مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- اساسی ترین قانون خداوند: احساس خوب = اتفاقات خوب؛
- رابطه احساس خوب و خوش شانسی؛
- اگر بتوانی در شرایط نادلخواه، احساس خود را خوب نگه داری، پاداش ها راضی کننده است؛
- ارتباط بین شکرگزاری و رزق؛
- راهکار ورود به مدار نعمت ها و بیشتر ماندن در این مدار؛
- راهکار “رسیدن به احساس خوب” در شرایط نادلخواه؛
- “احساس خوب”، نتیجه کنترل ذهن است؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD469MB30 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها27MB30 دقیقه
به نام خدای یکتا🌹
تنها نیروی مطلق و هدایتگر هستی🌹
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر و تمامی دوستان آگاهم🌹
گاهی برای سپاسگذاری از خدا و برای این حد از نعمت و وجود شما پیدا کردن واژه مناسب سخته.سالها منتظر یوسف گمگشته در دنیای بیرون بودیم غافل از اینکه یوسف گمگشته خودمم خود خود خودم و این رو زمانی پیدا میکنی که تازه شروع میکنی یاد میگیری حال خودت رو خوب کنی و اون موقع هر جایی باشی برات گلستان میشه .توانایی کنترل ذهن 😍 احساس خوب =اتفاقات خوب😍 اینا رو تو کل این مدت نزدیک به دوسال مدام تو فایلها میشنیدم اما تو قدم یک و جلسه 1 انقدر تو تارو پود زندگیم و تو وجودم حسش کردم که الان ماه هاست جلسه 1 قدم یک رو تقریبا هر روز بارها و بار ها با دقت گوش میدم و هر بار برام کلی حرف تازه و کلی اگاهی داره.امروز جایی نشسته بودم و طراحی میکردم که 2 سال پیش زمانی که به این شکل عاشقانه و جدی تو این مسیر نبودم اعتماد به نفس رد شدن از اونجا رو هم نداشتم .پشت خونمون یه پیاده رو سر سبز که یه سمتش میخوره به بیشه ها و جویبار ها و رودخونه هایی که کل کودکیم اونجا رها و شاد بازی میکردم تا دو سال پیش اونجا همیشه یه تعداد از خانم های روستا مینشستن. وقتی رد میشدم همیشه از قبل اینکه برسم اونجا این احساس رو داشتم که همشون الان به ما خیره میشن و همینم میشد چون فرکانسش از قبل فرستاده میشد و از اون تیکه همیشه نفرت داشتم. امروز صبح که خواستم برم طراحی گفتم خدایا من مشخص نمیکنم کجا برم .خودت من رو هدایت کن و خدا هدایتم کرد همونجا گفت بشین تو همین پیاده رو و از اون درخت گردوی زیبا که رو به روت هست با دقت طراحی کن و تمام حواست رو بزار رو بازی نورو سایه روشن ها و رقص شاخه ها 😍😍😍گفتم چشم و نشستم فارغ از دنیا فارغ از این که کجا بودم فارغ از زمان و مکان و فارغ از اینکه هیج دختری و کلا هیچکس تا به حال تو روستا از این رفتار رو نداشته و برای مردم تازگی داره. شروع کردم با دقت طراحی غرق در حال خوب و طراحی بودم و تمام مدت فایل گوش میدادم متوجه شلوغی اون مسیر بودم ولی صداها رو نمیشنیدم و فقط غرق بودم در حال خوب خودم و کلاس درسم و آموزش نور و سایه. یه لحظه یه حسی گفت زهرا این جا رو یادته ؟این جا کجاست زهرا؟یادم افتاد همونجایی بود که خانمهای روستااوقات بیکاریشون جمع میشن و من قبلا با چادر و همراه خانوادم هم اعتماد به نفس نداشتم رد بشم از جلو چشمشون تمام روز با ظاهر دلخواه خودم و تنها همونجا یه جایی جلو دید هر کسی که رد میشد بودم و داشتم طراحی میکردم .اون هم تمرکزی به شکلی که حواسم و دقتم خیلی زیادتر از قبل تو فایلها و طراحی بود و طراحیم فوق العاده شد نسبت به دیروز خودم و درختای گردوی فراوانی که این مدت طراحی کردم. این نتیجه همون کنترل ذهنیه که تو این مورد داشتم و البته هنوز ابتدای مسیرم و خیلی جا داره برای بهتر شدن و خدا میدونه اگه با قدرت ادامه بدم قدرت چه قدم های بزرگی تو وجودم ایجاد میشه.خدا رو شکر میکنم 😍😍خدا رو سپاسگذارم😍😍😍 و حالم خیلی خوبه😍 اینا رو زهرایی داره میگه که در زمان مناسب مینویسم که از کجا کنترل ذهن رو شروع کردم و این احساس خوب از اون زهرا چی ساخت از زهرایی که مرده بود و زنده شد و عمر دوباره و زنده شدن خودش رو به چشم خودش داره میبینه.عاشقتونم استاد که انقدر بی نطیرین که یک کلمه از صحبتهاتون حتی سلام و شروع فایلتون رو نمیشه ازش گذشت تمام کلام و رفتارتون شده منطق ذهن ما شده الگوی ذهن های هزاران هزار نفر به سمت خوشبختی .خدا رو بابت وجودتون و این همه احساس و حال عالی و این فایل فوق العاده بی نهایت سپاسگذارم🌹💜