گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها

 

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • اساسی ترین قانون خداوند: احساس خوب = اتفاقات خوب؛
  • رابطه احساس خوب و خوش شانسی؛
  • اگر بتوانی در شرایط نادلخواه، احساس خود را خوب نگه داری، پاداش ها راضی کننده است؛
  • ارتباط بین شکرگزاری و رزق؛
  • راهکار ورود به مدار نعمت ها و بیشتر ماندن در این مدار؛
  • راهکار “رسیدن به احساس خوب” در شرایط نادلخواه؛
  • “احساس خوب”، نتیجه کنترل ذهن است؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    469MB
    30 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها
    27MB
    30 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

292 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نگین» در این صفحه: 1
  1. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2731 روز

    به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمان ها و زمین در دستان اوست

    درود و سلام نازنین استاد و نازنین پدر درود و سلام دوستان ارزشمندم

    استاد عشقم سپاسگزارتونم.حقیقتا وقتی فکر میکنم به اینکه دوس دارم فایل جدید ازتون ببینم فقط برای اون حس دل تنگیه میتونه باشه والا که تا ابد انقدر تو سایت مطالب و صحبت ها و کامنت های ارزشمند و زندگی ساز هست که به هیچ چیز جدیدی نیاز نیست.درک و عمل به این دریای عظیم آگاهی از عمر انسانیمم فراتره.

    ازتون با تمام قلبم سپاسگزارم.

    استاد جانم این صحبت شما و در واقع کلام الله بی نظیره.هر چی تونستم تو این زمینه قوی تر بشم و بیشتر تمرین کنم زندگیم روال تر شده و اصلا خودم بیشتر لذت بردم.

    حال خوب برابر با اتفاقات خوب

    لا تخف و لا تحزن

    استاد میدونید میشه گفت ما تقریبا حدود 4 سال بیشتره که تو زمینه بازارهای مالی جهانی در حال آموزش دیدن هستیم و جالبه این آموزشه هر چی بیشتر میریم تو عمقش بیشتر میبینیم نیاز داریم یاد بگیریم.یعنی در واقع قبل از مهاجرتمون و بخاطر آزادی های نقل و انتقال های بانکی و وریفای ها در یک سری اپلیکیشن های روز دنیا که معتبرن خداوند هدایتمون کرد که مهاجرت کنیم به اینجا.

    در واقع ما توکل کردیم و با ایمان به اینکه خداوند همه جا خدایی میکنه با اتکا به اندوخته قبلمون مهاجرت کردیم.عملا ما زمانی که اومدیم هیچ شغلی نداشتیم هیچ منبع درآمدی نداشتیم و خودمون خواستیم که رو پای خودمون بایستیم بدون کمک احدی.

    در تمام این سالها همیییشه تلاش کردیم قدم برداریم حالمونو خوب نگه داریم و با ایمان به اینکه میتونیم یاد بگیریم آموزش ببینیم و ما تواناییش رو داریم و همیشه حالمون رو خوب نگه داشتیم با اینکه یه سری صحبت ها از افرادی که دیدگاه و اطلاع کاملی ازین شغل ندارن و نکوهشش میکردن رفتیم تو دلش چون ما عاشق ریاضیات عاشق معاملات عاشق آزادی در ورود به بازارها در اسکیلی که همه یکسانند بدون تحریم و جهانی بودیم.

    انصافا براشم کم نذاشتیم.

    موضوع اینه وقتیکه وارد هر حرفه ای میشی نمای بیرون اون خیلییی متفاوت از درون اونه.هرررر کاری خطرات و ریسک های خودش رو داره.هر کاااری به ذهنیت قوی احتیاج داره که خودتوو کنترل کنی با دانش با آگاهی بدون عجله بدون طمع با واقع بینی با شناخت ابزار مناسبش واردش بشی و ایمان داشته باشی که خداوند هدایت میکنه فقط باید ذهنت رو باز بذاری تا ببینی.

    من به شدت این کار رو میپسندم چوون تو زمانی میتونی توش موفق باشی که بسیار شخصیت قوی داشته باشی.همیشه حست خوب باشه.بتونی خودتو کنترل کنی.بتونی بر طبق قوانین جلو بری.بتونی بفهمی که تو باید بر اساس قوانین بر اساس دانشت بر اساس تجربه ای که روز به روز روش کار کردی قدم های اصولی برداری.نباید دچار خشم بشی نباید دچار حس انتقام بشی نباید دچار طمع بشی نباید فکر کنی نوستراداموسی و میتونی بازار رو پیش بینی کنی و تصمیمات اشتباه بگیری و جای اشتباه وارد بازار بشی.باااید به شدت روی خودت کار کنی.

    بازاری که این فرصت رو میده در هر چیزی که در جهان وجود داره و تو با دانشت در تجارتش خبره شدی ورود کنی و این زیبایی این دنیای شگفت انگیزه.

    هیییچ محدودیتی نیست برای احدی.همه میتونن واردش بشن.

    قبلا یعنی زمان های قدیم این دسترسی برای همه نبود اما حالا به لطف مشیت الهی همه چیز در حال رشده و خیلییی امکانات هست که برای عموم در دسترسه.

    خیلی لذت بخشه که یاد گرفته باشی و با آرامش و دانش بتونی مثل دولت ها وارد معاملات نفت برنت بشی.

    وارد معاملات طلا بشی

    وارد معاملات ارزهای کشورها بشی و میبینی چه دنیااای وسیعیه و تو ازش خبر نداشتی

    وقتی اصلا به تاریخچه حضور بیتکوین در دنیا فکر میکنی مغزت سوت میکشه.اینکه الان همه در تلاشن یه جورایی محدودش کنن اما نمیتونن جلوی رشدش رو بگیرن

    انتقالات بانکی سوییفت که یه روزگاری شاااه راه انتقالات بانکی بود الان یه جاهایی با همین ارزهای دیجیتال انجام میشن و در لحظه دارایی ها انتقال پیدا میکنه.سریییع رااحت مطمین.

    انصافاااا با فکر کردن به اینها بهتر متوجه میشم که چطووور خدا داره جهان رو گسترش میده و همه چیز داره راحت تر و در دسترس تر میشه.حالا هستن کسایی که متوجهش نمیشن یا به این خاطر که یه عده ای ازش سود بردن اما نه به واسطه ی علی بختکی طوری به واسطه ی دانش پشتکار و ادامه و ادامه و ادامههه و ممارستی که هر شغلی نیاز داره که توش دانشش رو پیدا کنی میان وارد این بازار میشن و اون مسیری رو که اونها رفتن نمیبینن تنها سودش رو میبینن و گند میزنن به سرمایشون و میگن این بازار فلانه و بیسااره.در واقع اون افراد فلانن و بیساارن :))))

    حکایت همون داستانست که یکی ساندویچی میزنه توش موفق میشه یه شخصی که بستی فروشی داره میگه پس همین شغله که جوابه و بستنی فروشی شو میبنده و ساندویچی میزنه اما چون نه تو اون کار تکاملش رو طی کرده نه دانشش رو داره ورشکست میشه.

    خدارو شاکرم که قدم به قدم مارو درین مسیر هدایت و راهنمایی کرد و ما نبودیم جز اونهایی که خسران دیدند و نا امید شدند.

    به لطف آموزش های شما یاد گرفتیم که روااال دنیا اینه.ما باید ایده های الهامی رو تست کنیم و هر لحظه بهبودشون بدیم تا به پاسخ برسیم.

    اینو مجددا دیروز در فایل نشانه امروز من در یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت که پرنده شکاریه اومده بود و اون پرندتون رو فکر کنم اردک بود شکار کرده بود و شما برای زدن سقف توری سه درخت به عنوان تیر بریدین.

    وااای استاد چقدر خندیدم اونجا که نشد این قدمتون به نتیجه ختم بشه و به فکر مسیر بعدی افتادین و گفتین قد منم اینجا جا نمیشه به هر حال دیگه ماهم قد بلند و باصفااا کلی لذت بردم.عشق کردم باهاااتووون.

