گفتگو با دوستان 50 | خروج از مدار ناخواسته

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “ایمان تزلزل ناپذیر”، حاصل پیمودن مسیر تکاملی درک توحید است؛
  • “ایمان تزلزل ناپذیر” نتیجه، بارها جدی گرفتن الهامات و بارها دیدن نتیجه این جدیت هاست؛
  • راهکارهایی برای کنترل ذهن، در شرایطی که کنترل ذهن غیرممکن شده است؛
  • اگر بتوانی احساس خود را خوب نگه داری، لاجرم شرایط تغییر می کند و اتفاقات خوب را تجربه می کنی؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    335MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 50 | خروج از مدار ناخواسته
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

208 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسرین سلطانی» در این صفحه: 2
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2507 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه ی دوستان

    بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

    خدا رو شکر که در زمان مناسب در مدار شنیدن این آگاهی ها قرار گرفتم

    امشب داشتم جلسه هفتم قدم اول رو گوش میدادم بخش سوالات .

    اونجا ی سوالی از استاد پرسیده بودن بچه ها که :

    چی میشه که استاد عباس منش با ی ساک قرمز و دوتا بچه کوچیک و بدون هیچ سرمایه ای پا میشه از بندر عباس میاد تهران ؟

    و جواب استاد :

    به پشتوانه ی حرکت های قبلی که انجام شده بود و نتیجه گرفته شده بود

    به پشتوانه ایمانی که در وجودش ریشه زده بود

    همونجوری که از قم به بندر عباس رفته بود با دست خالی

    یعنی برای پاسخ دادن به سوال آقای عرشیانفر لازم نیست من خیلی برم عقب

    کافیه حرفهایی که استاد راجع به خودشون زدن و اقدامات و حرکاتی که بواسطه ایمان انجام دادن رو به یاد بیارم ی نمونه حی و زنده در عصر معاصر اونوقت برام باورپذیرتر میشه

    چقدر استاد این با منطق و دلیل حرف زدن شما شما رو متفاوت میکنه از دیگران

    شما اونقدر قران رو خوب مطالعه کردین اونقدر منطقش رو خوب درک کردین که خودتون هم که رسالتتون اشعاعه توحیدیه که خداوند توی قرآن ازش صحبت کرده با منطق حرفتون رو میزنین

    همونطور که خداوند در قرآن انسان رو از دید انسان بودنش میبینه شما هم این دید جزیی از وجودتون شده و هم خودتون و هم هر انسانی رو از این زاویه میبینین .الان دارم درک میکنم که وقتی میگین من خودم رو سرزنش نمیکنم چون من یک انسان هستم صدام و هیتلر و امثالهم رو سرزنش و قضاوت نمیکنم یعنی چی

    اگر ما هم ااز این دید هم به خودمون و هم به دیگران نگاه کنیم اونوقت دیگه سرزنش ها و قضاوت ها رنگ میبازن

    اگر موسی میخواست خودش رو به خاطر اون قتلی که انجام داده بود مدام سرزنش کنه و احساس گناه به خودش بده هیچ وقت به اون درجه و رتبه نمیرسید .

    اونوقت منی که اشتباهات کوچکی توی زندگیم انجام دادم چرا باید خودم رو سرزنش کنم

    چقدر جالبه اینقدر استاد شما در مورد احساس گناه نداشتن و قضاوت نکردن در مورد خودمون و دیگران صحبت کردین اما انگار با این فایل من تازه دارم میفهمم و درکشون میکنم

    چقدر حرفهاتون با اون منطقی که توش هست در عین حالی که آدم رو بیدار میکنه آرامش رو هم در وجودش میپراکنه

    اینکه حتی تسلیم شدن و ایمان آوردن هم مثل تمام پدیده های جاری و ساری در این جهان باید تکاملی طی بشه و اگر ابراهیمی بوده که موحد بوده ی دفه موحد نشده تکاملش طی شده تا به اون درجه رسیده پس من هم نباید ار خودم انتظار بیجا داشته باشم .بادی تلاش خودم رو بکنم اما اگر ی جاهایی هم نتونستم نباید خودم رو سرزنش بکنم باید دوباره تلاش کنم تا در مسیر قرار بگیرم

    شاید استاد اگر توضیحات منطقی شما بدنبال صحبت های آقای عرشیانفر نبود و من نوعی شما رو نمیشناختم و با مباحثتون آشنا نبودم همین مقایسه خودم با اون پیامبران باعث میشد که با خودم بگم من کجا و اونا کجا همونطوری که چهل سال این نوع تفکر به من و امثال من خورونده شده بود که اونها آدم های معصومی بودن و ما هیچ وقت به گردپای اونها نمیرسیم و همین تفکر ما رو از خودمون دور کرده بود و ارزشمندی و لیاقت رو در وجود خشکونده بود و خودمون رو لایق همنشینی و هم صحبتی با خداوند نمیدیدیم

    خدا رو شکر که به واسطه ی آشنایی با شما ما هم ابراهیم وار تبر به دست گرفتیم و شروع کردیم به نابود کردن بت ها ی جهالت توی وجودمون و مسیر رو باز کردیم برای رفتن و حرکت کردن به سمت اصل و منبعمون چیزی که در دورن خودمون بود و ما بیرون دنبالش میگشتیم

    سپاسگزارم استاد بخاطر منطقی که در کلامتون هست که بقول خودتون میتونین با اون با هر مناظره کننده ای روبرو بشین و با همین اسلحه منطق خلع سلاحشون کنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2507 روز

    سلام رویا جان عزیز .ممنونم عزیزم که وقت گذاشتی و پاسخ دادی.بله خوبه که قضاوت های شخصیمون رو وارد مباحث نابی که از استاد داریم دریافت میکنیم نکنیم .منم سعی کردم که قضاوت نکنم و الان که دوباره کامنت خودم رو خوندم تلاشم رو کرده بودم که حقیقت رو بنویسم اون حس واقعی که بهم دست داده بود .منم تحسین میکنم موفقیت های این فرد رو.سپاسگزارم بازم عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: