گفتگو با دوستان 50 | خروج از مدار ناخواسته - صفحه 10

208 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 980 روز

    به نام خالق هستی

    سلام استاد خفنم واقعا شکرت برای این شاهکار

    شکرت برای این فرصت این اگاهی های ناب و این ردپا و تمرین ارزشمند

    حظرت ابراهیم بچشو بهش گفت قربانی گفت چشم ولی بعد تو ازمایش موفق شد و ربم منصرفش کرد

    اونجا که میگفت اقای عباس منش بیا بچتو بنداز تو سد

    واقعا موندم

    و بعد چقد برام شیرین منطقی شد قانون تکامل

    کلن منطقمو ریخت بهم با حرفای دوست عزیز واقعا سختی راه دیدم رفتم که دلسرد بشم و اینکه اون چقد تواناس د ما نیستیم

    بعد استاد اومد خیلی راحت منطقی گگفت اره درسته کارش درس بوده اره ماهم تکامل میخاد راهو که ادامه میدی ایمانت بیشتر میشه نتایجت بزرگتر میشه راحت تر میتونی به الهام ها گوش بدی چقد قشنگ

    الان بهت بگم زهرا پاشو هواپیما بساز زهنت هاج واج میمونه نمیمونه چرا ولی بگم از یه قطعه و یه پیچ برو بیار باهم شروع کنیم بسازیم پیکار میکنی با زوق شوق میرم

    حالا از خدا همواره هدایت میخام اتفاقات باورها که میان جوری برام منطقی شون بکن کاره درستو باور درستو برام منطقی کن من هیچ چیزی نمیدونم همواره خودت راهنما و نگه بان نگه دارم باش و هدایتگر هر خواسته و هر لحظه ام باش

    واقعا این پست کاره خودش مثل همه کارها و همه اتفاقات ارزشمند و سپاسگزارت بنده امواره فقیرت فقیر فقط تو فقیرر به عشقو ارزشمندیت فقیر به برکت فراوانیت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    amene nasiri گفته:
    مدت عضویت: 3905 روز

    سلام به استاد نازنینم

    استاد خیلی عالی بهمون موارد این تکامل هارو توضیح دادین واقعا وقتی تک تک به ااهامات کوچیک قلبیت گوش میدی و نتایج کوچیک قشنگ برات اتفاق میفته ایمانت قوی تر میشه من حتی درمورد خودتون وقتی میگفتین من با یه مبلغ پول کم اومدم امریکا که تو چند روز تموم شد اصلا شوک شدم و یه جوری برای خوذم غیر ممکن شد که بتونم شبیه شما باشم (وقتی یه قسمتی از داستان رو میشنوی وهمه مراحل تکامل رو نمیدونی اینطوری میشه اما یه جا تو فایل ثروت یک گفتین که من بهم الهام شد که پاشو برو اسکله و یه لنج پیدا کن که تورو ببره دبی و تو راه بودین که اون آقا بهتون زنگ زد که اگه هنوز میخوای بری پاشو مدارکتو بیار که امروز میخوان راه بیفتن وقتی من این داستان رو شنیدم مثل یه قسمت پازل رفت نشست تو ذهنم که خب ببین آمنه استاد یهو به این ایمان نرسید که دست خالی بره آمریکا قبلش دبی رفته بود وحتما کلی اتفاق ریز تر از این وسفر های کوچک تر از این هم براش اتفاق افتاده که تو ازش خبر نداری وبه قول خودتون اینها ایمانو میسازه و قوی میکنه.اگه خودم براتون یه مثال ساده بزنم از بازی تخته که گاهی بازی میکنم یه وقتایی یه الهامی میاد که مثلا این کارو بکن با اینکه اون حرمت از لحاظ منطقی درست نیس و احتمال ریسکش خیلی بالاس اما من وقتی به الهام قلبیم گوش دادم دیدم تو حرکت قبل نه تنها مهره من خورده نشد بلکه تو اون بازی خیلی عالی بردم اما وقتایی که به منطقم گوش دادم دیدم نه درنهایت بازی رو باختم این به مثال ساده بود برای خود من که بیام تو کوچیک ترین مسائل زندگیم مثل همین بازی ایمانمو قوی تر کنم و ظرف وجودیمو بزرگ کنم که کم کم پذیرش الهامات برام راحت تر بشه و بتونم در عمل بهشون موفق تر بشم تا خداوند هم نعمت های بزرگ تری نصیبم کنه.

    ممنونم از استاد بابت این درس عمیق

    درپناه الله یکتامون شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    بهروز علایی گفته:
    مدت عضویت: 1727 روز

    بنام خداوند آرامش بخش دلها

    سلام بر استاد دلهای آرام، و بر خانم شایسته مهربون، و دوستان همسفر کشتی نوج در اقیانوس بیکران

    استاد عزیزم، این فایلها، این روزها درست به قلب من میشینه، و فکر میکنم این فایلها را برای من در سایت بارگذاری میشه، خدایا شکرت، چقدر این استاد عزیز را اینقدر پیش خودت عزیزتر کردی، چقدر خانم شایسته را، شایسته این استاد عزیز قرار دادی، و هزاران نعمت دیگر، که برای این دو بزرگوار بخشیدی،

    استاد عزیز، من درسته از اولین روز هم به این حالت شما یقین دارم، ولی هرروز که فایلها را گوش میدم، دلم آرومتر و ایمانم به خدا بیشتر میشه، برای این خاطر هست هر چقدر از صفات خداگونه شما تعریف و توصیف کنم کم گفتم، این روها من نیاز داشتم که احساسم را کنترل کنم، و نگذارم احساسم بد بشه، و همیشه اینکار را میکنم که احساسم را خوب نگهدارم،

    با گوش دادن به این فایل و فایلهای قبلی، خیلی آرومتر شدم، مخصوصا وقتی از حضرت ابراهیم صحبت میفرمایید، اینکه چطور مراحل تکاملش را طی کرد، و به مرحله ایی از ایمان رسید که حاضر شد به امر خدا سر فرزندش را هم ببرد،ذاین الهام را برایم داد، از کوچکترین نشانه ها بفهمم که خدا با من هست، من دیگه توان ابراهیمی شدن را به این زودی ندارم، اما همینکه، برام گفته میشه، بیام این متن را بگذارم تا دلم آروم بشه، از اینجا اقدام کنم،

    همینکه فرزندم بر میگرده برام میگه، اگر شما کار شایسته انجام دهی، و آن کار باعث شود دلی شاد شود اینکار یک دنیا ارزش دارد

    و من با این روش آروم میشم

    وقتی احساسم میخوواد با نجواها خراب بشود میگم برم سایت را باز کنم ببینم چه خبر،

    وقتی باز میکنم با قسمت 150 فایل روبرو میشم

    و مثل غذای دلچسبم ان را میخورم،

    و میگم خدایا شکرت، خدایا میدونم هوامو داری، و ازت خواسته ام

    وقتی منو هدایت کردی در این راه منو ثابت قدم نگهدار، و خدا هم بهم پاسخ داده،

    استاد عزیز خیلی دوستون دارم، و تشکر ویژه از خانم شایسته دارم از اینکه یار و مددکار شماست و داره بصورت مکمل عمل میکنه،

    تا من بتونم زندگی بهتری را تجربه کنم،برخی موقع بخودم میگم

    آخه مگه میشه انسان به این مرحله برسه که در بخشندگی و عمل شایسته سیری ناپذیر عمل کنه

    من بالعینه این حالت را در جز به جز و کل رفتار، گفتار کردار استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته می بینم

    این از ویژگی و خصلت انسانهای خداگونه بودن هست،

    و منم باید تلاش کنم تا این راه مقدس را ادامه بدم، راهی که نعمت و آرامش در آن موج میزند

    درود خدا بر شما استاد عزیزم

    این متن کوتاه را نوشتم تا آرامش را تمرین کنم

    و بتونم احساسم را با خدا همراهی کنم

    خدایا شکرت از اینکه استاد عباس منش عزیز و این سایت را بهم هدیه دادی،

    خدایا شکرت

    سپاس از این هدایتت

    الحمدو لله رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1395 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم

    سپاسگزارم از این فایل زیبا

    استاد شایسته سپاسگزارم از قرار دادن این فایل در این زمان

    حضرت ابراهیم از شک به یقین رسید و تکامل رو حتی در توحیدی شدن طی کرد.

    تکامل اتفاقات ایمان میسازد

    همون ورشکستگی باعث پیروزی میشه

    خانم چاق و تضاد،،،،من باید تغییر کنم ،من باید این قضیه رو تموم کنم

    در شرایط تضاد کنترل احساسات کنیم،احساس خوب،مکتوب کردن،چند ماه بعد برمی گردیم و نتایج رو میبینیم و شگفت زده میشیم .

    ما انسانیم

    حضرت یونس،،،،چرا تو ناامید شدی،،،،چرا احساست بده

    تکامل ،،،،،،صبر،،،،،،تصاعد

    وقتی نمی تونی احساست رو کنترل کنی،،،،دوش،پیاده روی،کتاب خوندن،شکرگزاری،خوابیدن،جسم رو تحت فعالیت شدید قرار دادن

    البته پرفکتش اینه که بتونی کنترل ذهن کنی با متفاوت فکرکردن

    _

    این روزها دارم دست و پنجه نرم میکنم با تضاد کاری و مالی ام

    شکر خدا با کمک قرآن،نماز،دعا،سجده ای که از آقای ظاهری یاد گرفتم،شکرگزاری،توجه به داشته ها و خواسته ها،فایلهای استاد،به خاطر آوردن حرفه ای استاد،به خاطر آوردن کمکهای خدا و کامنتت نوشتن و خوندن در این سایت ،دارم کنترل میکنم ذهن ام رو و خدا رو شکر تا حد زیادی موفق بودم به لطف الله

    اینا رو نوشتم تا هم روش خودم برای کنترل ذهن بگم و هم درس استاد رو پاس بدارم و هم فکتی باشه برای من در آینده که به امید خدا از میوه این تضاد و حل مسئله برسم به کنترل ذهن بهتر و انشالله یقین

    استاد جان خدا رو شکر میکنم که در سایت شما هستم و سپاسگزار شما هستم که توحید رو در عمل به ما یاد میدین، همون چیزی که با روح من همخوانی داره و شدیدا تشنه این آگاهی ها بودم و هستم.

    سپاسگزارم از استاد شایسته عزیز که دقیقا در زمان مناسب فایلهای استاد رو هانچ میکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1172 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    ممنون استاد عزیز هستم که این دسته از فایل های ارزشمند را برای ما به اشتراک می گذارد

    خداوند را ممنون و شاکر هستم که من را در این راه عالی هدایت کرده است

    از خدای خودم سپاسگذار هستم که من را اینگونه هدایت می کند و همیشه برای من بهترین و خوبی را می خواهد

    درس های زندگی برای من خیلی آسان و ساده است و فقط من باید آنها را در زندگی خودم بکار ببندم

    بی شک آنوقت من به آسانی و به بهترین شکل ممکن می توانم به دستاورد و نتایج دلخواه خودم برسم

    همه چیز از درون من از افکار و باورهای من شروع می شود

    کافی است که این را در خودم تمرین کنم که بتوانم همیشه به نکات مثبت توجه کنم

    همیشه بتوانم زیبایی های زندگی خودم را ببینم

    وقتی که اینجوری ببینم و اینجوری نگاه کنم جهان زیبا هم زیبایی های بیشتری را سر راه من قرار می دهد

    یاد بگیرم که همیشه بتوانم ذهن خودم را کنترل کنم و توجه خودم را به سمت زیبایی ها هدایت کنم

    ممنون استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    استاد من عاشقتم که انقد داری فوق العاده مسأله هایی که غیر منطقی به نظر میان رو انقد منطقی می‌کنی برای ما چون فکر می‌کنی چون مدام داری روی خودت کار می‌کنی ،چون هرچیزی رو که می‌شنوی میزاری توی اون فیلتر قانونی که تو ذهنتون شکل دادی و از اون رد می‌کنی و در بحث ابراهیم و یا مادر موسی انقدر شما میاین مسأله رو ریز میشکافی و منطق میاری براش و به یکی ازمهم ترین قانون

    قوانین جهان هستی اشاره می‌کنی ،قانون تکامل که میگه همه چیز آرام آرام رخ میده که میگه بهبود دایم و مستمر باعث ایجاد نتایج پایدار و بزرگ میشه اما آرام آرام طی یک روند طی یک مسیر و در داستان ابراهیم یک مسیر طی شد و ابراهیم در مداری قرار گرفته بود که اولا خیلی آماده تر بود و ایمانی در ابراهیم شکل گرفته بود و مدام این ایمان رو در وجودش پرورش داده بود ،زمانی که خدا هدایت کرد تا بشناسه خداوند رو رب رو ،زمانی که خواستن بندازنش توی آتیش و آتش گلستان شد زمانی که در صد سالگی صاحب فرزند شد زمانی که بچه رو تو بیابون سوزان رها کرد و فقط درخواست کرد که مردم رو دور اینها جمع کن و برگشت دید که یا خداااا ، درخواستش چنان اجابت شده که نگو و نپرس و خیلی از اتفاقات در زندگی خلیل الله که ما نمی‌دونیم و اون می‌دونه و خدای خودش که باعث شد مدام مدارها رو طی کنه و به حدی از ایمان برسه که بخواد مورد همچین آزمایشی قرار بگیره ، آزمایش بزرگیه و مقام خلیل الله فقط و فقط مختص ابراهیمه و این از جانب پروردگار خودش بهش عنایت شده ،اما فک کن که خدا تو همون اوایل که ابراهیم ایمان آورده بود بچه دار میشد و همونجا خدا بهش میگفت و این امتحان و ازش میگرف ؟؟؟ایا امکانپذیره؟؟؟ آیا اصلا خدا همچین کاری میکنه؟؟؟نه همه چیز طی یک روند تکاملی اتفاق میوفته برای همه ی انسانها و حتی کیهان با تکامل شکل گرفته یا مثال محمد(ص)که بعد از چهل سال پاکدامنی و هرسال یک ماه قرنطینه و عبادت به پیامبری مبعوث میشه و نزول آیه های قرآن بر پیامبر با سوره های کوچیک شروع شده و رفته رفته با طی تکامل توسط پیامبر سوره های بزرگ نازل شده یا اون اول خداوند تکامل رو رعایت کرده و به پیامبر گفته که به طور مخفیانه دعوت به اسلام کن و نگفته که من زورم زیاده و برو بزن بترکون من پشتتم نه با تکامل پیش رفته و بعد اینکه خیلی ها پیامبر و تو این جلسات مخفیانه شناختن بعد چند سال میگه که حالا میتونی علنی کنی و …… همه چیز همه چیز با تکامل اتفاق افتاده و خداوند اول طبق خواسته های پیامبر ظرف پیامبر رو بزرگ کرده و بعد بهش عطا کرده ، و خدارو سپاس گزارم بابت این آگاهی های ارزشمند و استاد عزیزی که صدای گویای خداونده برای ما تا بدونیم مسیر درست چیه و توهم نزنیم هیج جوره راجب موضوعی و این آگاهی ها انقد ارزشمنده که چون توش غرق شدیم شاید قدرشو خیلی کمتر بدونیم مثل ماهی که تو آبه و تا وقتی تو آبه نمیدونه و وقتی از آب فاصله بگیره اونوخ می‌فهمه که چه نعمتی داشته و داخل آب بوده ،امیدوارم این آگاهی ها برام تکراری نشه و هر بار با عشق اینارو دریافت کنم و درک کنم و قدرشونو بدونم

    الهی آمین

    خدایا سپاس گزارم بابت این آگاهی ها و بایت این سایت و وجود نازنین استاد .

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  7. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    حضرت ابراهیم تکامل خود را طی کرد زمانی که به دنبال خداوند بود ماه ستاره و خورشید و.. را خدا می دانست فردی بود که شک کرده و از خداوند درخواست هدایت کرد و آتش بر او گلستان شد. اتفاقاتی برای او رخ داد تا به این درجه از ایمان رسید اگر قلب ما به ما چیزی بگوید که منطقی به نظر نمی رسد حتما با ان کلنجار خواهیم رفت تا آن را انجام دهیم و بدانیم که این قانونی بوده که تصویب شده است ولی آن زمان منطقی نبوده اما بعد از آن منطقی شد اگر این کار را انجام داده و نتیجه بگیریم دفعات بعد راحت تر می پذیریم و نتیجه می گیریم اتفاقات زیادی برای ابراهیم رخ داد تا به این نقطه رسید. اگر از زاویه ای متفاوت به موضوع نگاه کنیم سیر تکاملی زندگی حضرت ابراهیم را درک خواهیم کرد از زمانی که فرزندش به دنیا امد و او را در بیابان رها کرد و بعد از آن چشمه زمزم پدیدار و شهری تاسیس شد. زمانی که ابراهیم پس از چندین سال برگشت و این صحنه را دید ایمان او افزایش یافت این اتفاقات ایمان می سازد این حد از اتفاقات رخ داده و عمل کردن به ان الهامات و ایمان ما را بسیار افزایش خواهد داد در غیر این صورت ما مشکل داریم . اگر اتفاقی بیفتد و بتوانیم احساس خود را خوب نگه داریم می بینیم که این اتفاق به ظاهر بد در پایان به نفع ما خواهد شد. بسیاری از اتفاقات بد با داشتن احساس خوب تبدیل به نتیجه ی خوب خواهد شد اگر این شرایط را در خود ایجاد کنیم که همیشه بتوانیم احساس خود را خوب نگه داریم این اتفاقات به نفع ما تغییر خواهد کرد اما ما فراموش می کنیم که این اتفاق قرار بوده بد شود اگر این اتفاقات را مکتوب و به نکات مثبت تمرکز کنیم و درس هایی که از اتفاقات بد گرفته ایم را بنویسیم 6 ماه بعد که این اتفاق را دوباره بررسی می کنیم می بینیم که به نفع ما بوده و ایمانمان تقویت شده و ذهن حود را به خوبی کنترل کرده و پیش خواهیم رفت.

    قانون خداوند این است که احساس بد اتفاقات بد را برایمان رقم می زند اگر بدانیم قانون چیست و به آن عمل کنیم زندگی ما بسیار زیبا خواهد شد و ربطی به گذشته ندارد از آن جا که ما حاصل یک نوع تفکر خاص هستیم اینگونه نیست که با زدن یک دکمه احساس ما خوب شود اگر تلاش کنیم و آرام آرام ادامه داده و قانون را جدی بگیریم کنترل احساس کار راحت تری خواهد شد مانند سایر مهارت ها که با تکرار بهتر شده این مهارت هم به تدریج بهبود یافته و پس از آن به قانون تصاعد خواهیم رسید. برای مسائلی که هیچ گونه راه حلی برای آن نداریم آن را رها کرده و به کاری بپردازیم که احساس ما کمی بهتر از قبل شود زمانی که نمی توانیم احساس بد خود را کنترل کنیم یکی از راه های رسیدن به ارامش خوابیدن است و زمانی که بیدار می شویم احساس بهتری خواهیم داشت. یکی دیگر از راه ها قرار گرفتن در فضایی است که تحرک فیزیکی زیادی را که باعث بالا رفتن ضربان قلب ما می شود را داشته باشیم مثل دویدن شنا کردن… زمانی که در این فضا باشیم مغز به هیچ چیز فکر نخواهد کرد زمانی که جسم ما در فعالیت ورزشی و حرکتی بالا قرار می گیرد و تمام توان خود را بر روی فیزیک قرار می دهد به ما کمک می کند به احساس آرامش برسیم. اگر بدانیم و باور کنیم احساس خوب بسیار مهم است راهی برای آن پیدا خواهیم کرد و اگر احساس خود را خوب نگه داریم اتفاقات خوبی را تجربه خواهیم کرد.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    علی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و همه ای دوستانم

    امروز این فایل ، فایل هدایت من بود

    چقدر درس های توحیدی داشت چقدر ادمو به فکر فرو می‌بره

    که حتی توحید و ایمان به خدا هم مسیر تکاملی دارد، و هر شخصی باید این مسیر و تکامل رو طی کنه

    حضرت ابراهیم اولین شخصی هست که در تمام موارد تکاملش رو طی کرد ، برای همین از تمام امتحاناتش توسط خداوند سربلند شد

    چون تکاملش رو طی کرده بود و ایمانش به قول استاد به سقف چسپیده بود

    ما باید داستان های قرآن رو با نگاه توحیدی و نگاه حقیقت نگاه کنیم نه با تعسب

    چون باتعسب به جایی نمی رسیم

    دوست دارم خداوند منو در این مسیر همواره هدایت کنه تا به درک بهتری نصبت به خداوند برسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    zeinab گفته:
    مدت عضویت: 826 روز

    به نام خدا

    می خوام از نشانه امروزم بنویسم استاد یک جمله خیلی زیبایی دارید « وقتی احساس تون رو خوب می کنید و احساس بد دور میکنید به جایی می رسید که می شوید مانند اولیا الله» من الان فقط با تغییر شاید 0/00001 % احساسم واقعا باورم نمیشه که میتونم رو محیط اطرافم تاثییر بزارم و مفهوم مسخر بودن جهان برای انسان بهتر درک می کنم

    من توی منتطقه ای هستم که الان که بهمنه ولی برای ما تابستون گرم دیروز از شدت گرما زیاد پوستم میسوخت ولی میدونستم با احساس بد اتفاقی نمی افته درخواست یک هوای خوب خنک داشتم همونجور که با خودم صحبت میکردم و داشتم میرفتم باشگاه توی رختکن کن یک خانم داشتن صحبت میکردن که امروز اینجوره فردا 5 درج گرم تر و خدا بخیر کنه……اهمیت ندادم و سعی کردم از همون هوای خنک توی باشگاه چند لحظه لذت ببرم و تموم شد اون روز امروز صبح هوا به حدی خنک و ابری لذت بخش شده بود که باورم نمیشد فقط لذت میبردم و قدم میزدم سپاسگزاری میکردم و توی دلم گفتم کاش با این هوای ابری یک بارون هم می آومد باور تون نمیشه فقط در همین حد حتی به زبون هم نیاوردم عصر که از خواب شدم با صدای برخورد قطره های بارون به پنجره بیدار شدم و اصلا باورم نمیشد همون روزی که قرار بود 5+ گرم تر بشه اینقدر رویایی باشه خدایا ممنونم ازت قبلا توی دفترم مینوشتم درخواست هام رو ولی الان همینکه تو دلم می گم به سرعت اتفاق می افته خدایا شکرت

    شاد و سلامت :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  10. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    بنام خداوند بخشنده بخشایشگر

    بنام خداوندی که همه چیز از آن اوست…

    سلام و درود بر پروردگارم پروردگاری که مرا هدایت کرد که امروز شاهد خوشبختیم در تمامی جنبه های زندگیم باشم.!

    سلام و درود به اهالی بهشتم که با درک کردن کلام الهیشون قلبم را سرشار از عشق و امید می کند..

    چقدر بحث مدارها و مخصوصا تکامل میتونه توی روندمون ،از قانون الهی پیروی کنه..

    احساس خوب ، داشتن.که ابراهیم را خلیل الله کرد…

    احساس خوبی که،موسی را نجات داد از قوم فرعون ستمگر

    احساس خوبی که…دل مادر موسی را قوی کرد در برابر انداختن فرزندش در آب…آبی که معلوم نبود کجا میره…

    احساس خوبی که هر کدوم از ما رو در دل تضادهامون داره قوی تر و با ایمانتر میکنه در راه توحیدی..و پاداشهای الهی

    احساس خوبی که استادمو سید حسین عباسمنش رو..با یه ساک میاره تو جاییکه هیچ شناختی نداره و با شرایط بظاهر سخت.پیش میبره..

    احساس خوبی که هر کدوم از ماها رو با تکاملمون پیش برد..و ایمانمونو قوی کرد برای بهتر شدن در قوانین الهی…

    این فایل فایل نشانه ها بود برای من تا بدونم..تمام خوشبختی و سعادتمندی ما در دنیا از همین نکته به ظاهر کوچک شروع میشود..

    چقدر لطف خداوند بهمون زیاده..چقدر بنده هاشو دوستداره و همیشه هدایتشون میکنه…بنده همون احساس خوبه..الله اکبر

    احساس خوبی که یه وقتایی ظاهر ناجالبی داری و یه وقتایی کم داری..ولی بتونی ایمان به غیبتو قوی کنی..چقدر این احساس خوب درمانگر وجودیمونه..

    من اصلا نمیدونستم ابراهیم 100سالش بوده..فقط میدونستم سنش دیگه پیر بوده…بقول صحبت استاد عزیز عرشیانفر…حساب کن چقدر مورد تعرض قرار گرفته اینم تو این سن سال چقدر حرفها شنیده..اینم تو اون دور زمونه..

    یکی از افراد نزدیکمون چند ساله ازدواج کرده هر کسی میگذره..میگه بچه چرا گیرتون نمیاد اینقدر فرد رو همجوره آزار و با صحبتهای پوچشون مورد تعرض قرار میدن.واقعا این تضادها صبر بزرگی میخاد…

    این صبر ابراهیم باعث شد.تا خلیل الله بشه..دوست عزیز خداوند…که یبار من از خداوند درخواستی داشتم از طریق قرآن بهم گفت..مانند ابراهیم باش که او فقط یکتاپرست بود…و مشرک نبود

    چند روز پیش یجا شنیدم.گفتن.ابراهیم درسته تونسته در برابر خداوند خلیل الله بشه..ولی چون فرزندش به پیامبری نرسیده خداوند اونو دور کرده..

    این نشون میدادکه فقط دین پیامبر و اجدادشون..همون اعتقاداتی که رایجه..که خودش شرک محسوب میشه..(بازم این نورد به ما ربطی نداره)

    وووو

    میخام بگم باوراهمون خیلی میتونه تحت تاثیر قرار بگیره…باید یادمون بمونه فقط ایمان بخداوند با احساس خوب بوجود میاد…

    همه چیز..استقامت ما فقط با احساس خوبه.هر اتفاقی پیش بیاد..برای خودم همین امروز پیش اومد یه اتفاق به ظاهر ساده باعث شد یه دری بروم راجع بکارم باز بشه…

    و من این موقعها سعی میکنم خیلی واکنش انجام ندم..

    ولی قبلانا همین موردها برام عذاب شدیدی میشد…یکم میپیچه غر غر کردنم شروع میشد..ولی الان همونو مایه خیر و برکت میبینم..

    استاد عزیزم چقدر شما داریید آموزشها رو به سادگی برامون میقبولونیین!حقیقتا من همیشه از چیزهای پیچیده خیلی زود خسته میشم افرادی که میخان لقمه رو دور سر بچرخونن.یکم برام ازار دهنده هست…

    چقدر شما این مبحث..صبر استقامت ابراهیم را باز نمودین..الله اکبر…

    دقیقا همینه!بخدا همینه!

    ما فقط با تکامل پیش میرم خداشاهد من هیچ ربطی به یه دقیقه پیشم ندارم چرا؟

    چون من دارم هی بیشتر به قانون ایمان میارم..

    روز گذشته از خداوند درخواست کردم برای روند کاریم!فورا بهم گفت برو فلان فایل..بازم گوش نکردم…بهم گفت میفهمی برو فلان فایل…

    چیشد؟

    آگاهیی برام واضح شد با وجود دیدن در گذشته …اصلا متوجهش نبودم…حتی کامنت گذشته ام خیلی درک نکرده بودم.ولی دیروز درکش کردم..

    بازم چیشد؟اولین اقدام به خداوند که فقط تویی که میتونی اینکار رو به شکل ساده برام انجامش بدی

    دیگه چیشد؟یکاری سری قبل داده بودم برای روند کاریم انجام بدن..هر موقع درخواست اونکار رو به اینفرد میدادم یه مشکل پیش میومد یا یه اتفاق پیش میومد…که نشه!

    بعد گفت تا عصر اماده هست..چیشد..بازم انجام نشد..همون لحظه که خداوند بهم الهام کرد.گفتم فعلا دست نگهدار فعلا کنسل کن..

    گفتم اگه خداوند داره بهم میگه که اینراهش درست نیست پس منم باید ایمانمو نشون بدم.

    ایمان یعنی عمل به حرفهای و الهامات خداوند در این سایت بهشتی…

    نمیدونم پشت این موضوع چیه!

    ولی میخام اعتراف کنم همه چیز خودشه من باید بتونم این کشتی درونیم را با لطف خودش به ساحلی که خودش میدونه بخابونم.

    من فقط با ارامشه.با احساس خوب..و این اعتماد..خدایا این اعتماد به تو چقدر ما داریم پاداش میگیریم

    چقدر در برابر مشکلاتی که هر کسی از اطرافیانم بهم نگاه میکنه میگه چقدر حالت خوبه..

    چقدر در برابر تضادهایی که قبلا داشتم الان با روی خوش انجامش میدم.

    بخودم گفتم اگه نتونی یعنی ایمان نداری ایمان یعنی بتونی قدم برداری..

    امروز کاری که برام بازم یکم سخت بود.در عرض چند دقیقه سروتهشو هم اوردم..

    میخام بگم این عملگرایی برای هر کسی بسته به موقعیتش متفاوتها…..

    برای استاد عزیزمون اون شرایطی که از قم بلند شده بره بندرعباس و این حرکتها رو انجام بده..و دفترشو تو ایران تعطیل کنه بره خارج از کشور..

    میدونی درها همینجور برای ایشون باز شده همون اطمینان قلبی بخداوند..

    وای چقدر این احساس خوب میتونه مایه همه چیز باشه..خداوندی که دنیا رو پر از فراوانی و نعمتها قرار داده برای ما بندگانش.

    چقدر راحت با باورهای گذشتگانمون داریم این خوشی ها و سقف ارزوهامونو کوتاه میکنیم.

    خداوندی که مدام داره میگه بنده من من میخام به تو رزق و روزی بدم..ما میگیم دروغه مگه میشه..مگه میشه!

    ما باید بیل بزنیم.ما باید فلان ساعت صبح بلند بشیم کار کردن ..و بدوییم برای سخت کار کردن تا بتونیم زنده بمونیم..

    همه این باورها پاشنه هممون بوده..باور گذشتگان بدترین سم..برای خوشبختی و سعادتمندی دنیا و اخرت..

    فقط باید از قانون تکامل استفاده کنیم و بخودمون سخت نگیریم و بتونیم این احساس خوب رو شالوده وجودیمون کنیم..

    همه چیز با احساس خوب رقم میخوره..احساس خوب نعمتیه که همه کس بهش نمیرسه..

    همون بنده ایی که عاشق پروردگارشه ..مثل کسی که معشوقه ایی داره و در برابرش حالش خوبه…

    معشوقه ایی که رب.پروردگاره..با همه کس متفاوته..چون وجودش احساس خوبه.

    چون وجود پاداشش دنیوی و اخروی

    چون وجود نعمت و فراونیها هست

    چون وجودش عشق بی نهایته

    چون وجودش حال خوبه

    چون وجودش همه چیز….همه چیزه همه چیزه

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سپاس مخصوص پروردگاری که رب العالمینه..پروردگار تمام جهانه

    بخشنده و مهربان.(همون ذات بخشندگی اش نسبت به بنده هاش.)

    مالک روز جزاست

    تنها تو را می پرستم و تنها و تنها از تو یاری میجوییم.

    خدایا ما را براه راست هدایت کن راه کسانیکه نعمت بخشیده ایی..

    و نه راه گمراهان.

    خداوند تو این ایه داره داد میزنه که منم پروردگار تو که دوستدارم رزق و روزی و خوشبختی را بهت بدم..فقط به من ایمان بیاور..

    شکیبایی کن که شکیبایی تو جز یاری رساندن من نیست.

    خدایا مرا بیامرز!که تو مهربانترین مهربانان هستی.

    در تمام باورهای قرآنی و باورهای توحید قرآن خداوند داره این احساس دلگرمی و احساس خوب رو به ما نشون میده..چقدر ما راحت بعضی موقعها کم میارم که بازم..

    این احساس بدی که در درون ما پیش میاد.این نقطعه رو داره به ما ثابت میکنه…

    که چقدر جایگاه احساس خوب میتونه..وجود الهیمونو برانگیزه کنه!

    چقدر میتونه شرایطی که برای تمامی افراد خانواده ام زندگی و شرایط سختیه..برای من بهشت کنه!

    چقدر میتونه الهامات خداوند رو در همین نقطعه افراد ،در ارتباطم زیباتر و قشنگتر کنه.

    چقدر میتونه زندگی رو زیباتر کنه زندگی که بوی عطر خداوند در فضایش پیچیده هست..

    الله اکبر…

    خدایا سپاسگزارم که این دنیای مادی را در برای چشمانم زیبا نموده ایی و نور الهیت را در وجودم گسترش دادی..

    که بتونم این کنترل ذهن در ثانیه به ثانیه زندگیم به اجرا در بیاورم.و جوری بهر موضوعی نگاه کنم و استقامت بورزم.که همین شرایط بظاهر ناجالبی که برام پیش میاد به نفع خودم تمومش کنم.

    من حدودا چند ماه پیش خواب دیدم..فرار کرده بودم از خونه..و دقیقا صحنه عصابنیت خانواده ام خداوند بهم نشون داد…

    بهم گفتن تو کجا میخای بری منم گفتم امریکا..حالا کجا بودیم.اروپا..اینقدر این کشور پر از تکنولوژی و زیبایی بود..که دوستنداشتم برگردم به محیط خونمون..

    ولی چیزی که داشت درونمو تخریب میکرد..که من هیچی با خودم نیورده بودم..نه پول.نه لباس.حتی زبانم بلد نبودم.فقط میخاستم به خاسته ام برسم..خیلی حسش حس بدی بود.درست بود ظاهرش خیلی قشنگ بود ولی حسش خیلی داشت ..ولی درونمو آزار میداد..

    همین خواب الهامی از خداوند براحتی بهم گفت..مهم فقط رسیدن به یه خاسته نیست.حالا اون خواب چند نمونه از خاسته هامو جلوی چشمم اورد…گفت مهم فقط خاسته نیست!…مهم کیفیت رسیدن به خاسته هست..

    پس همونجایی که هستی باید احساستو خوب کنی.باوراتو قوی کنی…تا کم کم هدایت پیدا کنی..

    بازم قانون تکامل رو برام بیان کرد…

    دقیقا همینه!من خیلیا رو میشناسم خیلی شرایط خوبی دارن..ولی بازم ناسپاس اند و همون احساس بد رو نقش زندگیشون کردن.

    پس اینو بخودم میگم..همه چیز با احساس خوب تیک میخوره.لذت شادی از لحظه به لحظمون..نه فقط داشتن چیزی..

    اگه بحث پول و ثروت بود.برای همه عموم…بیشتر مردم شاد بودن..

    وقتی بیشتر کنجکاو میشم بیشتر میدونم قانون الهی..فقط با احساس خوب پیوند میخوره..

    انشالله که بتونیم بجای حرف مفت..عمل کنیم.و بتونیم با دید الهی تری به هر موضوعی نگاه کنیم.و تکه های وجودیمونو نقش بدییم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: