مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- اساسی ترین قانون خداوند: احساس خوب = اتفاقات خوب؛
- رابطه احساس خوب و خوش شانسی؛
- اگر بتوانی در شرایط نادلخواه، احساس خود را خوب نگه داری، پاداش ها راضی کننده است؛
- ارتباط بین شکرگزاری و رزق؛
- راهکار ورود به مدار نعمت ها و بیشتر ماندن در این مدار؛
- راهکار “رسیدن به احساس خوب” در شرایط نادلخواه؛
- “احساس خوب”، نتیجه کنترل ذهن است؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD469MB30 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها27MB30 دقیقه
بانام خدای خوبم.وبا سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز وعزیزانی که در گفتگوها شرکت میکنند واز نتایج و حال خوبشون میگن و نیز تمامی عزیزانی که اعضای این بهشت را تشکیل میدهند.استاد عزیزم یک دنیا سپاسگزارم.
امروز که این گفتگو رو گوش کردم،به احساس خودم در این مدت که عضو سایت شدم فکر کردم. خدارو شکر میکنم بخاطر اینکه به لطف او و آموزشهای استاد عزیزم مدتی هست که وقتی حس وحالم بد میشه،خیلی زود یادم میفته که احساس خوب =اتفاقات خوب و برعکسش.
خب همین لحظه تصمیم میگیرم و سعی میکنم که احساسمو تغییر بدم.همینکه یادم میفته که نباید اون احساس ناخوشایند ادامه دار باشه خودش برای من نتیجه و نیز نشانه بزرگیه که دارم مسیر درست رو میرم.و همین موفقیت که شاید از نظر خیلیها کوچیک باشه،برای من و از نظر خودم خیلی بزرگ و ارزشمند هست.
استاد عزیزم در صحبتهاشون گفتن که ما بالاخره انسان هستیم و اینطور نیست که در همه زمانها حال واحساسمون بهترین ودر بالاترین حدش باشه.
یاد این حرفی افتادم که در کمپهای ترک اعتیاد تاکید میکنند به افراد که تا آخر عمرشون فراموش نکنند که معتاد هستند و این اعتیاد تا آخر عمرشون همراهشون خواهد بود و اگه حتی بعد از سالها ترک و دوری از مواد،اگر لحظه ای غفلت کرده و حواسشون نباشه و فکر کنند که دیگه بصورت صددرصد رفته و نخواهد آمد،ممکنه باز هم مبتلا بشن.
یعنی اعتیاد تا آخر عمرشون در کمین نشسته و منتظر غفلت افراد هست که دوباره در وجود اونها سکونت کنه.
واقعا شباهت بسیار زیادی بین بیماری اعتیاد و ورودیهای منفی و نجواهای شیطان هست.
بنظرم نکات منفی و ورودیهای منفی و نجواهای ذهنمون و شیطان هم بمانند اعتیاد هستند برای فرد معتاد.
همانطور که یک معتاد بعداز ترک مواد،بشدّت باید از مکانهایی که درآنها مواد مصرف میکرده،وافرادی که با آنها مشغول مصرف مواد بوده و نیز از هرچیزی که باعث تحریک فرد به کشیدن مواد میکنه باید پرهیز کنه،
همه انسانها نیز میباید از انواع ورودیهای منفی و نجواهای شیطانی و تمامی موقعیتها وشرایط وافرادی و….که ممکن است باعث تحریک به مثلا غیبت کردن،قضاوت کردن و در یک کلمه باعثِ بوجود آمدنِ احساسِ بد و ناخوشایند بشه، بشدت باید پرهیز کنند.چون موارد منفی و نجواهای ذهنی، در کمین نشسته اند و منتظر فرصت هستند تا در ما انسانها نفوذ کنند و افسار مارو بدست بگیرند.(همانند اعتیاد که افسار فردِ معتاد را بدست گرفته و اجازه نمیدهد تا فرد مورد نظر طبق اراده خود راهی را که دوست دارد برود).
فرد معتادی که ترک کرده ،تا مدتها باید مراقب مکانهایی میرود و افرادی که باآنها نشست وبرخاست میکند و هر شرایطی که ممکن است اورا تحریک به مصرف مواد کنند،باشد.بعد از گذشت یک مدت مشخص،کم کم شرایط خوب میشه و فرد به اندازه ای قوی میشه که نیاز نمیشه به اندازه ی اوایل روزهای ترک مصرفش،مراقب محرکها باشه.
برای ما افرادی که در مسیر توسعه و تغییر و رشد خودمون هستیم نیز، بنظر میرسه تاوقتی که چندان قوی نشده ایم،بیشتر مراقب باشیم.و بعداز مدتی که قویتر شدیم ،دیگه به اندازه روزهای اول،نیاز به کنترل نداریم.و شرایط نیز با قویتر شدن ما بهتر میشه.و شرایط نادلخواه کمتر برامون پیش میاد.
در مورد صحبتهای استاد عرشیانفر که افرادی که مخالف قوانین جذب هستند و میگن که “وقتی اتفاقات ناخوشایند میفته بشینیم مثبت فکر کنیم و حال خودمونو خوب کنیم و….” بنظر میرسه میشود اینشکلی هم پاسخ داد. وقتی اتفاق ناخوشایندی میفته،
ما بین دو گزینه یعنی موندن در حال بد و حرص وجوش خوردن و دادوبیداد کردن وخودخوری و ….
وگزینه دوم یعنی سعی کنیم بیخیالتر بشیم و توی حس بد نمونیم.
کدامیک بهتره؟
اصلا فرض کنیم که قانون جذب یک توهم باشه و از ریشه هم اشتباه باشه،
باز هم از هر نظر که حساب کنیم،گزینه دوم بهتره.فارق از نتایج دو گزینه،از نظر عقلی،علمی و مادی و معنوی و….. براحتی میبینیم که خارج شدن از حس وحال بد، به نفع ماست.
استاد عزیزم واقعا ممنونم که اینقدر خالصانه و صادقانه مطالبی رو بهمون میگید که نمیشه روش قیمت گذاشت.خیلی باارزش اند.تک تک جملاتی که از قلب شما میاد روی قلب من میشینه.و انگار مخاطب شما فقط من هستم.
وقتی شما گفتید خداوند جهان هستی رو یجوری درست کرده که همه چیز بر پایه خیر و خوبی هست.و زمانیکه ما روی خودمون کار میکنیم وآگاهانه تصمیم به تغییر میگیریم،جهان هستی هم شرایط رو بنفع ما تغییر میده که ما راحت تر مسیرو طی کنیم.وقتی آگاهانه تصمیم میگیریم که خودمونو رُشد بدیم و انسان بهتری نسبت به گذشته خودمون باشیم،انگار همه چیز دست دردست هم میدن که مارو حمایت کنند.این صحبتها امید و انگیزه رو چندبرابر در وجودمون بیشتر میکنه که تغییر زیباست.
استاد عزیزم نمیدونم چجوری و با چه زبانی ازشما تشکر کنم.واقعا از ته قلبم آرزوی بهترینهارو برای شما دارم.واقعا از گوش کردنِ بارها وبارهای فایلها و خوندن مقاله ها و توضیحات خانم شایسته بزرگوار و نیز کامنتهای دوستان،سیر نمیشم.از تک تک شما عزیزان ممنونم. میگم خدایا واقعا دمت گرم که چنین انسانهایی خلق کردی و در مسیر ما قرار دادی.تا تو و جهان هستی رو همانطور که واقعا هستید بهمون بشناسونن و با شناخت خدای واقعی چقدر حالمون خوب هست و چقدر احساس ناب رو تجربه میکنیم.
استاد بینظیرم فعلا در اول مسیر هستم.و احساس خوب و لذتبخش و آرامشی وصف ناپذیر دارم و این بزرگترین نتیجه ای هست که تا الان گرفتم.
ممنونم.دوستون دارم