گفتگو با دوستان 45 | رابطه "تمرکز" و "عشق و علاقه"

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • می توانی کسب و کار خود را از اتاق خانه ات شروع کنی؛
  • “قانون تمرکز”، نتیجه پیروی از این قانون؛ و ضربه های نادیده گرفتن این قانون؛
  • نتیجه کار کردن روی ضعف های شخصیتی؛
  • توهمی به نام “درآمد غیر فعال”؛
  • “تمرکز پایدار”، حاصل عشق علاقه به آن موضوع است؛
  • تنها راه پیشرفت، تجربه خواسته ها و گذر کردن از آنهاست؛

منابع بیشتر:

دوره روانشناسی ثروت 1 


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 45 | رابطه "تمرکز" و "عشق و علاقه"
    40MB
    43 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

143 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا خداباور» در این صفحه: 3
  1. -
    زهرا خداباور گفته:
    مدت عضویت: 1766 روز

    سلام خدمت همه دوستان هم فرکانس ایم من دوست داشتم در مورد تغییر شخصیتی خودم صحبت کنم

    من تا 16سالگی خیلی ادم عصبی و افسرده و داغونی بودم همش بحث میکردم همش دعوا میکزدم با خانوادم، بعد ی زمانی شروع کردم به فایل گوش دادن و صبح تا شب فقط روی این مباحث کار میکردم

    بعد دیگه هررررراتفاقی میوفتاد آروم بودم، خواهرم تیکه مینداخت که اره خری قبول کردی که تو فلانی من سکوت میکردم ذهن نجواگرم میگفت جوابشو بده داد بزن ولی الهاماتم میگفتن نه اعراض کن اون بزار هر فکری میخواد بکنه بی توجهی تورو از این آدم دور میکنه، کم کم اون صبوری اون آرامش واسه ی همه جذاب شد و میپرسیدن چطور اینقدر تغییر کردی همونی که همش با من درگیر میشد ن تنها دیگه باهام مشکل نداشت بلکه میگفت بهم بگو من چجوری مثل تو رفتار کنم، همه ی حرفام سنجیده بود و یچیزی میگفتم نتیجه مثبت میداد و اتفاقا این تغییر شخصیتی تاثیرش رو تو روابط و هدایت شدن به یک محیط سالم تر نشون داد من به چشمم تو زندگیم دیدم که وقتی من فرکانسم تغییر کرد جهان منو به جای بهتر هدایت کرد، قبل از اون ذهنم همش میگفت خب چجوری تو این سن و این شرایط و این جنسیت و..

    خلاصه من ایمانمو تقویت کردم و از راهای بدیهی و ساده به یک محیط پر از آرامش هدایت شدم ولی الان 19 سالمه و خواسته هام بزرگ تر شدهاون تمرکزو از روی مباحث بر داشتم و دیگه نتایج دلخواهم خواسته های بزرگ ترم رخ نداد

    الان دارم به مسیر اون زمانم فکر میکنم تا ازشون قدرت بگیرم به خودم یادآوری میکنم که سادته اونروزم نمیدونستی چطور ولی اتفاق افتاد به هدایت اعتماد کردی اعراض کردی از همه ی ناخواسته هات و آگاهانه تو اون شرایط سخت و محیط ناآروم پر از دعوا و درگیری و سر و صدا ایمان به خرج دادی و فایل هارو کار کردی از ی ادم عصبی تبدیل به ی ادم آروم شدی پس دوباره هم باید اعراض کنی فایبا رو با قدرت و شدت تمرکز بیشتر از قبل گوش بدی

    استاد چون خواسته هام بززگ تر شدن مقاومتم بیشتر شده

    تو سن 16سالگی همه آرزوم این بود ک ی اتاقی داشته باشم گرم باشه تنها باشم ساکت باشه کسی بهم امر و نهی نکنه ی گوشی داشته باشم

    اما الان خواستم ی لپتاپ با مارک خوبه یک خونه ی آپارتمانی و ازدواج و مهاجرت به شهر بزرگ و ماشین مدل خوب و درآمد و موفقیت تو مسیر مورد علاقمه

    اگر میشه بچه ها بهم بگید چطور فایل ها الان که واسم شدن حرفای قشنگ و تکراری، دوباره اون اثربخشیشو برگردونم و مقاومت هامو کم کنم، چکار کنم دوباره مثل نجواهای ذهنمو ساکت کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    زهرا خداباور گفته:
    مدت عضویت: 1766 روز

    سلام سحر جان خوبی عزیزم

    شاید خنده دار باشه ولی یکی از ترسای من از ازدواج کردن بچه دار شدنه😂چون از زایمان و درد و وقت و انرژیی که ازت میگیره بگذریم کلی مسائل دیگه داره حالا من یکی از ترسای بدترمم همین ناخواسته حامله شدنه، چون همش میگم خب این ته گرفتاریه و باعث شده هر خاستگاری هم که میخواد بیاد من در عین اینکه خیلی دوست دارم ازدواج کنم این ترمز مانع شه

    برای همین وویستون برام ی حس خوبی داشت که به خودم بگم، خب! ببین اون مادر شده و احساس خوبی داره، پس اونقدرا هم ترسناک نیست حتی اگر ناخواسته باردارشی آسمون ب زمین نمیرسه میتونی با قوانین این مسیر رو لذت بخشش کنی و خیلی هم جالبه واسم بچتون دقیقا جنسیتش اونی شد ک میخواستین این نشون میده همه چیز باوره نه ژنتیک و ارث و.. 🥰براتون بهترینا رو میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زهرا خداباور گفته:
    مدت عضویت: 1766 روز

    سلام دوست خوبم من این کامنتو زمانی گذاشتم که میخواستم زندگیم رو تغییر بدم و باور های محدود کننده در مورد خواسته هام داشتم و ترمزامو با نوشتن همین کامنتو به یاد آوردن ی سری نتایجم کمرنگ کردم و از اون موقع تاالان کلی به خواسته هام رسیدم و شرایطم تغییر کرد زندگیمو خلق کردم کار و درآمد و روابطم اونجور شد که میخواستم و به سرعت به اون نقطه ای رسیدم که اینا برام طبیعی شد و بازم خواسته هام بزرگ تر شدن و فراموش کردم همین چیزی ک الان دارم چقدر برام خواسته ی بزرگی بوده ی روزی و با جواب شما به کامنتم خیلی چیزا رو یادم آوردید خیلی ممنونم قلبا سپاسگزارم از شما که دستی از خدا شدید تا هدایت بشم به مسیر برگردم و با قدرت بیشتری ادامه بدم 😍😃☺️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: