گفتگو با دوستان 47 | خساست در خرج کانون توجه - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/11/abasmanesh-15.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-11-21 05:07:352024-04-27 08:09:30گفتگو با دوستان 47 | خساست در خرج کانون توجهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست
سلام به خانواده ی دوست داشتنی ام
سلام به استاد عزیزم …
و در دنیای من پدر فافا
امیدوارم حالتون عالی باشه …
بشینم گریه کنم واقعا …به حال خودم که اینقدر کانون توجهم رو روی چیزای نادرست زندگیم گذاشتم …
از تقریبا 13یا 14 سالگی دندونای من پوسیده شد …
و حتی دندونای جلوم هم لکه های سیاهی زد …
من سعی میکردم برام مهم نباشه …
براشون اسم گذاشتم سعی کردم پنهانشون کنم سعی کردم دوسشون داشته باشم …سعی کردم جوری بخندم که پیدا نشن …
ولی فایده ای نداشت که نداشت و آخرش حس میکردم همه میبینند…خیلی با خودم کلنجار میرفتم آخه توی ذهنم این بود که چون دندونای پایینم رو درست کردم این باعث شد که دندونای بالام خراب بشه پس اگه اونارو درست کنم پیشرفت میکنه و مثل پایینی ها که بعد چند سال رنگشون برگشت ولی خب کاری به اونا که درست کردم نداشت …
حالا فهمیدم چقدر انرژیم رو بی خودی صرف این چیزا کردم و میکنم …
یا پوست صورتم …جوش های پوستم …
البته که الان خیلی بهتر شده ولی بازم پوستم پره از جوش …
ولی بازم من دوست ندارم کرم رنگی بزنم می خوام خودم باشم …
ولی الان فهمیدم اینم ادا شده …
آرایش نمیکنم چون می خوام همه با تمام ایراداتم منو بپذیرند ولی بازم کلی انرژی که الان خوبم یا نه یا کلی فکر که الان صورتم پره جوشه بد دیده میشم …البته من خودمم حوصله ی این همه کرمو اینا رو ندارم و توی فکر اساسی و خرید دوره ی قانون سلامتی ام که به استقلال مالی برسم و بخرم…
والا الان با این حرفا یکم هم گیج شدم …دوست ندارم وابسته به لوازم آرایشی بشم از طرفی حوصله ی این همه کرمم ندارم و تازه از طرفی هم پوستم و مدل قیافم یکم اذیتم میکنه از طرفی می خوام زور بزنم که اعتماد به نفس داشته باشم ..
از طرفی دوست ندارم متعصبانه نگاه کنم از طرفی متعصبانه روی حرفای خودمم …
ولی خداروشکر که فهمیدم چقدر اقداماتی انجام میدم که کلی توجه و انرژی ازم میگیره ….
ممنونم …
درسته یکم گیج شدم ولی تصمیم گرفتم چندین باره دیگه فایلو گوش بدم تا بهتر درک کنم و تازه دوست دارم همه ی کامنت ها رو بخونم …
انجامش میدم …
مرسی
برای تک تک حرف ها و کلماتتون ممنونم …
عاشقتونم …
در پناه الله یکتا شاد سالم خوشبخت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید …
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست
سلام نگار عزیزم
ممنونم از کامنت قشنگت …
بی نظیر بود …
مخصوصا موقعی که این دوتا سوالو مطرح کردی …
.
.
من توجهم رو توی این یک سال روی چی گذاشتم … ؟؟؟ ایا این نوع کانون توجهم تغییر بزرگی ایجاد کرده در زندگیم ؟؟؟
.
.
وقتی این دو سوال رو خوندم درجا کپی کردمو وبه خودم گفتم ملیکا تو باید تمرین انجام بدی …باید نتیجه بگیری باید خودتو بشناسی …
باید به این دوتاسوال خیلی خوب فکر کنی و جواب بدی …
و الان درجا نوشتمش توی دفترم تا بهش فکر کنم …واقعا توجهم کجا بود …به چی توجه کردم …
چی رو اصل هر موضوعی قرار دادم ؟
و اگر نمیدونم کافیه به زندگیم نگاه کنم …
چی رو زیاد تر دارم ؟
چه حسی
چه چیزی
چه مشکلی …
اینطوری از آخر به اول میرسم به جواب …
.
.
.
و اینکه درباره ی گول زدن مغزت …میگفتی …من اصلا انگشت به دهان بودم …
گرگی در لباس بره.
..
مثالت …تجربیاتت عالی بود …
ممنونم که در اختیارمان قرار دادی …
از تو یاد گرفتم که چقدر توجه مهمه و چقدر باید مواظب این گرگ درونی باشم که چه راحت منه ساده رو گول میزنه …
دوستت دارم …
متشکرم به خاطر کامنت زیبایت …
منتظر نتایج فوق العاده هستم …
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست …
سلام زهرای عزیزم …
ممنونم
ممنونم
ممنونم
ممنونم
سپاسگزارم
به خاطر کامنتت که از همون اول جمله هات بهم چشمک زد ….
.
.
.
اگر جایی تو شرایطی بودی که گفتگوی ذهنی اذیتت میکنه ،اون مسئله رو حل کن ، که انرژی که داری صرف اهدافت بشه، صرف توجه به نکات مثبت بشه، صرف شاد بودن بشه.
.
.
.
واقعا طلایی بود جوری که دفترچه برداشتمو بزرگ و وارونه که هر موقع بازش میکنم جلب توجه کنه نوشتم ….
میدونی …
همیشه برعکسش توی ذهنم بود …
به مسئله ای برخوردی که نجوا ها میاد رهاش کن بعد که آروم شدی حلش کن ….
وای خدای من
ولی در مواقع خیلی زیادی تازه هم نتونستم رها کنم هم اون مسئله بیشترو بیشتر شده ….
ممنونم ازت …
عاشقتم …
مرسی
منتظر نتایج فوق العاده هستم …
به نام خدای عشق که هرچه دارم از اوست …
سلام برادر مهدی …
ازت ممنونم برای تک تک حرف هات …
می خواستم نکات مهمش رو کپی کنم ولی اینقدر همش خوب و مهم بود که ذخیرش کردم ….
مخصوصا اولش که گفتی
.
.
باید از انرژیخوارها و نشتی های انرژی تو هر وضعیتی و هر زمانی جلوگیری کنیم
.
.
با این حرفت یه سوال برام پیش اومد …
که خدای درونم بهم گفت جواب این سوال میشه تمرینت برای رشد …
اونم اینکه
واقعا انرژی خوار های زندگی من چیا یا کیا یا چه حس ها یا چه حرف ها یا چه کار ها هستن ….
نشتی ها کجاست …
چرا اینقدر باید در روز با اینکه کار خاص نمیکنم شب بی انرژی بیوفتم …
انگار که هیچ جونی ندارم …
انرژی خوار های ناپیدای درونم چیستند….کیستند …چطور با چی با می در چه وقت جلوشون رو بگیرم ؟
ممنونم ازت که باعث شدی این تمرین به وجود بیاد تا خودمو بهتر بشناسم …
عاشقتم …
منتظر نتایج خوبت هستم …
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست …
سلام به عزیزان دلم
مهشید و شیرین عزیزم
که هرجا در هر صفحه ای که میرم کامنت هاشون اینقدر فوق العاده و زیباست که دوست دارم چندین بار بخونم …
این کامنتت دقیقا حرفای استاد بود که چند بار خوندمو گفتم من باید اینا رو حفظ حفظ بشن…
و لینکشو کپی کردم تا هر روز بخونم …
ممنونم برای مکتوب کردن این مطالب عاشقتونم …
منتظر نتایج فوق العادتون هستم …
به نام خدای هدایتگر که هرچه دارم از اوست
سلام برادر مجید
ممنونم از یادآوری خوبت برای تمرین مهم آگهی بازرگانی که من حتی متنش رو هم نوشتم ولی انجامش ندادم مغزم گولم زد که تو دیگه با ایده ی پاکت نامه ها عالی شدی ولش کن و اینا …ولی با کامنتت یادم اومد که وای من اینکارو نکردم …و به ذهنم گفتن اگر من اعتماد به نفسشون دارم پس باید برام راحت باشه کاری هم که راحته نگرانی نداره سریع انجامش میدم اگرم که این اعتماد به نفسم ندارم پس میترسم برم پس چرا میگی ولش کن …
دیگه تصمیم گرفتم هرجور شده توی این هفته انجامش بدم …
ممنونم از یادآوری
عاشقتم
منتظر نتایج خوبت هستم
به نام خدای عشقو نفسم که هرچه دارم از اوست
سلام آجی فاطمه ی عزیزم
ممنونم
برای اینجور بیان کردن
برای اینکه اینقدر خوب مطلب رو گرفتی …
مخصوصا اونجا که گفتی
.
.
اما یه مساله ای که استاد گفتند اینکه چیزی که دیگران می گن در موردمون اگر واقعا برات مهم نیست که هیچ به سبک خودت زندگی کن اما اگر داری زور می زنی که خودت رو راضی کنی ودر واقع داری اذیت می شی وامکان تغییرش هست خوب انجامش بده .
.
.
عالی بود …استاد وقتی اینو گفتن من متوجه نشدم ولی وقتی به کامنت شما رسیدم …
گفتم آهان افرین اینه …این اون چیزیه که من نفهمیدم و بینش فرق نمیزارم …چقدر ما واقعا داریم انرژی کشی میکنیم …و چقدر با کارای ساده میشه یکسری مسائل رو حل کرد ….
ممنونم به خاطر این یاد آوری…عین جملتو توی دفترچه ام نوشتم …
تا هر بار بخونمشون درست تصمیم بگیرم …
ممنونم
منتظر نتایج عالی ات هستم
به نام خدای نشانه های واضح که هرچه دارم از اوست
سلام خواهر خوبم فاطمه ی عزیزم
دقیقا
دقیقا
این فایل نشانه ی امروز منم بود و من با تعجب به خودم و این خدای فوق العاده نگاه میکنم و میگم تو از کجا این سایت از کجا میفهمه که الان بین این چند هزار صفحه چی رو بیاره تو چجوری اینکارو میکنی …
و میگم خدایا تو فوق العاده ای …چی بگم چطور بگم …
چقدر خوبه که دارمت
مرسی که هستی …
ممنونم فاطمه جان که با کامنتت بهم این حس عشقو لذت داشتن خدارو یادآوری کردی عاشقتم …
منتظر نتایج خوبت هستم …
به نام خدای عشق که هرچه دارم از اوست
سلام برادر خوبم امیر رضا
چقدر حس خوبی گرفتم که کامنتت رو خوندم …
اون موقع که گفتی به خودم میگفتم پاکیزگی مهم نیست باید خودتو قبول داشته باشی …چقدر یاد وقتایی افتادم که مثلا لباسم چروک بود یا از پوشیدنش زیاد حس خوبی نداشتمو اینو به خودم میگفتم …
در صورتی که همون یه تغییر چقدر عزت نفسم بالا میرفت…
ممنونم به خاطر کامنت قشنگت …
عاشقتم …
منتظر نتایج خوبت هستم
به نام خداوند بی نهایت و فوق العاده ام که هرچه دارم از اوست
سلام برادر سعید
امیدوارم همچنان حالت عالی باشه
ممنونم از کامنت قشنگت …
یکسری جملاتت آنچنان به قلبم نشست که کپی کردم تا عینا بذارمشون….
.
.
.
زندگی خودم مال خودم است
هر چه است در درون خودم است
هیچ کس نقش و تاثیری در زندگی من نداردپس نیازی نیست که انرژی بگذارم تا نظر بقیه را به دست بیاورم
.
.
.
چقدر این کامنتت برای من درس داشت …
ممنونم ازت …
عاشقت
منتظر نتایج فوق العاده ات هستم