گفتگو با دوستان 46 | "بهبودگرایی" به جای کمالگرایی

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • صلح درونی، سلامتی می آورد؛
  • رابطه  ذهن آرام و تن سالم؛
  • بدن ما به سرعت، به تنش و ناهماهنگی ذهنی، واکنش نشان می دهد؛
  • به محض اینکه با خودت به صلح برسی، بدن شما فرصتی پیدا می کند برای بازسازی و درمان خودش؛
  • نقش آگاهی های دوره های روانشناسی ثروت بر “شروع و رونق” کسب و کار شخصی ام؛
  • احساس خوب، همه چیز است؛
  • منظور از احساس خوب، احساسی است که بوسیله تغییر نگرش بوجود می آید؛
  • معحزات شگفت انگیز اخراج کمالگرایی و استخدام “بهبودگرایی”؛
  • شما زمانی موفق می شوی که قدم اول را با آنچه داری، بردای؛؛
  • “روی خودت کار کردن”، باید به شما شجاعت بدهد برای حرکت کردن؛

منابع بیشتر

جلسات 4 تا 6 دوره شیوه حل مسائل زندگی


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 46 | "بهبودگرایی" به جای کمالگرایی
    27MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

125 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «پریسا شعبانی» در این صفحه: 1
  1. -
    پریسا شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 2687 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا چطور میتونم بیشتر به تو توکل کنم چطور میتونم رهاتر باشم نسبت ب تو

    چطور میتونم بهتر روی خودم کار کنم

    این قسمت سلامتی

    بنظر خود من که پاشنه آشیل أم روی سلامتی هست البته سلامتی از نوع زیبایی از نوع دوست نداشتن خود هست از اینکه خودت و قابل ندونی که خودت و دوست داشته باشی و همیشه نگران دوست نداشتن خودت توسط دیگران باشی .

    خوب یادمه تو کتاب لوییز هی نوشته بود خودم سلامتی خودم رو از طریق خویشتن دوستی شفا دادم.یعنی مهمترین چیز اینه .

    آما خوب بستگی داره که این پاشنه از کجا همراه از هر جایی بیشتر باشه برات کار کردن روش هم ب مراتب بیشتره

    این موضوع برای من اینطوری شفاف میشه که من باید خودم و دوست داشته باشم و این مسیر و بخدا بسپارم و ب توانایی بدن خودم اعتماد داشته باشم .این احساس دوست داشتن در من بهتر شده ب لطف عزت نفس یادمه تو کامنت خودم نوشته بودم وقتی جلوی آینه ب خودم میگفتم که دوست دارم گوشت تنم می‌پرید و العان اصلا اینطوری نیستم

    نداشتن سلامتی از سرزنش و ایراد گرفتن از خود میاد در صورتی که می‌تونه اون طرف جذاب باشه در نوع خودش از نظر استایل أندامی شنی داشته باشه و لباسهای داشته باشه و از نظر مخاطب یه چیز خوب باشه اما خوب دوستان گول نخورید و نگین که دیگران از من خیلی بهتر هستن و این چیزها

    نه مهم حال خوبه منم حالم خوبه ،

    اما باید خویشتن دوستی رو‌تمرین‌خ.دم و خودم واسه خودم مهم باشه نه نظر و انتقاد کسه دیگه ای العان در وضعیت بهتری هستم نباید از خودم خرده بگیرم .باید بپذیرم خودم رو

    پس باورهایی که باید کار بشه

    توکل بخدا و توانایی بدن خودم نسبت ب این موضوع

    2)دوست داشتن و پذیرفتن خودم

    3)مهم بودن نظر خودم و کم کردن نظر دیگران

    در واقع اینها همه بهم مربوط میشن و تو کتاب رویاهای ۳خیلی قشنگ استاد راجبش صحبت کرده

    انگاری باید هر کاری که میکردم و بزارم کنار و فقط روی این چند مورد کار کنم قوی و قویتر

    باید خودم و تو ی جایی تصور کنم که فقط خودم هستم و خودم و‌ن هیچ کس دیگه ای .

    تا این حد نباید دیگران و ببینم فقط حال خوب خودم واسه خودم مهم باشه .احساس آرامش درونی خودم .احساس شادی عمیق درونی خودم واسم مهم باشه ،ارامش و در صلح بودن و باید خیلی تمرین کنم یعنی تمرین لحظه هام باشه

    راستی فکر کنم یکی از تمرین های که مربوط میشه تو با خودت در صلح باشی این می‌تونه باشه که در لحظه زندگی کنی

    یادمه ی بار تو رستوران نوشته بودم و از خدای خودم ی نشانه میخاستم نوشابه آوردن آقای گارسون و روی اون نوشابه نوشته بود

    (در لحظه زندگی کن)

    در لحظه زندگی کردن چ ویژگی داره که می‌تونه من و در صلح نگه داره؟؟؟؟؟

    ب گذشته فکر نمیکنم پس حسرت ندارم که چرا اینکار و کردم بابا خودم و می‌بخشم و گذشته دور انداخته میشه ،آینده که من بیشتر درکیرش هستم یعنی ب خودم و از زمان و اطرافیان اعتماد ندارم یعنی انتظار دارم از دیگران که باب میل من رفتار کنند که میشی نوعی خودخواهی نوعی وابستگی

    نوعی دلشوره که چطور میشه این روند یعنی توکل بخدا صفره دقیقا .بخدایی که فقط زیبایی آفریده خدایی که هر وقت کاران و بهش سپردم عالی پیش برده عالی میگم یعنی عالی ،

    آینده ای که من حتی از یک ثانیه بعد خودم خبر ندارم

    راستش اصلا میدونین ب چی رسیدم ب اینکه تو اصلا قبول داری که با باورهای زندگی خودت و خلق میکنی ؟؟؟؟اصلا بهش قبول داری

    احساس خوب=اتفاقات خوب

    چون اگه ب این اعتقاد داشته باشم و تو روند زندگی إم وقتی حالم خوب بوده اتفاقات هم برام خوب رخ داده همه چی

    پس اگه اعتقاد کامل 100درصدی داشته باشم همه چی حل میشه

    مثلا من العان روی ورزش تمرکز 100%گذاشتم 100%کاملا نتایج منم عالی داره پیش می‌ره با اینکه تو منزل دارم ورزش میکنم با چندتا دمبل ب قول مربی أم میگه تو خیلی عالی اندامت جواب دادن و من خودم هم میفهمم

    چون بیشتر روی روند تکامل و تکرار و تمرین و اعتماد دارم

    اما چون فرکانس سلامتی ی چیزی هست که من نمی‌بینم و فقط لازمش احساس خوبه درونی هست بعد از چند مدت با ی تضاد کوچیک کامل میپاشم.و ی جورایی بیخیالش میشم چون نتایج و نمی‌بینم مثل همون نهالی که میاری و هی میبینی ک چی شد چرا در نیومد چرا نشد بعد میزنی همه و چی و بهم

    و باز میاری و بعد همین روند تکراری و تکراری

    میوفتی تو دور پشکل کردن (تو زبان محلی میشه مثال مرغی که دنبال غذا می‌کرده و هی خاک و می‌ریزه رو سرش خودش)

    واقعیتش باید ب قول استاد آشغالها و نباید انداخت زیر مبل منم احساس میکنم که میندازه یا پیاده روی با باشگاه فاز خودم و عوض میکنم و باز هم روز از نوع روزی از نوع یعنی رو پاشنه آشیله

    باید دیدگاه خودم و نگاهم و طرز فکر خودم و عوض کنم نسبت ب موضوع و این طرز فکر و بزارم جای اون پاشنه آشیل ،در این صورته رخ دادن نتایج .

    اینا قشنگ نشون از خودشناسی خودم میده چیزهایی که شاید ۲سال پیش اصلا برام خجالت آور یا شاید غرور بود که بخام بگمشون

    1)توکل و اعتماد بخدا

    2)اعتماد ب توانایی بدن خودم

    3)دوست داشتن و پذیرفتن خودم

    4)و کار کردن روی باور خالق بودن زندگی خودم

    5)انتظار نداشتن از همسر و دیگران

    راستی دیروز شبکه مستند ی چیزی نشون داد راجب زندگی فلامینگوها که ی ماده فلامینگو موقع زایمان و نگه داری و تغذیه فرزندش آنقدر بهش فشار اومده که رنگ اون و برده

    یعنی رنگ صورتی إش رفته و باید غذا می‌خورده تا سال بعد رنگش دوباره برگرده

    می‌بینید یعنی من تو مسیر سلامتی هستم که نشانه ها داره میاد فقط باید باورهای و قویتر کنم تا این نشانه ها واضحتر و قویتر بشن

    یا چند مدت پیش شنیده بودم توش بچه پویا که مرغ ها وقتی استرس درونی میگیرن پر هاشون می‌ریزه

    قانون یکی هست یعنی هر استرس و ترسی برابره با بهم ریختن هورمون های درونی

    باید بیخیالتر و شاد تر و رهاتر باشیم نسبت ب همه چیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: