گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم"

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • توحید یعنی: باور کردن نیرویی که همواره در دسترس ماست و زندگی ما را رهبری می کند؛
  • شما وقتی هدایت می شوی که تسلیم این نیرو می شوی و اجازه می دهی؛
  • “هدایت”، با ” اجبار و مقاومت کردن” بیگانه است؛ 
  • هدایت، با “تسلیم و اجازه دادن”، همنشین است؛

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم"
    12MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

213 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Shahla» در این صفحه: 1
  1. -
    Shahla گفته:
    مدت عضویت: 2571 روز

    سلام استاد عزیزم.

    استاد چقدر موضوع این فایل را، من سلولی تجربه کردم و در برخی موارد، پشت سر گذاشتم و تمام شده و در موارد دیگر هنوز، در دل اون موضوع و اعتماد بخدا هستم و با هیجان منتظر دیدن نتیجه کار.

    یادمه چند سال پیش دو تا ملک کنار هم داشتم، دوتا باغ ویلایی تفریحی،

    یکی از آنها کامل شده بود که سه دونگش مال من بود و یکی دیگش نیمه کاره بود و کلش مال خودم بودم.

    یادمه چندروز مونده به عید، مشتری اومد، هردوتا ملک را دید و اونیکه کامل مال خودم بود و نیمه کاره بود را پسندید و دو روز مونده به عید قولنامش کردیم.

    تااینکه آخرین روز سال، که قرار بود شبش سال تحویل بشه و ما وارد سال جدید بشیم، بخداوند گفتم : خدایا یه هدایتی برای من بفرست که آویزه گوشم باشه برای سال جدیدم.

    و خداوند هدایتم کرد به اینکه: هرچی پیش اومد برات، فقط بمن اعتماد داشته باش!!

    چندساعت بعدش دیدم اون خریدار تماس گرفت و گفت میشه قولنامه را عوض کنیم و اون یکی ملک که سه دونگش مال من بود را قولنامه کنیم.

    درلحظه یه مقاومت کوچیکی اومد تو وجودم و بهشون گفتم اجازه بدین بهتون خبر میدم.

    و شروع کردم خلوت کردن با خداوند و هدایت خواستن ازش که خدایا چکار کنم؟!! و یک لحظه، یاد حرفی که صبحش بخداوند زده بودم و ازش هدایتی خواسته بودم برای کل سالم و خداوند هم گفته بود( هرچی پیش اومد فقط بمن اعتماد داشته باش) افتادم. سریع با خریدار تماس گرفتم و بهشون گفتم هیچ ایرادی نداره. هرکدوم را دوست دارن بردارن.

    و روز چهارم فروردین، قولنامه ها جابجا شد و اون ملکی که شریک بودم و سه دونگش مال من بود، فروخته شد.

    و استاد از بعدش اتفاقاتی برای من رقم خورد، و درس هایی گرفتم که چندین برابر طول عمرم برای من درس داشته و باعث رشد بینهایت بزرگی در تمام زمینه ها برای من شده.

    و استاد من هنوزم، درون پروسه هستم و دارم ادامه مسیر را طبق هدایت‌های خداوند جلو میرم و مشتاقانه منتظر دیدن نتیجه کار هستم.

    استاد، خیلی درین پروسه، اذیت شدم که در لحظه شاید بارها خودمو سرزنش کردم و ناراحت بودم ولی بعدش، هرچه جلوتر اومدم و تازه یکی یکی، پلن های خداوند برام آشکار شد و همچنان داره میشه، که با تمام وجودم شاکر خداوند هستم که این چنین شد.

    استاد اونقدر رشد من، درین پروسه بزرگ و چشمگیره که یوقتایی که خودم مسیرمو مرور میکنم، شگفت زده میشم و اشک شکرگزاری و شادی از داشتن چنین خدایی، از این همه عشق و مهربونیش، توی چشمام جمع میشه.

    همیشه و همیشه هرجاییکه اعتماد کردم بخداوند، نتیجه کار فراتر از عالی شده برام و هرجایی به غیر خداوند، اعتماد کردم دچار سختگی زیادی شدم.

    استاد بزرگترین پیشرفت من درین پروسه، رشد در ایمان، توکل، اعتماد، سپردن بخداوند و رهایی بوده.

    استاد بقدری وجودم آرومه، و بحدی یه جنسی خاص از اعتماد بخداوند، در وجود من جاریه، که هیچوقت تا به این حد طعمشو نچشیده بودم و بینهایت برای من لذت بخشه.

    که همیشه بخدا میگم خدایا من دلم میخواد همیشه تو وجودم چنین حسی از ایمان، توکل و آرامش باشه.

    یعنی حاضر نیستم سرسوزن ازین حس زیبا را با کل دنیا عوض کنم ازبس برام قشنگه.

    استاد عزیزم بینهایت سپاسگزار شما هستم بابت نشر این همه آگاهی.

    درپناه خداوند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: