مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تعریف شهود: خداوند قطعاً طبق وعده اش، هدایت هایش را به سمت من ارسال می کند؛
- زمانی هدایت های خداوند را دریافت می کنی که با کنترل ذهن و تغییر زاویه دید، خود را به احساس خوب می رسانی؛
- وقتی در فرکانس “توجه به ناخواسته” و “احساس بد” هستی، “الهامات درونی” خود را غیر فعال می کنی؛
- معجزه تفکر الخیر فی ما وقع؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD209MB13 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا12MB13 دقیقه
سلام استاد جانم
امیدوارم ک حالتون عالی باشه
ک خداروشکر میدونم هستتت
عاشقتم استاد که انقدر سعی میکنید وقایع تاریخی را هم که اگر ازشون صحبت میکنید به شکل کاربردی باشه که بتونیم ازش درسهایی بگیریم و در زندگیمون به کار ببریم وگرنه اینکه بخوایم بشینیم الگوهای تاریخی را فقط تحسین کنیم و بزنیم تو سر خودمون که چرا ما اینطوری نمیتونیم باشیم ما باید دقیقاً همینطوری باشیم و با مثالهای اگزجره حال خودمون رو بد کنیم
در واقع شما میاید از دل این مسائل درسها را بیرون میکشید نه شعارها رو الهامات و شهود هر لحظه برای همه ما در حال ارسال هست این شکلی نیست که بین ما و امامان یا پیامبران تفاوتی وجود داشته باشد و اونها فقط بنده برگزیده خدا باشند
قبلاً در کتاب دینی دبیرستان خونده بودم که فرق پیامبران این هستش که اونها بهشون وحی میشه یعنی مستقیم با خداوند در ارتباط بودند و من همیشه این حس رو داشتم که خوش به حال اونها که مستقیم با خداوند حرف میزدند یا مثلاً میگفتند امامان از هر گناه و اشتباهی معصوم بودند و همیشه همه ی رفتارهای آنها درست بوده
به خاطر همین هم هست که خیلی از انسانها دست به دامن امامان میشن چون میگن که ما که بیارزشیم ما که پر از گناهیم التماس کنیم به درگاه اونها که وساطت ما رو بکنند پیش خدا ما که آبرویی نداریم
اما الان خدا رو صد هزار مرتبه شکر من میدونم که شهود الهامات قلبی و وحی از طرف خداوند برای ما نیز هست
خداوند به صورت مستقیم با تک تک ما در حال حرف زدنه ما را تنها رها نکرده خودش گفته که من از رگ گردن به شما نزدیکترم و به نظر من مهمترین عاملی که باعث رسیدن افرادی مثل حضرت ابراهیم حضرت محمد و حضرت موسی علیه السلام به پیامبری شد عجیب و غریب بودن اونها از نظر اشتباه و خطا نکردن و ایمان عجیب و غریب و یهویی داشتن به خداوند نبود تنها دلیلش توانایی کنترل ذهن آنها بوده که بیشتر الهامات خداوند را دریافت میکردند چون بیشتر در احساس خوب بودند خداوند در قرآن میفرماید همه انسانها با هم برابرند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد مگر از نظر تقوا که تقوا همان کنترل ذهن است وقتی ذهن کنترل بشه الهامات میاد وقتی به الهامات عمل بشه نتایج میاد و ایمان بیشتر میشه و این چرخه ادامه داره تا جایی که تکامل ما طی بشه و یک فردی مانند ابراهیم علیه السلام میشه خلیل الله همه ما میتونیم خلیل الله باشیم
بشرط اینک سعی کنیم لحظات بیشتری رو در احساس خوب باشیم و
به قدم هایی ک بهمون گفته میشه عمل کنیم