گفتگو با دوستان 46 | "بهبودگرایی" به جای کمالگرایی

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • صلح درونی، سلامتی می آورد؛
  • رابطه  ذهن آرام و تن سالم؛
  • بدن ما به سرعت، به تنش و ناهماهنگی ذهنی، واکنش نشان می دهد؛
  • به محض اینکه با خودت به صلح برسی، بدن شما فرصتی پیدا می کند برای بازسازی و درمان خودش؛
  • نقش آگاهی های دوره های روانشناسی ثروت بر “شروع و رونق” کسب و کار شخصی ام؛
  • احساس خوب، همه چیز است؛
  • منظور از احساس خوب، احساسی است که بوسیله تغییر نگرش بوجود می آید؛
  • معحزات شگفت انگیز اخراج کمالگرایی و استخدام “بهبودگرایی”؛
  • شما زمانی موفق می شوی که قدم اول را با آنچه داری، بردای؛؛
  • “روی خودت کار کردن”، باید به شما شجاعت بدهد برای حرکت کردن؛

منابع بیشتر

جلسات 4 تا 6 دوره شیوه حل مسائل زندگی


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 46 | "بهبودگرایی" به جای کمالگرایی
    27MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

125 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهـره» در این صفحه: 1
  1. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1078 روز

    سلام استاد سلام استاد سلام خانم شایسته عزیزم

    استاد من بخودم گفتم تا نتایجی نگرفتم کامنت نزارم

    اما استاد بگم چیشد

    استاد اشکم داره سرازیر میشه

    استاد امیدوارم خودتون بخونید

    خداشاهده اشک میباره مثل ابربهاری

    چرا استاد ؟

    استاد من دقیقا امروز دهمین روزیه

    ک بطوره متعهدانه دارم روی خودم کار

    میکنم

    استاد خیلی زوده ک الان بگم چون دوست داشتم حداقل یماه بگذره

    اگر این حسم ثابت موند

    کامنت بزارم

    اول از اینکه استاد چنان ذوقی دارم از اینکه 5 صبح بشه

    دکمه نشانه امروز من را بزنم

    بشینم گوش بدم بنویسم و

    کامنت بخونم

    چرا ؟ با چه اراده ای با چه انگیزه ای نمیدونم ؟

    نمیدونم طوری هستم ک نصف شب میگم برم کامنت بخونم ؟ تا 5 صبح ده بار بلند میشم ساعت نگاه

    میکنم ک 5 شده یا نه ک شروع کنم

    حالا چون دوستدارم از صبح شروع کنم

    و چون تو این فصل 5 صبح روز روشن داریم

    من دیگه طاقت ندارم و استارت میزنم

    این اولیش

    اون چیزی ک باعث شده ک من کامنت بزارم

    استاد اینه ک

    من صبح امروز داشتم فایل گفتگوی استاد با دوستان قسمت 47 میدیدم و مینوشتم

    ک دستم خورد ب لینک فایل قبلی

    ک اونم گفتگو با دوستان بود در مورد کمالگرایی

    گفتم چ‌جالبه موضوعش

    بعد این فایل نگاه کنم

    و چون من 9 صبح بایستی دانشگاه باشم

    وقت نکردم کمالگرایی را ببینم

    و تو دلم بود ک فایل بعدی حتما این باشه

    اما یادم رفت

    از ظهر تا الان فایل های دیگه را گوش دادم

    کامنت میخوندم

    اما انگار دلم میگفت یه فایل دیگه

    یه فایل دیگه

    این نه

    در حالیکه استاد اصلا اینجوری نبودم

    اصلا

    اما امروز نمیدونم چرا چنین چیزی همش میشنیدم

    استاد حتی یساعت پیش داشتم فایل کنترل ذهن گوش میدادم و مینوشتم

    ک همسرم اومد وسطاش استپ زدم

    دوباره

    بعدش اومدم ادامه بدم

    گفتم یه فایل دیگه

    یهو گفتم راستی اون فایل کمالگرایی

    را گوش

    بده

    استاد اصل کاری اینجاست

    نشونه ی من اینجاست

    دلیل اشکهای من اینجاست

    اینبود ک همش دلم میگفت .این

    نه یکی دیگه

    استاد

    این خانم سوری ک حرفشون تمام شد

    شما شروع کردین

    ب توضیحات

    آخ استاد

    چرا این مثالو انتخاب کردین ؟

    استاد چرا ؟

    آخه شما میدونستین

    چالش اینروزهای منه ؟

    میدونستین من دارم اینروزها

    دست و پنجه نرم میکنم دقیقا

    با همین چالش ؟

    گفتید خیلی از مادرها هستن

    درگیر فرزندان هستن بخون بخون

    تنش های اینجوری

    و نگران خوشبختی

    استاد من دقیقا دو سه روزه چالشم شده این

    ک چطور ارتباطم را

    با دخترم درست کنم

    من دیدگاه هایی گذاشتم اتفاقا در رابطه با همین

    موضوع و از دوستان پرسیدم چیکار کنم ؟

    و استاد عزیزم استاد عزیزم

    من یک بیماری مزمن

    دارم

    استاد 7 ساله 8 ساله درگیرشم

    هزاران دکتر هزاران دارو

    حتی از روزی ک متعهدانه شروع کردم

    تو سایت شما

    ک تمریناتو انجام بدم

    مقاومت من بعد از سه سال شکست

    ک بله همه چیز باوره

    باورم در مورد خدا براحتی پذیرفتم

    گفتم خدایا بیماریمو چیکار کنم ؟

    گفتم در مورد بیماری هم باورتو عوض کن

    تو این ده روز نتونستم مقاومت این باور

    ک بدن من برای سلامتی به هیچ داروی شیمیایی .ب هیچ عامل بیرونی احتیاج نداره را

    بشکنه

    اصلا هیچکدوم از باور سلامتی

    را من نتونستم

    بپذیرم

    و من همچنان بیماری مزمن من

    ک سوزش ادارار هست

    ادامه داره

    و نشد ک نشد

    دیروز ک نماز صبح میخوندم سر نماز گفتم

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    اهدنا صراط المستقیم

    صراط الذین انعمت علیهم

    غیر مغضوب علیهم

    والا الضالین

    گفتم خدایا من واقعا نمیدونم اما اینو میدونم

    ک خسته شدم

    من تنها تورا میپرستم تنها از تو یاری میجویم

    من را براه راست راه درمان و شفا هدایت کن .

    براه کسانیکه

    ب آنها نعمت دادی

    ن کسانی ک بر آنها غضب کردی

    استاد من دقیقا تو این فایل

    هنوزم تا آخر گوش ندادم

    ک در مورد چ چیزهای دیگه صحبت کردین

    دقیقا تایم 8:18 دقیقه استپ زدم

    اشکم و این نشونه من را وادار کرد

    این کامنتو بزارم

    استاد راه درمان من همینه

    استاد من خیلی خیلی خیلی زیاد با

    دخترم تنش دارم خیلی زیاد

    استاد من حتی همین امروز

    گفتم خدایا من چطور در مورد دخترم

    کنترل ذهن داشته باشم

    خدایا خیلی سخته

    دوشنبه امتحان نهایی داره

    از دیروز از صبح تا شب

    پشت سر هم پشت سرهم

    بدون استراحت سرش

    تو گوشیه

    گفتم خدایا من چطور طاقت بیارم

    حتی یک لحظه

    نجوا اومد ک بیخیال تو نمیتونی

    ادامه بدی

    برو گوشیو از دستش بگیر

    چون کامنت یکی از دوستان راجع ب موضوع تربیت دخترش

    بود گفتن ک سپردن ب خدا

    و تمریناتی ک بایستی انجام میدادم

    اینبود ک اعراض کنم

    ک گیر ندم

    ک عصبانی نشم

    نکات مثبتشو ببینم

    و من دریغ از اینکه بتونم نکات مثبتی را ببینم

    و فقط میدیدم بیشتر از قبل

    سرش تو گوشی و کامپیوتره

    این شد ک گفتم خدایا چطور طاقت بیارم

    اعراض کنم

    و به روم نیارم

    خدا من را به راه راست

    راه شفا هدایتم کرد

    ب وسیله دستانش ک شما بودین

    ک اومدم سراغ گوشی و سایت شما و این فایل معجزه امروز من

    استاد من چطور از شما تشکر کنم

    استاد من چطور از خدا تشکر کنم

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    استاد باورتون میشه من ناامید شده بودم

    پذیرفتم گفتم اشکالی نداره

    من حالا حالاها هرشب سفیکسیم میخورم

    فقط سوزش نداشته باشم

    استاد 8 سال هرروز سوزش

    بد دردیه

    خدایا من شفا گرفتم

    وای خدایا باورم نمیشه

    خدایا امروز چه نشونه ای من را هدایت کردی

    خدایا من خیلی سپاسگزارم

    استاد عزیزم استاد عزیزم

    من خیلی سپاسگزارم از شما

    استاد ممنونم خدا شما را برای این جهان حفظ کنه

    راستی استاد

    پس میشه گفت

    این اولین نتایج من بود از دوره ده روزه من

    بودن در سایت شما

    خدایا شکرت خدایا ممنونم ک تو ده روز

    چنین نتیجه ای ک بزرگترین نعمت برای هرکسی

    سلامتیه

    هدایتم کردی

    استاد این فایل را دانلود کردم

    و تغییر نام دادم

    به معجزه سلامتی من

    استاد این آگاهی همین الان اومد

    ک شاید با همین باورهایی ک من کمی با مقاومت

    هرروز و هرلحظه تکرار میکردم

    به این فایل سلامتی هدایت شدم

    استاد ب اندازه ای مطمئنم ک شفا گرفتم

    به اندازه ای مطمئنم ک این فایل جواب خدا بود

    برای درمان من

    ک شما مطمئن بودین روزی به همه گفتید ک من

    ب این ب این ب این میرسم

    چقدر خوبه ک من بعد سه سال بالاخره

    البته با کارکردن ده روز روی خودم بطور واقعی،

    با تغییر باور

    ک از نظر خودم کمی هم مقاومت داشتم نتیجه گرفتم

    ایمانم تقویت شد ک قوانین درسته

    ایمانم تقویت شد ک همه چیز به باوره

    خدایا شکرت خدایا شکرت

    ممنونم خدا ممنونم خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: