مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- “نشانه” تشخیص الهامات خداوند از نجواهای ذهن؛
- “قدرتِ” تسلیم شدن در برابر خدا؛
- شما چه زمانی دست از ادامه ی مقاومت بر می داری؛
- قدرت احساس خوب؛
- کدامیک را برای پیروی انتخاب کرده ای؟ “ذهن” یا “قلب”؟!
- راهکار مسائل، همواره گفته می شود اما فقط وقتی آماده شوی، جواب را می شنوی؛
- قدم اول برای آماده شدن: بپذیر ایراد از خودت بوده و بهبود آن ایراد را شروع کنی؛
- قدم دوم، تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند و بی چون و چرا عمل به آنها؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD769MB49 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا45MB49 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
خداروشکر میکنم که در مسیری هستم که روز به روز زندگی را برای من آسان تر میکند و من را به خدای خودم نزدیک تر میکند.
احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب .همه مسیر موفقیت و سعادت به نظر من از همین جمله میگذرد اگر بتوانیم به حد بالایی عمل کنیم و در اکثر اوقات کنترل کنیم ورودی ها را و ایست بازرسی بگذاریم برای وردی هایمان و اجاره ندهیم به نجواهای شیطان ذهن که مدارمون رد پایین نگه دادند.
در این مدنی که توی این مسیر الهی بودم هر جه جلوتر رفتم بیشتر درک کردم تاثیر کنترل ورودی ها رو و تاثیر احساس خوب رو داشتن.
ابتدا که وارد این مسیر شدم با کوهی از تضادها و باورهای اشتباه تنها چیزی که من رو سرپا نگه می داشت اعتقادی بود که در ته باورهام به این مسیر داشتم اما پررنگ و واضح نبود فقط میدانستم که راهی است که از گذشته بهتر بوده اما هر چه جلوتر آمدم بهتر خودم و باورهام رو شناختم تضادهام کم کم کوچکتر شد اما هنوز وجود داشت چون اون باورهام هنوز وجود داشت نمیشد یک شبه راهی رو که چندین سال اشتباه میرفتی اصلاح کنی ولی باید ماند کمانی صبر کردن رو اینجا درک میکنی .اینکه صبر کنی وا دامه بدهی اولش سخته چون نتیجه رو فقط پول میدونی اما کم کم نشانه ها خودشون رو نمایان می کنند نشانه هایی که میگن میشه بدون نتیجه مالی هم حال خوب داشت و کم کم نتیجه های مالی هم خودشون رو نشون میدهند مثلا با کم شدن هزینه ها با یک ایده خو و…
یادمه دوسال پیش در اوج بحرانهای مالی که داشتم ایده ساختن دوتا اتاق در زمینی که قبلا خریده بودم برای رها شدن از مستاجری به ذهنم رسید در اوجبحران مالی که درآمدی نداشتم و بدهکار بودم اما یک حس میگفت انجامش بده یعنی همون الهام همون خدا همون قلب .و جالب اینکه فقط میگفت انجامش بده و انگیزه هاش هم خودش میداد و شروع کردم با دست خالی اما جور شد و اومد و فقط خدا میداند که چطور ایده دوتا اتاق برام شد یک خانه کامل و قابل خوب که هیج یک از اطرافیانم باورشان نمیشد و هنوز هم باور نمی کنند.
میخوام بگم دقیقا همونی شد که استاد گفتند یعنی آمادگی رو من باید به وجود بیاورم لون وقت خداوند سمت خودش رو انجام میده اصلا منتظر هست و اشتیاق داره به اینکار.
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
استاد قبلا گفته بودند که زمانی دارایی شون فقط یک کتونی بود و یک هدفون اما راضی بودند رضایت داشتند حالشان خوب بود دست لطافت قلب و عشقی داشتند. این یعنی آرامش یعنی احساس خوب که حالا این نتایج رو بدست آوردند.
اما احساس خوب داشتن هم راحت نیست اگر این رو تجربه کرده باشید میدونید که نجواها ثانیه به ثانیه دنبال آدم هستند دنبال فرصت هستند چون به نظر من اونها هم بازی رو خوب می دانند یعنی من برای خودم این باور رو ساختم که همون طور که منلذت میبرم اون ها هم لذت میبرند.من یعنی قلب و اونها یعنی ذهن من یعنی خدا و اونها یعنی شیطان.
مرحله به مرحله باید جلو برویم و عجله نکنیم ناامید نشیم و فقط ادامه بدهیم و چقدر من تحسین میکنم فایلهای روز شمار زندگی منرو که باعث میشد من مسیرم رو ادامه بدهم و کم نیاورم در حالی که صفر بودم .صفر بودم یعنی هیچ درآمدی نداشتم طلبکارها مرتب پشت خط من بودند و… اما به قول استاد عزیزم روزهای سخت رو هم باید زندگی کنیم و من زندگی کردم و هنوز همباید زندگی کنمتا مدارها رو یکی پس از دیگری پشت سر بگذارم.
سخن آخر اینکه دوستان ادامه بدهید و مطمئن باشید که راه درست رو انتخاب کردید ولی چون باورها یی که داریم ریشه چندساله در وجود ما دارند نمیشه انتظار داشت در کوتاهترین زمان ازبین بروند پس فقط باشیم و صبر کنیم و ادامه بدهیم
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت