مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- “نشانه” تشخیص الهامات خداوند از نجواهای ذهن؛
- “قدرتِ” تسلیم شدن در برابر خدا؛
- شما چه زمانی دست از ادامه ی مقاومت بر می داری؛
- قدرت احساس خوب؛
- کدامیک را برای پیروی انتخاب کرده ای؟ “ذهن” یا “قلب”؟!
- راهکار مسائل، همواره گفته می شود اما فقط وقتی آماده شوی، جواب را می شنوی؛
- قدم اول برای آماده شدن: بپذیر ایراد از خودت بوده و بهبود آن ایراد را شروع کنی؛
- قدم دوم، تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند و بی چون و چرا عمل به آنها؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD769MB49 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا45MB49 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
من میخواستم تا آخر فایل ببینم و بعد بیام آگاهی هایی که درک کردم رو بنویسم ولی دیدم ممکنه یادم بره همین الان باید بیارمش مکتوبش کنم( تیکه تیکه نوشتم هر قسمت از فایل رو )
این چندتا فایل گفت و گو با دوستان بی نظیر بوده واقعا
چون اول یاد خودم انداخت صحبت های آقا عرشیانفر ، یعنی الان یهو یاد خودم افتادم
که منم قبلا همه چیز رو فقط و فقط متافیزیکی میدیدم و باعث میشد یه جاهایی قوانین جهان رو نبینم و مثلا بگم من تا یک سال دیگه میخوام 400 میلیون داشته باشم و اصلا هیچ کاری هم براش نکنم ، حتی یک قدم و فقط منتظر باشم ،میگفتم من از خدا میخوام ، خدا بینهایت قدرت داره. مگه براش کاری داره این پول ، مطمئنم بهم میده
( نمیخوام بگم آقای عرشیانفر چنین تفکری داره ولی میخوام بگم میتونه خیلی ساده تو مسائل مختلف به اشتباه بندازه مارو )
این چیزی که من درک کردم از این فایل ، فایل های قبلی هم باید بار ها و بار ها ببینم و آگاهی هاشو برای خودم بکشم بیرون و بنویسم و مهم تر بتونم استفاده کنم
اون چیزی که آقای عرشیانفر میگفت ، چیزی که من درک کردم این بود که ، فقط و فقط با قلبه که میشه موفق شد و شاد و خوشنود و ثروتمند و سلامت بود هم در این دنیا و هم درآخرت
و درسته ، یعنی اکثر آگاهی هایی که آقای عرشیانفر میگفتن درسته ولی من خودم فایل رو استپ میکردم و فکر میکردم میدیدم این آگاهی تا یه جایی میتونه پیش بره تا یک حد از مسائل رو میتونه حل کنه ولی یک سری مسائل رو من این جواب رو براش میزارم حل نمیشه ، یعنی کامل نیست
بعد گفتم خودم فکر کنم قبل اینکه جواب استاد و آگاهی هاشو بشنوم و دیدم مثلا من در دنیای فیزیکی دارم زندگی میکنم نمیتونم این فیزیک رو نبینم و نادیده بگیرم ، من نمیتونم بگم فقط قلب و حس خوب. بعد بیام ورودی بد بهش بدم هرچیزی رو ببینم و بشنوم.دیدم این قلب من خودش هم داره میگه با همون حس که آقا نشین پای این حرف ها یا این کارو نکن.
یعنی من میتونم با کنترل ذهنم کار خودمو راحت تر کنم ، خب این ذهن یک چیز فیزیکیه ولی وقتی این ساکته ما میتونیم کلام قلب رو بفهمیم ، همون چیزی که استاد گفت تو یک ذره قدم برمیداری و حالتو خوب میکنی و بعدش خدا صد ها قدم برای تو بر میداره.
اینو خیلی دوست داشتم بنویسم که ذهن خودم قانع بشه
و یه چیزه جذاب که من توی 1 دقیقه و 30 ثانیه اول پوکیدم یعنی آگاهی هایی گفته شد و دری برای من باز شد که دقیقا 5 یا 10 دقیقه قبلش برام مسئله اش پیش اومد و توی یک دقیقه و سی ثانیه حل شد ، اونم هدایت
من دیشب هدایت شدم به این آگاهی که مسئله ای از مردم حل کن تو همین حوزه کاری خودت و ثروت کسب کن ، حالا میخواد ایجاد زیبایی باشه یا آسان شدن کار ها یا … بعد دوتا کلام شنیدم : اولی گفت برو قالب سیلیکونی بخر و قالب زیر لیوانی بزن برای تو که راحته تجربه هم داری و دومی گفت همین کالا هایی که تولید کردی اینکارو اون کارو کن بشه این محصول و بفروش ، اولی حس بدی بهم داد و دومی این حس که اره خیلی باحال میشه اره اره اینه.
بعد شک کردم گفتم نکنه به خاطر ترس از موفقیت نمیخوام اون قالب سیلیکونی رو بزنم!!!
چون مثلا دیدم 500 میلی لیتر سیلیکون حدود400 تومنه و قالب هایی که دیدم 200 یا بیشتر بود( مثلا با اون 400 تومن خرید میشه5 یا 6 تا 200 تومنی ساخت و بگیم 50 یا 100 تومن سود تو هر کدومش مثلا گفتم دقیق نمیدونم) و تو ذهنم این بود که چون سود خوبی داره و راحت میشه کسب درآمد کرد من از این موفقیته میترسم ( یکی از ترمز هامه، در مورد موفقیت)
بعد اومدم این فایل رو دیدم ، فقط میگفتم خدای من ، خدای من و بعد همه اون گفت و گو رو مرور میکردم
در مورد جنس صدایی که استاد گفت من خودم اینجور بعضی موقع ها متوجه میشم که یه سوالی میکنم که فلان مسئله رو چجوری حل کنم و یک صدا میگه اینجور( راه حل رو میگه ) تمام.
یک صدا میگه ببین از این راه بری اینجور میشه اونجور میشه اگه اون نشد از این برو شاید نشه ولش کن اگه نشه چی و….
اینقدر اینو زیاد دیدم که یقین پیدا کردم که خدا اینجور به آدم میگه : جواب مشخص بدون هیچ اگر و شایدی.
عجب فایلی بود استاد
هم میتونم بگم هیچی ازش نفهمیدم هم میتونم بگم کلی درس یاد گرفتم
و اون نفهمیدنه برای تازه بودنشه یعنی باورهاش شکل نگرفته و باید هزاران بار ببینم
خیلی خیلی خوشحالم و خدارو سپاسگزارم که اون مثال ایده تند خوانی رو زدید و یه جورایی بازش کردید در مورد باورهاتون که بعد ایده ای اومد متناسب با باورهات و بعد نتایج سرازیر شد ، چون یه جورایی منم تو این استیت هستم که به دنبال نتایج مالی ام و سعی میکنم دست خدارو باز بزارم برای این کار
خداروشکر که این فایل بی نظیر رو دیدم
آرزو میکنم این دوره جدید که داری اماده میکنی استاد ، یکی از بهترین دوره هاتون باشه و کلی حال کنید از نتایج بچه ها
همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید.
سلام به شیدا ی عزیز
الان جای همه بچه ها خالی لبه دریا نشستم روی یه تیکه بتن و دارم سعی میکنم هم در لحظه زندگی کنم هم تمرین عزت نفس باشه برام و خب هنوز نخوندم کامنت شمارو که مسئله چی بوده و اینا ولی اون حسی که بهم دست داد موقع خواندن کامنت شما و اینکه من دست خدا شدم برای این کار واقعا بینهایت لذت بخش شد و تمام بدنم مور مور شد دوست داشتم این حسمو بگم و بگم هم به خودم هم به بچه ها که ببین حتی فقط با درک یک قسمتی از بینهایت آگاهی باعث رشد جهان میشیم و باعث پاسخ سوال یک شخص و البته اشخاصی میشیم حالا ببین موفقیت مالی چه کولاکی بکنه و چقدررررر مقدسه
خدارو سپاسگذارم که این زندگی رو دارم
همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید