گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • تعریف شهود: خداوند قطعاً طبق وعده اش، هدایت هایش را به سمت من ارسال می کند؛
  • زمانی هدایت های خداوند را دریافت می کنی که با کنترل ذهن و تغییر زاویه دید، خود را به احساس خوب می رسانی؛
  • وقتی در فرکانس “توجه به ناخواسته” و “احساس بد” هستی، “الهامات درونی” خود را غیر فعال می کنی؛
  • معجزه تفکر الخیر فی ما وقع؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    209MB
    13 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا
    12MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

301 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «احمد محمدیان» در این صفحه: 1
  1. -
    احمد محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1947 روز

    سلام

    تحربه خودم بگم که ربط داره به صحبت های استاد دقیقا امروز برام رخ داد،چون قیلا این فایل رو شنیده بودم گفتم بیام تعریف کنم تا ایمان بچه ها قوی تر بشهمن داشتم رو این باورها کار میکردم چند روزه

    من در مقابل خداوند هیچی نمیدونم و خداوند واظح تر بهم میگی و اعتماد بنفسم به دیگران بیشتره

    من تو هیچ شرایطی گیر نمیکنم،چون همیشه میگم من عاجزم من ناتوانم تو تونا و دانا و عالم هستی،خردمند کسیکه بگه من نمیدونم خدا عالم

    ادم باهوش ادمی که به خدا تکیه میکنه و اجازه میده خدا کارشون بکنه،اگر میخوای به گنج برسی حتما نباید رنج بکشی حتما راهی وجود دار

    اجازه میدم مسیر بهم بگه سوت بزنم و هدایت بشم این میشه رو دوش خداوند نشستن به هیچی نمی‌چسبم جهان در هر لحظه داره تغیر میکنه،میپذیرم اون میدونه من نمیدونه

    امروز گفتم من میخوام برم یه جا خمیر بندازم کجا برم اجازه میدن با دستگاهشون کار کنم

    2تا گزینه داشتم اقای ابوطالب و اقای جوکار

    از خداوند هدایت خواستم برای خمیر انداختن که گفت به جوکار ز بزن،اما من زنگ زدم به ابوطالب چون قانونا اون گفته بود قبلا من برات انجام میدم،خلاصه گوشی رو برداشت و گفت بهت ز میزنم و اونم چندجا پرسید کارش نشد و کلی من رو سر کار جذاشت خوب الاف که شدم بعد گفت،نه خدا عالمه خدا گفت به جوکار ز بزن،خلاصه ز زدن به جوکار کلی با عزت و احترام رفتم و کارمو راه انداخت تازه کلی هم راهنمایم کردن،خلاصه ادعا کردم ،،،یعنی کلی دور هامو زدم بعد گفتم نه خدا گفته،من رو هدایت حساب میکنم از این حرفا،

    میخوام بگم همه ما اینجوری هستیم بچه خا رو عقل ناقصمون خساب میکنیم نه رو خدا،خالا من این داستان رو اینجا نوشتم که یادم بمونه اول رو حرف خدا حساب باز کنم که بهم گفت اگر نشد هم برم یه جای لذت ببرم تا باز هدایت شم

    یا یه داستان دیگه

    نا امدیم ساری اقا ما هر جا میگشتیم خونه جنگلی گیرمون نمیومد اصلا برام عجیب بود،گفتم خدا هدایتم کن،رفتم تو نقشه پارک زارعی برام تو نقشه بلد شد اما،گفتم بابا اونجا که خونه نیست پارک ولش کن

    وای نگم براتون 5ساعت خوب دور هامو زدم تو ماشین دعوای سنگینی با همسرم شد و بعد که عاجز و ناتوان شدم گفتم اصلا ولش کن میریم پارک زارعی برای خودمون لذت میبریم خونه جور شد شد نشد هم میریم هتل مسافرخونه هرجا شد،یک قدمی پارک ساحلی که رسیدیم یه خونه جنگلی با ویو عالی با پر از پرنده که الان که دارم مینویسم ساعت 12شب هم دارن میخونن،

    دوستان

    از هدایتی که خدا گفت و بلد کرد پارک جنگلی زارعی رو انتخاب کن فهمیدم خداوند داره با من حرف میزنه،اما من قد بازی در اوردم و گفتم نه فقط نقشه بلد میتونه منو به مقصودم برسونه در صورتیکه خدا بهم گفت،من باید اروم باشم بشنوم صدای خدارو و دنبال دلیلشم نباشم،فقط انجام بدم نه اینکه خوب دور هامو بزنم بعد برم سراغ ایده خداوند اول اون چیزی که خدا گفت عمل میکنم اکر هدایت نشدم بعد رو عقل خودت حساب کن بگو نباید اینقدر سخت باش کاره من باید با یه بشکن زدن حل بشه اکر نشد باید دست بکشم از اون کار،زور نزنم فقط باید دنبال کاری بگردم که لذت ببرم این بهترین کار من بعدش خداوند یکم حالم بهتر شد قدم بعدیمو بهم میگه

    دلم میخواد دفعه بعد از هدایتی بنویسم که خداوند گفت عمل و کردم و از خیر و برکت هاش براتون بنویسم

    ممنون استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: