از کامنای بچه هایی که نتیجه گرفتن ایمانم قوی ترمیشد منم یه قدم کوچیک برداشته باشم