نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- آسان شدن چرخ زندگی؛
- رزقی که خودش به دنبال شما می آید؛
- حل معضل “حرف مردم”
- شناخت نشتی های انرژی و استفاده سازنده از آنها؛
- رابطه احساس لیاقت درونی با “مهم ندانستن حرف مردم”؛
- آنچه برای خودت می پسندی، برای دیگران نیز بپسند؛
- نگاه ملا نقطه ای به قوانین، فرد را از مسیر هماهنگ با قانون خارج می کند؛
منابع بیشتر
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 47 | خساست در خرج کانون توجه20MB22 دقیقه
میخوام به خودم یادآوری کنم جاهای که نشتی انرژی داشتم و جلوشو گرفتم
تا کم کم متوجه بشم الان چه نشتی های انرژی دارم و باید جلوشو بگیرم
✔️وقتی بحث واکسن بود
همه همکارا واکسن زدن و من مقاومت کردم و تو ذهن خودم میگفتم منکه مریض نمیشم نیاز به واکسن ندارم و خودمو قانع میکردم
درصورتی که مدام همکارا و مسوولین بهداشت ازم میخواستن که واکسن بزنن و من انرژیمو هدر میدادم
بعد از چند ماه واکسن زدم و دیگه راحت شدم و دیدم دیگه کسی نمیپرسه چرا نمیزنی واکسن و برام اخطار نمیاد که واکسن بزن
چقدر راحت شدم و آرامش داشتم با این کار
✔️ی مورد دیگه درمورد پوشش توی ایران
بابام به شدت به حجاب و چادر گیر میده
و من هر سری میرفتم شهرستان باید چادر میپوشیدم یا مانتوهای بلند و پوشیده و حسم بد میشد که چرا باید دو رو باشم و اون چیزی که دوست دارم که مانتو کوتاه و شال و این چیزا بود رو انجام ندم
ولی بعدش گفتم بخاطر بابام که اعصابش اروم باشه رعایت میکنم
الان فهمیدم ناخودآگاه جلو نشتی انرژی رو گرفتم
چون هر سری که بی حجاب میرفتم بحث و دعوا داشتم با بابام
ولی وقتی با حجاب میرم خیلی بهمون خوش میگذره کنار هم و لذت میبرم از این اتفاق
✔️البته این کار رو تو محله های پایین و فقیر هم انجام میدم یا نمیرم اونجور جاها یا اگه مجبور بشم بخاطر خانواده برم با لباس های متناسب با شرایط اونجا میرم
و در مورد بالاشهر برعکس با لباس های شیک و عالی میرم که حسم خوبه و نشتی انرژی ندارم صد در صد اگه با لباس های عادی از نظر خودم یا کهنه برم حسم بد میشه و مدام انرژیم تخلیه میشه الکی
ولی وقتی با لباس خوب و شیک برم
برای لذت بردن
از فضای های باکلاس و
ماشین های گران قیمت و
دیدن و تحسین کردن ثروت و فراوانی
حسم بهتره و انرژیمو صرف خواسته هام میکنم
نه اینکه تمرکز بزارم رو اینکه ببین بقیه چقد شیک و تمیزن و من بی ریخت
✔️ ی چیز دیگه
من به علت آشنایی با این قانون و اینکه باور کمبود حذف بشه و فراوانی جایگزین بشه از وقتی ازدواج کردم حتی روزها لامپارو روشن میزارم و آب رو وقتی میرم حمام یا ظرف میشورم به فراوانی واسه تمیزی استفاده میکنم و
اما درمورد بابام و بعضی از اطرافیان
رو مساله صرفه جویی حساسن
جلوشون این کارا رو نمیکردم یا حداقل کمتر انجام میدادم که بهم گیر ندن و نخوام انرژی صرف کنم واسه توضیح دادن بهشون
✔️ی مورد دیگه هم تازگی انجامش دادم
با دوست ثروتمند تر از خودم از لحاظ مالی اشنا شدم
که واسه اثبات خودم به اون که اره منم ثروتمندم و در حد و مدار اون هستم
باهاش میرفتم خرید و کلی خرج میکردم و یهو ناغافل میدیدم هیچی دیگه پول ندارم و حسم بد میشد
این نشتی انرژی بود واسه من
هم انجام دادنش
هم انجام ندادنش
چون اگه نمیرفتم اینجور خریدا و باهاش بیرون نمیرفتم
مدام تو فکرم بود که کاش رفته بودم و انجامش داده بودم وای حالا چجوری خرید میکنن آدمای ثروتمند
و این حرفا که مدام تو ذهنم رفت و آمد داشت و انرژی منو هدر میداد
و انجامش دادم و الان تو ذهنم دیگه عادی شده اینجور خریدا شاید خودم دیگه خرید نکنم و حساب بانکیمو چک کنم
ولی دیگه هدر نمیدم انرژیمو
واسه اثبات خودم به بقیه
چون انجامش دادم و فهمیدم چیز خاصی نیس
من کارای مهمتر دارم
کار کردن روی عزت نفسم
روی سلامتی
روابط
ثروت
🤩
الان دیگه میتونم باهاش رفت آمد داشته باشم چون میدونم مدارم تغییر کرده که چنین دوست ثروتمندی وارد زندگیم شده (هم از لحاظ مالی هم از لحاظ ذهنی، چندین بار درمورد قانون ناخودآگاه صحبت کرده. هنر تجسم و اینکه هرخواسته ای بخای بهش میرسی مهم نیس از کجا)
از این به بعد باهم میریم بیرون چیزی لازم داشته باشم میخرم
چون الان در مداری نیستم که به راحتی خرید کنم بدون توجه به قیمت
و اینکه خودمو تو همین مدار و همین لحظه دوست داشته باشم و نخوام کپی بقیه بشم
ی ورژن بهتر از خودم بشم😎
✔️درمورد سلامتی
من همیشه سرگیجه و بیحالی داشتم ولی حاضر نبودم برم دکتر و دارو استفاده کنم
و همیشه انرژیم کم بود
الان چند ماهه قرص آهن میخورم و ویتامین
بخدا که
عینه بمب انرژی هستم
از صبح تا شب کار میکنم بیمارستان
بعدش کارای خونه میکنم
فایل گوش میدم
تمرین زبان و رانندگی
و هنووووز آخر شب انرژی دارم ودفترم برمیدارم میشینم رو خودم کار میکنم تا دیر وقت
دیگه انرژیمو علاوه براینکه نشتیشو گرفتم حتی با مصرف این داروها بیشترم شد انرژیم
خدایاشکرت که هرروز هدایتم میکنی
ممنون از شما دوست عزیز که باعث شدی بعد چند سال کامنت و ردپای خودم رو در سایت بخونم و بفهمم چقدر تغییر کردم از اون زمان تاحالا.
تصمیم گرفتم بازم بیشتر کامنت بزارم و از تجربیاتم بگم هم ردپا باشه از خودم و هم تجربه خودم رو از اموزه های استاد در اختیار بقیه دوستان بزارم.موفق باشید