گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • تعریف شهود: خداوند قطعاً طبق وعده اش، هدایت هایش را به سمت من ارسال می کند؛
  • زمانی هدایت های خداوند را دریافت می کنی که با کنترل ذهن و تغییر زاویه دید، خود را به احساس خوب می رسانی؛
  • وقتی در فرکانس “توجه به ناخواسته” و “احساس بد” هستی، “الهامات درونی” خود را غیر فعال می کنی؛
  • معجزه تفکر الخیر فی ما وقع؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    209MB
    13 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا
    12MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

301 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهشید» در این صفحه: 1
  1. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1648 روز

    به نام خدای مهربانم

    فایل روز شمار تحول زندگی من 151: گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا

    سلام به اساتید عزیزم

    سلام به دوستان خوبم

    مغز و ذهن مثل یک پرژکتوره، و شهود (هدایت) مثل یک خورشیده. اینکه انتخاب میکنم که با ذهنم به یه موضوعی نگاه کنم یا با هدایت و شهودم، تفاوتش در اینه که، هدایت، اون موضوع رو در خودش ذوب میکنه. در حالیکه با ذهن، من فقط کمی اون طرف تر رو میتونم ببینم.

    اگر تعریف ما از شهود، هدایت خدواند باشه (برای ما در مسیر)، که میفرماید:

    إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَى ﴿12﴾ سوره لیل

    بر ما واجب شده که شما رو هدایت کنیم. اونم به هر سمت که خودت بخوای:

    کل نمد هؤلاء وهؤلاء…

    حالا ما زمانی میتونیم هدایتهای خداوند رو دریافت کنیم، که بتونیم احساس خودمون رو خوب نگه داریم.

    نکته مهم:

    اینو یادت باشه، اینو یادت باشه، اینو یادت باشه: اگر توی حالت عصبانیت، ناراحتی، خشم، و توی حالت احساسی منفی و بد باشی، فقط شیطان میتونه با تو صحبت کنه.

    یعنی از نظر فرکانسی توی مدار و طول موج دربافت فرکانسهای شیطان هستی.

    (مثل رادیویی میمونه که روی یه طول موجی تنظیم شده و در هر حال، هر برنامه ای که روی اون موج باشه، ازش شنیده میشه. نمیشه بذاریش روی موج گزارش ورزشی، و بعد بشینی دعا کنی و منتظر باشی که برات قصه شب پخش کنه).

    یعنی اون چیزیکه به اسم شهود ممکنه که بشنوی، اون شیطانه!

    خدا توی قرآن هم میفرماید: نبوده که ما به پیامبری وحی کنیم و همزمان شیطان هم نجواهاشو نگه…. نبوده… در تمام موارد این اتفاق افتاده که ما وحی کردیم، شیطان هم گفته. ولی ما کلام الله رو بالا بردیم:

    وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿52﴾

    ما هیچ رسول و پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هر گاه آرزو می‏کرد شیطان القائاتی در آن می‏کرد، اما خداوند القائات شیطان را از میان میبرد سپس آیات خود را استحکام می‏بخشید و خداوند علیم و حکیم است. (سوره حج)

    این مثالها چیزهایی نیست که فقط مخصوص ائمه و پیامبران باشه، خودمون هم توی زندگیمون دیدیم که وقتی که اعصابمون خورده، افکار چرت و پرت توی ذهنمون میاد.

    حالا اگر ما هم بتونیم مثل حضرت زینب، «ما رایت الا جمیلا» کنیم توی اون شرایط، اون وقته که هدایت میاد. اون وقته که شهود کار میکنه.

    (همون تمرکز بر نکات مثبت و دیدن زیباییها، که استاد توی همه آموزشهاشون بر این موضوع تاکید میکنن).

    شهود توی شرایط احساسی بد نمیتونه بیاد… نمیتونه…

    شرایط دریافت هدایت، شرایط دریافت پیام خداوند، زمانی اتفاق میوفته که قلبت بازه.

    وقتی قلبت بسته است، تو چیزی دریافت نمیکنی.

    اگر ما اینو درک کنیم،‌ اونوقت وقتی یه اتفاق به ظاهر ناجالبی میوفته، ما هم میتونیم مثل حضرت زینب، یا حضرت ابراهیم، بگیم:

    الخیر فی ماوقع… هر اتفاقی افتاده همون خیرشه.

