گفتگو با دوستان 50 | خروج از مدار ناخواسته - صفحه 18

208 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی قربانی گفته:
    مدت عضویت: 263 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان خدایا شکرت به خاطر اینکه هدایتم کردی به این دانشگاه توحیدی ودر این مسیر در ان به عشق درونی وخوشبختی درونی می رسی وحاضری برای ارتباط با خداوند وهم فرکانس بودن با از هرچیزی که می خواهی بگذری چون طعم هم فرکانس بودن با خداوند چشیدی واون همه خوشبینی وانرژی مثبت وعشق در ایجاد میکنه دیگه باور میکنی حال خوبی بهتر از نیست برا تو وحاضر نیستی اون حال با هیچ مادیاتی عوض کنی حتی جان فرزند وقتی اطمینان پیدا میکنی بهش وقتی اون همه زیبای در درون تو ایجاد میکنه خدایا شکرت که مدتی در مدار از ناخواسته ها قرار گرفتم واز دست رسی به فرکانس خداوند فرکانس که در تو احساحس رو ایجاد میکنه که حاضری برایش فرزند رو قربانی کنی شاید برای ابراهیم به اون شکل اتفاق افتاده باشد برای من با از دست دادن مالم ویا فرزندان ویا جدا شدن از یک وابستگی اتفاق بیوفته وقتی در مدقع دست رسی به فرکانس خداوند داشته باشی خلیی راحت با عشق دهمان انرژی میگی خدایا تو بهتر از من میدانی وهیچ گونه گلایه شکایتی به خداوند نمیکنی وخیلی زود فراموش میکنی وبه تسلیم بودن خودت در برابر خداوند ادامه میدی وچقدر زیبا درس گرفتم وقتی داستان زندگی نوح وابداهیم رو شنیدم که اسماعیل وابراهیم رو هم فرکانس با هم میکند وچقدر راحت از امتحان با عشق وحال خوب گذر میکند واونجا چطور نوح رو با فرزندش،از هم جدا میکنه یعنی در هر حالت خداوند بعضی وقتا می خوادتعغیر برا ما ولی مقاومت میکنم یعنی اجازه این کار به خداوند نمیدم واین بر می گرده به باورهای نادرست ونجوهای ذهن خدایا هزار مرتبه برای اینکه در این شرایط به ظاهر ناجالب طور ذهنم کنترل کردم که به حد از احساحس خوب برسم وحتما خیری در این اتفاق هست من سعی میکنم اون مسیری رو که بهم الهام میشه رو ظاهرن مسیر سختیه وبرای ذهنم منطق نیست ولی برای قلبم منطقه ومن برای اعتماد به خداوند وهم مدار با خواسته باید از مسیر عبور کنم کما اینکه شاید بعد از مدتی دوباره با یک تضادی بر بخورم دیگه اون ادم قبلی نشوم وفضای فرکانس خداوند خارج بشوم دوباره دوچار گلایه کردن وشکایت کردن از خداوند بشوم ومن تمام تلاشم از درونم میکنم تا دوباره به سطح فرکانسی درست وایمان درونی برسم که دبگه نلررزم وامادگی لازم برای بر خورد با تضاد داشته باشم ومثل برگی در باد نباشم تا خداوتد هم به وعده هاش عمل کنه دنبال تعغیر دادن چیز از بیرون نباشم ومقاومت نکنم با تعغیراتی که خداوند در بیرون داره انجام این تجربه من از فایل بود برای خارج شدن از مدار نخواسته نباید خودکشی کرد با درست فکر کرد وگوش به الهات درونی بدی وایمان رو تو بسازی که توان ذهنیت بگیری وتو هر طور که خواستی ذهنت رو تربیت کنی نه مدام برده ذهنت بشوی نیاز به حرکت است وایمان دارم خداوتد در کارش هیچ وقت اشتباه نمیکند ومی خواهم دقیقا همین به ذهن اثابت کنم که خداوند بنده ای که هدایت کرده رها نمیکنه واین تضاد امومده مرا قوی کنه ومرا ادم دیگه کنه ادمی که یک تنه تنومند داشته باشه واو تنه هر روز بزرگ وبزرگ تر بشوند وسایه ومیوها درست از اون عمل بیاد واعماد کنی به خداوند هر وقت این درخت ازت گرفت باز عشق کنی ومطعمن باشی خداوند در جایی دیگه دوباره قدرت ساختن وریشه زدن هموچون درختی در درون ایحاد میکند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1239 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    -تمام پیامبران تکامل خود را به درستی طی کرده اند

    -حضرت ابراهیم با شک و تردید به حد بالایی از ایمان به خداوند دست یافت

    -اتفاقات بیشماری که برای پیامبران رخ داده آنها را به حد بالایی از ایمان رسانده است

    -زمانی که به ایده های خداوند که برای ذهنمان غیر منطقی است عمل کرده و نتایج عالی کسب می کنیم ایمان ما به تدریج بیشتر و بیشتر می شود

    -نتایج عالی از عمل کردن به ایده های الهامی خداوند به تدریج ایمان و توکلمان را به خداوند و قوانین بیشتر می کند

    -آیات قرآن کاملا منطقی است

    -زمانی که خواسته های ما مرتبا توسط خداوند اجابت می شود ایمان ما به تدریج افزایش میابد

    -اتفاقات به ظاهر بد می تواند نقطه شروعی برای رشد و پیشرفت بیشتر باشد

    -اگر همواره سعی کنیم به اتفاقات به ظاهر بد از زاویه ای متفاوت نگاه کنیم نتایج آن در بازده زمانی مشخص به نفع ما تغییر میابد

    -اتفاقات به ظاهر بد که نتایج خوبی برای ما به همراه داشته است را یادداشت کرده تا به تدریج ایمان ما به قوانین خداوند بیشتر شود

    -بدانیم که انسان هستیم و احساس ما ممکن است بد شود

    -قانون را به درستی درک کرده و سعی کنیم با تغییر افکار و باورهایمان به احساس خوب کمی بیشتر از گذشته دست یابیم

    -اگر به تدریج بتوانیم احساس خود را بهتر از گذشته نگه داریم کنترل ذهن برای ما آسانتر و راحت تر می شود

    -اگر برای مسائل خود راه حل نداریم تمرکز خود را از روی آنها برداشته به فعالیت هایی که لذت بیشتری برایمان به همراه دارد بپردازیم

    -خوابیدن یکی از اقداماتی است که باعث می شود تمرکز ما از ناخواسته ها به سمت خواسته هایمان معطوف شود

    -فعالیت فیزیکی شدید مانند شنا کردن در مسافت های طولانی یکی دیگر از اقداماتی است که می تواند تمرکز ما را از اتفاقات نامناسب بردارد

    -اینکه بتوانیم با تغییر افکار و باورهایمان به احساس خوب بیشتر دست یابیم بسیار خوب است اما اگر نتوانستیم استفاده از اقداماتی مانند بازی کامپیوتری خوابیدن فعالیت فیزیکی شدید می تواند کمک کننده باشد

    -هنگام مواجه شدن با اتفاقات بد با استفاده از روش های بیان شده می توانیم جریان افکار منفی را متوقف کرده و به تدریج به افکار مثبت جهت دهیم

    -قانون احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب را اصل و اساس بدانیم تا هنگام مواجه شدن با چالش ها و تضادها بتوانیم راهی برای غلبه ی صحیح بر آنها بیابیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمد امین ایلونی کشکولی گفته:
    مدت عضویت: 123 روز

    به نام خدا

    شکر الله این فایل هدایت روزانه من بود در واقع همون نشانه من برای تصمیمات عالی!

    شکر الله این فایل تو سایت عرشیانفر باعث شد که من با عباسمنش آشنا بشم و دقیقا از همون جا فهمیدم که جنس صحبت های استاد فرق میکنه!

    کاش همون موقع با اصل خارپشتی و با تمرکز لیزری روی این سایت کار میکردم!

    ولی خب ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه هست!

    شکر الله که میتونم عالی حرکت کنم و پیش برم – شکر الله بابت اینکه میتونم اینقدر عالی عمل کنم و ادامه بدم و مطمئنم که میتونم تو این مسیر ثابت قدم باشم و لذت ببرم!

    شکر الله بابت اینکه میتونم در این سایت باشم و هدایت بشم به خرید دوره ها و کار کردن رو خودم!

    خدا را شاکرم بابت اینکه بهم این فرصت رو داده که زندگیم رو زیبا کنم

    بریم سراغ ابراهیم و رشادت هایی که انجام داده

    شکر الله بابت اخلاق و ویژگی های بی نظیر ابراهیم

    و اینکه شکر الله این همه اخلاقیات عالی داره! و تبدیل شده به الگو و اسوه

    انشالله که همگی ما بتونیم مثل ابراهیم ایمان داشته باشیم و حرکت کنیم!

    انشالله که همگی ما بتونیم مثل ابراهیم تبدیل بشیم به الگو و اسوه

    شکر تالله بابت این هدایت و این آگاهی ها ا!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سهیلا سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 269 روز

    سلام استاد عزیزم اینقدر ذوق زده هستم از این فایل هدایتی که حد نداره استاد من این لایورا برای دفعه چهرم که دارم در زمانهای مختلف می بینم وهر بار یه آگاهی جدید دریافت میکنم

    من این لایو شما را بار اول از سمت استاد عرشیانفر عزیز دیدم زمانی که در ابتدای ورودم به این مسیر تماشا کردم ودیوانه شدم

    اما داستان من که الان متوجه اون شدم استاد چقدر تغییر کردم وخودم متوجه نبودم چقدر بزرگتر شدم الهی صدهزار مرتبه شکر

    استاد نمیدونم از کجا شروع کنم از وابستگی به خانواده ام که بعد از سه نوزادی که پدر ومادرم از دست داده بودند ودیگر زندگی شان باتوجه به باورهای آن زمان داشت از هم می پاشید وبا تولد من ورق زندگیشون برگشت وحال وخوب وثروت وفراوانی در زندگی‌شان موج می‌زد وتوجهات زیاد به من وابستگی من واونهابه یکدیگر

    یاازدواجم ووارد شدن در خانواده ای که طرز فکرشان با ما متفاوت بود نه در ظاهر بلکه دررفتار وکلام خانواده من به شدت اهل گشت وتفریح ورفت وآمد وکمک به این وآن حس خوب دادن به بقیه ،پول را وسیله ای برای رسیدن به شادی لذت البته تمام تفریحات سالم وعالی

    وخانواده همسر برعکس خصوصا رفت وآمد نکردن با کسی وجمع مال وثروت

    الان میفهمم اینها چیزهایی بودن که من از قطع از خانواده به خاطر ترس‌ها ونگرانیهام بوده که با افکار خودم خلقشون کردم

    واما حال بد من ،این قطع ارتباطات،این دلخور شدنها،ماندن در ناراحتیها،نوشتارهای فکری و،…….

    خدای من بعداز 19سال زندگی ومانند در حال بدیها

    بحث های جورواجور با اطرافیان وبعد ورود کردن در مسیری که به لطف الله بود واین تغییر حاله آن هم به آرامی وهر بار قوی شدن ایمانه با انجام تمرین وامید دادن به خود روی خود کار کردن وای که خدای من چی شد الان که مرور میکنم میبینم همینه همینه که استاد میگه بابا هر بار بهتر شدن عمل کردن به قوانین هر چند کوچک در حد توانم وهر بار ایمان قوی‌تر باعث شد جلو برم

    شرایط گاهی اوقات سخت میشد ولی تونستم با کنترل ذهنم ویه کوچولو تغییر زاویه ی دیدم خودم را بسازم آخ که چقدر حرف دارم وای خدای من

    الان توی شرایطی هستم که 40 روزه پدر را از دست داده ام شرایطی که اگر قبلم بود داغون شده بودم اما الان من مرگ را تمام شدن نمی‌دانم وپدر در قلبم حضور داره واون وارد یک فرکانس بالاتری شده ودوباره او را ملاقات خواهم کرد وبی نهایت اتفاقات وموضوعات مختلف

    ومن توی این لایو بی نظیر چه چیزهایی از خودم کشف کردم وایستاده برای خودم کف زدم

    ومن بایستی این مسیر را میرفتم تا به اینجا برسم چه آدمها از زندگیم رفتند وچه حال خوبیایی را الان دارم تجربه میکنم الهی هزاران مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ابوالفضل درویشی گفته:
    مدت عضویت: 525 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم بانوی عزیز

    سلام دوستان گلم

    همزمانی یعنی این فایل رو زمانی گوش دادم که یکساعت قبلش یه اتفاق خیلی خوب برام افتاد که ناسپاسی بود بعد گوش دادن این فایل کامنتش رو نمیزاشتم

    من تقریبا یه ماه پیش رفتم دانشگاه واسه انتخاب واحد ترم آخر که پول ترم قبلی رو هم پرداخت نکرده بودم و این ترم هم باید مقداریش رو میدادم که اون یه ماه قبل به دلایل خوبی دستم یکم خالی شده بود و توان پرداخت شهریه رو نداشتم و هرچی بهشون گفتم آخر ترم بیام پرداخت کنم قبول نکردن منم گفتم پس بیخیال مرخصی تحصیلی رد کنین برام که باز گفتم باید 2تومن اضافه بعدا پرداخت کنی گفتم اشکال نداره

    سر سوزن نزاشتم احساسم بد بشه و این جمله رو ک تقریبا داره عادتم میشه با خودم تکرار کردم(الخیر فی ما وقع)و درخواست مرخصی تحصیلی دادم از دانشگاه اومدم بیرون و به هیچکسم نگفتم اصن فراموش کردم که مرخصی تحصیلی گرفتم

    خلاصه بعد یکماه امروز چند بار از دانشگاه تماس گرفته بودن که من متوجه نشده بودم بعد خودم باهاشون تماس گرفتم که بهم گفتن ما برات تموم واحد هارو انتخاب کردیم فقط 60 هزارتومن باید پرداخت کنی که تایید کنیم بقیش رو هم پایان ترم که 4 ماه دیگه میشه پرداخت کن

    در حالی که امروزم حالم فوق العاده بود و از صبح زود که سرکار بودم شروع کرده بودم به گوش دادن فایلها

    انقد اون لحظه حالم بهتر شده بود که قلبم داشت کنده میشد و چقد بهم کمک کرد که ایمانم قوی تر بشه به خدا و این مسیر زیبا و این دستان فوق العادش که شما دو استاد بزرگ باشین

    من چند روزیه حالم خیلی خوبه و همینجوری پشت سرهم اتفاقات قشنگ برام میفته قشنگ داره تکامل بهتر شدن رو درک میکنم و انقدر از جاهای مختلف به اندازه باورهام،ثروت وارد زندگیم شده که کل شبانه روز حتی در حین کار کردنم میگم خدایا شکرت حتی دیشب ساعت تقریبا 3 نصف شب انقدر حالم خوب بود که اشک میرختم تو رختخوابم و پاشدم رفتم تو آشپزخونه یه لیوان آب خوردم و همونجا سجده شکر بجا آوردم

    این احساس خوب رو واقعا با هیچی نمیشه عوض کرد

    خدارو هزار مرتبه شکر برای این مسیر زیبا که تنها مسیر خوشبختی در همه‌ی جنبه های زندگیه

    خدارو شکر و خدارو شکر و خداروشکر

    استاد بینهایت ازتون سپاسگذارم و همچنین از خانوم شایسته عزیزم که بی نظیرن

    عاشقتونم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سارا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 704 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم

    زبانم قاصره فقط از شعف و هیجان اشک میریزم ضربان قلبم زیاده احساس میکنم از سینه ام میزنه بیرون من شهادت میدم خداوند هدایتگره شهادت میدم اگر اجازه بدیم خداوند هدایتمون میکنه شهادت میدم خداوند همه من هست و من سالها غافل بودم خداوندا شکرت که با استاد آشنام کردی با دستی از دستانت شکرت که با این سایت آشنا شدم شکرت برای اینکه هر لحظه هدایتم میکنی مثل همیشه سوال پرسیدم از رب از خدایم که هدایتم کن من زود از کوره در میرم زود تحت تاثیر قرار میگیرم با وجود اینکه خیلی سعی میکنم خودمو کنترل کنم ولی باز هم عصبانی میشم و فرکانس پایین و مدار نامناسب با اینکه همون لحظه با خودم تکرار میکنم که حواست باشه ادامه بدی برات اتفاقات ناخواسته می افته ولی باز هم ذهن غلبه میکن امروز دیگه خسته شده بودم گفتم خدایا هدایتم کن چکار کنم تو این شرایط نشونم بده چطور میتونم غلبه کنم به احساس بد و خدا این فایل و نشونم داد گفت وقتی این حس بهت هجوم میاره ورزش سنگین کن واین بود جواب سوال من که خیلی وقته که منتظرشم شکرت خدای مهربونم شکرت بینهایت شکرت که با هدایتم کردی از شما استاد عزیزم و مریم جانم هم سپاسگزارم برای انتقال این آگاهیها در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربون

    روز 150 ام و پایان فصل 5 پربرکته روز شمار زندگی

    همین درک کردن نکردن کلمه تکامل و البته فرار کردن ازش،همیشه باعث‌این بود ک داستانهای قرانی رو باور نکنم یا جدی نگیرم و فکر کنم ی داستانیه ک ربطی به زندگیو حالو روزه منه نوعی نداره

    و در دوره ی خودم،موفقیت های خیلی از انسانها روبه شانسو پارتیو … ربط بدم

    ولی وقتی هر روز بیشتر این کلمرو درک و زندگی میکنم،به همون نسبت نگام به داستانا و رفتارهای شخصیتای این کتاب عوض میشه

    تکامل در دریافت و درک الهامات و عمل کردن ،باعث شده شرایطه پیچیده تر از نظره منه نوعی،برای اون شخصیت ،فقط یه تصمیم و عمل کوچیک باشه ولی من بگم واای عجب کاری کرد عجب کنترل ذهنی کرد عجبببب رفتاری کرد…

    دیشب وقتی با برادرم صحبت میکردم،ینا ب تضادی ک در زندگی با همسرش پیش اومده،بهم گفت ندا،نمید‌ونم چیارو از دست بدم،ولی تقریبا یکسالو نیم بعدش،من ی ماشین لکسوس میخرم با ی ویلا ک چسبیده بغل کوه و …

    توی دلم گفتم،نگا چقدر این بیست سال تکامل،باعث شده یک ادم الان در این نقطه اونقدر ایمان به خودش و تواناییاش داشته باشه ک بگه فقط بکسالو نیم بعد ،این ارزوهایی ک من برای شخصه خودم فکر میکنم دوره،بدست بیاره

    اولا تمام حرفای استاد برام مرور شد

    تکامل تکامل

    دوما چقدر خدارو شکر کردم که برادره من،که با همین شرایطه من با همین خانواده،بزرگ شده و دور از من نیس ک ذهن بخواد زیر سوال ببره ک حالا تو ک نمیدونی … این نتایجو ساخته

    پس میشه

    برادر من توی این سایت نیس ولی دیدم چقدر نتایجشو از همین راها ساخته و چقدر به خودم بالیدم که من توی این سایت هستم و واقعا لازم به بیست سال ،ازمونو خطا نیس

    من در همه ی ابعاد دارم به زندگی فکر میکنم

    چندروزه پیش گفتم داداش میخام ی کارایی برای باشگاه کنم

    توی جوابم گفت،همه ی تمرکزتو بزار برای گسترش کارت

    اینک بزرگترش کنی،با کیفیت ترش کنی

    ازش فرار نکن چون حالا به یک سری چیزا نرسیدی

    همین طوری زل زدم بهش،دقیقا حرفای استاد

    دیدم چقدررر از بعد ثروت،ادمهایی ک مثل استاد عباسمنش محکمو قوین،نگاهشون بهم نزدیکه

    داداشه من نمیتونست مثل بقیه ک به هیچ حا نرسیدن بگه،اره بابا کارتو ول کن برو ی کاره دیگ،باشگاهم پول داره؟؟ تو قنادی هممون کار بلدیم از بچگی توی قنادی بودی موفق تری!

    نه اینارو نگفت!

    با ایمان به اینکه نتابج میاد فقط مستمر و با انگیزه توی کارت باش و‌گسترشش بده..

    این یک نشونه از مدارو مسیر درستی ک هستم بود..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    Shahla گفته:
    مدت عضویت: 2556 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیزم.

    استاد وقتی داشتین درباره حضرت ابراهیم و تکاملی که طی کرد برای رسیدن به اون حد از ایمان صحبت میکردین یه نکته ای در مورد عملکرد خودم، بهم یادآوری شد.

    استاد حدود 13 سال پیش، من درگیر یه چالش خیلی بزرگ در زندگیم شدم، و همون چالش باعث رشد بسیار عظیمی برای من شد که با وجود اینکه اون چالش بعد از گرفتن درسها، برام حل شد، ولی اون رشد و لذت اون ارتباطی که با خدا، در دل اون چالش پیدا کرده بودم، همچنان جاریه و ادامه داره.

    یادمه از همون 13 سال پیش، اینقدر شک میکردم به گفته های خداوند و به دنبالش سوال می‌پرسیدم و ازش هدایت میخواستم که حد نداشت.

    همین شک من، باعث رشد عظیمی برای من شد.

    البته نه تنها شک، بلکه اشتیاقی که در وجودم بود برای به یقین رسیدن، باعث رشد عظیمی برای من شد.

    بخاطر اون اشتیاق برای دست یافتن به یقین بود، که مدام سوال میکردم از خداوند و ازش هدایت میخواستم و همواره خداوند هم هدایتم می‌کرد و جوابم را می‌داد.

    استاد بارها فقط درباره یک موضوع، من شک میکردم، سوال می‌پرسیدم و هدایت میخواستم و هدایت میشدم، ولی باز به یه شکل دیگه شک میکردم درباره اون هدایت خداوند و بازم بهش میگفتم : خدایا من نمیتونم باور کنم حرفی که بهم زدیا، ولی میخوام به یقین و اطمینان قلبی برسم بازم هدایتم کن و…

    و استاد این رویه هنوزم برای من ادامه داره، که بسیار برام زیبا و لذت بخشه.

    استاد باور به اینکه خداوند هدایتم میکنه، اینقدر دروجود من قویه که بااطمینان سوالاتم را میپرسم و اونقدر مطمعنم که آنی خدا جوابمو میده، که واقعا همیشه هم همینطور میشه و من بسرعت از جانب خداوند هدایت میشم و جوابمو میگیرم.

    طی کردن چنین مسیر و تکامل برای من، باعث شد که من الان خیلی خیلی نسبت به قبل، آرامش و اطمینان قلبی داشته باشم به تمام امورات و زمینه های زندگیم و همینطور اعتماد به کلام خداوند.

    بارها پیش اومده که ترس اومده سراغم، شک کردم و… مثل همین امروز، ولی موضوع اینه که زیاد، در اون ترس و حال بد، باقی نمیمونم و سریع با هدایت خداوند به احساس خوب میرسم.

    و تمام گفته های شما درین فایل را، من سلولی درک کردم. اینکه حضرت ابراهیم هم تکامل طی کرد برای اون حد از ایمان.

    ولی متاسفانه ماها، خیلی وقتها، تکامل را فراموش می‌کنیم، و شرایط زندگی‌ خودمون را براحتی مقایسه میکنیم با شرایط دیگران، و براحتی به ناامیدی می‌رسیم.

    درصورتیکه اگر موضوع تکامل را همواره مدنظر، داشته باشیم، بهتر می‌توانیم امید، ایمان، توکل و احساس خوب خودمون را نه تنها حفظ کنیم بلکه بهترش هم بکنیم.

    استاد عزیزم بینهایت سپاسگزار شما هستم بابت نشر این آگاهی ها

    درپناه خداوند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1329 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام

    وَمَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُرَاغَماً کَثِیراً وَسَعَهً وَمَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِراً إِلَی اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلی اللّهِ وَکَانَ اللّهُ غَفُوراً رَّحِیماً (100) نسا

    و هر که در راه خداوند هجرت کند، اقامتگاه هاى بسیار همراه با گشایش خواهد یافت و هر که از خانه اش هجرت کنان به سوى خدا و پیامبرش خارج شود، سپس مرگ، او را دریابد حتماً پاداش او بر خداوند است و خداوند آمرزنده ى مهربان است.

    تسلیم الله بودن :

    اگر قرار باشه از بین بندگان خدا یک نفر را مثال بزنیم که واقعا تسلیم 100٪ الله بود آن شخص فقط حضرت ابراهیم هست .

    واقعا از همه امتحان های الهی سر بلند و پیروز درآمد، اینقدر پیشرفت کرد که به مقام خلیل الله رسید و الگوی تمام پیامبران شد و حتی خداوند به پیامبر اسلام ما دستور میده پیرو ابراهیم باش که او موحد بود و مشرک نبود.

    داستان زندگی حضرت ابراهیم بسیار شگفت آور هست و بی نظیر .

    این حجم از ایمان و تسلیم بودن و توحیدی عمل کردن واقعا ستودنی هست.

    اما نکته اینجاست که چطور به این درجه رسیده؟

    جواب اینکه ، ایشان دوره تکامل موفقیت را طی کرده ، چون موفقیت وپیشرفت بی انتها هست هرچقدر جلو بریم باز هم جا داره پیشرفت کنیم .

    ابراهیم آرام آرام پیشرفت کرده ، از مسأله کوچک شروع کرده و ایمان خود را به الله نشان داده و از آنجا که خداوند تکلیف بالاتر از توانایی ما نمیده ، متناسب با ایمان ابراهیم امتحان می کرده .

    پس اولا، در این مسیر الهی، بهتره تکامل را رعایت کنیم ، خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم و همیشه با کنترل ذهن در احساس خوب بمانیم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مریم انصاریان گفته:
    مدت عضویت: 1788 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»

    «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»

    ——————————————————————

    سلام و درود به استاد گرانقدرم

    این فایل برام از چند جهت مهمه ، اصلا درکتون از قانون و قرآن چقدر متفاوته ،استاد سپاسگزارم از خداوند برای شاگردی شما

    ابراهیم آدمی بود که شک کرد از خدا هدایت خواست و اون اتفاقات براش افتاد ، از اول که اون حد از ایمانو نداشت، ولی من سالها فقط اون انتهای ایمان رو در افراد بزرگ میدیدم ، عاشق این نگاهتونم استاد که میگین دوست دارم به موضوع حضرت ابراهیم پرکتیکال نگاه کنیم چیزی که همواره بر خلافشو دیدم و همین نگاه چقدر بهم آرامش میده ، رسیدن به اون حد از ایمان تکامل داشته و حتی نگاه اشتباه باعث شده خود من فکر کنم حتما برای با ایمان بودن باید سختی بکشم یا امتحانهای بزرگی بشم ، ولی استادم داره یادم میده ابراهیم قدم به قدم رشد کرده و خدا هم میگه باری بیش از توانتون روی دوشتون نمیذارم ، چرا فکر میکنم حتما مثلا مثل ابراهیم باید با بچه ام امتحان بشم یا ابراهیم اذیت شده در مسیر پیامبریش چون اسماعیل و هاجرو رها کرده، انداختنش تو آتیش …. مسیر توحیدی شدن مسیر توحید ابراهیمی برای هرکسی به اندازه ای هست که خداوند میدونه از عهده اش برمیاد.

    خدایا سپاسگزارم که داری کمکم میکنی گره های ذهنمو باز کنم

    سپاسگزارم که دستمو گرفتی از عمق نادانی و تاریکی ها به سمت نور وجودت هدایتم میکنی

    سپاسگزارم که با عشق داری کمکم میکنی.

    ایّاک نعبدو ایّاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: