گفتگو با دوستان 44 | ساختن باور فراوانی

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • اولین و بزرگترین نتیجه، آرامش ذهنی است؛
  • جهان مادی هر روز از همه لحاظ غنی تر می شود؛
  • تمرکز بر فراوانی های اطرافت، “باور به فراوانی” را در ذهن شما پرورش می دهد؛
  • شما با نگران بودن درباره دیگران، به آنها کمک نمی کنی، اما قطعاً به خودت ضربه می زنی؛
  • شناسایی چند شرک مخفی؛

منابع بیشتر:

دوره روانشناسی ثروت 1 


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 44 | ساختن باور فراوانی
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

205 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 2
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2172 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به همه شما عزیزانم

    نشانه ی امروز من: “گفتگو استادعباسمنش با دوستان/ قسمت 44”

    خدایا شکرت برای بودن در مسیر شنیدن و دریافت این آگاهی ها

    خدایا شکرت برای امروز که حسابی فایل شنیدمو کلی خونه رو تمیز کردم.

    خدایا شکرت برای زندگی به سبک قانون سلامتی که کلی انرژی دارم.

    گفتگو با سعید عزیز دوست ارزشمندمون با استاد چقدر پر از آگاهی بود، چقدر زیبا و با مثال های دلنشین برامون صحبت کردند. واقعا تحسین شون میکنم برای این تسلط توی صحبت کردن شون، تحسین شون میکنم برای درک شون از قوانین، تحسین شون میکنم برای اقدام و تکامل هایی که طی کردند و بزرگتر شدند و در مسیر زندگی شون رو به بهبود و پیشرفت هستند خداروشکر…

    چقدر سعید عزیز قشنگ گفتن که خیلی اشتیاق داشتن و مشتاق بودن با شما استادعزیز صحبت کنند سال هاست این اشتیاق رو دارند.(تحسینت میکنم که با همون اشتیاق و تسلط با استاد صحبت کردی و از نتایج عالیت گفتی. منم مشتاقم صحبت کنم و مشتاق تر از اون اینه در بهترین زمانی صحبت بکنم که نتایج بزرگتر از الان تو دستم باشه. که اصلا من حرف نزنم بلکه نتایج حرف بزنه مشتاق اون لحظه ام)

    *خرید دوره ها و بیشتر جدی گرفتن آگاهی ها با پرداخت بها

    *ایجاد عادت درست چک نگرفتن و قرض نگرفتن و قرض ندادن.

    * ضامن کسی نشدن

    اگر میخوای خدا رو برای خودت نگه داری،اینجوری فکر نکن که آدم ها رو برای خودت نگه داری.

    * باورسازی و شروع باورسازی با دیدن الگوها و درس هایی از طبیعت

    سعید عزیز چقدر قشنگ باور فروانی ساختی باور اینکه نعمت ها و ثروت ها هر روز بیشتر و بیشتر میشن.اونم با دیدن دانه های گوجه و این منطقی که آوردی گوجه اینجوری تکثیر میشه. بعدش باز هم برای باور سازی رفتن سراغ سایر میوه ها و دانه ها و تحقیق کردن در مورد بذرموز، فلفل دلمه، سبز شدن و جوانه زدن نارگیل با خیسوندنش و…

    هر چی توی این دنیا اومده، اومده که بیشتر بشه. بـاور اینکه نعمت و ثروت هر روز داره بیشتــر میشــه

    * همه ما آدم ها وقت داریم، حالا این ما هستیم که وقت برای چی میذاریم.

    * بدون برنامه ریزی و هدایتی رفتن مسافرت و اینکه موجودی حساب کافی نبود و گفتین ما الان مهمون خدا هستیم و رفتن برای نانوایی که همون لحظه بهشون گفتن نان صلواتیه و فرداش بهترین ماهی رو خوردن اونم رایگان…

    * خدمت کردن و وقت گذاشتن برای عزیزان اگر در زمان مناسب وقت نذاری اون وقت باید برای حال خرابی هاشون باید وقت بذاری(البته این تیکه آخر رو من قبول ندارم.)

    * کنترل زندگی و کنترل تلویزیون دست خودمون باشه.

    _ جهان در همه جنبه ها در حال گسترشه. حتی همین شهرهامون در حال بزرگ شدن و گسترش یافتن هستن.

    _ اوضاع هر روز داره بهتر میشه، هر روز نعمت ها داره در دسترس افراد بیشتری قرار میگیره.

    _ در کل جهان داره نعمت ها و ثروت های بیشتری پیدا میکنه.

    _ خواسته های انسان با اینکه در حال بیشتر شدنه، جهان هم در حال پاسخ دادن و گسترش پیدا کردنه.

    _ دیدن تابلوهای استخدام نشان دهنده فرصته، کاره، یعنی اون شرکت داره کارش میگیره و میخواد گسترش بده.

    _ در مورد بحث ضامن شدن اینو بصورت اساسی باید درک کنیم که:

    ما به اندازه پشیزی نمیتوانیم کسی رو خوشبخت کنیم.این نــاتــوانــی رو باید بتونید درک کنید تا به خوشبختی برسید. تا به رهایی برسید.

    هیچ کدوم از ما به اندازه پشیزی، به اندازه سر سوزن نمــی توانــیم کسی دیگر را خوشبخت یا بدبخت کنیم.باید این جمله رو هر روز به خودمون بگیم.اگر اینو به خودمون بگیم عملا پول قرض دادن، ضامن شدن، دلسوزی کردن برای دیگران به این نیت که من زندگی اونو بهبود میبخشم یا شرایط اونو تغییر میدم دیگه معنی نداره.

    باید یکسری اصول برای خودم بذارم و تا جای امکان پا روی اصولم نذارم. همین پول قرض گرفتن و پول قرض دادن و … است.

    _ اگر اوضاعم اینقدر خوب بود از سرریز اونا پول میبخشم و فارغ از اینکه طرف بده یا نده.برای اوضاع خودم خوبه انجام میدم.

    _ موقعی هدیه میدم،میبخشم که من اصلا درگیرش نباشم،نگرانش نباشم یا منتظر نباشم طرف برام کاری بکنه، یا نکنه بعدا خودم لازم داشته باشم. در شرایط بهتر این کار انجام شده. حالا کـی شرایط بهتـر به وجود میـاد؟ موقعی که تو بتونی آرامش داشته باشی. موقعی که بتونی رو ی خودت سرمایه گذاری کنی. موقعی که نشتی انرژی نداشته باشی. موقعی که بتونی روی باورهات کار کنی. کِـی میتونـی این کار رو بکنی؟ موقعی که نگران بقیه نباشی.

    _ شما با نگران بودن در مورد عزیزان تون و دوستان تون نمیتونید به اون ها کمک کنید.حتی با ضامن شدن هم نمیتونید به اونا کمک کنید. آدمی که ذهنیت فقیر داره هرچقدر از نظر مالی بهش کمک کنید امکان نداره شرایط اون بهتر بشه.

    کسی که در مدار درست نباشه، فارغ از اینکه شما چیکار میکنید اون شرایطش درست نمیشه.

    اگر اینو درک کنیم تمرکز روی دیگران نمیذاریم.

    خیلی موقع ها این کمک به دیگران به خاطر کمبود توجه یا یکسری عقده هاست. مثلا میخوایم به دیگران کمک کنیم تا دیگران درمورد ما صحبت کنن یا پشت سر مون ما رو ستایش کنن.

    گاهی این کمک کردن ها برای پر کردن خلاهای شخصیتی هست، اما اگر بیایم این خلاها رو پر کنیم و بریم سراغ خودمون.بعد اون وقت اینقدر تو مسیر درستی قرار میگیریم و پول و ثروت وارد زندگی مون میشه که از سر ریزش بدیم به هرکسی که دوست داریم. (سر ریزش چیزی که داره ازش می ریزه.)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2172 روز

    سلام به شما دوست ارزشمندم

    سلام به شما مجید مرادی عزیز

    چقدر لذت بردم از خوندن کامنت شما، واقعا ازتون سپاسگزارم برای این اجرای ایده تون، برای گذاشتن این ردپای زیبا و پر از درس و آگاهی.واقعا مجید عزیز تحسین برانگیز نوشتی، جوری که با اینکه خیلی قصد نداشتم زیاد تو این قسمت سایت نمونم برم سراغ فایل جدید(پیدا کردن الگوهای تکرارشونده/ قسمت1)و کامنت هاشو بخونم، منو متوقف کردی و به فکر فرو بردی.

    واقعا من نیاز دارم بیشتر این باور رو بسازم که پولدار شدن و ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست. اینکه پول منو از خدا دور نمیکنه، اینکه پول مادی نیست پول انرژیه، پول معنویه…وای که چقدر باید روی این باور کار کنم و پامو از این ترمز بردارم.

    با مثال و آیه و توضیحاتی که آوردی خیلی باعث شد ذهنم بیشتر باز بشه.

    وَآتَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً ۖ وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ‎﴿١٢٢﴾‏

    ما در دنیا به او نیکویی دادیم؛ و در آخرت از نیکان است! (122)

    چقدر اینجا هم قشنگ مثال زدی برای ذهنت:

    “این همه من هرشب و هرشب منطق آوردم که آقا به خدا ثروت معنویه

    و اصن ثروته مثل آب خوردن میمونه منم تشنمه

    من آب میخورم تا تشنگیم رفع بشه”

    منم ذهنم با اینکه میگه اوکی ولی باز زود میره توباقالی ها. اصلا جدیدا کشف کردم داره از پول ساختن و کار کردن هم در میره. میگه همسرت شکر خدا هست و میتونه تو فقط روی خودت کار کن.جدیدا داره پررو میشه.

    یک مدت بود که ذهنم میگفت چون نمیخوام سربار همسرم باشم و مستقل باشم خودشو به آب و آتیش میزد پول دربیاره. حالا باز دلیل و بهونه جدید آورده چون ته ته ذهنم پولدار شدن رو معنوی نمیدونه. میدونم که این باور در من خیلی قوی هست. چون من اصلا جور دیگه خدا رو تجربه کردم و یکجورایی حرف استاد رو که میگن برای اینکه به خدا برسی باید به پول برسی رو قبول ندارم. اما قبول دارم تا از چیزی سیر نشی نمیتونی ازش رد بشی.خلاصه که این کامنت شما این قسمت ذهن منو به چالش کشوند و دیدم چقدر جالب داره از زیر پول ساختن به بهونه های مختلف در میره. اصلا یک کلکیه که هی باید از لابه لای شاخ و برگ ها و کلی علف هرز پیداش کنم. اصلا گاهی فکر میکنم همه چی تو ذهنم اوکیه و اصلا ایراد و ترمزهامو نمیبینم اینقدر داره ریز قائم میشه.

    الانم با این قسمت کامنت تون داشت یک منطق جدید میورد تا توپ رو بندازه تو زمین همسرم.(همین منی که تا چند روز پیش اصلا حس خوبی نداشتم از اینکه همسرم بهم پول بده یا پول نمیتونم بسازم.)

    اینجا که نوشتین:

    “تکلیف پیامبر خودمونم که خیلی وقته روشنه

    اصن با ثروت خدیجه بود که اسلامو گسترش داد”

    میدونین ذهنم همین چند دقیقه پیش چی گفت، گفت بیا پیامبر خودش که ثروتمند نبوده از ثروت همسرش برای گسترش استفاده کرده.

    یعنی میخوام بگم ذهن در این حد دنبال رفتن تو مسیر قبلی اش هست. فعلا من بهش کار ندارم باهاش بحثی ندارم میگم تو راست میگی ولی قطعا در زمان مناسب منطق کوبنده ایی به دلایل مسخره اش میارم که خود ذهنم بگه تسلیم بابا ثروتمند شدن معنوی کار دنیاست پاشو بریم ثروتمند بشیم…

    راستی وقتی کامنت تون روداشتم میخوندم یاد این جمله استاد افتادم که یادم نیست تو کدوم فایل شنیدم. اینکه ثروت و پول ویژگی شخصیتی آدم ها رو بولد میکنه. مثلا کسی که قبل ثروتمندشدنش خسیس بوده موقع ثروتمند شدنش خسیس تر میشه. کسی که بخشنده بوده بخشنده تر میشه.

    و چقدر خوب ما میتونیم پایه های شخصیت و رفتارهامون رو با بالابردن عزت نفس و خودشناسی و اصلاح خودمون درست کنیم و قطعا وقتی توحیدی عمل کردن رو یادبگیریم خصلت های خداگونه تر و زیباتری میسازیم که با ثروتمندشدن مون اونا بولد تر میشه پس دوست عزیز به ذهنت بگو من وقتی ثروتمند میشم فلان ویژگی شخصیتیم بولدتر میشه و …گفتم اینو یهو یادم اومد بگم شاید یادآوری خوبی برات باشه.

    بازهم یک نکته دیگه از کامنتت رو اینجا مینویسم که خیلی عالی بود در مورد پیش فرض هامون و استانداردها گفتین:

    “دیدم این پیش فرض های انسانه

    شادی کردن برای پولی که هنوز نیمده

    حساب کردن روی آدما اینا پیش فرض ماست

    اینکه سر ب زنگا مچ ذهنو بگیری اینا هنره

    این که اونجایی که میخاد روی بقیه حساب باز کنه شادی فیک کنه اینجاهاس که باید مچ ذهنو گرفت”

    سپاسگزارم برای اینکه هستین.

    سپاسگزارم برای اینکه یک روزی قراره اینقدر ثروتمند بشم و لایق تر برای خرید طلا و جواهر اونم طلا و جواهرهایی که طراحیش رو یکنفری با عشق چون شما انجام داده(پروفایل تون رو خوندم لذت بردم و کلی تحسینتون میکنم برای نتایج تون.)

    خدایا شکرت برای اینکه منو اینجا هدایت کردی

    خدایا شکرت برای همه چیز….

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت