نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- توحید یعنی: باور کردن نیرویی که همواره در دسترس ماست و زندگی ما را رهبری می کند؛
- شما وقتی هدایت می شوی که تسلیم این نیرو می شوی و اجازه می دهی؛
- “هدایت”، با ” اجبار و مقاومت کردن” بیگانه است؛
- هدایت، با “تسلیم و اجازه دادن”، همنشین است؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم"12MB13 دقیقه
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان
استاد من کامنت کم میزارم و سعی میکنم نتایجی اگر داشتم و کامنت کنم .
از زمانی که من تونستم احساساتم رو کنترل کنم بیشتر توحیدی عمل کردم تجربه های عالی زیاد هست اما یدونه داغ داغ شو که تازه برام افتاده رو مینویسم.
من ماشینم نیاز داشت ببرم صافکاری تا دور تادورشو تمیز کنن و هزینه بالایی داشت و یا روز همسرم گلت برو آلن ماشین رو درست کن یخورده خوشگل بشه منم با توکل گفتم خدا برسونه پولشو اولین هدفم همینه . و واقعا ایمان داشتم نمیشه تشخیص داد چطوری خدا کارتو راه میندازه .
چند روز بعد همسرم تماس گرفت گفت از پشت یه ماشین باهاش تصادف کرده و ماشین آقاهه داغون شده ماشین ماهم زیاد خسارت ندیده
خانمم بدون اینکه مدارک بگی ه یا با پلیس تماس بگیره یه شماره تماس گرفته بود .
اصل داستان اینجاست که من خبرو شنیدم و واقعا بنون ناراحتی گفتم خودت خوبی فدای سرن درست میشه تو خودم گفتم این بهونه از بشه ببرم دیگه همه جاشو تمیز کنم و به خانمم گفتم خیر انشالله خداروشکر خودت سالمی و من با اون شخص تماس گرفتم و یه شخصی با ادب و مهربان گفت داداش هرچی خسارت بشه من تقدیم میکنم برو ببین چقدر میشه خلاصه رفتم و وقتی هزینه رو به بنده خدا گفتم گفت من نمی تونم پرداخت کنم بریم بیمه و با من تو این لحظه گفتم خیر اینشالله بریم جلو ببینیم چی میشه قشنگ یاد گرفتم که هر موضوعی رو از زاویه ای نگاه کنم که به من احساس خوبی بده .
آقا تو همون رو انگار همه پرسنل بیمه داشتن فقط کار من رو انجام میدادن همه دست به دست هم داده بودن خودشون نمی دونستن من میدیدم و عشق میکردم باورتون نمیشه همون روز بیمه بخاطر اون تصادف هزینه دوبرابر اون مبلغی که به طرف گفتم و پرداخت کرد و باهاش تونستم کل ماشین رو درست کنم یه پولم اضافه بیارم .
همسرم باور نمیکرد که یه تصادف به ظاهر بد اومده بود تا هزینه درخواست من رو برام فراهم کنه . تو اینجور اتفاقات من باید خدارو از درون سپاسگزار باشم و بهش بگم که میبینم چکار کردی دمت گرم خدایا میلیارهابار سپاس بخاطر حضورت در تک تک ثانیه های زندگی من که باعث شدی هر لحظه برای من شیرین و لذت بخش باش و با وجودت هر خواسته برام دست یافتنی بشه .
سپاس از استاد عزیزم