گفتگو با دوستان 47 | خساست در خرج کانون توجه - صفحه 4
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/11/abasmanesh-15.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-11-21 05:07:352024-04-27 08:09:30گفتگو با دوستان 47 | خساست در خرج کانون توجهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم.
خدایا شکرت چقدر عالی بود.ممنونم از آقا لقمان به خاطر این موضوعی که مطرح کردن
و چقدر عالی و دلنشین
استاد توضیح دادن در مورد اینکه
تمرکز خودمون رو بزاریم رو ساختن
باورهای دیگه مثل ساختن ثروت
ساختن روابط عالی و ………
چرا باید ی مسئله که درمان داره
و فکر انسان رو از درگیری آزاد
میکنه اینقدر کش بدیم و بزور
بخواهیم بگوئیم ما اعتماد
به نفس لازمه رو داریم و نظر
دیگران برامون مهم نیست.
وای استاد صدای شما
آرامشه،کلام شما آرامشه.
خدایا شکرت که امروز هدایت شدم
به این مسیر زیبا و این صحبتهای
ارزشمند استاد.
من به شخصه لذت بردم و برام
خیلی عالی بود.
استاد چقدر شما همه چیز رو آسون
میگیرین و اصلا هیچ چیز
برای شما سخت نیست.
چقدر عالی بود.
بیمه کردن ماشین ،واکسن زدن
و کلی کار دیگه.
اینقدر آدم هایی رو می شناسم
که واکسن نزدن و مرتب
تنش دارن.
چقدر عالیه که آدم خودش رو
از تنش دور کنه با انجام ی
کار روتین و خیالش راحت باشه
سپاسگزارم استاد عزیزم.
خدایا شکرت.
سلام،به استاد عزیزم و دوستان قشنگم که از شنیدن نتایجتون به وجد میام و انگیزه ام برای ثابت قدم بودن در مسیر پیشرفت و تکامل بیشتر میشه.
واقعا این فایل بینهاااایت زیبا بود.باور کنید هر بار که گوش میدم یه درس جدید یاد میگیرم برای من به اندازه تمام فایل ها و تمام دوره ها آگاهی داشت،واقعا این مسیر کار کردن روی خودمون،یه شمشیر دولبه هست بااااید تعادل رو رعایت کنیم و به قول شما استاد جان صفر و یکی نباشیم نه اونقدر تو یه سری مسائل بیخیال باشیم که از مسیرمون دور بشیم و نه اونقدر به خودمون سخت بگیریم و مولا نقطه ای باشیم که هدف اصلیمون که زندگی کردن همراه با لذت و احساس خوب هست رو فراموش کنیم…الحق که عزت نفس،مادر تمام موفقیت هاست،آخه هر عیبی رو که درون خودم شناسایی میکنم برمیگرده به کمبود عزت نفس…اما خیلی اوقات هم یه حرکاتی رو انجام میدیم که بیشتر از حس تایید طلبی و جلب توجه بیشتر هست اما گول میخوریم و فک میکنیم که خییلی عزت نفس بالایی داریم و هی خودمون رو به اون راه میزنیم که مثلا من اصلا حرف مردم برام مهم نیست درحالی که از درون خودخوری میکنیم و نگرانیم و دقیقا نتیجه عکس میشه چون طبق قانون،نگرانی و استرس،نگرانی های بیشتری را به بار می اورد و از مسیر زده میشیم و میگیم قانون برای ما جواب نمیده و در حالی که نمیدونیم بابا از مسیر خارج شدی و حالیتم نیست.این مسیر فقط بری جلو تا بتونی تعادل هر چیزی کجاست؟تا بدونی کجا باید سخت بگیری و کجا باید رها باشی؟؟واقعا خیلی باید خودمون و مسیرمون رو بشناسیم تا به تعادل برسیم و البته که تکامل رو فراموش نکنیم.
واقعا این فایل برای من خییلی الهام بخش و آگاهی بخش بود تک تک جمله های استاد رو زندگی کردم و چشیدم و برای من همین این همه این فایل به طرز عجیبی به دلم نشسته. استاد ازت ممنونم که هر بار یه تلنگری بهمون میزنی،نمایشگر بعدی که باید ببینیم چقدر تو مسیر هستیم،توجه کردن به حرف مردم هست هر چقدر بیشتر نظر مردم تو زندگیمون مطرح هست به همون نسبت از مسیر دوریم و لذت کمتری میبریم از زندگیمون.چه بسا علایق و خواسته هایی داشتیم و داریم که هر بار برای اجراییشون ایقدر نظر مردم بولد شده که دیگه پاپس کشیدیم و اینقدر این باور اهمیت دادن به نظر مردم برامون اولویت شده که اولویت های خودمون رو فراموش کردیم و واقعا نمیدونیم از زندگی چی میخواهیم و به چی علاقه داریم،چون قبل از هرچیزی اول فکر کردم که ببینم آیا از دید مردم کارم درست هست یا نه؟؟
خدای من، عزت نفس، اول و آخر همه چیز هست.
وقتی عزت نفس داشته باشیم،خودخواهانه عاشق خودمونیم و خواسته ها و علایق خود را میشناسیم و در جهتشون حرکت میکنیم فارغ از دیدگاه ها و نظر بقیه،البته بازم باید تعادل زو فراموش نکنیم.نباید به دیگران هم بی احترامی کنیم.دیدگاه و عقاید هر کس برای خودش محترم هست.
جمع بندی نهایی:
فقط روی خودمون کار کنیم،تعادل و تکامل رو فراموش نکنیم……
به امید شنیدن موفقیت تک تک اعضای خانواده مون.
در آعوش پر مهر خداوند باشید.
خدانگهدار.
به نام خدای مهربانم
سلام استادانم و دوستان همراهم
این فایل های گفتگو با دوستان واقعا ما رو عمیق تر بسمت درک قوانین سوق میدن
باعث میشن خیلی دقیق تر و عمیق تر به قانون فکر کنیم و درکش کنیم
توی این فایل آقا لقمان عزیز که صداشون کاملا برام آشنا بود چون قبلا هم توی کلاب صحبت کردن، خیلی لذت بردم از تجربه های عالیشون و موفقیت های عالی که داشتن
آفرین به این شاگرد زرنگ استادم که با عمل به قوانین و باورسازی های عالی، نتایجی کاملا مطابق با قوانین رو گرفتن
در رابطه با این مبحث که حرف و نظر بقیه چقدر برامون مهمه و چطور میتونه روی رندگیمون تاثیر بذاره، که ارتباط مستقیم با عزت نفس داره، امروز بعد از گوش دادن ابن فایل، رفتم خونه یکی از آشناهامون که از قضا زده بودن شبکه بی بی سی فارسی و منکه اصلا اهل تلویزیون نیستم، خیلی هدایتی نگاه کردم و دیدم یه برنامه داره میذاره که قضیش اینه که ۴ تا خانم و ۱ آقا که بدلایل متفاوت دچار سوختگی شدن و ظاهر نامناسب دلشتن دور هم جمع شدن تا در مورد شرایطشون صحبت کنن و یه نفرشون رو که عزت نفس پایینی داشت و ابن قضیه خیلی اذیتش میکرد و حرف بقیه خیلی براش مهم بود رو روش کار کنن تا بهتر بشه
واقعا خیلی جالب بود
یکی از خانما خیلی بدجور سوخته بود و جالبه که اعتماد به نفس خیلی خوبی داشت، خلاصه صحبت هاشون به این شکل بود👇🏻👇🏻👇🏻
✅ تو باید خودتو همینجوری که هستی بپذیری و کاری به نظر بقیه نداشته باشی
✅ باید به ترس خضور در جمع دیگران غلبه کنی وگرنه همیشه سرخورده هستی
✅ بابد عزت نفستو ببری بالا و برای خودت یه پارتنر انتخاب کنی
( اتفاقا این دختر خانم به پارتنر داشتن که ایشون بهشون حتی پیشنهاد ازدواج داده بوده که ایشون چون عزت نفسش پایین بوده رد کرده)
✅ باید حرف مردم در مورد خودتو بشنوی و رد بشی، اهمیت ندی چون اونا تو رو از یه زاویه دیگه نگاه میکنن
✅ تو باید نگرشت به اطراف و مردم تغییر بدی
✅ تو باید پیش فرض هات رو در مورد نظر مردم در مورد یه فردی که صورتش سوخته رو عوض کنی
.
.
.
و خیلی موارد دیگه که توی ابن حدود ۳۰ دقیقه بیان شد و اون خانم تونست بره توی دل خیلی ترس هاش و پذیرفت که باید بدون توجه به نطرهای منفاوت اطرافیان، با یه دید دیگه به زندگیش ادامه بده و میگفت که این یه مدت طول میکشه و باید ادامه بده و این یعنی تکامل
من این مستند رو واقعا بذت بردم و احساس کردم خیلی با این فایل همخوانی داشت و اینکه در هر شرایطی باید ادامه داد و فقط خودت و خواسته هات در اولویت هستن و نباید زور زد
باید در مسیر عاشقانه و با حال خوب و لذت پیش رفت و اینکه هیچ گاه نمیشه ۱۰۰٪ بقیه رو راضی کرد
ممنونم از استادم و دوستانم بابت این گفتگو
با عشق منتظر فایلهای بعد هستیم
شاد باشید و تندرست
تا بعد..
💯💯🌺🌺🥰🙏🏻
به نام تنها نیروی هدایتگر
سلام به مسیر بسیار زیبایی که به تمام معنا انتهایی براش وجود نداره،
استاد من در همین فایل یه عالمه صحبتها و جملات بدیهی و بظاهر تکراری اما کاملا با فرکانس های جدید دریافتم که واقعا خیلی برا من نشانه ،پاسخ یکی از سوالهام،بهتر و عمیقتر درک کردن این نوع آگاهی ها و……
خب اول به دوستان خوب و عزیزم سلام و تبریک عرض کنم که با استاد عزیز از نتایج و تغییرات خودشون صحبت کردن آرزوی همیشه خوشبختی و موفقیتهای بیشتری دارم براتون دوستان عزیزم،،
چندروزی هست که یه سوالی دارم که خیلی بهش فکرمیکنم و هنوز هم دقیق جوابمو نگرفتم اما از جنس و مفهوم صحبتهای استاد خیلی بهتر فهمیدم باید چگونه فکر و عمل کنم. خب میدونید دوستان چیه ما اگه میخواهیم درک درست و اصول و خوشبختی واقعی رو تجربه کنیم نباید بقول استاد صفر و یکی یا مولا نقطه ای به مسائل نگاه کنیم
خداروسپاس چقدر صحبتهای این فایل پاسخ سوال من بود چونکه بشخصه یه کاری که اکثریت جامعه باور دارن یه کار اشتباهه و منم سالهای بسیار زیاد انجامش نمیدادم و میگفتم خب کار خوبی نیست اما درواقع انجام ندادن اون کار بیشتر از جایگاه ناتوانایی و عدم مهارت خودم بود که نمیتونستم درش موفق بشم و اکثر اوقات هم میگفتم خب چونکه کار پرستی نیست اما بیشتر وجودم آرزوش رو میکرد و یه باعث شده بود یه عمر اعتماد بنفسم بیاد پایین چونکه ذهنم همش بهم میگفت دیدی تو نمیتونی تو عرزه ش رو نداری تو ناتوانی همه از تو بهترن و…..
اما همین چندوقت پیش دیگه نشستم با خودم گفتم ببین حتی اگه این کاری که یه عمر آرزوی انجام دادنش رو داری انجام بدی حتی اگه اشتباه باشه درعوض باعث میشه که راه درست و مسیر درست رو بهتر بشناسم و پیدا کنم و حداقل از این حرکتی که یه عمر فکر میکردم چیزی غیرممکن و دستنیافتنی ست رها میشم و اتفاقا بهم کمک میکنه و انگیزه بیشتری میده که کارها و موفقیتهای دیگه رو رقم بزنم چونکه انجام اون کار دیگه یه عالمه انرژی رو از من هدر نمیده
دوستان این موضوع نشت انرژی واقعا خیلی خیلی خیلی مهمه و حتی بعضی اوقات ممکنه ریز و نامحسوس باشه چونکه ما اینقدر گذاشتیم یه عالمه باورهای مخرب و کدهای اشتباه در ذهنمون انبار شدن که دیگه خیلی از بروز مشکلات رو نمیدونیم داره از کجا رقم میخوره
خود من با انجام اون کاری که آرزوش رو داشتم چقدر باعث آرامش و باورهای قویتر و رهاتر ساختن من شده،،
بارها دیدیم یه عالمه افراد یسری از آدمهارو قضاوت و تخریب میکنند که فلانی خیلی آدم مزخرف و عوضیه و کارش اصلا درست نیست اما کسی که روی خودش کار کرده باشه خیلی بهتر میفهمه که اون قضاوت ها داره از کجا سرچشمه میگیره از احساس حسادته یا واقعا داره صادقانه حرفشو میگه
یااینکه استاد میگه اگر وجود واقعی مون هنوز داره میگه که باید خودمون رو بیمه کنیم اما نیاییم الکی بگیم من به قدرت خداوند ایمان دارم و یه عالمه از این صحبتهای دیگه که هممون در نکات مختلف و روند زندگی تجربه شون کردیم
خب خود منم خیلی از این تجربه هارو داشتم اما الان خیلی بهتر اینو درک میکنم که ما باید نرم بشیم با خودمون ،با زندگی،با باورها، با در مقابل صحبتها و باورهای مختلف و متنوع،
چونکه وقتی نرم بشی تازه خیلی بهتر درک میکنی که جهان و زندگی داره چگونه پیش میره و عمل میکنه اونوقت دیگه زورهای زیادی نمیزنی،خودتو ناراحت نمیکنی،وارد جاده خاکی نمیشی ،همیشه میتونی خیلی راحت به مسیرت ادامه بدی،برات مهم نیست که دیگران چگونه فکرهایی رو انتخاب میکنند،
اونوقت هیاهوی کمتر و عمق بیشتری داری
مثلا خودمن از کسب آگاهی های این قسمت بازم یه لول بهتر درک کردم و بیادآوردم که وقتی استاد درمورد باورهای مختلف مانند بیمه کردن،وسیله گرفتن یا دادن به کسی کمک کردن یا کمک گرفتن اصلا چگونه باید درکشون کنیم و اینقدر خشک نباشیم بلکه با نرمی و ملایمت و خونسردی بخواهیم باورها و عملکردهارو پیش ببریم و کمال گرایی رو هم بذاریم کنار،،
همگیتونو دوست دارم خداوند پشت پناه همتون باشه،،،،،،
بنام خداوند بخشنده ومهربان
سلام برپادشاهان وتوحید وآگاهی وعمل جهان
استادجان الهی قربونت برم
تنها فقط همین فایل شما میلیونها می ارزه
همین فایل شما باعث شده که بیشتر جریان بازی این موضوع رو متوجه بشم
بیمه، زیبایی وحرف دیگران
الهی قربونت برم آخه چقدر زیبا سخن میگی
استاد جان
مثل تموم فایلهاتون بی نظیر بود بی نظیر
خدا رو ازاین همه آگاهی شکر میکنم باتمام وجودم شکرمیکنم
واقعا بعضی اوقات ما چقدر خیلی چیزها رو اشتباه متوجه میشیم
ویا اشتباه عمل میکنیم
استاد عزیزم چقدرررررر لذت بردم ازاین فایل شما
ومن چقدر در این زمینه رشد داشتم
وبارها هم مسیر رو اشتباه رفتم چون باور اشتباه داشتم
مثل همون مثال دندون یاخیلی چیزهای دیگه(عمل بینی)
هررفتاری که میکنیم اگه دیگران هم داشته باشن من اذیت میشم یا نه
چقدر این جمله زیبا بود
زیبایی شناسی یک موضوع کاملا شخصی
وما نمیتونیم شکل خودمون به شکلی عوض کنیم که همه ما رو زیبا ببینن
اما وقتی به معنای واقعی موضوعی داره انرژیمون رو میگیره باید رفعش کنیم
چون به معنای واقعی برامون مهم هست الکی کل تمرکز رو داریم میزاریم که نظردیگران برامون مهم نیست
خداروشکر میکنم ازاینکه تونستم در محل کارم این فایل رو گوش بدم وکامنت بزارم
هرچند اون تمرکزی رو که باید داشته باشم واسه نوشتن رو نداشتم اما خداروشکر عالی بود عالی
خیلی خیلی ممنونم ازشما پیامبر زمان
استاد عباسمنش عزیزم
بنام خداوند بخشنده مهربان….عرض سلام و درود به استاد عزیزم و مریم جان و تمام دوستان ارزشمندم….
سپاسگزارم از لقمان عزیز که برامون از نتایج ارزشمندشون گفتن و همه ما ازشون یاد گرفتیم…و از ایشون به عنوان یه الگویی موفق در زمینه کسب و کار میتونیم کلی درس بگیریم….خدایا شکرت…
بخاطر اون تعهد کار کردن روی باورهاشون….
عزت نفسشون که به قول خودشون رشد کرده بود ….نتایج مالی که گرفته بودن و الان یکی از ثروتمندان شهرشون هستن…اینها همه مصداق هایی هستن برای تایید این مسیر و درستی این مسیر….امیدوارم که همچنان قدرتمند به این مسیر ادامه بدی و ثابت قدم بمونید دوست عزیزم…..
نکته ایی که گوش منو بیشتر از بقیه موارد نوازش کرد این بود که استاد در صحبتهاشون فرمودن اگر کاری بهت احساس خوب میده برو و انجامش بده…اگر انجام دادن فلان کار باعث میشه نگرانی ها و استرست کم بشه و یا از بین بره برو و انجامش بده….وقتی اینو گفتین استاد همون جا فایل رو پوز کردم و به خودم گفتم همینه….احساس خوب همیشه در اولویته حمیده….به خودم گفتم ببین استاد داره میگه راه های نشتی انرژیتو ببند…اجازه نده انرژیت روی حواشی به هدر بره…وقتی انجام دادن کاری …برطرف کردن عیبی از صورتت…تو رو به احساس بهتری میرسونه و عزت نفست رو بهبود میده انجامش بده…..تموم شد و رفت…..دیگه نشون ساعت ها و سالها بهش فکر کن ببینم انجامش بدم کار درستی انجام دادم یا نه! حالا مردم چی میگن؟ و..عاشق این جمله استادم که تموم شد و رفت….😉😉😁😁
عاشقتووووونم و سپاسگزارررررر……😊😊😚😚
به نام الله ، رب العالمین ، سلام بر این خانواده که حضوری هستند به هم پیوسته در کل هستی . ما یک حضوری هستیم در اصل غیر مادی ، یک محتوی وشکل که انرژی . چون در این خانواده هم باورها به هم نزدیک پس ما در یک مدار هستیم با هم و همفرکانس ایم . انرژی که در حال ساتع کردن آن هستیم موجب موفقیت تک تک ما اعضای خانواده عباسمنش . این سآیت یک کوه آتش فشان که در حال پرتاب جرقه هاست ، جرقه هایی از جنس شهود از راه قلب . جنس این جرقه ها اللهی و هر کسی در جستجوی خداگونه شدن قطعا سیستم هستی او را در مدار این سآیت قرار خواهد داد . سآیتی که اصولش توحیدی نه منطقی ، سآیتی که چهارچوبش شهودی از اعماق قلب های تک تک بچه های پر حضور در این محفل . ما در این جشن همه درب قلب خودمان را در عالم درونی پیدا کردیم و توانستیم روزنه ای از قلب را بگشاییم و یک حضوری شویم الله گونه ، حضوری که با فضای آن طرف در قلب ارتباط گرفته و از فضایی فکری تبدیل شده به فضایی شهودی و هر چه از آگاهی در این فضاست از رب . ربی که کل هستی را خلق کرد و تک تک ما را در عالم غیبی آفرینش کرد . ما را انتخابگری از جنس آگاهی غیبیآفرینش کرد به شکل و محتویی انتخابگر . این انتخابگری بزرگترین امتیاز خلقت ما به عنوان بشر بود قبل از تولد به این جهان مادی . پس ما قبل از حضور در این جهان مادی خلق و آفرینش شدیم . سپس طبق خلقتمان که انتخابگربودیم تصویر حیاط آخرت اللهی خودمان در بهشت را خودمان انتخاب کردیم از ویترین بی نهایت رب . این شد که ما کل مسیر و نقاط و تصویر نهایی را خودمان انتخاب کردیم . سپستکامل و هدایت ما شروع شد و چون انرژی همیشه در حال تبدیل شدن در این جهان مادی ، در مکان و زمان خاص خودمان طبق انتخابمان متولد شدیم . از فلان والدین ، در آن خانه و کوچه ، در آن شهر و کشور ، با آن شرایط و رخ دادها و انسانها و …..و رب جسم و ذهن را در این جهان به ما هدیه و قرض داد تا شروع به پخته شدن خودمان بکنیم. ما باید فقط به بیداری خودمان برسیم و خودمان و انتخابمان را به یاد بیاریم، باید خودمان را ری مپ remap کنیم توسط ذهن با کنترل آگاهانه ، ما باید ذهن و قلبمان را به هم وصل کنیمتا بتوانیم به فضای عالم غیبی الهی خودمان وصل شویم و هر لحظه به شهود و عالم شهودی خودمان محتویو شکل بدیم . این فضا همان باورهای توحیدی و شهود که استاد عباسمنش را به موفقیت بدون منطق رسانده ، موفقیتی که خود عباسمنش میگه حتی تصورش را نمیکردم به این آرزوها و خواسته ها برسم . پس تنها وظیفه و درست ترین کار این که به صراط المستقیمعالم درونی خودمان که پل ارتباطی بین ذهن و قلب برسیم و هر روز روی این ارتباط و پل با هم کار کنیم تا قوی تر بشه .تا راحت تر از قلبمان برای دریافت شهود خودمان با ذهن و کنترل آگاهانه ذهن برسیم . ما باید با این صراط المستقیم بین ذهن و قلب فضایی الله گونه خودمان را درک کنیم و اجازه دهیم الله ما رو هدایت کنه و در مسیر خودمان هر روز ریمپ شویم . با این حالت شهودی ما اتوپایلوت میشویم و هدایت و کنترلمان توسط الله و رودخانه هستی انجام میشود و این راز موفقیت استاد عباسمنش که در این زمینه فوق العاده به بیداری رسیده . پس مساله مهم این که ما در شهود قوی شویم و از قلبمان به عنوان دریچه موفقیت و بیداری استفاده کنیم ، این ها حقایق نه فلسفه و عرفان و نه تعارفات …..روی خودمان در خلوت خودمان وقت بگذاریم و سرمایه گذاری کنیم تا این اتصال عالم درونی بین ذهن و قلب برقرار بشه . در قرآن ۲ مراقبه مهم وجود داره که من به آنها دست یافتم و توانستم از آنها استفاده کنم و فوق العاده کاربردی هستند برای کسی که دوست دارد شهودش قدرتمند بشه و صراط المستقیم رو بهمه . مراقبه تفکر و تعقل . مراقبه تفکر : آگاهانه کنترل ذهن برای فکر کردن درباره خودمان ، اهدافمان و آرزوهایمان مراقبه تعقل : آگاهانه کنترل ذهن و فکر نکردن ، در سکوت و آرامش قرارگرفتن بدون ذره ای فکر کردنی . در مراقبه اول حرکت از ذهن به قلب و مراقبه دوم برعکس حرکت از قلب به ذهن …با این دو مراقبه بعد از مدتی قادری به شهود برسی . ذهن شاهد میشود ، قلب مشهود و بین این دو مشهد . و کل این فرایند عالم شهودی که ما به خاطر این در این جهان حاضر شدیم که به شهود خودمان کمک کنیم . با کنترل ذهن . به هر اندازه که توانستیم به تصویر انتخابی خودمان قبل از تولد به این جهان دست یابیم این شهود و خود ماست . و به هر اندازه خودمان ، تصویر و انتخابمان را فراموش کنیم نارس و کال خواهیم ماند . بهشت و جهنم یعنیهمین . به هر اندازه که بتوانی به شهود برسی به پختگی و حضوری آگاهانه تبدیل بشی توسط ذهنت بهشتی شدی و هر اندازه که کپی و تقلید کنی از دیگران ، جامعه ووجهان و از خود اصلیت دور بمانی جهنم . پس این رسالت و وظیفه هر انسان که به شهود خودش با کنترل آگاهانه ذهنش کمک کنه ، به باورهای توحیدی الله گونه برسیم و از باورهای اله گونه دور شویم . به الله گونگی خودمان کمک کنیم و ازوشرک و کفر که له کردن خود اصلیماست دست برداریم، به الله گونگی خودمان کمک کنیم تا رب ما روکنترل و هدایت کنه به صراط المستقیم ذهن و قلبمان و در دسته الذین انعمت علیهم قرار بگیریم . دسته انسان هایی که توانسته اند به خود آگاهی و شهود خودشان برسند ، خود رادر هر لحظه ری مپ کردنند و اتوپایلوت کشتی زندگی خودشان را به فانوس دریایی الله در ساحل رب متصل کردنند . راحت و آسان ازحرکت اقیانوس
وامواج فقط لذت می برند ، با توکل ، ایمان ، تعهد ،شجاعت ،صبر و استقامت صد در صد امورات کنترل کشتی خود را به مرکز کنترل الله که فانوس دریایی سپرده و ور حال حرکت به ساحل خوشبختی و ابدی رب خود هستند . پس تا میتوانی حضورت را الله گونه کن تا انعکاس ماه را درخودتت ببینی . انعکاس ماه که الله خود ماه و رب نیست ولی پیش زمینه ای میشود تا تو در مسیر رب قرار بگیری و در حیات ابدی و جاویدان با خود ماه یکی شوی . پس درکی از سایه ماه در آب اقیانوس عالم درونت وظیفه و رسالت اصلی تو ، با آرامش و احساس زیبا ، با خلوص و پاکی ، با روراستی و صداقت با خودت در عالم درونت قادر خواهی بود این امواج را برای خودت خنثی و آرام کنی تا با لذت به تصویری از ماه برسی .به هر اندازه از وضوح و آشکاری تصویر ماه برسی این شهود توست ، احساس و شکلی که به هیچ زبانی قابل توصیف نیست ، نه شکل داره ، نه رنگ ، نه طعم و نه مزه و نه هیچ ، خود هیچ و تو نسخ شدی در تصویر ماه .زیبایی که تو را در آغوش گرفته و هر لحظه در حال هدایت و تکامل دادن به تو در مسیر صراط المستقیم خودت و این یعنی سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت و این خواستگاه حق و حقیقتی که رب برای همه انسان ها قرار داده که با الله گونگی حاصل میشود در عالم درونشان . اما حیف و افسوس اغلب و اکثریت اله گونه شده و در آشفتگی و امواج مطلاطم قادر نیستند که تصویری حتی مبهم و ضعیف رو از ماه داشته باشند ، این اوضاع این دوره زمانه ماست که اغلب به خواب رفتند و هر روز در این خواب عمیق ضعف ایمان در لایه های بیشتری در حال دفن شدن هستند . کال و نارس به جهان پا میگذارند و خواب هم از این جهان خارج میشوند . به ارزش خود هیچ ارزشی اضافه نمیکنند و تصویری کوچک از حضور و وجود خودشان دارند . هیچ رد پایی از آنها نیست حتی روی شن ها و برف ها . پس دوستان عزیز روی عالم شهودی قلبتان کار کنید تا بتوانید به الله گونگی و توحید عملی و فکری برسید تا از شرک و کفر دور شوید و این مهم ترین رسالت و وظیفه هر شخص که باید هر روز متعهدانه و با شجاعت انجام دهد بدون کوچکترین لرزش و خطایی . بدون کوچکترین مماشاتی هر روز باید به شهود و اتصال بیشتر و قوی تری در عالم درونی خودمان داشته باشیم و به این اصل بیداری که اصالت و جوهره ماست به تجلی ظهور برسیم ، و آن وقت که معنای حضور و بودن را ریشه ای درک خواهیم کرد و از لحظه لحظه حضورمان در جهت محتوی و شکل لذت می بریم و تبدیل شدن را به سمت شهود و باورهای شهودی بیشتر با کنترل آگاهانه ذهن خود انجام خواهیم داد . آن وقت که قطره عسلی خواهیم شد در اقیانوس عسل که شیرینی را چشیده ایم و به شیرینی با کمال و کیفیت بیشتری در وجودمان هم نوا و هماهنگ می شویم . این نماز ما میشود که هر روز در الله گونگی خودمان ، در نور و روشنایی ، در قشنگی و زیبایی بیشتری در اقیانوس درون خودمان غواصی کنیم ، در تنهایی و خلوت خودمان با خودمان لذت ببریم و حال کنیم و از بیداری حاصل شده به سرور واقعی که خود ماست حل شویم و نسخ . دیگر من و منیتی در کار نخواهد بود و هر چه می ماند الله و رب . الله گونگی و حرکت به سمت رب . دقیق ترین و اصلی ترین کلید و قانون درخشش ووتبلور هر انسان . با تشکر و سپاس گذاری از الله رب که این کلام جملات و نوشته ها را بر قلبم نازل کرد تا بتوانم از راه ذهنم ، قلمم و انگشتانم این را به شما هم فرکانسی ها ووهم مداری های عزیزم انتقال دهم
خدای بی نهایت سپاسگذارم . ناصر خالدی
سلام آقای خالدی سپاسگزارم بابت آگاهی های خیلی عالی که نوشته اید ، این آگاهی ها رو قبلا درک کرده بودم و نوشتن اون توسط شما موجب شد برام بیشتر تثبیت بشه .
اخرت ما معلومه اونچه خواستیم از قبل مشخصه و هر عملی ما انجام میدهیم این عمل میره و با اخرت ما سنجیده میشه و برمیگرده بهمون ، اگر موجب میشه که اخرتمون خراب بشه ، چون اخرتمون رو از قبل خواستیم پس خدا در دنیا ما رو با تضادایی مواجه میکنه تا ما به اون کیفیت اخرتی که درخواست کرده ایم برسیم . و این اتفاقات دنیا اومدن ما رو برسونن به همون درجه اخرتی ای که از قبل خواسته بودیم
و اگر تلاشمون به درجه نهایت باشه حتما میتونیم دنیامون هم زیبا کنیم
و نباید قضاوت کنیم چرا افراد باایمان و با تقوا دنیای بدی دارن پس ایمانشون بده ، نه ما از درجه اخرتی افراد مطلع نیستیم هرچند اگر همون افراد هم با قوانین اشنا بشن طی یک روند تکاملی حتما به دنیای بهترم میرسن
این وسط ، میمونه اون جهاد اکبر اون تلاش ها که واقعا هم اسون نیستن مخصوصا اگر کسی با تضادای سختی رو در رو باشه
اما همینکه بدونیم اگر تلاش نکنیم نتیجه بد خواهد بود مجبوریم . تلاش کنیم چون بقول استاد زیر چرخای جهان براحتی له میشیم
ممنونم از نوشته عالی شما
با سلام و درود ، ممنون و بی نهایت سپاسگذارم از شما هم بینشی عزیزم . الحق که الله گونگی موجب هم دل شدن و این نشانه ای بزرگ بر این که انسان ها از یک جنس و توسط رب الله گونه خلق شدنند . چشمه رب از بس ذلال ، بی رنگ و بی شکل و بی اندازه است هیچ کس باورش نمیکنه و مردم اکثریت در خواب غفلت در حال دست و پا زدن هستند . جای خواب و بیداری در اصل و فرع جا به جا شده و همه دیوار کج را راست میگویند . از بس دیوارها کج و همه فقط این شکل از معماری کاذب ساختگی را دیده اند باورش کردنند و هیچ کس سعی نمیکنه خشتی برای دیوار راست بگذاره . هیچ کس سعی نمیکنه به بیداری حتی توجه و فکر کنه ، برای همین اغلب باورها شرک آلود شده و این منبع و ریشه بدبختی و من و منیت . همه اجازه لازم رو از رب که ما رو خلق کرده گرفته اند و به دست خودشان با ترازوی خراب ذهنشان در حال مقایسه و مسابقه با دیگران هستند و از خود واقعی شان غافل و دور افتادن . در حال حرکت به پشت اصل و طرف فرع هستند برای همین کسی نمی تواند در درونش تصویر ماه را ببیند و در حال دور شدن و دور افتادن در بیابان های بی اب و علف عالم درون خود هستند . هر چه هم در مادیات به دست بیارند از موفقیت ها ، نه شاکر و قدردان هستند و نه به آن آرامش و سلام واقعی می رسند که همان اتصال ووهم نوایی ذهن و قلب در عالم دردن . صراط المستقیم عالم درونی که اصل فراموش شده و درحال حرکت روی صراط غیر المستقیم بین ذهن خود و اذهان جامعه و دیگران هستند . این که زندگی مردم مثل هم شده و باورها شرک آلود و در دسته المغصوب علیهم و الضالین قرار گرفتیم . راهی که خواستگاه و مورد نظر شیطان نه الله و رب . باز هم ممنون و سپاسگذارم
به نام رب بی انتخا
و سلام به شما دوست ارزشمندم
از نوشته شما و کلماتی که بر قلب شما الهام شد و شما نوستید، بی اندازه لذت بردم
دقیقا به اصل اساره کردید
اینکه ما اومدیم که تجربه کنیم
یعنی هدف خداوند از آفرینش ما به شکل مادی، تجربه کردن خودمون بوده
و ما کی میتونیم به زیباترین شکل تجربه کنیم؟؟ وقتی که قلب و ذهنمون رو هر چه بیشتر به هم نزدیک کنیم، پیوندی زیبا و الهی بین روح و جسم
و دقیقا ایتاد در دوره عشق و مودت در روابط در جلسه اول، خیلی زیبا این اصل رو توضیح میدن که اگه دنبال بهبود روابطت و لذت بردن واقعی باشیم بابد این رابطه الهی رو برقرار کنیم اون موقع هست که همه روابطمون از درون و بیرون خود به خود عالی میشه و تو وصل میشی به منبع بی انتهایی از عشق و مودت، که برات همه چیزه
و هر چه این پیوند عمیق تر باشه، راه درک و ورود الهامات و هدایت های الهی بازتر خواهد بود و اون موقع جز به جز اعمال ما میشه زیبایی ها، خوبیها و سلامتی، ثروت، عشق واقعی، حال خوب و خداوند خداوند خداوند، کل زندگیمون رو پر میکنه و این همون تجربه ای هست که باید داشته باشیم
باز هم سپاسگذارم و به دستان الله یکتا می سپارمتون
🙏🏻🙏🏻💕💕🌺
با سلام ، بی نهایت ممنون و سپاسگذارم ، قدردان هستم و تشکر میکنم از شما دوست و هم شهودی عزیزم . انسان هایی که به شهود می رسند و آگاهی از قلب آنها بر می خیزه همه الله گونه ، خداگونه و godness خواهند شد . هم دل و این هم از نشانه های رب که تنها مالک ، فرمانروار و قدرت در گیتی . خدا رو شکر
به نام خداوند مهربان
سلام خدمت استاد عزیز
سپاس خداوندی را که به ما قدرت داد تا باورهای غلط رو از زندگیمون حذف کنیم
متاسفانه در مورد حرف مردم و جامعه یک موضوع کاملا شفاف وجود داره و اون اینه که همونطور که استاد بارها اشاره میکنن اکثریت اونها ( که متاسفانه بالای ۹۰ درصد از جامعه رو شامل میشن) چیزی در مورد قانون نمیدونن و هرچه که در تفکر اونها وجود داره یک موضوع شکل گرفته بر اساس باور های غلطیه که باهاش بزرگ شدن یا فکر میکنن درسته و در واقع توجه به حرف اونها یعنی شما اجازه بدین که ورودیهای نامناسب رو دریافت کرده و زندگی خودتون رو به چالش و عجالتا به گند بکشید.
اینکه مردم چی دوست دارن یا چه فکری میکنن یا چجور رفتار میکنن اصلا مهم نیست و تاثیری بر زندگی ما نخواهند داشت مگر اینکه ما اونها رو بشنویم ، باور کنیم و بهشون اجازه بدیم ما رو هدایت کنن .
چقدر ما و تمام اطرافیان ما بهای گزاف این باور غلط رو دادیم
چه کارهایی که دوست داشتیم انجام بدیم ولی به خاطر مردم انجام ندادیم ، چه باورهای درستی داشتیم ولی به خاطر حرف مردم انجامشون ندادیم و ازشون دور شدیم ، چه موهبتهایی رو میتونستیم از خداوند دریافت کنیم ولی به خاطر دنبال کردن حرف مردم اونها رو از دست دادیم
و حیف از این زندگی که ما به خاطر دیگران به گندش میکشیم و اونو هدر میدیم
درک قوانین جهان به ما خیلی کمک میکنه که این باورها رو از ذهنمون پاک کنیم
و باید همونطور که دوست داریم و راحتیم زندگی کنیم
واقعا یه سری چیزا اهمیت ندارن که بهشون فکر کنیم
الان یه موضوع ظاهری رو دارم این روزها باهاش دست و پنجه نرم میکنم اینه که من دیگه داره یواش یواش موهام میریزه و مساله اینه که من با این موضوع خیلی حال میکنم 🤣
البته این یک موضوع بسیار سادست که دارم مطرحش میکنم و بیشتر اشاره ای دارم به دندونای آقا لقمان واستاد عزیز
و دخالت مردم خیلی عمیقتر از این چیزیه که دارم میگم
ولی میگم خدایا بریزه از شرش خلاص بشم از ته بزنم بره اما هرکی من رو میبینه میگه چرا نمیری بکاری چرا زشت شدی چرا اینطور و اونطور
بابا ولمون کنید بذارید اونطور که راحتیم زندگی کنیم تازه مو که مثل دندون نیست که با سلامتی رابطه داشته باشه
داشته باشی خوشگلی نداشته باشی خوشگلتری 🤣
یه فایلی داره استاد میگه من عاشق واژه راحت و راحتی ام . من دوست دارم راحت باشم حالا هرکی میخواد هرجوری فکر کنه
به نظر من این دانایی عظیمیه که ما اونطور که راحتیم زندگی کنیم نه اونطور که دیگران میگن و دوست دارن
ما باید به درونمون رجوع کنیم و کاری که بهش باور داریم رو انجام بدیم
و در نهایت به قول استاد باوری که عمل نیاورد حرف مفت است
حرف دیگرانو بریزیم دور و بریم با خودمون حال کنیم
به قول مولانا
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این
بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
به نام فرمانروای عالمیان
سلام به استاد عزیز و گرانقدرم
سلام به مرد نتیجه و عملگرایی
روز جهانی مرد بوده و من خیلی به این نامگذاری روزها علاقه ایی ندارم. اما گاهی بدون قضاوت نظاره میکنم به عکس العمل آدم ها برای این نامگذاری ها. حالا میخواد شادی باشه یا غم…
و اینجوری درس های خوبی رو میگیرم از اتفاق ها و واکنش ها و موضوعاتی که عموم مردم واکنش نشون میدن.
مثلا همین روز جهانی مرد. به درست و غلط بودنش کار ندارم اما داشتم به این نگاه میکردم که باعث میشه داشته هامون رو بهتر ببینیم و باورهایی که با تکرار و عادت کردن یک رفتار بهتر متوجه میشم.
استاد خوشحالم خیلی زیاد و حال خوبی دارم. چون نتایجی که از رفتار دوستم دیدم اونم عواقب این باور اشتباه و واقعا مخرب حرف مردم، حساب کردن رو نظر مردم و بزرگ کردن آدم ها رو دیدم. بهتره کمی داستان رو با جزییات تعریف کنم.
من هفته پیش شنبه با تماس همسر دوستم به شوهرم متوجه شدیم که یکی از بستگان نزدیک شن فوت شده و دوست من هم برای کمک به این بنده خدا تا بیمارستان همراهی کرده بود و دیدن حال بد ایشون، یا کما رفتن شون باعث شده بود که فشارش به شدت بالا بره و کلا حال مساعدی چند روز نداشت. و همون خانم فوت کرده بودن و همسر دوستم خواسته بود تا من برم خونشون و به دوستم خبر بدم یا مراقب باشم کسی بهش خبر نده یا توی فضای مجازی نبینه و یهو تو خونه تنها حالش بد بشه. خلاصه داستانی بود. منم سریع حاضر شدم و تو راه داشتم فکر میکردم چرا آخه من باید در این شرایط قرار بگیرم. منی که همیشه دنبال خبر خوب دادن و شادی کردنم الان باید برم به دوستم خبر مرگ بدم. اونم کسی که همیشه بهش از توجه به زیبایی و نکات مثبت میگفتم تا حالشو خوب کنم یا بتونه آروم بخوابه.
خلاصه که در یک تضاد عجیبی بودم و سریع تو ذهنم با خودم گفتم این ماجرا درس بزرگی داره، این تضاد اومده تا خواسته هاتو واضح تر کنی تو چی میخوای، این تضاد هست تا به من بگه فرار نکن از مرگ و خبر بد، با خودم تو راه میگفتم اگر تو شاگرد استاد عباسمنشی پس الان وقتشه نشون بدی چقدر میتونی خودتو کنترل کنی، چطور میتونی نگرش خودتو بالاتر ببری با این تضاد و شرایط پیش اومده. خلاصه میخوام بگم از مسیر خونه خودمون تا خونه اونا فقط داشتم مرور میکردم و تنها یک چیز به ذهنم رسید اینکه خدا خودت به من یاد بده چطور بهش بگم.چطور درس این موضوع رو بگیرم، چطور کمک کنم، چطور ذهنم رو کنترل کنم، چطور شرایط رو برای خودم عالی تمومش کنم.خیلی تو ذهنم حرف میزدم و به یاد می آوردم درباره دیدگاه مرگ و مردن در فایل هایی که استاد شنیده بودم یا خونده بودم. به یاد می آوردم از تجربه های خودم… خلاصه شرایط عجیبی بود. حالا که دارم مرور میکنم و مینویسم خیلی چیزها یاد گرفتم. خیلی متوجه شدم که چقدر باورهای مخرب میتونه ما رو به مرز نابودی بکشونه طوری که سلامتی از ما دور بشه و دچار بیماری یا نخوابیدن بشیم.
این دوست عزیز من متاسفانه دچار بدخوابی هست. یعنی اصلا خوب نمیخوابه. خوابش میاد نمیتونه بخوابه. دچار مریضی هایی هم شده که جدیدا متوجه شدم. از مرگ و مردن هم به شدت میترسه. که همه ی اینا دقیقا برعکس منه…
و من هر وقت باهاش حرف میزدم بقول استاد حواسم بود ببینم اینا رو دارم بهش میگم خودم اوکی هستم، خودم نتیجه ایی تو دستم هست یا فقط دارم حرف مفت میزنم و دقت که کردم دیدم بله من خیلی راحت میخوابم. من آدم خیال باف با افکار منفی نبودم و نیستم. اصلا اون فکرهایی که اون تو دهنش میاد من درگیرش نیستم. متوجه شدم من از مرگ نمیترسم من از تاریکی نمیترسم. متوجه شدم من نتیجه ایی دارم که ربط داره به یک باور خوب در وجودم. اینکه به حرف مردم هیچ وقت اهمیت نمیدادم(البته نمیتونم بگم تو تمام موارد اینطور بود، اما لااقل تو مواردی که دوستم دغدغه داشت اصلا برام دغدغه نبود و حرف مردم در اون موضوعات ذهن منو درگیر و مشوش نمیکرد اونم جوری که نذاره بخوابم و یا مسائلی برام پیش بیاره.) خب پس تو راه خونه ی دوستم با خودم گفتم لاقل من تو این موضوع نتیجه توی دستم هست اینم نتیجه است
نتیجه خواب آرام و راحت که من شاید ندیدمش
و چون از شما استاد عزیز یاد گرفتم وقتی نتیجه تو دستم هست حرف بزنم یا به کسی بگم چه کردم رفتم تو فاز کمک کردن. اونم کمک کردنی که خود دوستم چندباری از من خواست بود تا باهاش حرف بزنم و بهش کمک کنم. چندباری هم من چند تا فایل های دانلودی رو براش فرستاده بودم و وقتی متوجه نمیشد براش با مثال های عینی خودش توضیح میدادم.
مثلا اینکه نگران بود خونشون چی میشه که مادرشوهرش ازشون نگیره یا اینکه به دخترهاش کمک کرده به شوهرش کمک نکرده و … نگران بود و خیلی هم حرف مردم رو احساس میکردم توو الویت ذهنیش قرار داده بود. من خیلی باهاش از توحید حرف زدم چون خودش پیگیر بود. اتفاقا سایت هم معرفی کردم بهش اما میخواست از من بشنوه نمیدونم چرا. اما گفتم شاید اینطوری برای منم مرور میشه و مقاومتی نکردم تا توضیح ندم. امـــــا اینبار بحث خبر مرگ یکی از عزیزان رو بهش گفتن بود. از اونجایی که با صحبت ها و روش هایی که بلد بودم متوجه شده بودم خیلی سریع تحت تاثیر حرف مردم قرار میگیره و در کل براش استرس و فشار روانی هم خوب نبود برام چالش عجیبی بود. اما استاد موفق شدم. موفق شدم خودمو کنترل کنم و با روش هایی که بلد بودم و توکل بخدا بهش یکجوری بگم. چقدر درباره مرگ باهاش حرف زدم. اینکه مرگ شبیه از یک مهمونی خارج شدن هست. همون مثال هایی که یادگرفتم و باورهای قدرتمند خودمو از خداوند گفتم و اون سوال هایی میپرسید که جواب درستی براش نداشتم یعنی بشریت جواب درستی برای این موضوع ها نداره. فقط میتونستم بگم خدا وقتی تو کتابش واضح نگفته یعنی ما در حدی نیستیم که وارد جزئیات این موضوع بشیم…خلاصه حرف های جالبی شد و نگرش های خودمو دیدم و دیدم چقدر بزرگتر از قبل خودم شدم.
و جالبه که در همین موضوع هم یک موضوع برای نگرانی خودش پیدا میکرد. فکر اینکه درباره مرگ اون بنده خدا چیا که پشت سرش نمیگن. یا اینکه میزد تو کانال مقایسه خودش با موقعیت اون بنده خدا که فوت کرده و میگفت اینا آدمای بدی هستن با ما هم همین کار رو میکنن. اصلا نمیخوان ما زندگی خوبی داشت باشیم و من چقدر در صحبت های اون شرک و بی ایمانی می دیدم. چقدر خدا رو اشتباه متوجه شده بود. چقدر قدرت داده بود به آدم ها. خودش رو قربانی میدید…یعنی برام عجیب بود و من بیشتر باورهای مخربی رو می دیدم که چقدر این افکار و باورهای مخربش روی سلامتی و خوابش هم تاثیر گذاشته بود.
قشنگ متوجه میشدم که این آدم چرا آرامش نداره. چطور با افکار اشتباه خودش داشت خودشو به سمت بیماری سوق میداد، به سمت ناهماهنگی با الله یکتا، من فقط با آرامش دعوتش میکردم به کنترل ذهنش و کنترل این افکاری که فقط تو فکر اون رد میشد، اونم بخاطر اینکه واقعا افسار ذهنش رو سال ها بود کاملا دست خودش نداشت و به دست باورهای اشتباه سپرده بود.
واقعا میبینم وقتی از هماهنگی در مسیر درست خارج میشی چقدر جالب بدن و جسم واکنش نشون میده اما کیه که بفهمه.
چقدر جالب که خواب با آرامش داشتن برای بعضی ها یک آرزو هست و برای من یک روتین شده و فکر میکنم چیز خاصی نیست. اینا رو دارم مینویسم تا به یاد بیارم که مسیرم درسته برای این آرامشم برای این خواب راحتم برای اینکه دوستم با من حال خوب میگیره. برای نگرش من قدرت خداوند. اینکه باورهای خوبی در این موضوع دارم که همه جا ردپای خداوند رو میتونم ببینم و نیاز ندارم تا زور بزنم تا شکر گزار باشم. اینا تغییرات منه دیگه. اینا اون شالوده هایی هست که دارم روش زندگی جدید با شخصیت جدیدمو میسازم. اینا نتیجه است دیگه…
جالبه عصر با دوستم صحبت میکردم و به این نقطه رسیدم آخر حرف ها که از من بگه. من دوران دانشجویی با این دوستم آشنا شدم و اونمیتونست به من بگه فهیمه قبل چطور بوده و فهیمه الان چطوره…
(من این پیام رو از ساعت 12 ظهر در حال تکمیل کردنم. واقعا مدارم برای کامنت نوشتن کمی تغییر کرده یا نمیدونم چی اما اومدم قبل خواب تمومش کنم و ارسال کنم.)
