نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- اولین و بزرگترین نتیجه، آرامش ذهنی است؛
- جهان مادی هر روز از همه لحاظ غنی تر می شود؛
- تمرکز بر فراوانی های اطرافت، “باور به فراوانی” را در ذهن شما پرورش می دهد؛
- شما با نگران بودن درباره دیگران، به آنها کمک نمی کنی، اما قطعاً به خودت ضربه می زنی؛
- شناسایی چند شرک مخفی؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 44 | ساختن باور فراوانی19MB21 دقیقه
با نام و یاد خداوند مهربان.
سلام میکنم خدمت استاد زندگیم و خانواده ی عزیزم.واقعا اگر این صحبتها رو با خانواده ای که هم خون هستم انجام بدم بدون شک درک نمیکنن و حتی ممکنه مسخره هم بکنن.
برای من این خانواده ی عباس منش از خانواده ی خودم محترم تر هست و احساس راحتی فوقالعاده ای دارم با این جمع صمیمی.
سعید عزیز خیلی لذت بردم از اون آرامشی که در حین صحبت کردن داشتی.لذت بردم از اون عزت نفسی که برای خودت ساختی و خودت رو لایق آرامش دونستی.
وقتی داشتم گوش میکردم صحبتهات رو تمام تغییراتی که تو این مدتی که با استاد هستم ،همشون از جلوی چشمام مثل یه فیلم رد شدن.
دیدم منم خیلی تغییراتی تو شخصیتم ایجاد شده.
من آدمی بودم که به قول پدرم میگفت ،این حسین ما اگر آفتاب به قرضش بدن میگیره،🤭.
الان خیلی خیلی بهتر شدم.تا جایی که میتونم سعی میکنم نقدی خرید کنم.دیگه جایی ضامن نشدم غیر از یه جا که تو صحبتهای استاد متوجه شدم که ای دل غافل ،شرک از کجا دوباره وارد شد.
یه دوستی دارم که خیلی دوستش دارم.بسیار پسر گلی هست.این دوست من هم مثل گذشته ی من یه سری اشتباهاتی انجام داده و الان پیگیره که مسائلش رو حل کنه.و البته که با استاد آشنا شده.
این دوست من در زمینه ی کد نویسی و کامپیوتر مهارت داره.و یک سایت خیلی قشنگ و حرفه ای برای من طراحی کرده در زمینهی املاک و حدود یک ساله که با هم داریم کار میکنیم و انشاالله یه دونه مجوز دیگه بگیرم استارت کارم زده میشه و توکل بر الله پیش میریم.
همین دوست من شش ماه پیش میخواست وام بگیره که بدهی هاش رو پرداخت کنه.بهمن گفت میتونی ضامن من بشی.و من این کار رو کردم.(البته مبلغش زیاد نبود)
امروز که داشتم به صحبتهای استاد گوش میکردم و سعید عزیز.این چراغ تو ذهنم روشن شد که ،اقا تو با چه دیدگاهی ضامن شدی.با خودم فکر کردم به این نتیجه رسیدم که هر دوتا موردی که استاد گفتن هست.هم اینکه فکر میکردم دارم بهش کمک میکنم و هم اینکه کارم پیش این طرف گیره.حالا اون بنده خدا داره وامش رو پرداخت میکنه و چقدر به من محبت داشته.ولی میخوام برسم به نیت شرک آلود خودم که نفس عمل من چیه.
خدا رو شکر فهمیدم.و سعی میکنم درستش کنم.
سعید عزیز،دیدم چقدر از این اتفاقاتی که برای شما افتاده و شما بابتش این قدر احساساتی شدی،برای منم خیلی اتفاق میافته.
اینکه نون صلواتی بهت دادن و ….
این فایل امروز و فایل قبلی جواب سوالات من بود.
من انسان سپاسگزاری نیستم.
من باید بتونم ،بایددددد بتونم که ذهنم رو کنترل کنم و ببینم نعمتهام رو.ببینم داشته هام رو.
استاد اعتراف میکنم کار سختیه.
نه اینکه نخوام.باور کنید خیلی دارم تلاش میکنم آگاهانه بتونم سپاسگزار باشم ،ولی باز از دستم در میره.نمیدونم،شاید دارم تکاملم رو طی میکنم.
ولی این رو میدونم که ول کن قضیه نیستم.اینقدر تمرین میکنم تا به درجه استادی برسم.
خدا شاهده روز نمیشه که من نشانه از اینکه باید سپاسگذار باشم رو دریافت نکنم.و خیلی زود یادم میره.خیلی خیلی زندگیم ارومه.خیلی رابطه زیبایی با فرزندانم و خانمم دارم.اینکه هر جا میرم کارام روی روال پیش میره.دستان خداوند میان کمکم.
باید تعهدم رو بیشتر کنم تا من هم اون نتایج پایدار رو بگیرم.
من هم خیلی دوست دارم مهاجرت کنم و تصمیم گرفتم که تو مدت کوتاهی ،یکی دو سال آینده مهاجرت کنم ترکیه.خیلی وقته ذهنم درگیرشه.و امروز مصمم شدم که این کار رو انجام بدم.
خیلی ایده های جالب و قشنگی هم بهم الهام شده که به راحتی و با کارت دعوت مهاجرت کنم.حتما در آینده ای نزدیک تو همین سایت کامنت میزارم از ترکیه.
استاد عزیزم.سعید عزیزم خیلی حال دلم عالی شد.دمتون گرم.
خدا نگهدارتون باشه