نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- توحید یعنی: باور کردن نیرویی که همواره در دسترس ماست و زندگی ما را رهبری می کند؛
- شما وقتی هدایت می شوی که تسلیم این نیرو می شوی و اجازه می دهی؛
- “هدایت”، با ” اجبار و مقاومت کردن” بیگانه است؛
- هدایت، با “تسلیم و اجازه دادن”، همنشین است؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم"12MB13 دقیقه
1404/3/8روز327
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل
خدایا شکرت که امروز هم بیدارشدم و هدایت شدم به این فایل بی نظیر
هدایت اجازه دادنی هست.
درمصاحبه ایی مسی میگه هرچی اتفاق بیفته همون خوبه
اگر به این نگاه برسیم و بگیم هرچی پیش بیاد خیره زندگی خیلی عالی و لذتبخش میشه
اما اگر بگیم نه اونطوری که من میگم باید بشه زندگی سخت میشه
هرچی تسلیم تر باشیم کمتر مقاومت میکنیم و اجازه میدیم خداوند مارو ببره خواسته هامون و مشخص میکنیم اما چگونگی و زمان و میسپاریم دست خدا
این نگاه توحیدی هست.
واقعا مساله توحید مساله اساسی و اصل زندگی امون هست.
بعداز ماه ها که شروع تحول روز شمار و شروع کردم چه حس لذتبخشی بود که اومدم و روز327 رو هم اینجا رد پا بزارم و باچه فایل فوق العاده ایی مواجه شدم من چندین هفته اس که توی قدم 7که رسیدم به مفهوم هدایت و همونجا قفل شدم و دیگه اجازه دادم هدایت بشم و منو برد سراغ روانشناسی ثروت و دوباره چند هفته اس توی جلسه اول قفل هستم و دارم تمرین میکنم چون بهم گفته که باید این تمرین و حسابی و خوب انجام بدی و بعد قدم بعدی و بهت میگم و من گفتم چشم .
دیگه عجله ندارم تندتند برم سراغ فایل و جلسه بعدی دلم میخواد کلمه به کلمه جمله به جمله استاد و درک کنم و بتونم باورها و افکارمو درست کنم
یه نکته خیلی مهمی که استاد عزیزم توی این فایل اشاره کردید و زنگی رو در ذهن من به صدا درآورد
گفتید که هدایت اجازه دادنی است…
ما باید به خداوند باور داشته باشیم که هدایت میکنه و اجازه بدیم که هدایتمون کنه و خواسته هامون و بگیم اما چگونگی و زمان و بسپاریم به دستان خودش
یهو دیدم یه حسی در درون من اومد بالا اینکه من همیشه باور داشتم که باید مثلا در اون زمانی که من میگم اتفاق بیفته اگر نیفته پس فایده ایی نداره
اره این یه باوره در وجود من و باعث میشه که ازخدای مهربونم خواسته ایی نداشته باشم و یجورایی انگاری امیدی نداشته باشم چون مثلا میگم اگر مثلا پیر بشم و ثروتمند بشم فایده ایی نداره و….
واقعا نمیدونم چرا این باور و داشتم و امروز فهمیدم یعنی اینکه چگونگی اش و زمانش و من میخوام تعیین کنم و چون منطق من میاد تحلیل میکنه و میگه که دیگه دیر شده نمیزاره که من درخواست کنم و یجورایی منو مسخره میکنه !!!!!
خدایا هزاران مرتبه شکرت که امروز منو هدایت کردی که به این باور مخفی که داشتم پی ببرم