نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- توحید یعنی: باور کردن نیرویی که همواره در دسترس ماست و زندگی ما را رهبری می کند؛
- شما وقتی هدایت می شوی که تسلیم این نیرو می شوی و اجازه می دهی؛
- “هدایت”، با ” اجبار و مقاومت کردن” بیگانه است؛
- هدایت، با “تسلیم و اجازه دادن”، همنشین است؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم"12MB13 دقیقه
سلام به همگی وقتتون بخیر
این فایل نشانه امروزم بوده
واقعیتش من یه مدت سردرگم بودم ک کدوم فایل گوش کنم نمیتونستم تمرکزی کار کنم دوره دوازده قدم هم دو قدمش رو خریدم دوست داشتم برای سال جدید ک سال تحول مالی اسمشو گذاشتم تمرکزی رو ۱۲ قدم کار کنم ..
از خدا خواستم ک من فقط رو ۱۲ قدم کار میکنم و باورهام و اونجایی ک نیازه هدایت بشم هم تو نشانه ها بهم بگو
و به یک روز نرسیده نشانه اول رو بهم گفت
قصه از اونجایی شروع میشه ک همسرم حدود دو سال پیگیر انتقالی هست ک به شهرستان خودمون بریم برای ادامه زندگیمون به خاطر تضاد های ک تو محل زندگی الانمون ک تهران هست برخوردیم تصمیم گرفتیم ک کارهای انتقالی انجام بده ک بریم شهرستان خودمون اما هر وقت اقدام کرد با مخالفت روبرو میشد همسرم اصلا با من تو این مسائل همراه نیست و به این صحبت ها هم اعتقادی نداره اما من خیلی روز به روز به این صحبت ها باورم بیشتر میشه چون نتایج دارم میبینم
بگذریم..خلاصه اینکه دیگه بعد چند بار اقدام گفتن انتقالی بهت نمیدیم ..نیرو کم داریم و از این صحبتها..ما هم به خاطر اینکه تهران کرایه خونه خیلی بالا رفته و من امکانات بیشتر میخواستم …هر رو تو تمرین ستاره قطبی نوشتم .دیگه همسر راضی شد بیایم پردیس تهران امااا جای فوقالعاده خونه گرفتیم همون طور ک میخواستم همونطور ک نوشته بودم و به شدت از مکان و خونمون راضی هستم …دو ماه میشه جابجا شدیم و امدیم پردیس ..یک هفته نگذشته بود ک رئیس جدید همسر گفت کارهای انتقالی تو من درست میکنم قبل عید اقدام کرد تو عید جوابش امد ک موافقت نمیکنیم اما رئیس همسر خودش تماس گرفت گفت ک من اصلا جایگزین نمیخوام کارشو راه بندازین و دیروز گفتن ک موافقت شده…
همسرم امد خونه و بهم گفت ک به نظرت تصمیم درستی بود ؟؟
یه لحظه ترس ورم داشت
بعد یه حسی بهم گفت این همون خوبه هست ..ما که کلا بیخیال انتقالی شدیم خودش درست شد..هی تو ذهنم زنگ میزد این همون خوبه هست
همزمانی این شرایطم با این فایل ..و همون کلمه ک استاد گفتن هزار الله و اکبر
خدایا شکرت خدایا شکرت نمیدونم چه زندگی در انتظارمان هست اما خودت بهم گفتی همون خوبه هست و یه حسی هم بهم میگه امسال سال شکوفایی کسب کارم هست …
خدای مهربانم چگونه شکر تو رو بجا بیارم ک انقدر زیبا هدایتم میکنی ک نه ترسی داشته باشم و نه غمگین باشم ..
خدایا شکرت