نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- توحید یعنی: باور کردن نیرویی که همواره در دسترس ماست و زندگی ما را رهبری می کند؛
- شما وقتی هدایت می شوی که تسلیم این نیرو می شوی و اجازه می دهی؛
- “هدایت”، با ” اجبار و مقاومت کردن” بیگانه است؛
- هدایت، با “تسلیم و اجازه دادن”، همنشین است؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم"12MB13 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا سلام شبت بخیر باشه.
ای رب العالمین تو بر قلمم جاری شو
من قدرت نوشتن که هیچ،حتی قدرت اینکه دونم درباره ی چی میخوام بنویسم رو هم ندارم.
حدودا 2 ماه پیش تو محل کارم بعد از اینکه غذا خوردم رفتم و روی تخت دراز کشیدم که بخوابم، خدا بهم گفت بلند شو بریم قدم بزن با هم حرف بزنیم، گفتم من حرفی ندارم که بخوام باهات بزنم ،حسش نیست و امروز اگه حرفی بود با هم زدیم و چیزی نیست که بخوام از تو درخواست کنم یا با همدیگه حرف بزنیم،خدا خندید و با حالت تیکه پروندن گفت مگه تا حالا تو حرف میزدی!؟
مگه تا حالا تو میگفتی!؟!؟
اگه حرفی هم میزدی ،اون تو نبودی!
من بودم که حرف میزدم حتی آنچه که تو از من درخواست میکردی!!
شکرگزاری میکردی!!
گفتم باشه و یه لبخندی زدم و پتو مسافرتی ام رو از روم برداشتم و شروع کردم به قدم زدن!
گفت تو سال 1404 اتفاقای خوبی برات میوفته و خداوند چند مورد رو گفت که یادم نبود اما یه موردی بهم گفت که قلبم شاد شد با شنیدنش!
گفت سال1404 تو عمو میشی!
گفتم جدی!؟
گفت آره!
شب بعدش زنگ زدم داداشم و پدر مادرم گفتم همچین چیزی بهم وحی شد!
و من این صدا رو میشناسم و ایمان دارم بهش که این اتفاق میوفته!
الان که دارم این کامنت رو مینویسم، زن داداشم و داداشم که تو اتاق کناری هستن خیییییلی حال و احساسشون خوبه و خوشحالن!
چون زن داداشم 2 ماهه بارداره!
آره
خدا راست گفت!
خوبی!
سلامتی!
ببخشید یک ماهه خبری ازم نیست!
یک ماهه باهات حرف نزدم و قدم نزدم
ببخشید یک ماهه نگرانم و این نگرانی از شرک و بی ایمانی میاد اما تو که میدونی !
تو که منو میشناسی !
سرو تهم رو بزنن آخرش وبال گردن خودم و در خونه ی خودتو میزنم!
تو این یک ماه
ولش کن میخوام حالتو بپرسم
خیلی دلم برات تنگ شد
خیلی سختم بود بدونه تو
میدونی چند روزه با تو قدم نزدم!
میدونی چند روزه تو بغلت نخوابیدم!؟
میدونی چند روزه اشک از شدت عشقت از چشام سرازیر نشد!
میدونی چند روزه با همدیگه غذا نخوردیم!
دلم برات تنگه!
تو که میدونی من آدمه احساسی و وابسته ای ام!
تو میدونی چقدر دوست دارم!
میدونی اون روز به بابام چی گفتم!؟
گفتم تو این یک ماه جدا از ابن مسائلی که برام پیش اومد زجرآور ترین موضوع زندگیم این بود که با خدای خودم خلوت نکردم!
خدایا کجا بودی این چند مدت!
میدونم تو داشتی همه ی کارامو انجام میدادی
اما خوب منم آدمم!
منم دل دارم!
منم میترسم
نگران میشم
آدما رو قدرتمند میبینم
نعمت هارو از طرف آدما میبینم!
میگی چکار کنمَ!
ای رب العامین!
برس به ابراهیمت!
برس که رسیدم به اونجا که سختمه!
برس بم که رسیدم به حاله موسی که گفت هر خیری از تو بهم برسه ،من فقیرم!
برس به ابراهیمت که آتیش نمرود دامن گیرش نشه!
برس به ابراهیمت که تو زندان بدخواهانش گرفتار نشه!
برس بهم که محتاجتم!
من تو این مدت جدا از عمرم و آرامشم، چیزی رو از دست دارم هم صحبتی و وقت گذروندن با تو بود تا این حاشیه ها!
ای رب العالمین!
وقتی سه تا ماشین محاصره ام کردن با 5،6 نفر آدم، تو بودی که نزاشتی کوچکترین آسیبی بهم برسه و کوچکترین مشکلی برام پیش نیاد!
اونجا من کی رو داشتم جز تو!!
وقتی 2 تا مامور پشت در خونه ام بودن و تا بازداشت من فقط 1 دستگیره ی در بینمون فاصله بود،تو اجازه ی ورود بهشون ندادی!
و از من محافظت کردی و گفتی اجازه ی ورود ندارین !
این آدم تحت حمایت منه!
و مواردی که نمیخوام در موردشون بگم!
اما تو بودی!
تو هر لحظه تک این مدت بودی!
اصلا ولش کن این حرفارو
در مورد خودمون حرف بزنیم!
این چیزا رو تو حل میکنی!
چخبر!
حالت خوبه!
سلامتی!
دنیات رو براهه!
به قوله معین میگه که:
با حسه عجیبی!
با حاله غریبی!
دلم تنگته!
گله بی گلایه!
بدونه گلایه دلم تنگته!
یک مااااه!
من بدونه تو!
بدونه شوخی کردن باهات بگذره!
بدونه ترسیدن از قدرتت بگذره!
بدونه مشورت کردن باهات بگذره!
چیه!
چرا اینجوری نگام میکنی!
دیر اومدم!؟
باشه دیر اومدم که دیر اومدم میخوای چکارم کنی!
الان که بعد از یه ماه اومدم در خونتو زدم میخوای بگی برو دیگه کارت ندارم!
میخوای بگی برو همونجایی که بودی!
میخوای بگی دیگه برام مثله قبل ارزش نداری و دوستت ندارم مثله قبلا!
باشه من میرم !
دیگه هم سراغتو نمیگیرم!
دیگه هم باهات حرف نمیزنم. هییییچ درخواستی ازت نمیکنم تو بمون و دنیات!
اما قبل از اینکه برم یه سوال دارم ازت!!
کجا برم که تو رو نبینم!
بهم بگو!
من کجا برم که تو نباشی!
تو همه جا هستی!
من مگه جایی جز آغوش تو جای دیگه ای آروم گرفتم!؟
مگه جز آنچه که تو بهم خوراک دادی چیز دیگه ای رزقم بود که بخورم!
خدایا !
یه چی بگم!
به قوله شاعر میگه که:
خسته تر از آنم که بگویم به چه علت…
خدایا به تنگ اومدم
بزار راست و حسینی بهت بگم!
اونجایی ام که دستم به هیچ جایی بند نیست!
حتی دستم نمیرسه که به ریسمونت چنگ بزنم!
خدایا این روزا دستم نمیرسه که بخوام دستم رو سمتت دراز کنم!
تو دستت رو سمته من دراز کن!
خدایا تو مشکلم رو برام حل کن!
تو سختی رو بر من آسون کن!
تو منو برگردون تو آغوشت و در سریعترین زمان ممکن و در بهترین حالت ممکن، بهترین هارو برام رقم بزن!
تو از من مواظبت کن!
تو قلبم و قلب خانواده ام رو آروم کن!
پروردگارا!
من هیییییچکس رو جز تو ندارم!
تو تنها پناه و تکیه گاهمی!
میشه یه سوال بپرسم!؟
اگه تو بغل تو نخوابم کجا بخوابم که آرامش بگیرم!؟
اگه تو بغلت گریه نکنم،کجا آغوش امن پیدا کنم واسهی کردن!؟
اگه از تو درخواست نکنم،از کی درخواست کنم جز تو که این قدرت رو داشته باشه که بهم کمک کنه!
اگه با ایمان آوردن به تو قلبم آروم نشه، کی میتونه قلبم رو آروم کنه!
یه چی بگم!؟
انصافا!
قسمت میدم به عزت و جلالت!
خودت دلت برام تنگ نشد!؟
خودت دلت تنگ نشد برا روزایی که با همدیگه قدم میزدیم !
خودت دلت تنگ نشد برام که باهات قهقهه بزنم و با هم بخندیم!؟
به عزت و جلالت قسمت میدم راستشو بگو!
خودت دلت تنگ شد که با همدیگه غذا بخوریم!؟
دستمو بگیر!
ضعیف تر از اونی شدم که حتی بتونم به تو پناه بیارم!
تو منو پناه بده!
خیلی دلم گرفته!
خیلی دلتنگم!
روزام سخت میگذره!
برس بم که از اون روزاست!
به قوله خودم که وقتی ناچاره ناچار میشم یه جمله میگم و کن فیکون میکنی:
بیا وسط اوضاع خرابه!
خدایا !
میدونی تنها دلخوشیم چیه!؟
تنها دلخوشیم هزاران فرشته ات هستن که از پیش رو و از پشت سر ازمحافظت میکنن!
من ایمان آوردم به تو!
تنها دلخوشیم تویی که گفتی(آیا من برای بنده خویش کافی نیستم!)
خدایا قبل از پایان امسال،قلبم رو شاد کن و آنچه که کوچکترین گرهی تو زندگیم ایجاد میکنه و سد راه ارتباطم با تو میشه رو از زندگیم حذف کن.
خدایا دوست دارم
شبت بخیر
خ
دورت بگردم