گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم"

سلام به استاد عزیزم و مریم عزیز.با اینکه بیش از سه سال هست که من با قوانین بی بدیل افرینش اشنا شدم وخدا را شاکرم برای این هدایت .اما خدا می‌دونه که با اینکه بارها مفهوم هدایت را از زبان استاد شنیده بودم و بهش فکر کرده بودم ولی اصلا در مدار فهم وعمل به ان نبودم تا اینکه دوماه پیش در یک لحظه تسلیم محض که میان منو پروردگارم پیش امد .ناگهان برای اولین بار صدای خدا شنیدم .نه اینکه قبلاً پروردگارم با من صحبت نکرده باشد یا هدایتی نبوده باشد .نه .من بودم توان تشخیص نداشتم .وقتی برای یک لحظه تسلیم شدم تمام صحبتهای استاد .مریم جان و دوستان مثل قطعات پازل تو مغزم کنار هم نشست .ودر ذهنم این جمله شکل گرفت و انگاه هدایت راشنیدی .بلافاصله جمله را نوشتم و کنار جملات تاکیدیم چسباندم .از همان روز حس میکنم پروردگارم یک کلاس خصوصی برای من گذاشته تا مفهوم هدایت .تسلیم وعمل به ان را به من هر چه بیشتر اموزش بده .با اینکه نتایج زیادی گرفته بودم اما جنس و مدل نتایج برام متفاوت تر شده .حال بهتری دارم .ارامشم بیشتر شده و انگار بار سنگینی از روی شانه هایم برداشته شده .بیشتر حس میکنم که کسی هست که میشه کاملا روش حساب کرد .بعضی وقتها یه طوری جواب میگیرم .میگم نکنه خواب میبینم .تو تمام مفاهیمی که تا به حالا یاد گرفتم انگار هدایت و تسلیم از همه زودتر و بیشتر برای من جوابگو بوده .و همین حالا که فایل باز کردم و دیدم دوباره بحث هدایت را از زبان استادم شنیدم گفتم بیام دین خودم را هر چند ناچیز به این مفهوم ادا کنم .از نتایجی که این چند وقت برای من داشت همین که برای اولین بار تونستم کلاب هوس را شرکت کنم .وبرام خیلی شیرین بود.دوستتون دارم