    اگه بتونیم اینجوری نگاه کنیم و بتونیم با این نگاه خودمون رو آروم کنیم، اون وقته که خداوند میاد میگه خوب حالا قدم بعدی رو اینجوری بردار…. بعد قدم بعدی رو بر میداری، بعد یه سری اتفاقات میوفته، و تو همچنان حالت رو خوب نگه میداری، و دوباره بهت میگه که برای قدم چیکار باید بکنی.

    دقت کنید که هدایته داره میگه که یه کاری انجام بده هاااا.

    مثلا حضرت زینب هم، تونست توی اون شرایط حال خودش رو خوب نگه داره، و بعد هدایته بهش در هر قدم گفت که کجا برو و چیکار کن.

    پس هدایت میاد بهت یه کار عملی رو میگه.

    + وقتی که حالمون بده، فقط شیطان صحبت میکنه. ما در فرکانسهای منفی، در حالتهای ناراحتی، خشم، غم، احساس بد، افسردگی و هر حالت منفی دیگه، نمیتونیم دسترسی فرکانسی به مدار آگاهیهای بالا داشته باشیم.

    🟧 حالا چه موقع بهشون دسترسی داریم؟

    موقعی به آگاهی های بالا دسترسی داریم، که بتونیم آگاهانه خودمون رو از اون احساس ناخوب، بیرون بیاریم. اونوقت، وقتی اومدیم بیرون، یه سری هدایتها میاد و بهت میگه این کارا رو بکن.

    مثلاً توی اتفاقاتی که برای سایت استاد پیش اومد، ظاهر ماجرا این بود که خیلی اتفاق بدیه و اینطور به نظر میرسید که همه چیز توی کار و بیزنسشون تموم شد دیگه…

    اما ایشون با اینکه اولش بهم ریختن، ولی خیلی زود احساس خودشون رو خوب کردن و گفتن هر اتفاقی که بیوفته خیره و حتما خداوند میخواد یه راه جدیدی برای ما باز کنه. و رفتن شهربازی و اون آرامشه باعث شد که بتونن فکرشون رو جمع و جور کنن و بعدش ایده اومد که: «اصلا برو آمریکا… و اصلا این اتفاق برای این بود که اون یه ذره وابستگی هم داشتی قطع کنی و بری… دیگه تصمیمت رو جدی کن».

    و قبول کردن این الهام رو، و قدمهایی که بهشون گفته شد رو برداشتن و به آسون ترین و لذتبخش ترین شکل، با یه سری اتفاقات جادوئی، هدایت شدن به آمریکا.

    🟧 و ته اون اتفاقِ به ظاهر بد، در نهایت چی شد؟

    تهش این شد که زندگی استاد از این رو به اون رو شد.

    و اینه که با نگه داشتن احساس خوب در اینجور شرایط، هدایتها میاد و قدمها رو بر میداری و نتایج بزرگ و بزرگ و بزرگتر میشن.

    بنابراین، نتیجه گیری که میکنیم در بحث شهود:

    اون خورشیده، وجود داره… ولی تو باید پنجره رو باز کنی. موقعی که تو از غار بیای بیرون.

    🟧 پنجره رو چجوری باز کنم؟

    به وسیله خوب نگه داشتن احساسمون در شرایط به ظاهر سخت. و نذاریم شیطان بر ما مسلط بشه.

    🟧 چجوری نذاریم شیطان بر ما مسلط بشه؟

    یکی از بهترین روشهاش همین تفکر «الخیر فی ما وقع» هست…. این یک باوره دیگه…

    وقتی که یک اتفاق ناجالب بیوفته و تو واقعا توی ذهنت باشه که الخیر فی ما وقع، اون اتفاقه رنگش توی ذهن تو عوض میشه… شاید از نظر بقیه هنوز ناجالب باشه ولی از نظر تو رنگش عوض میشه.

    حالا وقتی که رنگش عوض میشه و بار منفیش کم میشه و با مثبتش زیادتر میشه، که اونم یه ذره، فقط یه ذره، ما فقط باید بتونیم یه ذره حالمون رو بهتر کنیم و همینجور یه ذره یه ذره بریم تا برسیم به یه حالت آرامشی…

    🟧 حالا چجوری؟

    با همین تفکر که خدا برای من خیر مطلق میخواد.

    شاید ظاهر یه اتفاق ناجالب باشه ولی توش خیره اگر من بتوانم احساسم رو خوب نگه دارم.

    یعنی ما اگر بدونیم که احساس بد آتیشه، اونوقت دیگه میتونیم جلوی دست کردن توی آتیش رو بگیریم. فقط مشکل اینجاست که ما نمیدونیم که اینقدر بده. اگر بدونیم که اینقدر خطرناکه، حتما یه راهی براش پیدا میکنیم. حتما یه راهی براش پیدا میکنیم.

    مثلاً:

    با تغییر نگاه

    با به یاد آوردن اتفاقات ناجالبی که بعدا خیر شده برامون توی زندگی

    یا با اون نگاهی که میگه هر آنچه مرا نکشد قویترم خواهد ساخت. (این یه باور قویه)

    مثالش هم، ورزشکارایی که بعد از یه دوره مصدومیت برگشتن و تبدیل شدن به بهترین بازیکن جهان.

    نتیجه اینکه:

    اگر بتوانیم با این نگاه که اگر بتوانم احساسم رو توی این شرایط یا در هر شرایطی، بهتر کنم، لاجرم لاجرم لاجرم اتفاقات خوب میوفته… این قانون خداوند است… نقطه سر خط.

    باید تلاش کنیم که به این حد از ایمان برسیم.

    و الان هم که استاد به اتفاقات به ظاهر ناجالب زندگی خودشون نگاه میکنن میبینن که در نهایت، تهش خوب شده براشون.

    و تازه نکته جالب ماجرا اینه که:

    وقتی که میتونی توی شرایط به ظاهر ناجالب احساست رو خوب نگه داری، اینــــقدر اتفاقات خوب، زیاد برات میوفته که میتونی بگی اتفاق بدی برام توی این سالها نیوفتاده. یعنی اینقدر درصد اتفاقات خوب زیاد میشه.

    🟧 بنابراین این کاریه که ما باید انجام بدیم و کی میتونیم این کار رو خوب انجام بدیم؟

    موقعی که ما به این وضوح رسیده باشیم که آقا، قانون اینه که احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد. اون موقع میتونیم میتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم

    و شدنیه و اگر بتونیم انجامش بدیم، جایزه اش: زندگی در بهشته… هم در این دنیا و هم در اون دنیا.

    …………………………………………………………………………….

    این فایل چندتا همزمانی هم برام داشت:

    یکی اینکه زمانی که این فایل رو گوش دادم همزمان با نت برداریهام از جلسه 7 قدم 4 بود که اونجا استاد درمورد سوره لیل صحبت کردن و مفصلا درباره این آیه صحبت کردن: إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَى ﴿12﴾

    مورد بعدیش، جمله ای بود که استاد صحبتهاشون باهاش تموم کردن توی این فایل که برای یه لحظه من فکر کردم قبلا نوت برداری این فایل رو انجام دادم و وقتی گشتم دیدم که توی همون فایل 12 قدم که تایپ کردم، این جمله رو نوشتم:

    این فایل:

    ….و شدنیه و اگر بتونیم انجامش بدیم، جایزه اش: زندگی در بهشته… هم در این دنیا و هم در اون دنیا.

    12 قدم:

    ….به زودی راضی خواهی شد… هم در این دنیا و هم در اون دنیا.

    این تکرارها و همزمانیها رو تایید و تحسین میکنم و به فال نیک میگیرم و نشانه این میدونم که من نباید نگران هیچی باشم و خداوند حواسش به همه چیز هست و من رو به بهترینها هدایت میکنه و به زودی من رو راضی و خشنود خواهد کرد.

    ان شا الله که خداوند هم از من راضی و خشنود باشه.

    وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿154﴾

    و به آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده نگویید، بلکه دارای حیات اند، ولی شما درک نمی کنید.

    وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ﴿155﴾

    و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات آزمایش می کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده.

    الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ﴿156﴾

    همان کسانی که چون بلا و آسیبی به آنان رسد گویند: ما مملوک خداییم و یقیناً به سوی او بازمی گردیم.

    أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَهٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿157﴾

    آنانند که درودها و رحمتی از سوی پروردگارشان بر آنان است و آنانند که هدایت یافته اند. (سوره بقره)

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم، خانم شایسته مهربان، استاد عرشیانفر سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: