گفتگو با دوستان 45 | رابطه "تمرکز" و "عشق و علاقه"

سلام استاد عزیز و دوستان عزیز

وای خیلی خیلی خوشحالم خدایا شکرت

من همین امروز عضو سایت شدم و خیلی ذوق داشتم زودتر بیام و اولین کامنتم رو توی سایت قرار بدم.

البته من ۱۵ سالمه و خداروشکر چون که مامان بابام دائم فایل های شما رو گوش میکنن و در مورد قوانین و … تو خونه صحبت میکنیم با شما و سایتتون و فایل ها آشنا هستم اما خیلی دوست داشتم خودم تو سایت عضو بشم و بتونم از طریق عضویت خودم کامنت بزارم و خیلی کار ها رو بتونم انجام بدم.

من حدود یک هفته است که به صورت جدی تصمیم گرفتم واقعا روی خودم کار کنم و از این همه فایل عالی هم فایل های رایگان و هم محصولاتی که مامان و بابام از سایت خریدن استفاده کنم و تمرین ها رو جدی بگیرم تا نتیجه ای که میخوام رو بگیرم البته که تا الان به اندازه ای که روی خودم کار کردم نتیجه گرفتم و الان دائم یا دارم فایل گوش میدم یا فایل میبینم و یا در مورد چیز هایی که فهمیدم با مامانم یا بابام صحبت میکنم. و خیلی خوشحالم و خدارو شکر میکنم که من رو از این سن توی این مسیر قرار داده و همچین پدر و مادری دارم.

خب حالا میخوام بگم که چرا انقدر خوشحالم و ذوق دارم. این فایل فوق العاده نشانه ی امروز من بود که به طور خیلی خیلی معجزه دقیقا و دقیقا جواب سوال امروزم از خدا بود که از خدا یه هدایت خواسته بودم .

اونم از اونجایی شروع شد که امروز بابام به مامانم گفت من میخوام از این به بعد شنبه ها به بچه ها پول تو جیبی بدم . اول این رو هم بگم که من یک خواهر ۷ ساله و یک داداش ۵ ساله هم دارم. بعد مامانم پرسید به کدوماشون ؟ بابام گفت به هر سه تایی شون . منم خیلی بهم برخورد. ( ما الان حدود ۳ ماه هست که ترکیه زندگی میکنیم ) و با خودم گفتم من که تا وقتی ایران بودم تا لحظه آخر پول ساختم و از روش های مختلف تونستم درآمد کسب کنم . کار هایی که دوست داشتم رو انجام دادم و پول درآوردم و خیلی از چیز هایی که دوست داشتم رو بدون اینکه به پول بابام یا مامانم نیاز داشته باشم برای خودم خریدم و هر بار از اینکه از پول خودم برای خودم خرید کردم خوشحال میشدم . تازه وقتی اومدیم اینجا هم تونستم پول در بیارم اما ادامه ندادم و الان درآمد ندارم . وقتی بابام اینو گفت اول با خودم گفتم من توانایی پول ساختن رو دارم بعد هم به بابام گفتم نه بابا من خودم میتونم پول بسازم لطفا شما به من پول تو جیبی نده و بعد یه چیز دیگه هم که هست اینه که پولی که من میتونم در بیارم شاید صد ها برابر پولیه که بابام میخواد بهم بده پس من خودم باید پول بسازم.

اما امروز از خدا خواستم که من رو هدایت کنه که به چه شیوه ای پول در بیارم و دقیقا چه کار کنم . که خیلی واضح انگار که خدا رو به روی من نشست و به من توضیح داد و صحبت های استاد توی این فایل دقیقا صحبت خدا با من بود و هدایتی که ازش خواسته بودم.

استاد گفتن تا وقتی عاشق کاری که انجام میدی نباشی نمیتونی روش تمرکز کنی و شاید اولش آدم پول در بیاره اما ادامه دار نیست و نتیجه واقعی رو نمیگیری و این خیلی به موقع بود برای من ( اون موقعی که داشتم فایل رو گوش میکردم تو پارک بودم) و با خودم گفتم زودتر برم خونه و با مامان در مورد این حرف بزنم که دقیقا به جرئت میتونم بگم همون ثانیه چشمم به مامانم افتاد که از پله های پارک داشت میومد سمت من وای خدایا یعنی داشتم دیوونه میشدم اشک تو چشام جمع شد و سریع رفتم به مامانم گفتم و نشستیم با هم صحبت کردیم .

گفتم خدایا تو چقدر دقیق و به موقع کار ها رو انجام میدی یعنی دقیقا همون که میگه هیچ برگی بدون اذن خداوند از درخت پایین نمیفته رو من به چشم دیدم.

به مامانم گفتم مامان من تا الان پول ساختم اما استاد میگه از کاری پول در بیارید که با تموم وجود عاشقش باشید که نفهمید زمان چطور میگذره منم کاری که این طور عاشقشم یه چیز دیگه است . من کار با کودک ، گریم کودک ، فروش و… رو دوست دارم و ازشون پول درآوردم ولی عاشقانه واقعی من والیبال هستش که مامانمم اینو میدونه ( من ۵ سال کلاس رفتم) بعد به مامانم گفتم مامان به نظرت الان باید چه کار کنم مامانم بهم گفت قبل از اینکه ادامه فایل رو گوش کنی از خدا بخواه که دقیق هدایتت کنه که الان باید چه کار کنی منم از خدا خواستم و ادامه فایل رو گوش کردم تقریبا آخرای فایل بود ولی جواب هدایت و سوال دوم من از خدا اونجا نبود اما واقعا خدایا صد هزار مرتبه شکر امروز خیلی دقیق من رو هدایت کردی و بهم گفتی باید کاری که عاشقشم رو انجام بدم و این نشانه ی امروز من فوق العاده بود من مطمئنم یعنی اصلا جای شکی نیست که جواب سوال دومم رو هم میگیرم که دقیق باید چه کار کنم و چطور میتونم از عاشقانم پول بسازم .

خدایا شکرت خداجونم عاشقتم

استاد عاشقتونم و خیلی خیلی ازتون ممنونم