نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- می توانی کسب و کار خود را از اتاق خانه ات شروع کنی؛
- “قانون تمرکز”، نتیجه پیروی از این قانون؛ و ضربه های نادیده گرفتن این قانون؛
- نتیجه کار کردن روی ضعف های شخصیتی؛
- توهمی به نام “درآمد غیر فعال”؛
- “تمرکز پایدار”، حاصل عشق علاقه به آن موضوع است؛
- تنها راه پیشرفت، تجربه خواسته ها و گذر کردن از آنهاست؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 45 | رابطه "تمرکز" و "عشق و علاقه"40MB43 دقیقه
استاد عزیزم این اولین کلاب هوسی بود که من به لطف خدا در اون بودم و چقدر فوق العاده که شما فایل هاشو داخل سایت میذارید و بارها و بارها میتونیم از این صحبتهای ناب دوستان و توضیحات فوق العاده شما استفاه کنیم
این بخش گفتگو واقعا مورد علاقه م بود، سحر عزیزم خیلی ازت ممنونم که تجربه ی فوق العاده ت رو در اختیارمون گذاشتی و من انشالله اگه خواستم بچه دار بشم حتما به خودم یادآوری میکنم که میشه راحت زایمان کرد میشه راحت بچه داری کرد میشه تو بهترین بیمارستان بچه مو به دنیا بیارم
و صحبتهای فوق العادتون برای اینکه وقتی داریم آرزوها و رویاهای گذشتمونو بدست میاریم عذاب وجدان نگیریم به خودمون سخت نگیریم، باید اون چیزهایی که از بچگی میخواستیم رو تجربه کنیم تا بتونیم بگذریم و گرنه نمیتونیم بگذریم
استاد تجربه ی خود من تو این قضیه در مورد لباس هست، من واقعاا حسرت لباس های قشنگ داشتم به لطف الله از وقتی روی آموزه های شما کار کردم توانایی مالیم خیلی افزایش پیدا کرد و یه مدت انقدر لباس خریدم تقریبا هر روز پست برام لباس میاورد یا میرفتم خرید، بعضیاشو میددیم راحت نیستم و به راحتی میبخشیدم و خلاصه واقعااا احساس میکنم الان اون نیازم برطرف شد، اون بخش از ذهنم که ناآروم بود وقتی تو اینستاگراام پیج های لباس میدید همشونو میخواست آروم شد ، الان دیگه اینجوری نیستم دیگه علاقه ندارم تو پیح های لباس بگردم ولی قبلاا اصلا اینجوری نبودما، یه پستشونم از دست نمیدادم
یا یه تجربه دیگه هم بگم من روز عروسیم خیلی دوست داشتم یه مدل موی خاص داشته باشم ولی آرایشگرم موهامو بد درست کرد، این قضیه مال ۵ سال پیشه، اصلا اهل آرایش نیستم بخاطر همین این مدت دیگه آرایشگاه هم نرفته بودم تا هفته ی پیش که بخاطر عروسی یکی از دوستان رفتم آرایشگاه و مدلی که اون موقع دوست داشتمو برام درست کردن و انقدررر لذت بردم و کلی برای خودم تو همون آرایشگاه عکس گرفتم و خیلی خوشحال بودم که به این آرزومم رسیدم، داشتم به این فک میکردم که اگه مثل بقیه فک میکردم الان با خودم میگفتم چه فایده عروسیم گذشت (یه جمله ی معروفی هی همه استوری میکنن و میگن که رسیدن به آرزوها یه زمان مشخص داره و اگه بگذره فایده ای نداره) ولی منی که الان حرف مردم برام خیلی کمتر از قبل مهمه فقط ار زسیدن به تک تک آرزوهام حتی در حد مدل مو عین یه بچه شاد میشم
خیلی خیلی ازتون ممنونم استاد عزیزم