مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- شما چقدر می توانی به خدا اعتماد کنی؟
- چگونه خود را در مدار دریافت الهامات خداوند قرار دهیم؛
- “قلب”، دریافت کننده الهامات خداوند می شود وقتی که …
- چگونگی دریافت الهامات؛
- رابطه “آرامش قلبی” و “دریافت الهامات الهی”
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD364MB23 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 52 | اتصال به الهامات الهی21MB23 دقیقه
به نام فرمانروای عالمیان
سلام به استاد عزیزم و دوستان در مسیر آگاهی و توحیدم
یعنی این لایو و گفتگو چطور اینقدر هماهنگ میتونه بشه با ذهن من واقعا چطور. این هماهنگی اتفاقی نیست. من اینجاهای لایو رو نبودم اما تو قسمت قبلی دقیقا ذهنم رفت به سمت اعتماد و اطمینان و ایمان قلبی به خداوند…و حالا میشنوم و میبینم آقای عرشیانفر عزیز به عنوان دستی از دستان خداوند اشاره میکنند به جمله ایی که بقول ایشون منش عباس منشی ها شاکله اش از همین جمله است که وقتی استاد میان آمریکا و این میشه عبارت طلایی در و دیوار و ماشین و فایل هایی که ضبط میکنن و اونم این جمله است in god we trust _ ما به خدا اعتماد داریم
واقعا چقدر همین یک جمله به ظاهر ساده پر از نکته و آگاهی است. چقدر این جمله قدرتمنده و پــر از ابهت و اعتبــار توحید گونــه ایی هست که بقول استاد مردم آمریکا این رو در اون زمان ها به عنوان شعار یا عبارت قدرتمند روی پول و دلارهای خودشون نوشتن.خدایا من چطور نشکنه تمام باورهای اشتباهم که از بچگی شنیده بودم آمریکایی ها فلان و بهمان هستند. اونا شیطان بزرگ هستند. بابا نکنه خودتون شیطان هستین که به اونا این برچسب ها رو چسبوندین. چطور باورهام بی طرف تر نشه با این همه آگاهی و فایل هایی که خواسته و ناخواسته توسط استاد عزیز و مریم شایسته مهربانم ضبط شدن و من از شروع ورود به سایتم باهاشون بمب بارون از نوع اصلاح باوری شدم.
حالا این مـن جدید میدونه که چرا اینقدر این کشور باشکوه و ثروتمندتر میشه هربار.
این مـن جدید میدونه و باورش شده که ملت ها و دولت ها و آدم های یک کشور هـم نان باورهای غالب و جمعی خودشون رو میخورن. اونا با این بـــاور قدرتمند و توحیدی که تبدیلش کردن به یک جمله پر از حرف، کجای داستان خداباوری و توحید و ایمان به ربوبیت الله هستند. واقعا باید خجالت کشید وقتی یادم میاد اولین بار که دلار آمریکا دیدم و بررسی اون توسط آقای رائفی تو یک سی دی دیدم. چرا واقعا اونجا اگر اینقدر دقتش خوب بوده، این جمله رو بهش اشاره نکرد و همش داشت از نمادسازی و فرقه های فلان بهمان حرف میزد. خوشحالم که رنگ و روی حتی سخنران های مثلا باسواد برام اینقدر کمرنگ شدن اینقدر منطقم قدرتمندتر و توحیدی تر داره میشه که سریع با ورودی نامناسب و مخرب گول نخورم. من دیگه بچه دانشجو جوگیری نیستم که فقط واکنش گرا باشه و ادعای منطق های پر از محدودیت داشته باشه. الان من یک همیشه شاگرد مکتب و منش یگانگی و توحیدم. یک شاگرد با منش اینکه جز الله کسی قدرت نداره. منشی که دانش جستن رو با آکاه شدن و آگاهی کسب کردن از شهود و الهام و قوانین ثابت خداوند دنبال میکنه و رهرو حقیقت است و بس…با کمال احترام استاد عزیزم رو هم که من همیشه شاگرد ایشون هستم و خواهم ماند رو هم دستی از دستان خداوندی میدونم که اومده تا ندا و بشارت هدایت به راه راست رو به من نشون بده. اما قرار نیست مرید و شاگرد ایشون بودن باعث بشه من از ایشون بتی و قدرتی بسازم که خودم رو در گمراهی ببرم. من اهل بت ساختن نیستم، من اهل قدرت دادن به کسی نیستم میخواد استاد عزیزم باشه میخواد هرکسی باشه. من با تمام وجودم احترام میذارم اما قرار نیست ایشون رو تو ذهنم اینقدر خفن و گنده کنم که رسیدن به مرتبه ایشون برام بشه یک محال…مثل تمام اسطوره های دینی یا غیردینی. مثل همین مثال حضرت زینب یا حضرت ابراهیم. من تحسین شون میکنم، الگو میگیرم، فکر میکنم درباره رفتار و اندیشه هاشون اما قرار نیست فکر کنم اونا اینقدر خفن هستن که من انگشت کوچیکه شون نمیشم. قرار نیست همین اتفاق هم بذارم تو ذهنم بیفته که انگار من چیزی از اونا کم دارم. بقول قران و استاد عزیزم ما همه به یک اندازه دسترسی داریم ب یک منبع و نیرو، به یک قدرت، همـه بـرابـریــم…پس چی میشه نتیجه ها فرق میکنه؟!. اون دیگه به میزان ایمان و اعتماد و کار کردن های من روی ذهنم برمیگرده به کنترل ذهن یا نفسم برمیگردم. به اینکه چقدر آمــاده هستم برای دریافت شنیدن هدایت ها و راهنمایی های خــدا. که خداوند یکتا هم به همه راهنمایی میکنه و همه رو هدایت میکنه. به راهی که خودشون انتخاب کنن…خداوند از طریق قلب مون، همون قلبی که جایگاهش خداست، جایگاهش عشق و نوره به ما وحی میکنه ما رو هدایت میکنه. اصلا کلام خداوند رو میشه فقط و فقط در آرامش شنید، میشه فقط و فقط با اون آرام شد. مگه قلب و روح و ذهن هماهنگ شده ما با چیز دیگه ایی هم آروم میشه؟ نه نمیشه
بقول استاد عزیز این ذهن ما حتی نمیتونه ما رو برای یک دقیقه آروم کنه.
پس چی شداین همه قلدری و سلطنت ذهن بر کل اندام ها و رفتارهامون.مغرور به چی شدی…ذهن در برابر صدای اون قلب آرام و پر از گشودگـی و یاد خدا حرفی نداره برای گفتن و مثل یک بچه چموش رام شده و خیره یک گوشه میشینه و فرمون رو رها میکنه تا بزرگترش ببردش به جای امن و مطمئن. به جایی که میدونه اون آدرسش رو خوب بلده. به جایی که میدونه که اون از جنس اونجاست و از اونجا اومده و هیچ وقت راه رو گم نمیکنه. پس ذهن اینجاست که هماهنگ میشه با قلب و روح مون و یادمیگیره بشنوه و عمل کنه و با اون پیش بره. با اون تو مسیری قدم بذاره که سراسر عشق و لذت و حال خوبه. آره اینا رو داره میگه تا یادم بیاد تا یادم بمونه فرمانده رو چه کسی قرار بدم قـلـبـــــم. صداشو بشنوم و درکش کنم تا به سرمنزل مقصود برسم. برسم همونجایی که تک تک سلول هام، اتم های بدنم میشناسنش و میخوان که برم سمتش. واقعا اونجا کجاست همه جا و هیچ جا… اونجا جایی هست که کنترل کردن و ناظر بوودن روی زندگی قشنگ ترین اتفاق هرلحظه ام میشه. مثل الان که اومدم برای بار سوم این قسمت رو نگاه کنم و بعد بیام بنویسم. اما بنام خدا نوشتم و آغاز شد بی قضاوت بی فکر اضافه و جاری شدم به عنوان یک کامنت که واقعا نمیدونم چی شد و از کجا به اینجا رسید اما میدونم میخوام حسش کنم و ازش هدایت خواستم و اینا تازه شروع راه مــن برای دریافت الهامات و هدایته.
خدایا شکرت که همه چیز میشوی همه کس را…
به شرط پاکی دل….
خدایا شکرت برای وجودم که در وجودت غرق هست و گاهی یادم میره کجا دنبالت بگردم.
خدایا بارها شکرت برای نعمت نوشتن، خواندن، دیدن و ادراکم
خدایا شکرت برای تلفیق قدرتمندترین ابزارهای مادی و غیرمادی در وجودم که تو خالقشی تو خالق قادر و توانای منی و در فهم من نمیگنجی و همین که لحظـه ایی حسـت میکنم برام دنیایی باز میشه. دنیایی که با جوشش اشکم و تپش قلبم میگه پامو گذاشتم به اونجای درستی که فقط همه تویی و من غرق در تو. هیچی نمیتونم بگم جز سکوت کنم تا تو منو آروم کنی و اشک هامو پاک کنی و به من بگی خوش اومدی.
بگی چقدر خوب از ابزارها و توانایی هایی که در اختیارت گذاشتم (مثل جسم و مغز و قلب و …) استفاده کردی و دوباره اومدی به سرزمین یکی شدن ها و یگانگی. به سرزمین عشق و نور و آگاهی. خوش اومدم به دنیای هدایت شدگان و راه یافتگان به حقیقت ابدی و ازلی. خدایا دوســـتت دارم که اینقدر این همه هستی و منو سرشار میکنی.سرشار از بودن و شدن.
معبــودم شکـــرت بی نهایتــم بی نهایت شکـــــرت