گفتگو با دوستان 50 | خروج از مدار ناخواسته

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “ایمان تزلزل ناپذیر”، حاصل پیمودن مسیر تکاملی درک توحید است؛
  • “ایمان تزلزل ناپذیر” نتیجه، بارها جدی گرفتن الهامات و بارها دیدن نتیجه این جدیت هاست؛
  • راهکارهایی برای کنترل ذهن، در شرایطی که کنترل ذهن غیرممکن شده است؛
  • اگر بتوانی احساس خود را خوب نگه داری، لاجرم شرایط تغییر می کند و اتفاقات خوب را تجربه می کنی؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    335MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 50 | خروج از مدار ناخواسته
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

208 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مرضیه جعفری» در این صفحه: 1
  1. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2972 روز

    سلام استاد نازنینم

    امروز چندین بار این فایل پشت سر هم هی پلی شد و گوش دادم و گوش دادم وهر بار بیشتر تحسینتون کردم و هر بار بیشتر تحسین کردم.

    شما عمق داره حرفاتون ریشه داره بنیان داره منطق قوی داره باید درکت بالا باشه تا بفهمیش.

    هر چی بیشتر گوش دادم دیدم همش اصله اصله موضوع حاشیه نداریم قانون داریم درسته ابراهیم خلیل الله کار خیلی بزرگی کرده ولی اون عملش برمیگرده به یه ایمانی که اون ایمانم عقبه داره از اعمالی که تکرار شده نتایجش گرفته شده و دیگه طرف به این نتیجه رسیده همین است و بس ابراهیمم تکاملش رو طی کرد که شد ابراهیم از اول این طور نبود.تنها تفاوتش این بود که به یقین و باور قلبی رسیده بودو زمانی که به این باور قلبی رسید دیگه تسلیم شد دیگه دربست همه چیز رو اکسپت میکرد و عمل بحث نمی‌کرد دو دو تا چهارتا نمی‌کرد.

    اما بیشتر از هر چیز شما و نحوه اموزشتون ونوع نگاهتون برام مهم بود مسأله رو خیلی احساسی و عجیب غریب و پیچیده ندیدی آقا هر چیزی قانون داره ابراهیم تونست اون کارو بکنه چون کلی کار قبلش کرده بود همین حسه بهش گفته بود انجام بده انجام داده بود نتایجش رو دیده بود تا رسید به جایی که تونست چاقو رو هم برداره بزاره زیر گلو اسماعیل.

    خدارو شکر میکنم که با شما و آموزشهای شما جلو میرم چون تمرکز روی اصله نه حواشی و منی که بشدت دنبال حاشیه ام دارم یاد میگیرم اصل رو از فرع تشخیص بدم و دنبالش کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: