مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- اساسی ترین قانون خداوند: احساس خوب = اتفاقات خوب؛
- رابطه احساس خوب و خوش شانسی؛
- اگر بتوانی در شرایط نادلخواه، احساس خود را خوب نگه داری، پاداش ها راضی کننده است؛
- ارتباط بین شکرگزاری و رزق؛
- راهکار ورود به مدار نعمت ها و بیشتر ماندن در این مدار؛
- راهکار “رسیدن به احساس خوب” در شرایط نادلخواه؛
- “احساس خوب”، نتیجه کنترل ذهن است؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD469MB30 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها27MB30 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و آقای عرشیانفر عزیز….و سلام به همه دوستان عزیزم در این قسمت از گفتگو با دوستان……
واقعا که ازبخش گفتگو با دوستان لذت میبرم و آگاهی های زیادی دریافت میکنم و این قسمو هم مثل بقیه قسمت ها بینظیر بود..هر چند که تمام صحبت های استاد عزیزم سرشار از آگاهی هاست.
اما مبحث این قسمت کنترل ذهن،و داشتن حال و احساس خوب در تمام شرایط،حتی شرایط به ظاهر بد….
خدای من چقدر آرامش میگیرم وقتی میدونم که هیچ چیز و هیچ کس در زندگی من دخیل نیست و مسئولیت تمام وکمال و خوب و بد زندگیم در دست خودم هست.و برای اینکه بتونم شرایط دلخواه خودم رو رقم بزنم،فقط باید تلاش کنم که در قسمت بیشتری از روز حال و احساسم خوب باشه و اگر هم اتفاق به ظاهر بدی برام رخ داد،دیدم رو نسبت بهش تغییر بدم و طوری بهش نگاه کنم که حال و احساس بدِ کمتری رو بهم القا کنه،زیرا قانون ثابت و بدون تغییر خداوند هست که در قرآن هم آمده که نباید غمیگن شد و نباید ترسی به دل راه داد…زیرا غمگین شدن ناراحتی بیشتری به بار می آورد و ترس هم که نشانه بی ایمانی هست،یعنی جایی ترس هست،ایمان نیست….وقتی خداوندی را باور کنیم که در قرآنش هم تمام ناراحتی ها را نفی کرده،پس چرا غمگین باشیم و بترسیم؟!..خداوندی که حتی به مادر موسی که فرزندش را به آب می انداز و هزار ویک دلیل برای ناراحتی و ترس از دست دادن فرزندش را دارد،میگوید نگران نباش،زیرا میداند که اگر نگران شود،اتفاقات بدی را تجربه خواهد کرد..پس قانون بی تغییر خداوند،برای همه یکسان هست،حتی برای پیامبرانش..حتی برای یعقوبی که برای از دست دادن فرزندش ترسید و نتیجه ترسش هم مشخص شد و در فراق از دست دادنش غمگین شد و نتیجه غمگین شدنش هم مشخص شد تاجایی که بینایی اش را از دست داد و شرایطش تغییر نکرد تا جایی که فهمید که کارش اشتباه است و خودش را تغییر داد و نتیجه تغییرش،این شد که طبق قانون فرزندش را بازیافت،زیرا دیگر برای ازدست دادن یوسف نگران نشد و نتیجه حال و احساس خوب قطعا اتفاقات خوب خواهد بود…..
البته که کنترل ذهن و داشتن احساس خوب واقعا سخت هست،اما اگر میخواهیم که نتایج متفاوتی نسبت به اکثریت جامعه داشته باشیم،پس باید اعمال و رفتارهایی متفاوت از اکثریت جامعه داشته باشیم.و آگاهانه روی خودمون کار کنیم و تمرین کنیم…
تمرین هایی انجام بدیم که ما رو به حال و احساس خوب برسونه،مثل شکرگزاری که نزدیکترین فرکانس رو به خداوند داره و خییلی سریع جواب میده(البته این تجربه شخصی خودم هست)…هر چقدررر که شرایط،بد هم باشه،اما باز هم چیزهایی هست که بتونیم سپاسگزارشون باشیم…و تمرین دیگه که خیییلی به من آرامش میده،این هست که وقتی یک اتفاق به ظاهر بد رو تجربه میکنم،مدام این جمله رو باخودم تکرار میکنم(الخیر فی ما وقع)،که حتما خیری هست در هر انچه که برایم رخ میدهد،زیرا نیروی حاکم بر جهان خیر هست.حتما این اتفاق به ظاهر بد،تضادی هست که اگر من حالم رو بد نکنم حتما پاداشی بزرگ برایم دارد….واقعا این باور خییلی بهم آرامش میده و خیلی بهم کمک میکنه که بتونم حالم رو بهتر کنم….البته که این را هم میدانم که هییچ انسانی نیست که بتواند به طور کامل احساساتش را کنترل کند و فقط باید سعی کنیم کمی بهتر باشیم و هر روز این کمی بهتر شدن را گسترش دهیم….
و قطعا افراد موفق کسانی هستند که کنترل ذهن داشته اند و در شرایط به ظاهر بد هم ایمان خودشان را نشان داده اند و بهشت،پاداش چنین کسانی هست….بهشتی که در آن جاودانند…
امیدوارم که خداوند هممون رو کمک کنه که در کنترل ذهن هر روز بهتر و بهتر شویم،زیرا همه ابعاد زندگیمون بستگی به فرکانس ها و افکار خودمون داره و (احساس خوب=اتفاقات خوب) و این قانون هست…..در آغوش پر مهر خداوند باشید…
خدانگهدار…..