جالبه دوستم میگفت تو قبلا اجازه نمیدادی یکی حرف بزنه.خیلی زود عصبانی میشدی. انگار همش استرس داشتی.
میگفت من الان به حال تو غبطه میخورم و دوست دارم مثل تو باشم(واقعا برام عجیب و جالب بود) واقعا من متوجه این تغییر آرامشم نشدم یا فکر نمیکردم مهم باشه و اصلا اینا رو نتیجه نمیدونستم البته الانم زیاد نتیجه نمیدونم. چون واقعا تو ذهن منطقی من نتیجه رسیدن به یک هدف ملموس هست خصوصا نتایج مالی… که صفر صفرم. این موضوع منو واقعا اذیت میکنه. اما امروز خیلی خوشحال شدم که این چیزها رو به یاد آوردم. اینکه تونستم به دوستم کمک کنم تا آرومتر بشه و خدا بهتر بشناسه و در مسیر توحید ناب قرار بگیره. خوشحالم که دوستی دارم که من انگار سخنران اختصاصی اش شدم و به من پیشنهاد کوچ کردن داد. اینکه تو توانایی های اینجوری داری و من اصلا متوجه اینا نیستم. اینکه واقعا اینا توانایی های منه که تونستم اینقدر ذهنم رو درست تربیت کنم تا حرف مردم برام اهمیت نداشته باشه چون من به روش و سبک خودم میخوام پیش برم. چقدر خوبه که من اصلا نگران اجاره حونه یا اینکه الان خونه نداریم نیستم و خونمون اینقدر فضای ارامش بخشی داره که هرکسی به خونه دانشجویی کوچولو هیچی ندار ما میاد اینو میگه. قطعا اینا از فرکانس های منو و همسرم هست که تو خونه پخش شده. تو خونه ی ما عشق هست. خدا هست. صمیمت هست. سبک زندگی خودمون رو داریم شکل میدیم و من خوشحالم که اینو بیشتر به یاد آوردم.
واقعا گاهی تو مسیر تغییر یک چیزهایی سخت میشه. یک دلتنگی هایی پیش میاد. اینکه ما مهاجرت کردیم و بیشتر از 90 درصد وسایل مون رو دادیم رفته و نداریم اما اون لحظه واقعا چه ایمانی داشتم چه جرات و جسارتی داشتم خونه ی زیبا و قشنگ و راحت رو ول کردم. از کار راحت و خوبم با پیشنهاد های خوبش استعفا دادم و فقط راهی شدم…اصلا برام اهمیتی نداره دوستانی که من اون شرایط رو ول کردم چی میگن مهم اینه من برای نشون دادن ایمانم بخدا عمل کردم. مهم اینه که من قلبا ایمان دارم که قانون و سنت الهی جواب میده فقط من بیشتر باید درکش کنم و باهاش هماهنگ بشم. مهم اینه من اینقدر حالم خوبه که بزرگتر شدن روح و قلب و این آزادی رو با تمام وجود حس میکنم. بله استاد اینا نتیجه های منه. درسته که کمه درسته که مالی صفرم. درسته که اول راهم اما شالوده وجود خودمو از اساس با اصل درست دارم میسازم.
مهم اینه که خدا رو بیشتر حس میکنم.
مهم اینه چسبیدم به اصل و دارم یاد میگیرم تو حاشیه کمتر برم.
همینجا از شما استاد عزیزم تشکر میکنم که هستین و تو این مسیر شما مربی با نتیجه من هستین که الان همه هدفم اینه اگر کلاب اومدم و شد حرف بزنم از نتایجم بگم از نتایجم. همین نتیجه ها کافیه و نیازی به توضیح من نیست.
امشب دوباره از خدا تشکر میکنم که به یادم انداخت که سخت نگیرم
از خدا تشکر میکنم که به یادم انداخت که نتیجه هامو هرچند کوچیک ببینم
از خدا تشکر میکنم که به بادم انداخت که آرامش و حال خوب داشتن یک نتیجه است و ازش نیرو بگیرم برای ادامه ی این مسیر پر از خیر و برکت و زیبایی…
واقعا از آقا لقمان عزیز هم ممنونم با اون همه جسارتش با اینکه نبایددستش بالا میبود اما اومد حرفی زد تا استاد قشنگم از حرف مردم و نگاه ونگرش های خوبش بگه.
واقعا ممنونم از استاد عزیز که به ناخواسته ایی برخورد کرد و عکس العملش برام جالب بود.(راستش فکر میکردم نهایت صحبت آقا لقمان رو روی سایت لااقل نذارین. چون من توی کلاب بودم و برام جالب بود ببینم شما چه عکس العملی نشون میدین. و عکس العمل شما عکس المل نشون ندادن بود. چون شما واکنش گرا نیستین. چون فقط اعراض کردین و دوباره حواسته خودتون رو به همه دوستان گفتین تا سری بعد حواس ها جمع باشه کسی که یکبار اومده از نتایجش گفته دوباره دست بالا نکنه و بزارن افراد جدیدتری بیان و تو جمع از خودشون بگن.)
واقعا ممنونم که از هر چیزی میشه برداشت خوب داشت و درسش رو گرفت.
سلام براستادعزیزم دوستان همراهم.
استاد جان خیلی حرف شما به جا بود.
من هم عقیدم براین است که باید مرتب و منظم باشم.
برای همین همیشه ی آرایش خیلی ساده دارم وبه خاطر کم پشت بودن ابروم تتوکردم چون اول خودم خیلی از دیدن خودم درآینه لذت میبرم،بعد همسرم ودخترانم خیلی خوشحال میشوند.وهرروز صبح وقتی از خواب بیدار میشوم ی مدادچشم ورژلب ملایم میزنم وخیلی خیلی برایم لذت بخش است.
البته قبل ازآشنایی باشما اینگونه نبودم و همیشه دنبال ایراد درصورتم بودم که با آرایش زیاد سعی درپوشاندن آن داشتم.
اما حالا به قول دوستمون خیلی باخودم درصلح هستم وازقیافم راضی وخشنودم.
وواکسنم راهم به راحتی دو دوز زدم واصلا مقاومتی ونگرانی برای زدن آن نداشتم.
خدارا شکر.
من معتقدم هرکاری به صلاح خودم وخانواده ام لازم باشد بدون معطلی ودرنظر گرفتن حرف دیگران انجام میدهم.
واین موهبت وهدایت واعتمادبه نفس را از آموزشهای شما به دست آورده ام.
دوست عزیز خداراشکر که به این زیبایی به دستاوردهای خوب رسیدیدخداوند یارویاورشما باشد.
خدانگهدار♥️♥️♥️