نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- صلح درونی، سلامتی می آورد؛
- رابطه ذهن آرام و تن سالم؛
- بدن ما به سرعت، به تنش و ناهماهنگی ذهنی، واکنش نشان می دهد؛
- به محض اینکه با خودت به صلح برسی، بدن شما فرصتی پیدا می کند برای بازسازی و درمان خودش؛
- نقش آگاهی های دوره های روانشناسی ثروت بر “شروع و رونق” کسب و کار شخصی ام؛
- احساس خوب، همه چیز است؛
- منظور از احساس خوب، احساسی است که بوسیله تغییر نگرش بوجود می آید؛
- معحزات شگفت انگیز اخراج کمالگرایی و استخدام “بهبودگرایی”؛
- شما زمانی موفق می شوی که قدم اول را با آنچه داری، بردای؛؛
- “روی خودت کار کردن”، باید به شما شجاعت بدهد برای حرکت کردن؛
منابع بیشتر
جلسات 4 تا 6 دوره شیوه حل مسائل زندگی
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 46 | "بهبودگرایی" به جای کمالگرایی27MB25 دقیقه
سلام الهه عزیز تحسین می کنم آنقدر عالی روی خودتون کار کردید و نتیجه گرفتید من دوره عزت نفس دارم و پاشنه آشیل من عزت نفس، و کار کردم کار می کنم ولی درونی نیست یعنی وقتی باورهای عزت نفس می گم احساسم معمولی است مثال می زنم می گم من ارزشمندم چون ارومم، خوش اخلاقم یا تمرین آینه را انجام میدم انگار دارم نقش بازی می کنم نمی دونم چه جوری کار کنم بعد یکسره باورها را با خودم می گم ذهنم خیلی خسته می شه و انرژی بسیار زیادی از من می گیره کلا گفتن باورها احساس من تغییر نمی ده و منطقی هم می کنم ممنون میشم راهنمایی کنید شما وقتی گوش می دهید باورها را می نویسید یا تکرار می کنید سپاسگزارم
سلام الهه عزیز سپاسگزار م آنقدر عالی توضیح دادی من خیلی ورودی هام کنترل می کنم چیزی نشنوم و صبح تا شب چیز زیادی نمی شنوم ولی فکر مسئله من این کانون توجه ام روی مسائل خواهر و برادرام هست و تو این مورد ضعف دارم و خیلی هم کار می کنم امیدوارم بتونم تغییر کنم همیشه سالم سلامت وشاد باشی.
سلام دوست عزیز اندیشه جان از کامنتتون لذت بردم خیلی عالی می نویسید این ترسی که گفتید دقیقا من الان همین طوری شدم با دوره 12قدم انقد حال من خوب شده بود که تمام مشکلات جسمیم بر طرف شده بود و آرامش بی نظیری داشتم و خیلی هم تغییر کردم ولی چند مورد که خیلی پاشنه آشیل دارم دلسوزی وابستگی خانواده نتوانستم همین باعث شد که اخیر یک ترس دلهره و اضطراب تو وجود گرفته که به جسمم زده هر روز از هم از یک دری من می ترسونه خیلی هم دارم اذیت میشم این در صورتی هست که هر روز فایل گوش می دهم و هیچ ورودی هم ندارم به روز احساسم خوبه یک روز بعد بیشتر هم عزت نفس، ذهنم نمی تونه دیگه فایل را قبول کنه من هم جدا شدن از این مسیر مساوی مرگ، و از این راه من می ترسونه من با اهرم رنج ولذت هم نتونستم پاشنه آشیل ها را حل کنم خیلی رو باورهام کار می کردم طوری بود ناخودآگاهم. باور می چرخید ولی الان ذهنم تغییر کرده ممنون می شم راهنمایی کنید چطوری به مسیر برگردم من فقط احساس خوب می خواهم سپاسگزارم
سلام دوست عزیزم سپاسگزارم که خیلی دقیق جواب من دادی این که گفتی این ترس لازمه رشد من است با تمام وجود درک می کنم و امروز که حالم بهتر بود من یک آگاهی از خداوند دریافت کردم و فهمیدم که این ترس آمده من بزرگ کنه یک نمونه اش که شروع داستان برای من بود مثال می زنم تابستان مادرم می ره شهرستان من چند روزی رفته بودم شهرستان، عموی من هم خانه اش کنار خانه ما است و آن موقع مادرم با عمو و زن عمو رابطه خوبی نداشتن من می خواستم غذایی را به زنموم بدهم مادرم شروع به تهدید و از این حرفها کرد و من اصلا دوست نداشتم مطابق میل مادرم عمل کنم ولی نتونستم و قدرت به مامانم دادم و به شدت اعتماد به نفسم افت کرد بعد که آمدم سر کار دقیقا جهان از همون جنس تضاد به من داد در مورد کار، منی که چندین سال سابقه کار دارم و کارم هم عالیه، با دستگاه که همکارم کار می کرد رفتم کار کنم و دستگاه مشکل ایجاد شده بود این در صورتی بود که کارفرمای اجازه کار با آون دستگاه را به من داده بود ولی همکارم یک آقا ی بسیار شریف و مودب است رفتارش تغییر کرد خوشبختانه من نشانه های خداوند خیلی خوب دریافت می کنم و من فهمیدم خداوند از طرف این انسان داره به من می گه قدرت به من بده نه آدم ها، این جا کوتاه نیمدم و رفت با دستگاه کار کردم و وارد این ترس شدم این در صورتی بود که من قبل تر از،این ها با آون دستگاه کار می کردم، ولی گفتم من باید با این دستگاه کار کنم بعداز دو و سه بار کار کردن دستگاه به هم ریخت باز هم ترس ها آمد نجواها شروع شد و من یکسره با خودم حرف می زدم و قدرت خداوند می گفتم نتیجه این شد که دستگاه مشکل داشته ولی دفعه اول آلارم نداده بود، و آون خیریت فهمیدم و هم خداوند خواست که من قدرت به خودش،بدهم نه آدم ها حتی مادرم،و آلان هم
می خواهد که من نقاط ضعف شخصیتم دلسوزی و نگرانی نسبت به خانواده را درست کنم در ضمن این ترسی که نمی تونی روی باورت کار کنی امروز آگاهانه شروع به کار کردن کردم و از این ناحیه ساکت شد. از شما دوست عزیز بسیار سپاسگزارم