گفتگو با دوستان 45 | رابطه "تمرکز" و "عشق و علاقه"

سلام به استاد عزیز و کار درست

سلام به خانم شایسته عزیز که واقعا با این همه عشق و علاقه برای این فایل ها زحمت میکشن

و سلام به همه دوستان هم خانواده ایه عباس منشی

من اولین کامنتی هست که مینویسم هیچ وقت فکر نمیکردم که یه روزی شاید یه حسی بهم بگه که کامنت بنویسم. خیلی دیده بودم که دوستان پیشنهاد میدن که کامنت بنویسین برای خودتون نشونه میشه و … اما هیچ وقت نشد که بنویسم تا الان. شاید یکی از دلایلی که خیلی راحت اومدم بنویسم اینه که این فایل یه نکته خیلی متفاوتی برای من حداقل داشت اونم در مورد کار و علاقه.

از زمانی که فایل های گفتگو دوستان با استاد رو شروع کردم (البته اینم بگم که بعد از مدت ها بالاخذه تصمیم گرفتم که شروع کنم و از این فایل ها شروع کردم تا برم جلوتر و نتایج بهتری و بگیرم) خیلی نکته ها رو درک کردم ستاره قطبی رو اشنا شدم باهاش و تمرینش و هر روز انجام میدم و اوایل ی سریاش تیک میخورد یه سریا نه ولی بعد ها فهمیدم که این تمرین فقط برای رسیدن نیست برای اینه که بفهمم اگه تا الان به چیزی نرسیدم چون به معنای واقعی نخواستمش. یادمه تو یه فایلی شنیدم که استاد میگفت همه ماها فک میکنیم که میدونیم چی میخوایم ولی وقتی میخوایم بیاریمشون رو کاغذ تازه میفهمیم که مشکل از خدا نبوده که به ما هیچی نداده مشکل ماییم که نخواستیم ازش.

به معنای واقعی خیلی روزا میشد که واقعا نمیدونستم از خدا چی بخوام برای همین حتی از خودش خواستم که چیزایی که میخواستم و یادم رفته رو بهم بگه و واقعا هم شد. اما بهتره برگردم سر این صحبت که به خاطرش اومدم و کامنت گذاشتم. چند وقتی بود که دنبال این جواب بودم برای خودم که واقعا چی رو دوست دارم که انجام بدم و لذت ببرم ازش و تو این فایل فهمیدم که حتی همین دوست عزیزی که متنش به عنوان متن انتخابی هست هم مثل من یه روزی اینجوری بوده تا اینکه خدا هدایتش کرده و به خواستش رسیده و من هم میتونم برسم. دلیل این سوالم هم این بود که من طراحی سایت رو شروع کردم به یادگیری و توش خیلی چیزا یاد گرفتم ولی تا الان نتونستم به خاطر باور های محدود خودم مشتری به اون شکلی که خودم میخوام داشته باشم و برام سوال بود که نکنه من این حرفه رو دوست ندارم که مشتری پیدا نمیکنم فهمیدم نه مشکل از جای دیگه اب میخوره و دلیلش رو پیدا کردم و این فایل مهر محکمی بود برای اینکه با قدرت به کارم ادامه بدم. واقعا از خدا ممنونم که شما رو سر راهم قرار داد که با این فایل ها ارامش پیدا کردم و دارم روند تغییرم رو میبینم

من هم مثل سهیل جان حس بدی میگرفتم از این که وقتی پولی رو به دستم میرسه برای چیز هایی که میخوام خرج کنم اما الان فهمیدم که تا نکنم و نرسم رها نمیشم برای همین اصلا مهم نیست که الان دارم تو سن ۲۹ سالگی به خیلی چیزایی که از بچگی نرسیدم میرسم. این رو هم بگم که استاد خیلی دوست دارم تو یک جلسه کلاب هاوس باهاتون صحبت کنم تا در مورد مهاجرت کوچیکی که کردم بهتون توضیح بدم که چقدر زیبا این اتفاق افتاد

به امید روزی که نتایج متفاوتم رو براتون بنویسم و خیلی خیلی خیلی دوست دارم که یک روز از نزدیک ببینمتون و در مورد نتایجم باهاتون مصاحبه کنم

ممنونم از شما استاد گل و خانم شایسته عزیز و همه دوستانی که با نتایجشون نکته هایی که نجواهای شیطانی نمیذاره از نتایجمون ببینیم رو بهمون یاداوری میکنن. ممنونم از همه و البته از الله یکتا