    همونجا مجددا تکرارش کردین این قانون رو که خاصیت جهان مادی اینه ما ایده ها رو تست میکنیم و خسته نمیشیم و ادامه میدیم تا به نتیجه دلخواه برسیم.

    استاد همیییشه این صحبت شما آویزه گوش ما بوده در این چند سال.ما انصافا قدم تو راهی گذاشتیم که خودمون باید خیلی چیزاییش رو یاد بگیریم و دنبال کنیم برای بدست آوردن راه حل چه مسیری بهتره و مطمین تره.

    خدااا میدونه چقدر در این ساال ها ما رشد کردیم از جواانب مختلف.

    حالا مطابق با مطالبی که تو این فایل گفته شد ما الان حدوده 7 ماهه به لطف خدا به یه مسیر جدید هدایت شدیم اووونم با پرسیدن سوالات درست به قول شما و به قول من سوالات مقدس چه طور ازین بهتر؟چه طور راحت تر؟

    دریچه ی جدیدی به رومون باز شد.

    خدای بالای سر گواهه که چه طور با عزم راسخ بدون خستگی بدون ناامید شدن کامل از نشدن ها از ریجکت شدن ها از به در بسته خوردن هااا ادامه دادیم ادامه دادیم

    هر رووز یه روز جدید با یه مقدار جلو رفتن و مقداری به در بسته خوردن

    ما تو این مسیر خیلیییی بزرگ شدیم.

    خیلییی یاد گرفتیم که روال کار دنیا چیه یاد گرفتیم چطور بیشتر ایمانمونو حفظ کنیم چطور جلوی این نجواهای ذهنی رو بگیریم چطور ادامه بدیم

    وااای استاااد نمیدونید چه قدمایی برداشتیم و چطوور خدا به قدمامون برکت دااد چطور هدااایتمون کرد

    هر لحظش هر ثانیش پر از درس بود

    استااد میشد یه روزهایی کلااا میدیدم بابااا دیگه تموووم شد هیچ راهی نداره اما مینشستیم باهم حرف میزدیم از ابعاد متفاوت موفقیت هامونو یادآور میشدیم هی بولدشون میکردیم هی اونجاهایی که خدا برامون معجزه کرده بود رو به یادمون میاوردیم خودمون حالمونو خوب میکردیم

    استاد واقعا جسارت میخواد تو کشور غریب تنها ادامه بدی از جیب بخوری با عزت نفس ادامه بدی حست رو خوب نگه داری در پاسخ دیگران از چه خبرها و چطوری ها زمانی که به ظاهر با در بسته مواجه شدی بگییی عاااالیم و بااور داشته باشی که خدا مسیرهارو برات روشن میکنه ایده هاشو میفرسته دستانش رو برات میفرسته و بعد ببینی که آرهههه واقعاااا همیینه

    داره نشوونت میده داره نشونه هاشو برات میفرسته داره قدم بعدی رو برات واضح میکنه و تو تنها وظیفت بوده حالتو خوب نگه داری ایمان و باورتو حفظ کنی و گوش به زنگ هدایت ها باشی و به یک چیز یک راه حل یک مسیر نچسبییی

    استاد ما تو این چند ماه خیلیییی قشنگ ادامه دادیم خیلییی قشنگ خودمونو شناختیم خیلی قشنگ ساز و کار جهان رو بهتر درک کردیم و چقدر از جوانب مختلف پیشرفت کردیم

    هر دفعه ما یه چیزی خواستیم دیدیم خدا بهترش رو برامون میخواد هر دفعه اعتماد کردیم خودش قشنگترش رو برامون رقم زد

    اماااا امان ازین نجواهای ذهنی

    تقریبا دو هفته پیش میخواستیم یه انتقالی رو انجام بدیم که نشد و گفتیم میریم حضوری بانک انجامش میدیم.

    استاد میدونید من دیگه انگاری که زمان تکامل کنتور میندازه با خودم میگفتم ببین خدا ما دیگه حسابی به تکامل رسیدیم و در واقع مسیر به گونه ای بود که انگار اگه این نمیشد تمام زحمات ماه های ما تمووم شده بود و من همینطور تو مسیر با خدا حرف میزدم و حالا ساعت 5 میبایست دانشگاه باشم تا جفت پروژه های خودم و همسرم رو بدم برای میانترممون و ساعت تقریبا 3 بود و هیجان بالااا که اگه نشه همه چییی دوود میشه.

    در هر صوورت بخااطر تمام رشدهایی که کردیم به صورتی بسیاار زیبا کنترل هیجان کردیم کارای بانکی رو با آرامش انجام دادیم فرمارو پر کردیم و تایم گذشت به ایده ی کمک گرفتن از دوستمون هدایت شدیم انجامش دادیم و قضیه پروژه ها حل شد و تو اون فشار روانی که دوست داشتیم کنار هم باشیم خدا ردیفش کرد من نرفتم دانشگاه و نهااایتااااا اون انتقال انجاااام نشد.

    ببینید استاد من و همینطور پوریا جان یهوو احساس خلا شدیدی کردیم

    هر کار میکردم نمیتونستم حالمو خوب کنم.خیلییی سخت بود.ساااعتها شبانه رووزها کار و تلاش و از تفریح گذشتن ها جلو چشممون رفت هوا

    من اون لحظه نا امیدترین بودم و نمیخواستم این حس رو به پوریا جان هم انتقال بدم.

    اصن من منگ ترین لحظاتم رو میگذروندم و خوب میدیدم گفتگوهای ذهنیم چه قدرتی گرفتن که منو اندوهگین کنند.چیزهایی رو ذهنم بولد میکرد که خیلی کنترلشون سخت بود.مثلا میگفت سختی کشیدی از تفریحاتت گذشتی امااا نهههه اینطور نبود.ما حسابیم در کنار کارمون خوشم گذرونده بودیم. وای ازین نجواهای ذهنی …

    رسیدیم خونه برگرفته از صحبت های شما در قانون آفرینش گفتیم بخواابیم که قطع بشیم یه مدت ازین حال و هوا اما نشد.

    کاری که به ذهنمون رسید گفتیم آشپزی میکنیم باهم.استاد جان البته ما در دوره بی نظیر سلامتی هستیم ولی گاهی به عنوان چیت میل یه مدل پیتزا درست میکنیم البته با مواد غذایی مجاز.نونش همون سینه مرغ هست که میپزیم و بلند میکنیم با تخم مرغ خمیرش میکنیم و برای روشم از گوشت و مخلفات مجاز استفاده میکنیم.

    در واقع با اینکه ترکیب دو تا گوشته برای ما سازگار بوده خداروشکر. (استاد جان چیت میلمون اینه فکر نکنین مواد اشتباه وارد بدن زیبامون میکنیما فقط مواد مجاز رو ترکیبشون میکنیم :))))) )

    این غذا زمان بر هست تقریبا و کار فیزیکی یکم میطلبه البته به نسبت سایر غذاها تو دوره سلامتی والا صد در صد از هر غذای ایرانی ساده تره و دنگ و فنگش کمتره

    خلاصه گفتیم اصن با پختن غذا و کار فیزیکی و بعد خوردنش که حس خوبی بهمون میده کمی حالمونو بهتر کنیم و خداروشکر هم کارساز بود.

    در همین حین باز کلی باهم صحبت کردیم که خدا پشتیبانه ماست حتما راهی هست حتما این مسیر برای ما خوب نبوده و خیلی بازحالمون بهتر شد.نهایتا کلا کار رو تعطیل کردیم و شبم زود خوابیدیم

    روز بعد من ناراحت بودم ازینکه یکم با خدا تند حرف زدم و حالا یه جورایی احساس ناراحتیم این بود که من مشرک شدم.این قضیه خیلی برای من آزار دهنده بود.

    به لطف خدا تو سایت به کامنتهایی هدایت شدم و خدا خودش من رو به واسطه ی اونها آروم کرد.من وجود مادیم رو پذیرفتم و فهمیدم این طبیعیه ناراحت شم طبیعیه بترسم طبیعیه دلم بلرزه اما طبیعی نیییست تو این حس ها بمونم و خدا خودش خالقه منه خودش منو اینجوری خلق کرده و اونی که سورپرایز شده منم نه اووون.

    خیلی آروم تر شدم. همسرم که خیلییی بهتر و زودتر از من آرام شده بود.

    استااد جان قدم به قدم باز خدا امید رو تو دلمون کاشت قدم به قدم بهمون گفت نه تمووم نشده. قدم به قدم یه درخواست دیگه رو تو وجودمون فعال کرد.

    به محضی که برای رسیدن به رفع اون مساله اقدام کردیم یهو دیدم پوریا اومد و گفت نگین نمیتونم باهات از شدت هیجان حرف بزنم فقط بیا و خودت گوش کن.

    در واقع ما میخواستیم برای تغییر محل اقامتمون از ایران به ترکیه توی پاسپورتامون به کنسولگری بریم و برای انجام مراحل اداریش و نحوه انجامش دنبال مطمین ترین مسیر بودیم.

    پوریا جان برای پیدا کردن این جواب به جایی هدایت شد و بدون انتظااار یهووو به پاااسخ احتمالی سوالمون در مورد مساله قبلی رسید.

    خدای من گواهه هنوز در شگفت زده ترین حالت ممکنیم.ایمان داریم در این راه حل احتمالی که بهش هدایت شدیم کلی درس و نکته برامون وجود داره.

    همون شب من چون کمی بخاطر پریدیم بی حال بودم خوابیدم ولی ایشون گفتن من به وضوح این هدایت رو حس میکنم تو استراحت کن من اگه کنسولگری وقت داشت میگیرم که هر چه زودتر بریم و حسش میکنم که خدا میگه الان وقته عمله.

    پوریای نازنینم صبح ساعت 6.5 منو بیدار کرد و گفت برای همین امرووز وقت داشتن والا میفتاد برای یکی دو هفته دیگه و من گرفتمش و مدارک رو آپلود کردم.

    رفتیم و به لطف خدا به زیبایی و سادگی کارمون انجام شد و چقدرم خندیدیم اونجا و زیبایی دیدیم.

    با اون شرکت تماس گرفتیم و انگار تنها پوینتش رسیدنمون به این قدم بود و اونها گفتن با 1500 یورو برامون انجام میدن.

    ما به لطف آموزش هایی که خدا تو این مدت بهمون داده دیگه سلطان وریفای کردن در انواع اپلیکشن ها و بانک های جهانیم :))))

    رسیدیم خونه سرچ کردیم دیدیم کل هزینش برای ثبت شرکت به صورت مجازی قانونی و به راحتیییییی در کشور استونی فقط 130 یورو هست

    به قول ترکا تامااااااااااااام

    ما چی میخواستیم خدا چی برامون در نظر داشت

    هنووز در حال بررسی هستیم و به راه حل نهایی نرسیدیم اما حالمون عااالیه

    در واااقع

    این داستان هنووز ادامه دارد :)))) ….

    آره سخت بود انصافا حالمونو خوب نگه داریم اما تونستیم و خدا سرییییع هدایت هاشو فرستاد قلبمونو آروم کرد و مسیر رو برامون پر از نور امید کرد

    خدایااااااااااا شکرت

    من سپاسگزار پروردگارم که انقد قلبمو جلا داده که برای تغییر حالم برای سپاسگزاریش انقدر نعمت دوورمه که نباید تلاش کنم برای دیدنشون من به سااادگی در اووج بی نهایت و فراوانی نعمت دارم که بشمرم و حالم احسن الحال بشه

    خدایااااا پروردگاراااا شکرت

    و بله من لایقم برای تجربه ی راحتی و نعمت ها و رفاه و آسایش و زیبایی های بیشتر

    من بنده ی کسیم که عاشقمه و بر خودش واجب کرده خواسته های منو به طرفه العینی اجابت کنه و اینها تنها در ید قدرت اوست و من به درگاه کسی جز اون برای بیان درخواستام قدم نمیگذاااارم.

    الله مع الصابرین نه تحمل کنندگان :))

    عاااشقتوووونم استاد جاانم

    در پناه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: