گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • تعریف شهود: خداوند قطعاً طبق وعده اش، هدایت هایش را به سمت من ارسال می کند؛
  • زمانی هدایت های خداوند را دریافت می کنی که با کنترل ذهن و تغییر زاویه دید، خود را به احساس خوب می رسانی؛
  • وقتی در فرکانس “توجه به ناخواسته” و “احساس بد” هستی، “الهامات درونی” خود را غیر فعال می کنی؛
  • معجزه تفکر الخیر فی ما وقع؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    209MB
    13 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا
    12MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

301 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد عسکری دهنو» در این صفحه: 1
  1. -
    محمد عسکری دهنو گفته:
    مدت عضویت: 1332 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ی عزیز و تمام دوستان عزیز وقت همه ی شما بخیر و شادی باشه

    همه ی هرانچه که الان در زندگیم دارم رو یک روز میخواستم ولی چقدر به صورت طبیعی وارد زندگیم شد این ارامش و عشقی که دارم این عشقی که به رب خودم دارم این حکمتی که خداوند به من عطا کرد اینکه دارم تو استانبول زندگی میکنم اینکه دوست داشتم به صورت قانونی در یک کشور دیگه زندگی کنم و الان دارم بصورت قانونی در این کشور زیبای ترکیه زندگی میکنم اینکه خداوند همواره ادم های خوب رو وارد زندگیم میکنه ادم های خوب به عنوان دستان خداوند وارد زندگیم میشن و در زمان مناسب در مکان مناسب کارهای من رو انجام میدن و چقدر با من خوب برخورد میکنند چقدر خوش برخورد و خوش صحبت و خوش قلب هستند همه جا ادم ها در هرجا که منو میبینند به من عشق میورزن با من شوخی میکنند

    اجابت شدن خریدن لپ تاپ برای کار کردن روی دوره هام اجابت شدن محیط ارام برای کار کردن روی خودم چون قبلش توی پانسیون با ادم های نامناسب زندگی میکردم که تو یه اتاق چهار نفر بودیم و الان توی یک خونه کلا دو نفریم و این ارامش کجاو اون موقع کجا چقدر اونموقع شخصیت ناسپاس و مشرکی داشتم و چقدر اتفاقات نامناسب رو تجربه میکردم و الان هیچ خبری از اون تجربیات نامناسب نیست حتی یک درصد اون اتفاقات هم برام رخ نمیده

    خواسته ی دیگه ی من این بود درگذشته که

    میخواستم با خارجی ها صحبت کنم و باهاشون دوست بشم و از بودن باهاشون لذت ببرم و این ها برای من اجابت شد و همیشه ناخوداگاه اونموقع میگفتم من لایقشم که با خارجی ها صحبت کنم چون سطح فرهنگم بسیار بالاست حالا میفهمم چرا اینقدر راحت به اون خواسته رسیدم ولی به خیلی از خواسته های دیگه اینقدر راحت نرسیدم چون برای اون خواسته احساس لیاقت میکردم ولی برای دیگر خواسته هام نه اینکه میخواستم در خانه تنها باشم و این هم اجابت شد الان یک همخونه ای دارم که شیفت مخالف من کار می‌کنه و ما اصلا همو عملا نمیبینیم خیلی

    و این همخونه خیلی با من هماهنگ شده هرچقدر من بیشتر تغییر کردم ایشون هم تغییر کرد من همیشه میگفتم من از این خونه برم و یه خونه کرایه کنم و تنهای تنها باشم اما شرایطش رو‌نداشتم و خداوند دوستم رو هدایت کرد‌که بره شیفت مخالف من کار کنه و من الان عملا تو خونه تنهام و بودن مکان هایی که من توشون حضور داشتم به عنوان مثال خونه یا محل کار که با تغییر من تغییر نکردند و خداوند به من گفت که دیگه اینجا بیشتر از این توان هماهنگ شدن باتو رو نداره و وقتشه محیط رو ترک کنی چون الطیبات و لطیبین قانونش درحال اجراست و من هدایت شدم بجاهای بهتر و هماهنگ تر با شرایط خودم اینکه چرخ زندگیم خیلی روون تر شده هدایت ها و الهامات خداوند رو دارم میفهمم چیزی که قبلا نمیفهمیدش خیلی وقت ها یک احساس خیال راحتی بهم دست میده که بابا خدا کارامو پیش میبره من فقط باید لذت ببرم و شکر گزاری کنم و روی رابطه ی خودم با خدا بیشتر کار کنم و تمرکزم و روی خوبی ها قرار بدم و از خداوند هدایت بطلبم برای هر کاری و با زندگی حال کنم در همه حال مراقب احساس خوبم و کنترل ورودی هام باشم و مهم ترین رابطه ام رو رابطه با رب قرار بدم و اونوقته که رب من بصورت فیزیکی هم وارد زندگیم میشه برای من میشه یک رابطه ی عاشقانه برای من میشه غذای خیلی خوب توی سفره ام میشه ارامش در زندگی ام میشه دوست خوب میشه برام همکار خوب میشه برام یک خونه ی خوب میشه برام وجه مثبت ادم ها رو همه جا برام برانگیخته میکنه یادمه وقتی تو اون اتاق چهار نفره که برای اولین بار با استاد اشنا شدم و با فایل حزن در قران و ظلم به خود در قران و چشم زحم در قران و فقط روی خدا حساب باز کن اشنا شدم از بعد جسمانیم جدا شدم و پر کشیدم چنان احساس ارامشی رو تجربه میکردم که هیچوقت تو زندگیم اینقدر ارامش نداشتم چنان عشق و لذتی رو تجربه میکردم که هیچوقت تجربه نکرده بودم گاهی اوقات اونقدر ارامشم زیاد میشد احساس فوقولاده عالی بهم دست میداد و هیجانی میشدم وقتی به دنیای مادی نگاه میکردم تصویر میلرزید شاید باورتون نشه اما اونقدر ارامش صدرصد رو تجربه میکردم و اشک شوق میریختم و در حداکثر هماهنگی قرار میگیرفتم که دیگه احساس سبکی بیش از اندازه میکردم احساس پر کشیدن و وقتی به جهان اطرافم نگاه میکردم تصویرش برام میلرزید انگار که میخواد جهان مادی از هم گسسته بشه و واقعیت اشکار بشه و واقعا تصویری که میدیدم میلرزید البته که خداوند بهم کمک میکرد اونموقع تا من توی مسیر درست قرار بگیرم و روی باورهام کار کنم و الان اون احساس ارامش پر کشیدن رو الان هم دارم اما چون دیگه مدت طولانیه که این احساس رو دارم برام مثل گذشته بیگ شات نمیشه و اگه حواسم نباشه که تمرکزم رو روی بهتر کردن خودم قرار بدم افت میکنم خلاصه وقتی من تو اون خونه بودم و به این فایل ها گوش میدادم یک احساس خاصی در من بوجود میومد بوی ارامش و تنهایی رو احساس میکردم و الان میفهمم اون احساسی که در اون هیاهو داشتم همون احساسیه که الان تنها در اتاقم هستم رو دارم انگار یکجور پیش بینی از اینده بود اون احساس

    اونموقع فقط احساسش میکردم و الان دارم تجربش میکنم و الان که برای خواسته های جدیدم هم دارم روی خودم کار میکنم همون اتفاق دوباره داره برام تکرار میشه بوی خواسته های جدیدم و داشتنش رو دارم تو زندگیم احساس میکنم و یه مقداری ازاون خواسته های جدیدحتی وارد زندگیم شده از دوستان خوب خارجی و فوقولاده ای که باهاشون اشنا شدم که کاملا متفاوت از ادم های قبلی هستند بصورت کاملا قابل احساس بسیار با شخصیت با ادب با احترام و حتی چندین زبان بلدن من به هر آنچه که در زندگیم تا قبل از اشنایی با استاد میخواستم رسیدم و اون مواردی که در اول کامنتم نوشتم به درامد عالی کار عالی که اونموقع تو ذهنم بود رسیدم ولی الان در امدی که میخوام و کاری که الان میخوام یه چیز خیلی بزرگتریه

    و بعد از خودم پرسیدم چرا من به این خواسته های دیگم نرسیدم و بعد یادم اومد که این خواسته ها جدید هستند و چون من به خواسته های قبلی رسیدم این خواسته های جدید در من شکل گرفتند و همونطور که من به خواسته های قبلیم رسیدم به این خواسته های جدید هم میرسم ولی اینبار چون قانون رو بهتر یاد گرفتم روند رسیدن به خواسته ها و طی کردن تکامل سریعتر رخ خواهد داد و من اونموقع اصلا به این خواسته هایی که الان دارم فکر هم نمیکردم پس وقتی توجهی نداشته باشم به چیزی که میخواهم جهان چگونه میتواند من را وارد مدار ان خواسته بکند و به خودم گفتم اینایی که الان دارم هم بخاطر اینه که بهشون توجه زیاد میکردم ولی چون قانون رو بلد نبودم قبلا به سختی بهش میرسیدم و یا اصلا نمیرسیدم و عصبی میشدم چون کلی ترمز داشتم ولی بعد که قانون رو یاد گرفتم همه چیز براحتی اب خوردن برام انجام شد و به هرچی که میخواستم رسیدم و بعد خواسته های جدید در من شکل گرفت. و به این خواسته های جدید هم خواهم رسید و من از رسیدن به خواسته های قبلی و شکرگزاری کردن براشون و لذت بردن از زندگی و رهایی و نچسبیدن به خواسته هام و حفظ احساس خوبم با تمرکز به نکات مثبت و تغییر ذهنم و دیدگاهم و توجه به داشته هام از این انرژی استفاده میکنم و از تثبیت قانون و قوی تر کردن باورهام با این حقیقت ها استفاده میکنم برای رسیدن به خواسته های بیشتر و الان باز هم میگم من به تمام انچه که میخواستم رسیدم به همشون به تک تکشون

    خداوندا تنها قدرت مطلق جهان هستی تو هستی یا رب برگی بدون اذن تو بر زمین نمی افتد همه چیز تحت مالکیت و سیطره ی قدرت توست یا رب العالمین تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه کسانی که بر آنها خشم گرفته ای و نه گمراهان من هیچ چیز نمیدانم من تسلیم تو هستم یا رب هرانچه که دارم بخاطر توست یارب من از خود هیچ نمیدانم دانای مطلق تو هستی یارب من را هدیت کن یا رب تو را بی نهایت سپاسگزارم یارب عاشقتم عشق من

    استاد عزیزم از شما بی نهایت سپاسگزارم فقط میخوام اونقدر نتایجم بزرگ بشه تا با نتایجم به دیدار شما بیام انشالله

    خدانوند نگهدار همه ی شما عزیزان باشه خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: