گفتگو با دوستان 50 | خروج از مدار ناخواسته

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “ایمان تزلزل ناپذیر”، حاصل پیمودن مسیر تکاملی درک توحید است؛
  • “ایمان تزلزل ناپذیر” نتیجه، بارها جدی گرفتن الهامات و بارها دیدن نتیجه این جدیت هاست؛
  • راهکارهایی برای کنترل ذهن، در شرایطی که کنترل ذهن غیرممکن شده است؛
  • اگر بتوانی احساس خود را خوب نگه داری، لاجرم شرایط تغییر می کند و اتفاقات خوب را تجربه می کنی؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    335MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 50 | خروج از مدار ناخواسته
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

208 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الیاس زندیه» در این صفحه: 1
  1. -
    الیاس زندیه گفته:
    مدت عضویت: 1679 روز

    من بخفتم تو مرا نگذاشتی

    تا چو گویم در خم چوگان تو

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته و دوستان گرانقدرم

    استاد من به شخصه عاشق شخصیت ابراهیم هستم

    یک آیه در قرآن میگه

    آنهایی که کافر شدند جاهل بودند

    یعنی چی؟

    شاید ماه هاست بهش فکر میکنم که چرا کسی کافر بشه :؟

    شاید یکی دلایل اصلی عدم فهم قانون تکامل باشه

    ابراهیم قبل از اینکه میخواست اسماعیل رو قربانی کنه بسیار آزمایش ها و اتفاقات بود از قبیل بت شکنی که میخواستن بندازنش تو آتیش و او رو خداوند نجات داد

    گلستان کند آتشی بر خلیل

    گروهی ز آتش برد ز آب نیل

    و ایمانش قوی شد که بابا این خدا از آتیش هم نجاتم داد پس ببین چقدر قدرت داره (به قول استاد نتایجش رو مرور کرد و فراموششون نکرد و اعتبارش رو داد به خدا) ابراهیم فهمید که همه اون نجوا ها الکی بود و الان چقدر بیشتر به خداوند اطمینان داره چقدر بهتر الهامات رو درک میکنه چقدر خالص تر شده و حالا ضرفیت آزمایش و ابتلاء که از معنای در کوره قرار دادن فلزات برای از بین بردن ناخالصی هاست رو داشته یعنی نا خالصی هاش کم شده و حالا میتونه بره مرحله بعدی یعنی ضرفش بزرگ تر شده قابل اطمینان تر شده تا نعمات بیشتری و درجه بالا تری رو خودش پیدا کنه خدا که بی نیازه و هر کاری کرده بود به نفع خودش بود چقدر قشنگ گفت استاد که اگر ابراهیم اعتماد نمی‌کرد یه مشگلی داشت…

    اما همین ابراهیم بعد از اون اتفاق ها وقتی خداوند میگه من مردگان رو به اذن خودم زنده میکنم

    میگه خدایا چیجوری؟

    میگه :مگه به من باور نداری (خدا میگه هنور به اون حد از یقین نرسیدی؟)

    میگه بله اما خب یه جورایی ته دلم شک دارم (با خداوندی که خالق آشکار و پنهان ماست چه جای پرده پوشی و انکار،مگر می‌شود با خدا هم نا صادق و ریاکار بود و نقش بازی کرد؟)

    یعنی ابراهیم درک کرده که همه چیز ایمانش و ایمان و توحید و یکتا پرستی بر خلاف دیدگاه خیلی از ما مخصوصا خودم که همه چیز رو توی چشمم نگه داشتم امت ایمان من درونی قلبی و عمقی ترین چیز ایمان من و اعتماد من به خداست پرهیزگاری من از اعتماد به خدا و کنترل ذهنم همه غیر قابل دیدن و قضاوتند در اصل توحید یه چیز کاملا درونی است و تو تا توی قلبت باورش نکنی بهش نمیتونی قدرت بدی (اگر میترسی ایمانت رو قوی کن اگر نمیتونی اطمینان کنی اگر باورش نداری اشکال از تو نیست بهش بگو باور ندارم بهت و میدونم مهم ترین چیز ایمان و باور به توئه نترس که چقدر ضعیف باشی بخواه خود واقعیت باشی پس خدایا نشانه ای قرار بده تا هدایت بشم سمت ایمان بیشتر در حد توانم هدایت میشی هیچ چیز عجیب غریبی نیست خدا اگر من بشینم همش فکر کنم که چیجوری ابراهیم تونست بره سر بچش رو ببره من افسرده میشم دلیل ۹۹ درصد ناامیدی ها عدم درک تکامل هست درجا زدن ها نمی تونم هایی که دست و پامون رو بسته من نمیتونم بدون تکامل به هیجا برسم با باور سازی درست هم تکامل طی میشه در تعهد تو هم تکامل داره همونجور که چند آیه قبل از این داستان زنده کردن مردگان خداوند از اتفاق صحبت میکنه و تاثیر هاش اما میگه در حدی انفاق کنید که بتوانید نفس خود را کنترل کنید و اگر منت بگزارید همچی خراب میشه ) یعنی آقا جان تو اگر باور های درست نداشته باشی و انفاق کنی نابود میشی در حدی ایمانت رو نشون بده که بتوانی ذهنت رو کنترل کنی اونقدری وزنه بردار که بتونی کنترلش کنی

    استاد گفتید اون خانم وقتی که بهش توهین کردن و ناراحت شد میتونست خود کشی کنه امه اومد و گفت اقا به من توهین شده من عوض میشم استاد یه بار دوستم بهم گفت دیدگاه ابراهیم درمورد ازمایشات الهی چی بوده ؟ آیا می‌گفته برو بابا بازم آزمایش چه غلتی کردیم اومدیم تو رو بپرستیم؟

    آیا با این دیدگاه عمل می‌کرد یا می‌توانست عمل کند

    یا اینکه این افکار براش میومد و او میتوانست با کنترل ذهنش و تغییر دیدگاهش اعتراض نکند اعتراض واقعی نارضایتی قلبی نداشته باشد به خاطر اون تکاملی که طی کرده بود و جوری به قضیه نگاه کند که احساس بهتری باش بده و این احساس واقعی باشه منطقی باشه همونجور که گفتش چیجوری مرده زنده میکنی تو میخوام منطقی قبولش کنم ‌..

    خود موسی هم قبل از اینکه بره به برای مقابله با فرعون که پادشاه بود

    یه آدم کشت خداوند حفظش کرد و تکامل رو طی کرد

    وه عین آیه قرآن میگه به حدی رسید که میتونست بره با فرعون مقابله کنه تازه بهش هارون رو هم داد که ایمانش و اعتمادش قوی تر بشه بهش عصا داد وه معجزه کنه بازم ایمان یارانش بیشتر بشه و نشون بده با منطق اون زمان که از جانب خداست و خود خدا میگه وقتی دیدم که مغزه ایمان مردم رو قوی نمیکنه دیگه نفرستادم و این ایما و باور ها جوری شد و اون ایده های به ظاهر غیر قابل باور جوری ایمان موسی رو قوی کرد که رفت سمت دریا وقتی دنبالش کردن ایمان داشت که دریل می‌شکافد ایمان واقعی داشت که حرکت کرد .

    و استاد گفتید یک جمله طلایی

    اگر بدونی مهم ترین چیز احساس خوبی راهی برای رسیدن بهش پیدا میکنی و دقیقا من این فعالیت شدید بدنی رو خودم متوجهش بودم وقتی که آشفته باشم میرم استخر فعالیت شدید میکنم یا در موقعیتی قرار میدم مغزم رو که اصلا نتونه فکر کنه مثل اب خیلی گرم که بدن درگیر گرما باشه بعد میرم تو آب سرد و اینجوری ذهن آروم میشه و همون لحظه که آروم شد یعنی نه تو آشفتگی باهاش بجنگم وقتی آروم شد توجهم رو میزارم سمت خواسته هام و تو همین لحظه که ذهن درگیر اینه که بدن رو کنترل کنه اونجا تصور خواسته هامو میکنم یعنی انگاری یه چیزی که مثل بختک روم بود و از من نبود و به قول قرآن ناراحتم می‌کرد با نجواها خاموش کردمش تا بتونم دوباره اون خدای درونم و اون روح زلال رو تو خودم جریان بدم و اهرم کنم که تو اگر حالت رو خود آگاه خوب نکنی زیر نجواها نابود میشه قلبت رو خاکستر تردید و ترس و سیاهی شرک میگیره اگر تو بهش نور ندی با توجه آگاهانه به خواسته هات با حال خوبی با تکرار نتایجی که خدا برات آورده ایمانت رو قوی کردنت …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: