مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تعریف شهود: خداوند قطعاً طبق وعده اش، هدایت هایش را به سمت من ارسال می کند؛
- زمانی هدایت های خداوند را دریافت می کنی که با کنترل ذهن و تغییر زاویه دید، خود را به احساس خوب می رسانی؛
- وقتی در فرکانس “توجه به ناخواسته” و “احساس بد” هستی، “الهامات درونی” خود را غیر فعال می کنی؛
- معجزه تفکر الخیر فی ما وقع؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD209MB13 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا12MB13 دقیقه
به نام خدای یگانه من
سلام استادهای عزیزم و مریم جانم و همه دوستان
فایل روزشمار فصل ششم 151
استاد من دارم دوره عزت نفس کار میکنم این روزا خیلی هدایت ها رو درک میکنم هر لحظه تو کوچک ترین کارها ،مثلا امروز قبل اینکه برم سرویس دنبال بچه ها یک لحظه گفتم کف ماشین مرتب کنم دیدم کفش های جفت پسرام زیر صندلی عقب ماشین بود اگه میرفتم بیرون از خونه اونا کفش نداشتن همون لحظه گفتم خدایا شکرت که بهم الهام کردی بیام کف تمیز کنم.
استاد دیشب به یک تضادی تو رابطه عاطفی بین خودم همسرم برخوردم .
من کلا تو این 13 سال زندگی مشترک همش میخواستم همسرم خوب جلوه بدم البته نکته مثبت بود اینکه جلوی دیگران اصلا در مورد نکات منفی حرف نمیزدم یه جوری میترسیدم دیگران از این روی همسرم متوجه بشن یا ترس از بی آبرویی بود از این طرف خودم اذیت میشدم همش بهش احساس گناه میدادم و خودم احساس قربانی که من جلوی دیگران خوبی تو رو میگم ولی تو به من ظلم میکنی حتی خانواده خودم منو زنی بدقلق و غرغرو ولجباز میدیدن و همسرم عالی.
از یکی دو سال پیش کم کم خود واقعیم شدم روی خودم کار کردم بخصوص بعد اومدن تو این سایت و کار کردن دوره ها ،تو کامنت های عزت نفس نوشتم رابطه ام با همسرم خیلی خیلی بهتر شده احترام گذاشتنش خرج کردنش منو آزاد ورها گذاشتن ولی تو یک مسائلی که پاشنه آشیل بود راه حل پیدا نمیکردم هی به خدا میگفتم تسلیم تو هستم حتی تو فایل روز شمار که گفتین تسلیم باشین باور کنید که حل مسائل به شما الهام میشه فقط از خدا در خواست کنید سوالتون بپرسید منم در رابطه با این پاشنه آشیل پرسیدم تا اینکه دیشب اون اتفاق افتاد استاد میدونید چی شد همسرم خود به خود کاری کرد که خواهرم از کاراش متوجه بشه یعنی من دخالتی نداشتم خواهرم قضیه بهم گفت .خیلی خیلی برام سخت بود قلبم درد گرفت دیروز غروب نشانه هام فایل توحید عملی بود همون لحظه که خواهرم بهم گفت بهم الهام شد باید عمل کنی باید الان حست خوب نگه داری اگه تو این مسیری در طول روز حالت خوبه اگه یه همچین اتفاقی افتاد اول بدون مسئولش خودتی بعد الخیر ما وقع.
مطمئن باش یک خیری تو این کار هست من شاید الان ندونم استاد به همون رب یگانه ام قسم یک ساعت حالم بد بود رفتم تو اتاق سکوت کردم همسرم هی میپرسید چی شد گفتم فقط فعلا باهام کاری نداشته باش الان نمیخوام حرف بزنم از خدا کمک خواستم گفتم بیام تو سایت حالم یه کوچولو خوب نگه دارم زدم فایل سفر به دور آمریکا فک کنم قسمت 63 بود دیدم کلا در مورد رابطه زیبای دو نفر باهم بود زوج ها با هم میرقصیدن بوسه میزدن بغل میگرفتن همو .بازم اونجا گفتم خدایا شکر طبق جلسه دوم عزت نفس که گفتین خواسته آدم از دل تضادی میاد گفتم خدایا من از این رابطه ها میخوام به نکات منفی خودمون توجه نکردم بلکه به رابطه زیبای اون روز ها توجه کردم اشک شوق ریختم حالم بهتر شد به خودم افتخار کردم .
صبح هم حسم خوب نگه داشتم یه جوری انگار بیخیال بودم به قول شما علی بی غم .
خوب اینکار کرد که کرد به من چه .خودش مسئول کار خودش چرا قبضش دم در خونه من بیاد صبح اهنگ شاد زدم تو ماشین لذت بردم وقتی یکی از بچه ها دیر کرده بود گفتم الخیر ماوقع بازم توجه به نکات مثبت کردم اومدم شیشه ماشینم تمیز کردم همه بچه ها رو به موقع رسوندم اومدم خونه ،دیدم خود به خود دیدم به همسرم عادی بود دیگه اون حس بد دیشب نداشتم باهاش صحبت معمولی کردم اصلا اون قضیه تو ذهنم چیز عادی شد.
بعد الان اومدم این فایل گوش دادم گفتم خدایا من چقد خودم کم ارزش میدونستم گاهی وقتا تو شوک میرم با این الهامات .از این آگاهی ها گاهی وقتا میترسم ولی میدونم دارم تکامل ام طی میکنم .
اصلا رابطه ام با خدا عالی شده قلبم آروم شده من رویا یک آدم به شد زودجوش ،عصبانی،از کوچک ترین مسئله گذشت نمیکردم الان ببین .
مهم ترین خواسته ام آرامش قلبم تو هر لحظه بود به قول شما همون آرامشی که اگه طوفان بیاد من یک گوشه میشینم میگم خدا خودش کمک میرسونه الان آرامشم اون مدلی .
مطمئنم اتفاق عالی میافته با این کنترل ذهن ،با این گوش دادن الهامات .
دیشب تو همون یک ساعت عصبانیت چند نجوا اومد که برو تو خیابون ولی الهام درونم گفت با این کار میخواد خودت قربانی نشون بدی به همسرت احساس گناه که ببین تو حالم بد کردی نمیخوام کنارت باشم من قربانی شدم .
اومد بهش بگم برای چی اینکار کردی الهام درون گفت مگه استاد نگفت اتفاقی افتاد دنبال چرا نباش ببین چه درسی باید بگیری
اومد گفت ببین چه اتفاقی افتاد آبروت رفت الان خواهرت در مورد همسر و تو چی فکر میکنه الهام درونم گفت مگه تو مسئول دیگران هستی به تو چه .هر کسی مسئول کارهای خودش .چرا برای دیگران غصه بخورم حتما تو این کار خیر واصلاح.
هر میگفت کاری بکن الهام آخر گفت مگه استاد نگفت وقتی حست بد هرچی به فکرت میاد نجوا شیطان الان فقط باید کاری کنی یه کوچولو حست بهتر کنی که از خدا کمک خواستم
دیدم خوابم نمیبره رفتم سفر به دور آمریکا دیدم حالم بهتر شد کامنت خوندم کم کم بهتر شدم خوابم برد.
و امروز تو این حالت با این اتفاق من این فایل گوش دادم خدا بهم گفت رویا جونم قربون قد وبالای تو برم راهت درسته مسیرت درسته .به من افتخار کرد همچنین خودم.
الان حسم چندین برابر بهتر شد و آروم تر .
استاد من با رویای چند ماه پیش بهتون بگم 60 درصد فرق کردم در حدی که خودم میترسم انقد تسلیم هستم آنقدر آرومم. بعد میبینم این همون خواسته قلبی خودم بود آرامش تو هر لحظه
خدایا شکرت خدایا عاشقتم خدایا بازم بهتر لز این آرامش میخوام هدایت های بیشتر نشانه های بزرگتر منم میخوام به حدی برسم که تو دل هر اتفاق جز زیبایی چیزی نبینم .
من دو روز بود فایل روزشمار ندیدم این تاخیر هم به صلاح من بود که تمرکز تو این موقعیت این فایل گوش بدم
اصلا این سایت از طرف خدا ،همه اش نشانه و هدایت خداست استاد دستی از دستان خدا مثل محمد ابراهیم موسی عیسی یوسف که دستی از دستان خدا بودن که الهامات دریافتی از خدا به ما برسونن .
قربون استادم برم عاشقتم استاد یکی از خواسته های بچگیم داشتن پیامبر تو دوران خودم بود که رسیدم بعدیش دیدن روی پیامبرم از نزدیک در آغوش گرفتنش بود.
یادم بچه بودم میگفت پیامبر که همش مرد من چطور یک نامحرم بغل کنم بعد خودم قانع میکردم پیامبر خدا که چشمش پاک دلش پاک من اون موقع انقد ذوق دارم هیچی نمیفهمم.
استاد من اون روز میبینم یا انقد بزرگ میشم نتیجه میگیرم که تو اون زمان شما میای ایران و من به زیباترین و راحت ترین روش میام دیدنتون یا میام آمریکا .دست خدا باز میزارم من خواسته دیدن روی ماه شما و مریم جان باقیش با خدا .
همش تو رویاهام میبینم با شما روبرو حرف میزنم بغلشون میکنم میبوسمتون .با هم اهنگ های شاد میزاریم با دوستان هم فرکانسی کلی میخونیم و میرقصیم .
خدایا شکرت خدایا شکرت امروز یک روز عالی فوق العاده است .
سپاسگزارم از تک تک ذرات و نیروها و موجوداتی که دست به دست هم دادن تا من اینجا باشم اینارو بگم بنویسم و لذت ببرم.
در پناه خدا شاد و پیروز باشید.