گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها

 

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • اساسی ترین قانون خداوند: احساس خوب = اتفاقات خوب؛
  • رابطه احساس خوب و خوش شانسی؛
  • اگر بتوانی در شرایط نادلخواه، احساس خود را خوب نگه داری، پاداش ها راضی کننده است؛
  • ارتباط بین شکرگزاری و رزق؛
  • راهکار ورود به مدار نعمت ها و بیشتر ماندن در این مدار؛
  • راهکار “رسیدن به احساس خوب” در شرایط نادلخواه؛
  • “احساس خوب”، نتیجه کنترل ذهن است؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    469MB
    30 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها
    27MB
    30 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

292 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حسین و نرگس» در این صفحه: 1
  1. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1817 روز

    وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَهً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ ﴿9﴾

    و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانیم سپس آن را از وى سلب کنیم قطعا نومید و ناسپاس خواهد بود

    وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ

    و اگر پس از محنتى که به او رسیده نعمتى به او بچشانیم حتما خواهد گفت گرفتاریها از من دور شد بى‏ گمان او شادمان و

    فخرفروش است

    إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ

    مگر کسانى که شکیبایى ورزیده و کارهاى شایسته کرده‏ اند [که] براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ خواهد بود

    سلام خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی

    در مورد این آیات نکته ای رو لازم دونستم برای خودم متذکر بشم تا هر وقت این متنو میخونم فراموشم نشه و ردپای من

    باشه در این کانال بی نظیر… تفاوت لذت حقیقی و مجازی!! تا حالا بهش فکر کردید؟ اینکه لذت میتونه اصالت داشته باشه

    یا یه شرطی سازی فریبنده باشه؟ چرا خداوند هر دو مدل واکنش انسان رو نفی میکنه چه خوشی موقع نعمت چه غم موقع

    نقمت و گرفتاری؟ یادمه اکهارت توله خیلی خوب این موضوع رو باز کرده بود… و خود استاد وقتی در مورد حال خوبشون

    حتی زمانی که چیزی نداشتن… ببینید یکسری عوامل محرک وجود دارن که مغز از طریق یکسری هورمون ایجاد میکنه و

    اگه انسان به اون محرک ها پاسخ بده مغز از طریق ریختن هورمون توسط غده های درون ریز احساس شعفی دروغین

    به انسان میده که انسان احساس شادی و شعف میکنه اما همش جادو جمبل مغزه و اصالتی نداره… یعنی اگه مثلا غده

    هیپوفیز مغز در ترشح پپتید دچار مشکل بشه ماها از خوردن چلوکباب سلطانی هم لذتی نمیبریم… یعنی چه تحریک به

    انجام کارهایی که مغز ما رو براشون شرطی کرده و چه لذت بعد از انجام اون کار همش کار مغزه و البته لازمه و در جهت

    تکامل ماست… اما این لذت ها اصالت نداره و فقط ما رو هول میده برای بقای جسم… حتی بوهایی که استشمام میکنیم

    لذتشو مغز برامون تعریف میکنه… مثلا بیماری فانتوسمی باعث میشه انسان بوهایی رو احساس کنه که اصلا ماده ایجاد

    کنندش وجود خارجی نداره.. حتی لذت جنسی هم شرطی سازی مغزیه… از اینجا شرطی سازی ها شروع میشه تا اونجا که

    آقا من به فلان پست برسم خوشحالم!!! و وقتی میرسیم کمی باهاش شادی میکنیم و بعدش تمام!! البته این شرطی سازی ها

    باید باشه و میشه حتی مدیریتشون کرد مثل اونجا که استاد فرمودن واس لاغر شدن با اهرم رنج و لذت از غذا متنفر شده

    بودن… حالا ارتباط این مطالب با آیات ابتدا چیه؟ خیلی خلاصه عرض کنم… رسیدن ها و نرسیدن ها خودش حامل لذت

    خاصی نیست و ما رو رشد نمیده که وقتی برسیم شاد شیم یا نرسیم غمگین… خدا میفرماید بندگان مومن که عمل صالح

    انجام میدن از این پروسه مستثنی هستند… البته من نمیخوام بگم از موفقیت های این چنینی لذت نبریم نه … بلکه میخوام

    بگم این ها نباید اصل باشه… بلکه پروسه ای که ما رو تکامل میده و در نهایت به اینها میرسیم باید مد نظر باشه…

    بندگان صالح به این اتفاقات فقط برای اصلاح نفسشون و بازخورد گرفتن نگاه میکنن… خوب پس لذت حقیقی کجای داستانه

    وقتی انسان تکامل پیدا میکنه و درکش از خداوند عمیق تر میشه حالش عالی تر میشه و احساسش خوب تر میشه… این

    احساس خوب که ناشی از مقام قرب هستش یه تفاوتی با اون شرطی شدن ها داره… شرطی شدن ها همیشه ضد داره

    و محصول مغزه… اما احساس شعف و حال خوبی که از درون تراوش میکنه ضد نداره…یعنی یا هست یا نیست… اما

    شرطی شدنها ضد داره… گرسنگی و سیری… عشق و نفرت (تفاوت عشق حقیقی و شرطی شدن برای یه شخص خاص)

    احساسات کاذب به یه موضوعی در بیرون گره خورده که عامل ایجادشه… اما شعف درونی بیدلیله و وقتی میره رنجی ایجاد

    نمیکنه… مثل مواد مخدر نیست که اگه بود لذت ببری و اگه نبود درد بکشی… خواستم بگم لذت واقعی در تمام لحظاتیه که

    ما آگاهانه از زندگیمون لذت میبریم و بر اثر شرطی سازی های ذهن به گذشته و آینده پرتاب نمیشیم…

    یاد نامه دکتر سعید مهرپور به همسر مرحومشون افتادم… به عنوان حسن ختام متنشو اینجا میزارم… واقعا لذت حقیقی در

    تمام این لحظات در جریانه و در گرو رسیدن به چیزی و یا جایی نیست و وقتی انسان این لذت آگاهی و تنفس در هوای

    خداوند رو میچشه همیشه حالش عالیه و اون چیزهایی هم که دنبالشونه به طور طبیعی و راحت به دست میاد…

    ——-

    مریم عزیزم سلام. من در چهل و یک سالگی به بسیاری از آن چیزهایی که امروز آرزوی جوانان و دانشجویان است، رسیده ام.

    پزشک، جراح، فوق تخصص، استاد و حتی رئیس! اما امروز بعد از این راهِ دراز و پر مشقّت، یک آرزو بیشتر ندارم، این که همه

    این ها را که برشمردم، پس بدهم و در عوض لحظه ای کنارِ تو بنشینم، در چشمانت نگاه کنم و فنجانی چای با هم بنوشیم و

    این بار قول می دهم که چای را نه یکباره و داغ که با آرامش و پا به پای تو بنوشم.

    مریم عزیزم؛ این روزها جوان ترها آن چنان برای پیشرفت عجله دارند که نگاهِ مادر، نفسِ پدر و عشقِ همسر را نمی بینند و

    برای رسیدنِ هر چه سریع تر به قله، بسیاری را در دامنه جا می گذارند. مریم عزیزم، من پشیمانم از تمامِ شب هایی که صحبتِ تو را نمی شنیدم و به فکرِ تشویقِ حاضرینِ در سخنرانیِ فردایم بودم. من پشیمانم.

    مریم جان، بگذار جوان ترها را نصیحتی کنم: در بالای قله ها و آن سوی ابرها خبری نیست، هر چه هست در دامنه زندگی

    شماست…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: