گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها - صفحه 22
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/12/abasmanesh-15.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-12-25 05:31:312024-04-27 08:15:02گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
149. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
رد پای روز 11 خرداد رو مینویسم
گوش کن
وقتی گوش میدم به حرفاش و بعدش میفهمم چرا گفته و برای چی بوده خیلی خوشحال میشم و علاقه مند که سعی کنم بیشتر به حرفاش گوش بدم
صبح که بیدار شدم و نقاشیامو شروع کردم و تموم شد
یهویی دلم کیک خواست
رفتم به مادرم گفتم، مامان تولدته ،کیک درست کنیم ؟ گفتم من برم تخم مرغ و هرچی که لازم داره بخرم و بیارم درست کن گفت باشه
بعد رفتم روغن و تخم مرغ و بکینگ پودر و چند تا چیز دیگه گرفتم ، یهویی باز گفتم کاش بستنی بخرم ولی یه حسی بهم میگفت نخر و وقتی گفتم دوباره خدا اجازه میدی بستنی بخرم ؟؟؟ یهویی حس کردم باید به مادرم زنگ بزنم و ازش اجازه بگیرم ،چون کارت بانکی مادرم دستم بود و با پولش میخواستم خرید کنم
بهش زنگ زدم و گفت باشه بخر و وقتی رفتم بخرم یه مغازه نداشت رفتم یه مغازه دیگه که اکثرا از اونجا میخرم خواستم برم داخل مغازه دوباره حس کردم نه از اینجا نخر و برو از جای دیگه بخر
مسیرمو طولانی تر کردم و رفتم
تو راه فکر میکردم یعنی دلیلش چی میتونه باشه که مسیرم تغییر کرد؟
بعد که بستنی گرفتم دوباره یه حسی بهم گفت یدونه اضافه بخر و گرفتم و وقتی اومدم نزدیک خونمون یه نفرو دیدم ، گفته شد بهش بستنی بده
اولش گفتم آخه من گرفتم خودم بخورم ، ولی بعد گفتم نه این برای من نیست چون وقتی میخواستم بستنی بخرم گفته شد به دلم افتاد که یکی اضافه بخر
بعدشم من مالک هیچی نیستم
هیچی ندارم که بخوام بگم برای منه همه برای خداست
بعد بردم بستنی رو بهش دادم و برگشتم خونه ، مادرم گفت شب مهمون داریم و مادر بزرگم و عموم میان خونمون،
هر چقدر میگذره بیشتر و بیشتر عاشقش میشم و خدا هر لحظه و هر لحظه مراقبمه و خودش بهم میگه چیکار کنم
باور دارم که هر لحظه صدایی که میشنوم حس هایی که میکنم همه و همه خدا کمکم میکنه و خداست که داره باهام حرف میزنه
خیلی حس زیباییه
خیلی دوستش دارم خیلی
وقتایی که میگم دوستت دارم خدا بلافاصله میشنوم منم دوستت دارم ،همین الانم شنیدم و وقتی میشنوم انقدر ذوق میکنم و میخندم و کیف میکنم که بهترین حالو دارم
خدایا ازت سپاسگزارم بی نهایت ممنونم ازت
که هر لحظه داری جوابمو میدی
بنام خدا، روزشمار تحول زندگی من روز چهارم
خدایا شکر که درمدار نعمتها هستم، باتمرین ستاره قطبی، کنترل ذهن، کنترل ورودی ها، تونستم تا حدود زیادی خودمو به این مسیر زیبا برسونم واصل اساسی ومهم فقط رسیدن به این مسیر نیست بلکه درک درست قوانین، تمرین همیشگی اون مارو ثابت قدم میکنه، دلیل اینکه این سایت دوست دارم والگوم استاده چون هیچ گونه فشارو باید نبایدی برای ادامه وجودنداره یک سری قوانین تعریف شده که اگرطبق اون جلو بری به اون هدفی که درنظر داری میرسی هیچ رقابتی باهیچ کسی وجودنداره، رییس وبالا دست وپایینی وجودنداره، فقط استاد پرازعشق اگاهی هارو میده وبقیه باهم فکری ومشارکت بهم انرژی میدن، اینجا بهشت چون همه چیز روی نظم وهماهنگی کامل وهمه حرفهای مثبت وسازنده میزنند، هیچ فکر وحرف مخربی وجود نداره، دوستانی که روی خودشون کار میکنند وپر از اگاهی هستند، استاد عزیز با دوستان خوب وهم فرکانس که کلامشون پراز اگاهیه، من احساس خوبی دارم چون جایی هستم که ارزو داشتم وجودداشت، من امروز خیلی شکر گذارترم چون من تجربه اینکه یه مدتی حتی کوتاه توسایت نباشم داشتم الان به این نتیجه رسیدم این من نیستم که میام این حس وفرکانس خوبی که به جهان میدم نتیجه ش بودن اینجاست وبرعکس وقتی ازمسیر خارج میشم نمیتونم کلیک کنم ووارد بشم اینو امتحان کردم وقتی طبق اصول پیش نمیرم اصلا سراز ناکجا درمیارم یهو به خودم میام میبینم من دورشدم اوایل فکر میکردم من هروقت بخام میتونم بیام ولی حالا فهمیدم یه سری کارهارو اگه انجام بدم دیگه نمیشه بیام چون من نمیتونم هم اون ادم سابق باشم بااون رفتارها هم بیام اینجا وحرفهای خوب بزنم وبنویسم وبخونم چون استاد هم برای تهیه هرفایل توی بالاترین فرکانس بوده، اینها رو ازگوش کردن به این فایل فهمیدم، حس خوب اتفاقات خوب، حس بد اتفاقات بد، من نمیتونستم حالمو خوب نگه دارم وقتی یک اتفاق که دوست ندارم پیش میومد شروع میکردم به رفتار تکراری واشتباه وازروی عادت گذشته چند وقتیه دارم لحظه به لحظه خودمو چک میکنم مثل کسی که داره رژیم میگیره وباید حواسش به کالری اضافه باشه، امروز تاالان که ازخودم ترازنامه گرفتم (چکاب احساسی در شرایط مختلف درروز) دیدم نیم ساعت حالم اوکی نبود، خداروشکر با کارکرد قدمها یاد گرفتم که سریع تشخیص بدم وادامه ندم اعراض کنم، حالمو عوض کنم، ودوباره برگشتم، امروز کار اداری داشتم چند ساعتی بیرون بودم یه عالمه حرفهای منفی ولی توکل کردم وسپرده بودم وهمش تکرار میکردم هراتفاقی بیفته به نفع منه، کمی بهم ریختم ولی سریع جمعش کردم واستاد توی یه فایلی میکفت اگه توی مسیر باشی خیلی زود پیامها رو دریافت میکنی، که داری اشتباه میری ویک چیزی مدام توی ذهنم الارم میزد، وجالبه هرکاری مبکردم نمیتونستم وارد بشم فایل بزارم بنویسم، اینم نشانه بود که تو نمیتونی به رفتارت ادامه بدی وبیای اینجا ذهنمو اروم کردم خوابیدم بیدارشدم فایلی که توی گوشیم بودو گوش کردم بعد هدایت شدم اینجا، میخام بگم قدر اینجارو وقتی میفهمیم که به یه عالمه تضاد برمیخوریم خداروشکر سریع فهمیدم، یه بارون زیبا داره میباره ومن درارامش دارم این فایل گوش میدم وکامنت مینویسم خدارو شکر استاد عاشقتم
سلام به استاد عزیزم و همه اعضای خانواده صمیمی عباسمنش
استاد عزیزم چقدر قانون دقیقه چقدر قانون دقیقه ! و من خیلی بیشتر از قبل دارم باورش میکنم
جریان از این قراره که 3شب پیش از منزل ما سرقت شد وتقریبا تمام طلا هامو که همیشه به عنوان سرمایه و قدرت تو زندگیم بهش نگاه میکردم از دست دادم روز اول حال بدی داشتم و بیشتر ترسیده بودم اما خیلی سخت و به زور “سعی” میکردم که حالم رو یکم بهتر کنم ،حرفای این فایل رو الان خیلی بهتر درک میکنم که شکرگزاری تو حال خیلی بد چقد میتونه کار سختی باشه و اینجاها میفهمیم چقدر حرف زدیم، چقدر عمل کردیم!
برای آروم کردن خودم یاد بچگیم افتادم که باز از خونمون سرقت کردن… به خودم گفتم خوب اون اتفاق باعث نشد که پدرم بدبخت بشه و چند وقت بعدش همه چیز به روال عادی برگشت و زندگی ادامه پیدا کرد و الان مادرم ده برابر اون طلاها و بهتره اون وسایلا رو داره و تصمیم گرفتم خودمو جمع و جور کنم…
صبح پاشدم که تو دفترم سپاس گزاری بنویسم با اینکه خیلی برام سخت بود و احساسم این بود که چیزایی که تا دیروز به خاطرشون سپاس گزار بودم حالا یا نیستن یا دیگه اون حسو بهشون ندارم مثل خونمون، لوکیشن روبروی پارکش محله ی خوب، طلاهام و …. بعد از خدا کمک خواستم گفتم خدایا چشممو باز کن کمکم کن از این امتحان الهی پیروز دربیام که اگر قبول بشم کلی ارتقای مداری داره ولی اگر تو این حس ترس و ناراحتی بمونم قطعا سقوط میکنم
تو این حال و هوا بودم که یه حسی اومد که گفت سپاسگزار باش که الان که آگاه تری این اتفاق برات افتاده و راحت تر باهاش کنار میای، شاید اگر چند سال پیش بود نمیتونستم انقدر راحت قبولش کنم و بعد چشمه ای از سپاسگزاری جاری شد…
شکرت که بچه هام سالمن شکرت که خودمون سالم هستیم شکرت که یه مقدار از طلاهام رو اونشب انداخته بودم شکرت که بزرگتر و قوی تر دارم میشم شکرت که خداوندی قدرتمند و ثروتمند دارم، شکرت که تو بهترین محافظ و نگهبانی شکرت که دارم خودمو بهتر میشناسم و توانمندی های جدیدی از خودم دارم کشف میکنم و…. و حالم بهتر شد، اروم تر شدم و چشمام برقی زد
بعدش اومدم تو سایتو نشانه رو دنبال کردم و هدایت شدم به این فایل که دقیقا مناسب حال من بود و جالبه موضوعش هم مسئله من بود.
دوستمون گفتن 30 میلیارد پول از کسی بردن گفتم خدایا شکرت برای من فقط 300 میلیون بوده و البته این تشابه 3 تو اعداد باز برام جالب بود و اونجا بغضم ترکید که ببین خدا داره باهات حرف میزنه خدا حواسش بهت هستو و فک نکن از خدا دور شدی فقط نترس و غمگین نباش به صراط مستقیم و توحید ادامه بده و بدون که این اتفاق مطمئنا درسهای بزرگ و ارزشمندتری برات داره به خدا توکل کن و ناامید نشو با قدرت دوباره خلق کن
هنر ما آفرینشه تو میتونی بهتر و بیشترش رو خلق کنی با این تفاوت که الان دیدم فرق کرده و میدونم خودم مهمترین و با ارزش ترین سرمایه زندگیم هستم
الهی به امید تو دوباره شروع میکنیم
استاد متشکرم
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
روز149
خدایا شکرت برای فایل بینظییییر گفتگو با دوستان ماندن در مدار نعمتها
در این مدت که در فایلهای سفر نامه هستم و این فایل ها روی سایت قرار گرفته میشود هر روز یه قدم بهتر یه ذره بهتر هستم بلطف خداوند
خدایا شکرت که با سپاسگزاری با کنترل ذهن با کنترل ورودی ها با در مدار درست بودن
با در احساس خوب بیشتر ماندن اتفاقات خوب که همان حال خوب و نعمت و شرایط و انسانها و زمان و مکان و موقعیت عالی است که در لحظه به ما داده میشود
وقتی بتونم در شرایط سخت و ناجالب حالم را خوب نگه دارم اونموقع است که پاداش میدهد خداوند.
در شرایط خوب که همه چی خوبه و بقول شما استاد ما خیلی نامردیم که در اون شرایط هم از و نق میزنیم
ولی شاهکار اینه که در شرایط سخت هم بتونیم حالمون روخوب نگه داریم و الان وقتی بخودم نگاهی انداختم دیدم که به تضادی برخوردم و دوباره وارد زندگیم شده تو دفترم شروع کردم به نوشتن گفتم من کجای این اتفاق هستم چه درسی میتونم بگیرم اصلا نگاه کنم ببینم من توجه و تمرکز کردم
وقتی به این ها میرسیدم گفتم الهام خانم تو قدرت تغییر کسی رو نداری هر کسی در هر جایی هست در جای درستشه
بخودم گفتم حالا که این تضاد اومده تو تمرکز بزار روی بهبود خودت کاری با کسی نداشته باش و بهش توجه نکن گفتم حالا چکار کنم گفت نکات مثبتش رو بیاد بیار نخواه کسی رو قضاوت کنی
استاد واقعا این حرفها بهم آرامش خوبی داد همین که رسیدم به کلمه قضاوت دیگه استپ کردم
گفتم آره خدا جونم هر کسی نتیجه باورهای خودشو میبینم حالا چه همسرت باشه چه فرزندت باشه چه مادرت و خواهر و برادرت
تو کاری با کسی نداشته باش و فقط روی بهبود خودت تمرکز کن چکار با کسی داری
اگه الهام خانم الان داری میبینی همسرت برخلاف میل باطنی تو داره به کاری انجام میده
بهش توجه نکن
اگه توجه کنی به نکات مثبت برات بهتره
و اگه بخوای توجه کنی به همین یه نکته منفی هر بار بیشتر. بیشتر میشود
الهام خانم تو که داری روی خودت کار میکنی پس توجه کن به زیبایی ها شکر گذاری کن بابت تمام داشته هات
به نکات مثبت توجه کن
اگه تو با این آدم هم فرکانس شدید که براحتی تغییر میکنه و باهم زندگی میکنید اگه هم نه که وقتی تو توجه کنی به زیبایی ها و تمرکز فقط روی بهبود خودت بزاری و شکر گذاری کنی و هر بار بتونی حالتو یه ذره خوب نگه داری جهان مکان وزمان تو را تغییر میدهد هم از نظر فرکانسی و هم از نظر فیزیکی
پس الهام خانم تو فقط مسئول خودت هستی
تمام اتفاقات زندگی را خودم دارم با فرکانس ها و افکار و باورهای خودم بوجود میاورم .
خدایا شکرت که امروز هم درسهای خوبی برام مرور شد و دوباره بیادم آوردی که در مسیر درست الهی با تعهد و استمرار و ثابت قدم تر بمانم
و چقدر جان جانانم قشنگ داره مرا هدایت میکنه ایمانم قوی تر شده باورم توکلم و اعتمادم به جان جانانم هزاران برابر بیشتر شده
خدایا شکرت که با سپاسگزاری در نزدیکترین فرکانس به تو قرار میگیرم
با شکر گذاری احساسم خوب میشود و همون لحظه از درون قشنگ حسش میکنم و کنترل ذهنم خیلی بهتر شده از هر بار دیدن زیبایی های جهان اطرافم لذت میبرم و فقط میگم خدایا شکرت که نقاشی تو بینظییییر ه
خدایا شکرت که من را خالق زندگی خودم کردی و یادم دادی که من این قدرت را دارم که اتفاقات یه لحظه بعدم را هم جنریت کنم منم خالق تمام اتفاقات زندگی ام
هر بار که قانون رو مرور میکنم یه ذره بهتر هستم
هر بار هم یه ذره بهتر بلطف خداوند با هر کلام مثبتی با هر محبتی که از افراد دریافت میکنم با هر ایده و نشونه و نعمتی که وارد زندگی ام میشود که همه کاره خداست و همه جوره هوامو داره هر بار میگم خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدانم
خودتی که داری درهای رحمت و نعمت و فراوانی ها را برویم باز میکنی از کی متوجه شدم از وقتی که ذهنم را کنترل کردم
قبلاً هم نعمتها و ثروتهاو فراوانی ها بوده ولی من در درک مدارش نبودم و خدا مرا هدایت کرد به درک بهتر شدن
به درک بندگی کردن به درک دریافت نعمتها و الهامات
خدایا شکرت که حافظ و نگهبانم توهینی و تمام اموراتم را سپردم به قدرت خودت و هر بار با هر تضاد و چالشی من فقط میگم این اتفاق خیره برای من و خدا رو صد هزار مرتبه کلی خیر و برکت میشود برایم
با همین درک از خیر اتفاقات چقدر آرامش و خیر و برکت وارد زندگی ام میشود الله واکبر
خدایا شکرت که تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا شکرت که در همه کس و همه چی فقط تو را میبینم
و خودت تمام راه حل ها را میدانی و علمت بر تمام عالم محیط است و در بهترین زمان و بهترین شرایط بهم راه حل ها گفته میشود
هر چقدر از درون خودم را لایق اتفاقات خوب و ایده ها و حل مسئله و توانایی در حل آن دارم میبینم که خیلی راحتر و زیباتر و عزتمندانه تر هدایت میشوم به آسانی و آگاهی
خدایا شکرت که در هر تضادی یه دانشگاه هست برای من به اندازه سطلم دریافت میکنم
میفهمم که چه درسی میتونم بگیرم که هر باریه ذره بهترباشم
خدایا شکرت که شخصیتم را بزرگتر کرده ای ظرف وجودم را بزرگتر تر و زیباتر کرده ای
آرامشم را بیشتر کرده ای
خیلی نسبت به قبلم بی خیال تر شده ام خدای مهربانم شکرت اینا همه از لطف توست که بر من منت داری بینهایت سپاسگزارم جان جانانم سپاسگزارم که مرا تکه ای ارزشمند از وجود پاک خودت آفریدی
خدایا شکرت که مرا شایسته بندگی کردن دانسته ای
خدایا شکرت که مرا آرامتر و صبور تر و بهتر و آگاهتر و آسان ترم کرده ای
خدایا من بیتو هیچی نیستم
من تسلیمم هیچی نمیدووووونم
تمام اموراتم را به دستان قدرتمند تو سپرده ام و آسوده خاطر هستم
هیچ عجله ای نیست آرام آرام تکامل را طی کنم و خدا خودش دست بکار شده برای رشد و پیشرفت من
خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام الله هدایتگربه سوی خواسته ها
سلام دوستان خوبم
ردپای من درفایل149سفرنامه
دیروروامروزباران شدیدی تومشهداومدومن لذت بردم ازاین باران وهمش باخودم فراوانی نعمت واین باران الهی روتحسین میکردم وسپاسگزاری میکردم
رفتم امشب پیاده روی تومنطقه ثروتمندنشین مشهدوتواین هوای زیباوبارانی ولذت بخش نفس عمیق میکشیدم ولبخندبرلبانم بودوخداروشکرمیکردم به خاطراین همه زیبایی واین درختان واین خونه های گران قیمت وزیبا وهم زمان این فایل روگوش میکردم وچقدرلذت بردم گفتم خدایاازوقتی این قانون احساس خوب رومتوجه شدم ودرک کردم چقدرزندگی من تغییرکردچقدرادم های اطرافم عوض شدندچقددزیبایی دیدم چقدرهم زمانی وهم مکانی دیدم چقدراززندگیم لذت میبرم چقدرهمه به من احترام میزارن
قبل ازاشناشدن بااستاداصلانمیدونستم هدفم چیه میرفتم سرکارمیگفتم باخودم اصلابرای جی اومدم تواین کاراصلارسالت من چیه وووسوال های دیگه
قبلا همه بهم میگفتن توچراغمگینی چراحالت بده
ولی الان میگن پسرتوچقدربیخیالی چقدرارامش داری من ارزومه که ارامش توروداشته باشم چقدرارومی
خدایاشکرت واقعی نمیدونم چی بگم ازاین لطف خداوندکه واقعافکرمیکنم دوباره متولدشدم
صبح هاوشب هابه خاطرنعمت هایی که خداوندداده ازش تشکرمیکنم وحال من بهتروبهترمیشه وبالاترین فرکانس فرکانس سپاسگذاریه
تغییرحتمااین نیست که الان بخوام سریع بهترین ماشبن وخونه روبخرم همین ارامش داشتن خودش یک تغییربزرگیه دروجودمن وبایدتکامل طی بشه تابه همه خواسته هام برسم اونم بالذت وبااحساس عالی وارامش
وقتی که توارومی وحالت خوبه ودراکثرمواقع اینطورهستی یعنی ایمان داری به خداوندوتسلیم اوهستی ووقتی که ارامش داری الهامات وایده هاونشانه های خداوندرودریافت میکنی
ایمان واقعی=احساس خوبه وعدم نگرانی ازاینده ودرلحظه بودن
ایمان واقعی به نماززیادخوندن نیست
إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللهِ ۚ وَعَلَى اللهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
ـــــــــــــــ
«نجوا وسوسه شیطان است»
جز این نیست که نجوا از جانب شیطان است، برای اینکه مؤمنین را محزون کند، ولی نمی تواند هیچ گونه ضرری به آنها برساند، مگر با اذن خدا. و مؤمنین بر خدا توکل می کنند.
(سوره المجادله، آیه 10)
أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
شادوموفق باشید
سلام استاد عزیزم
استاد این روزها در پروسه جدا شدن از کار فعلیم هستم و اونقدر لطف و محبت دارم از آدمهای اطرافم می بینم که حد نداره
چند روز پیش مدیرعامل شرکتمون که اصلا راضی به جدایی من نیست، برام یه کلیپ فرستاده بود درباره کنترل استرس
کلیپ رو برای مدیرم فرستادم و بهشون گفتم، بنده خدا دکتر فکر میکنه که من استرس دارم، ببینید برام چی فرستادن
مدیرم گفت آره نمی دونه که شما چه علی بی غمی هستید
همین جمله مدیرم که بارها و بارها از شما شنیده بودمش، یه جور تشویق بود برام که من تغییر کردم که من در مسیر درستی هستم
استاد همه جوره ازتون مچکرم بابت همه درسهایی که بهم دادید که مهم ترینش حفظ آرامش واقعی در زمانهای بیشتری از زندگیمه
استاد این داشتن آرامش واقعی هم برای خودش ماجرایی داره
استاد قبل از آشنایی با شما و زمانی که تازه داشتم روی خودم کار میکردم، یه روز به اصرار یکی از دوستانم رفتیم پیش یه دکتر طب سنتی که میگفتن با گرفتن نبض، در خصوص بیماریهایی که ممکنه داشته باشی صحبت میکنه
اون خانم دکتر وقتی نبض من رو گرفت، گفت چقدر نبضت تند میزنه استرس داری؟ گفتم نه من سعی میکنم همیشه آرامشم رو حفظ کنم و اون خانم گفتن سعی کردن یه چیزه ولی من دارم یه چیز دیگه حس میکنم
و بعد من روی خودم دقیقتر که شدم دیدم که در خیلی از تایم ها هم که احساس میکنم آرومم ولی توی دلم بعضا دارن رخت میشورن، و دیدم گاهی وقتها یه حسی اونقدر در وجودت نهادینه شده که تو اصلا متوجهش نمیشی
البته همون کنترل ذهن سطحی هم در نهایت من رو به سمت استاد و این سایت بهشتی هدایت کرد
استاد ولی الان خیلی وقته که به کمک شما من در زمانهای بیشتری احساس آرامش واقعی رو دارم و بالتبع اون خدا رو شکر زندگیم از خیلی جهات تغییرات اساسی کرده
بازم از شما و خدای خودم سپاسگزارم که من رو به این مسیر زیبا هدایت کرد
رد پای روز 149
روز شمار تحول زندگی من فصل پنجم
گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها
واقعا چه هدیه ای بالاتر از اینکه حال و احساس خوبی رو داشته باشیم
الا بذکرالله تطمعن الغلوب در هر لحظه دلها با نام و یاد تو آرام می گیرد
اگر ما احساس مون خوب باشد آن الهاماتی که می شنویم و حس می کنیم دقیقا شهودی و هدایت از طرف خداوندست و بدین معناست که قطب مثبت ما فعال هست
ولی اگر احساس مون خوب نباشد و غم و اندوه و ترس و نگرانی و حسادت و کینه باشد یعنی در مدار احساس نامناسب هستیم و هر الهامی رو بشنویم یعنی نجوای شیطانی و نامناسب هست پس قطب منفی ما یعنی فعاله و این همون افکار منفی و نامناسب و نجواهای ذهنی هست ..
احساس نامناسب= اتفاق و نتایج نامناسبکسانی هستند که همیشه در مدار غم و غصه و ترس و نگرانی و حسرت و خشم و غیره . هستند حتی کسانی که در شرایط خوب وعادی روزمره زندگیشون هم مدام غُر میزنند و ناشکری میکنند و مدام از همه چیز گله وشکایت دارند واحساس شون مدام روی ناسپاسی میچرخهمذهمیشه احساس شون خوب نیست
احساس خوب = اتفاق و نتایج خوب
یعنی در هر شرایطی انسان بتونه احساس شو در مدت زمان بیشتری خوب و مثبت نگه دارد لاجرم اتفاق های خوب و مثبت بیشتری رو تجربه میکنه و این یک قانون هستش
و پاداش رو کسانی میگیرند که توانایی کنترل ذهن رو داشته باشند
خیلی مهم هستش که بتونیم آگاهانه ذهن مونو در مواقعی که تضادی پیش آمده کنترل کنیم و این کنترل ذهن نیاز به تمرین های مداوم و تکرار و تکرار مستعمر دارد و البته که این کار آسونی نیست …. ولی با تمرین های مداوم سپاسگزاری و تحسین و تمجید و توجه به نکات مثبت و توجه به زیبایی ها می توانیم آگاهانه آن مدت زمان غم و انده را کمتر و کمتر کنیم و با نگه داشتن احساس خوب بطور آگاهانه در مدت زمان بیشتر ی به احساس خوب و مناسبی هدایت شویم..
دقیقا در شهریور سال 1401 در آن بهبه شرایط قطعی اینترنت و شلوغی کشور من باید جابجایی منزل رو انجام میدادم و آنچنان تضادهایی داشتم که داستان مفصل شو قبلنا در همون زمان نوشتم و البته با کنترل ذهن و گوش کردن به فایل های استاد بخصوص فایل های گفتگو استاد عباسمنش با دوستان سعی کردم آگاهانه ذهن مو کنترل کنم و خدا رو شکر با تمرین های مداوم یکی از موفقیت های اون سال من همین کنترل آگاهانه ی ذهنم بود و توانستم غم رو از خودم دور کنم خدا رو شکر مرسی مرسی استاد عزیزم
خوش شانس ترین آدمها چه کسانی هستند ؟؟؟
کسانی هستند که ویژگی های بارزشون بیخیالی است. خدایا خودت کمکم کن تسلیم اراده ی نیکوی تو باشم
استاد گفتند.. در قرآن ریشه کلمه ی حُزن سی و سه بار تکرار شده و با (لای) نفی آمده اگر شما غمگین باشید و احساس خوب نداشته باشید براتون اتفاق های خوبی نمی افته … فقط یکبار این کلمه ی حُزن در قران به این معنای آمده .. انما نجوا من الشیطان لیحزنَ المومنین.. نجوا از سوی شیطان هستش برای اینکه مومنین رو غمگین کند..
در قرآن واضح و مبرا گفته شده که اگر غمگین باشی برات اتفاق های بد میوفته و اصلا فرقی نمی کنه که چه کسی باشی … پیامبر باشی یا یک شخص معمولی باشی.. غم = اتفاق های بد
خدایااآاا شکرت که ما همگی از هدایت شدگانیم و از اینکه در این سایت الهی و در چنین فضای الهی حضور داریم یعنی خیلی خوششانس هستیم ..این که در مسیر خودشناسی و خودسازی و خداشناسی و توحیدی هستیم و خداوند نعمت شکرگذار بودن رو به ما عطا کرده یعنی خیلی خیلی خوش شانس هستیم اینکه نور الهی به مسیرمون تابیده و به مسیرهای هموار و صاف و لذت بخش وارد شدیم یعنی خیلی خیلی خوش شانسیمخدایاااا شکرت
خدایاااا شکرت که در این مسیر نورانی و الهی قدم گذاشتیم و هر روز بیشتر و بیشتر ما رو هدایت می کنی تا با نتایجمون زندگی مون رو تجربه کنیم ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت
_
خدایا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی و ای خدایی که به تنهایی برایمان کافی هستی ممنون و سپاسگذارم
خدایا تنها فقط و فقط تو را می پرستم و تنها فقط و فقط از تو یاری می جوییم
IN GOD WE TRUST
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عباس منش و استاد عرشیانفر که خیلی ازشون سپاسگزارم من قبلا جز شاگردهاشون بودم و میدونم تکامل ام طی کردم .
استاد من قبلا فکر میکردم چون دارم روی خودم کار میکنم باید اتفاق های بزرگ تغییرات بزرگ برام رخ بده و هی نتیجه ام با دیگران مقایسه میکردم حالم بد میشد از مسیر خارج میشدم ولی میدونم داشتم تکامل ام طی میکردم تضادهای کوچولو میدیدم تا اینکه مهر پارسال به یک تضاد عاطفی خیلی بزرگی برخوردم که ولی دقت کردم دیدم اون الگو تکرار شونده بود ولی آخرین ضربه اش محکم بود منو خورد کرد دیگ تسلیم خدا شدم فکر کردم با خودم گفتم رویا جان مگه تو این مسیر هستی کامنت میخونی دوره ها و فایل ها رو کار میکنی حست خوب نیست مگه ؟دیدم آره
گفتم پس دیگ بیخیال یک مدت این مسیر ادامه بده
استاد وقتی تسلیم خدا شدم وقتی دیدم هیچ کسی جز خدا برام نمونده نزدیک ترین آدم ها که من بت کردم برای خودم ،برای خدا شریک قائل شدم غرورم ،حسم خورد کردن ازم استفاده کردن دور انداختنم ،
نمیگم مقصر اونا بودن اتفاقا اونا آئینه درون خودم بودن در واقع من خودم از درون برای خودم ارزش قائل نبودم برای زمانم انرژی پولم که همه رو میخواستم برای دیگران خرج کنم نه برای خودم ،و جهان هم با عزیزترین هام بهم فهموند تو بی ارزشی چون خودت برای خودت ارزش قائل نشدی.
استاد از اون روز یک دفترچه گرفتم هر لحظه همراهم بود تا یک ماه کوچک ترین تکراری ترین نکات مثبت مینوشتم زیبایی دقت میکردم طوری شده بود تو خیابون های که هر روز میرفتم زیبایی میدیدم که تا اون روز دقت نکردم
استاد از بغل گرفتن مادر وبچه،از دست به دست هم بودن دو تا زوج،از دوچرخه سواری پیرمرد وجوان وبچه،از یهو بغل کردن پسرم ،یهو دوست دارم گفتن همسر وبچه هام ،از گل ها و جوجه های حیاطم،از دعوت کردن یک شخص برای مهمونی همه رو جز نکات مثبت دیدم
استاد مسیرم باز شد خدا نشونه های کوچولو کوچولو بهم میداد که در حد توان ودرکم بود هدایت های کوچولو ،قربون بزرگی خدا برم خدا دقیق میدونه اگاهه،لقمه گنده تر از دهنم بهم نداد که گیو آپ کنم .
همونطور که من هنوز ظرفم کوچیک تضاد خیلی بزرگ بهم نمیده چون میدونه من هنوز تو فرکانسش نیستم که اونو درک کنم درسش بگیرم برای همین تضاد ها هم در حد توان منه.
مثه حضرت زینب نشدم که کل خانواده اش بمیرن بگن من جز زیبایی چیزی ندیدم.
مثل مادر موسی نشدم که بهم بگه بچه ات بنداز تو آب و تو قند تو دلت آب نشه.
نمیگم نمیتونم بشم میتونم چون هیچ فرقی بین منو هیچ شخص دیگه نیست فقط عشق من خدای من به اندازه ظرف هر کسی تضاد و پیشرفت میده .
تو عکسش هم هیچ وقت به من رویا نمیاد الان ماشینم سمند بیاد ماشین چند میلیاردی بده که من خودم گم کنم کلا مسیرم ترک کنم بگم دیگه تموم .
چرا؟چون خدا دوست داره من هر لحظه کنارش باشم هر لحظه به یادش باشم از هرلحظه لذت ببرم ببینم با چه روشی دارم پیشرفت میکنم درک کنم تا ظرف وجودم بزرگ بشه .
استاد های من
من رویا با چند ماه پیش خیلی فرق کردم به نظر من بهترین حس ،حس آرامش ،
این اولین خواسته و مهم ترین خواسته من از خداست چون دیدم وقتی آرامش دارم وقتی آرومم وقتی تضاد کوچولو مثل برگزار نشدن کلاس باشگاهم همون تضاد کوچولو من آروم باشم بگم هدایت خداست خدا فرداش نتیجه کارم میده و من ایمانم قوی ترشده .
استاد من این چند وقت به تضاد های کوچولو اندازه ظرفم برخورد کردم نمیگم صددرصد کنترل کردم ولی اکثر جاها سپردم به خدا همش زیرلبم میگم خدایا تو هدایتم کن من تسلیم تو هستم تو بگو چی بگم چی نگم کجا برم چی بخرم حتی کاری بهم الهام میشه که از نظر دیگران و حتی ذهن خودم بی منطق ترین راه و روش ولی چون میدونم که من اون لحظه تسلیم خدا بودم این الهام از سمت خدا انجام میدم و خدای من شاهد شاید یک ساعت یا یک روز یا یک هفته بعد نتیجه اش دیدم و اشک شوق ریختم.
دارم سعی میکنم عجله نکنم نگم من چرا به اون نقطه نرسیدم چون دارم تو همین لحظه با خدا عشق بازی میکنم از مسیر لذت میبرم خوب الان مثلا به اون نقطه رسیدم باز چی ،بازم باید به توانسته دیگه برسم پس چه عجله ای .
مثال همین خونه ای که هستم من 5 سال مستاجر بودم و داشتیم خونمون میساختیم خودم به آب واتیش زدم به همه میگفتم من برم تو خونه ام دیگه تموم نخوردم نپوشیدم مسافرت نرفتم سخت گذروندم تا به این خونه رسیدم استاد لذتش فقط یک ماه بود خداروشکر میکنم خیلی دوستش دارم ولی میخوام بگم چقدر بهتر بود تو اون پنج سال هم لذت میبردم در کنارش خونه هم ساخته میشد نه اون شرایط سخت ،
ولی همین مثال برام الگو شده که برای خواسته های دیگ عجله نکنم از مسیر لذت ببرم.
استاد اولش نمیدونستم در مورد چی بنویسم ولی وقتی شروع کردم همه اش اومد قربون خدا برم .
استاد های عزیزم شما دستانی از دستان خدا برای من بودید بی نهایت سپاسگزارم از شما .
در پناه حق شاد و پیروز باشید.
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و اعضای محترم سایت.خیلی فایل عالی بود و همش مرور قانون بود .امروز تا الان خیلی روز خوبی برام بود و واقعا از خداوند کمک خواستم که حالم یه مقدار بهتر بشه.این فایل به کنار کامنت های دوستان یه طرف..واقعا فوق العاده ست.اصلا بخوای و نخوای آروم میشی موقع گوش دادن این فایل.همین که فاصله ای بین خودت و حضرت ابراهیم نمیبینی خودش خیلی حس خوبیه یعنی میشه همین قدر پیش خدا عزیز شد یعنی خدا فرق نذاشته بین هممون و ما میتونیم به اون جایگاه برسیم و اسناد اینو به ما یاد آوری کردن و چقدر حس امید توی قلبمون روشن شد و از خداوند ممنونم که بین هیچ کدوم از بنده هاش فرق نذاشته.خدایا کمکمون کن بتونیم به تو بیشتر پی ببریم یعنی نبر ما رو از دنیا تا قبل شناخت خودت که شناخت تو یعنی خوش بختی سعادت خدایا عاجزانه ازت میخوام ممنونم رب من.خدایا از بس همه جا حضور داریو هستی نمیتونیم ببینیمت.امیدواارم بتونیم توی لحظات سخت بهتر به خداوند وصل بشیم و اونجا نشون بدیم ایمان واقعی رو.همگی در پناه الله یکتا با ایمان باشیم.بدرود دوستان من
هم اکنون خوشحالم وشکر گزارکه همینک بودنم ادامه دارد و قوطوردرعضمت عشق خداهستم
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته وخانواده عباسمنش
جاداره تشکرکنم ازاستاد عرشیانفر عزیز که نقطه شروع واشنایی من با استاد عباسمنش شد
ازخداوندآرزوی بهترین هاوعالیترین هارابرای استادعرشیانفر عزیزدارم
حال =اتفاقات خوب
ازبچگی بماگفتن قران بخوانیدثواب داره گناهاتون بخشیده میشه !!؟
ماهم چشم گوش بسته قبول کردیم نرفتیم خودمون مطالعه کنیم ودرس بگیریم وزندگیمون روخودمون بسازیم
اینقدواضح دارهتفاوت فرع ازاصل توضیح میده
استادعجب حرفی زدی همین یک جمله شما که گفتی درشرایط خوب ما اونقدرنامرد هستیم که بازهم ناشکری میکنیم قرمیزنیم کلی درس داره برای من
درشرایط سخت که به زمین زمان فحش میدیم ازهمه طلب کاریم
والا انصافا همه ما چندان زندگی مون سخت نیست یه حساب سرانگشتی بکنیم و داشتهامون روبخودمون یادآوری کنیم ازسلامتی که داریم
سقف بالای سرمون
همسروفرزندان سالم
غذاهای که میخوریم
لباسی که میپوشم …
نعمتهای بیشماره دیگه ای که داریم میبینیم که اونقدراهم اوضاع بدنیست
من هروز بخودم یاداوری میکنم نعمتهایی که دارم وسپاسگزاری میکنم ودرطول روز هرچیززیبا ونکات مثبت که باهاشون برخوردمیکنم برای خودم دردفترچه تلفنم یاداشت میکنم واقعامعجزه میکنه این کار پیشنهادمیکنم دوستان انجام بدن
بااین کارآگاهانه دنبال چیزهای مثبت میگردم پس ناخودآگاه چیزهای منفی رونمیبینم وجهان هم به فرکانس های من جواب میده ومن روهدایت میکنه به شرایط بهتر
مثال جالبی زدین که واقعامهم نیست که چقددلیل داری برای اینکه دستتو بکنی داخل آتیشه دستت میسوزه بهرحال
خیلی جاها بوده که برای من اتفاقات بظاهر بدافتاده ولی بعدچندوقت که ازاون اتفاق گذشته دیدم که همون اتفاق بظاهر بد برای من کلی منفعت داشته
بس اتفاقات بخودی خود معنایی ندارن ماهستیم که بهشون برجسب خوب یابد میزنیم
واقعا من این تجربروداشتم که درشرایط سخت به اندازه ای که تونستم حالم روخوب نگه داشتم وبه خداونداعتمادکردم درهایی ازرحمت ونعمت واردزندگیم شد وخداوند پادشهاروبهم داده
منهم سیع کردم درسشوبگیرم
درپناه الله یکتا شادوثروتمند باشید