گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم"

به نام خدا

خدایا آنچه دارم از آن توست

هدایت اجازه دادنیه

خدایا شکرت

من نمیستم کسی نیست همش تویی

بسپاریم همه چیز رو به دستان خداوند تا بدون زور بدون هیچ تلاش زیادی خودمون کار هامون انجام بشه

هر وقت گفتم خدایا من نمی‌دونم خدایا من بلد نیستم خودتی خودت میدونی خودت باید برام انجام بدی چنان آرامشی وارد قلبم میشه چنان آروم میکنه که دیگه حد نداره

و کاره درست میشه چیزی که باید ببینم رو میبینم جایی که باید برم میرم من نیستم که میرم خودش منو میبره

و کارم درست میشه

الخیر فی الما وقع

آنچه باید خداوند در زمان درست به من میده شاید چیزی من می خوام الان به ضرر من باشه

وقتی نگاه میکنم من به تضاد هایی خوردم که خیلی از دوستام نخوردن چه مالی چه روابط چه عزت نفس

خیلی از اطرافیانم بدون این مشکلات هستن اما من به تضاد خوردم میگم خدایا اگر نداشتم الان دنبال حلشون نبودم

با استاد آشنا نمیشدم پیشرفت نمی کردم در همان جهل ابدالدهر خودم می ماندم خدایا شکرت ممنونم ازت

تو منو به خاطر تفکرتم غرق مشکل کردی منی همیشه دوست داشتم مورد توجه باشم اونی که موفقه و آدم دورش جمع میشن از کنارش بودن لذت میبرن اما انقدر در ارتباطات درب و داغون بودم انقدر مشکل مالی دارم که به هیچکدوم نرسیدم فقط عزت نفسم روز به روز ضعیف تر شد

خدایا شکرت بابت همه تضاد هایی که منو وارد مسیر توحیدی تو کرد که الان نه تنها میتونم با ارامش مسئلم رو حل کنم بله به راحتی هر چه تمام تر اتفاقات برام میفته

خدایا شکرت من الان قانون سلامتی رو میشناسم البته هنوز توان خریدشو ندارم خداروشکر من میدونم باید رو لیاقتم کار کنم

مهمترین برکت این تضاد ها همین دور کردن رک از خودم بود خدایا شکرت به این فایل زیبا هدایت شدم

خدایا تو نوشتی من ننوشتم

ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رما