مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- شما چقدر می توانی به خدا اعتماد کنی؟
- چگونه خود را در مدار دریافت الهامات خداوند قرار دهیم؛
- “قلب”، دریافت کننده الهامات خداوند می شود وقتی که …
- چگونگی دریافت الهامات؛
- رابطه “آرامش قلبی” و “دریافت الهامات الهی”
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD364MB23 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 52 | اتصال به الهامات الهی21MB23 دقیقه
درود بر استاد عزیزم آخه چقدر این لایو پر معنا و پر از آگاهی بود برای من ،زمانی بود که بی هیچ مانعی در ذهنم به حرف هاتون شب و روز گوش دادم ،البته دوست دارم با هدایت خدا در زمان درستش داستان هدایت خودم رو براتون تعریف کنم ولی از اونجایی که هدایتم به سمت حرف ها و فایل های شما شروع شد استاد جان شب و روز حتی موقع خواب و بیدار و تو حمام و پیاده روی و هر جایی فقط و فقط به ویس های شما گوش میدادم مسلسی بدون توقف یادمه یکروز خونه مادرم بودم مهمان داشتن که اون مهمان ها خانواده اش بودن منم که به حرف های شما گوش میدادم از هر چی غیبت و حرف نامربوط و اخبار و تلویزیون دور بودم و خیلی حساس شده بودم که دوری کنم بعد دیدم جو طوری هست که نمیتونم به این همه آدم بگم لطفاً در این موارد صحبت نکنید پس بلافاصله تصمیم گرفتم برم حمام کاری که کردم این بود که گوشی رو برداشتم و ویس ها و آموزش ها رو اونجا پلی کردم ، مادرم بعد چند دقیقه اومد گفت چه خبره چرا گوشیتو بردی تو حموم خراب میشه ، من اون لحظه گفتم گوشیم خراب بشه بهتره تا ذهن و مغزم خراب بشه،😄 یعنی در این حد سعی میکردم رو خودم کار کنم و ضمیر ناخودآگاه خودم مخصوصا شب قبل خواب و صبح به محض بیدار شدن پلی میشد ،گاهی اوقات اینقدر مقاومت ذهنم زیاد بود و واقعیت زندگیم تفاوت داشت با خواسته من که با گوش دادن فایل ها متضاد ها سر درد میگرفتم گاهی گریه میکردم وبا عرض معذرت از استاد بزرگوارم میگفتم(عباس ساکت شو) بعد مینشستم گریه میکردم و سبک بال که میشدم دوباره پلی میکردم اصلا اجازه ورود افکار مزاحم نمیدادم تو این مدت خیلی تاثیرات خوبی دیدم و همسرم که اصلا دوست نداشت مباحث رو با من هم مسیر شد و وضعیت مالی و خانوادگی مون خیلی رشد کرد ، یک زمانی شد رفتم کشف کنم متاسفانه افرادی وارد زندگیم شدن و من شک کردم و روز به روز افول کردم و اومدم پایین یعنی دوسال زحمت با خاک یکسان شد و پودر شدم کامل داستان و زجر و گریه های زیاد داشتم که روزها باید صحبت کنم در موردش و من از مسیر خارج شدم حدود یک سال و نیم دور شدم اما من کسی نبودم که شکست رو بپذیرم ،همه رو تجربه زندگیم کردم و از نو از خاکسترهای پودر شده ام دارم پی زیبایی میکنم و ساختمان محکمی میسازم
استاد عزیز ما فکرمون به هر طرفی بره و کنترل نداشته باشیم روش به هرجا دلش بخواد ما رو میکشونه اما زمانی که اراده میکنی و تفکر رو خودت انتخاب میکنید و در دستت میگیری خودت میسازی زندگیت رو تجربه های تلخ و روزهای سخت ایمان من رو قوی تر کرد و میخوام بگم درسته میگم از اول شروع کردم اما با تجربه بزرگتر و بیشتر درسته از اول شروع کردم اما قرار نیست خیلی عقب باشم چون اون آموزه ها ی شما توی گوشم هست و تا جایی که یاد گرفتم تمرین و تکرار میکنم اتفاقا این بار سریعتر از قبل رشد اتفاق می افته و چقدر زیباست یکتا پرستی و چقدر زیباست حس حضور خداوند و پیروی
دوستون دارم بهترین استادم مطمعنم میام و از تجربیات بینظیر که خلق کردم بیشتر و بیشتر میگم
خانوم شایسته عزیز از شما هم ممنونم برای زیبایی های که در سایت خلق میکنید.